اَسالُکَ عملاً تُحِبُّ بِِه مَن عَمِلَ بِه
از تو کاری را می خواهم که انجام دهنده اش را دوست می داری
(دعای ۵۴ صحیفه سجادیه)
شبتون پر از استجابت..... شب خوش
#صداقت_عکس
چقدر این تبلیغات قوطی کبریت " فرزند کمتر زندگی بهتر " را در ذهن تداعی می کند !!!....
#شکار_روز
#صداقت_عکس
دقیقا ۱۲ دی بود. شده بود مثل یک آرزوی نا ممکن. چند سال گذشت تا وسیله شد و با مادر رفتیم گلزار شهدای اصفهان. از اینکه کنارش قدم میزدم احساس افتخار و ارامش داشتم. مثل راوی برایش آنچه را می دانستم توضیح می دادم. سر مزار شهید خرازی و شهید کاظمی مدتی توقف کردیم از ارادتم برایش گفتم. گفتن احساسم در مورد هر موضوعی برای مادر ساده ترین کار دنیاست...
شب از خستگی بیهوش شدم. صبح با خبر شهادت حاج قاسم از خواب بیدار شدم....
و عجب حس غریبی... غریب و ناگفتنی
#صداقت
سردار ! چقدر ایام فاطمیه جای تو خالی بود...
دو سال گذشت از رفتنت،
برخی ها برایت کتاب و مقاله نوشتند،
برخی ها شعر سرودند و عشقت را با هنر آمیختند
برخی ها برای ادامه راهت تلاش کردند وووو من اما توانی نداشتم....
خواستم بنویسم نشد. خواستم همراه همراهانت باشم نشد...
فقط یک شماره داشتم و کاربری، در محیطی که تاب توان نام و عکس تو را نداشت، در محیط هایی که ساخته دشمن تو بود، خرجش نکردم. ببخش که اعتباری نداشتم برای شناساندن دشمنت...
با دشمن تو سازش و مسامحه ندارم اسطوره مقاومتم ضرورت من تویی و مکتبت ...
شبتون پر از لبخند سید شهدای مقاومت...
#صداقت
تعداد دفعاتی که توفیق رفتن به گلزار شهدای اصفهان را داشته ام انگشت شمار است. کمتر از ده. چند بارش اصلا با محل این مزار آشنایی نداشتم. هر بار که رفته ام خاطره ای خاص دارد و متفاوت!
تا قبل از چهلمین روز شهادت سردار سلیمانی، دو بار دیگر توفیق حضور داشتم. بعد از آن تا اواخر شهریور امسال توفیق نداشتم.
نمی دانم این تصویر چند روز زینت بخش مزار شهید کاظمی بود. ولی دفعه دومی که بعد از شهادت سردار رفتم، نبود.
روز قبل از شهادت سردار رفته باشی و چند روز بعد از شهادت بدون برنامه ریزی توفیق شود و برسی آنجا و این هنرنمایی با مداد رنگ را ببینی حسی دارد ناگفتنی...
درود خدا بر مردان مرد این سرزمین که بر دل ها حکومت می کنند...
#صداقت