آرامجای .
چه فایده ای دارد که آدم بخواهد دائم رنج و اندوهش را بازنگری کند؟ مثل این است که یکسره با یک زخم ور ب
کاش در سکوت حلِ مشکل میکردیم،
همانگونه که در سکوت اشک میریزیم :)
_برشیازکتابتکثیرتاسفانگیزپدربزرگ
نوشتۀنادرابراهیمی
-كَيفَ اُرسلُ لَكَ دقاتِ قَلبي حَتّيٰ تصدقُ ،
اِنّي لا اَبرَعُ في نسیانِكْ ؟
×چگونه ضربانِ قلبم را برایِ تو بفرستم ، تا باور
کنی من فراموش کردنت را بلد نیستم . . ؟
برای انسانهای بزرگ بنبست وجود ندارد !
چون براین باورند که: یاراهی خواهم یافت؛ یاراهی خواهم ساخت !
من تنبل نیستم؛ فقط هرکاری که میخوام انجام بدم قبلش از خودم میپرسم تهش که چی؟!
-بعد با قاطعیت دوباره میشینم سرجام !
آدما ادعای چیزایی رو دارن که عقدههاشونه؛ وگرنه کسی که یه چیزیو داره که جار نمیزنه !
آرامجای .
قوی بمان چون همه چیز بهتر خواهد شد ! ممکن است امروز هوا طوفانی باشد ، اما تا ابد که باران نخواهد بار
دلش میخواست به تنهایی از آن جا برود و تا حد ممکن دور شود. به جایی برود که هیچکس را نشناسد، که غریبهها واقعن غریبه باشند، که در آن اصلن آدمی وجود نداشته باشد، فقط صخرهها باشند و پرندهها . .
-ایوان کلیما