من خستم !
آیا کسی مرا میفهمد؟
آیا کسی صدای مرا در کنجِ این تاریکی میشنود؟
روزهای من بارانی تراز هروز است و هروزم تنها تراز دیروز ...
من از آدمها میترسم !
چون آن روزِ سرد که کسی وجود مرا حس نمیکرد انسانها آمدند، احساسم را قلبم را و روحم را کشتند...
چرا کسی نبود تا مرا در آغوش بکشد و خودش را با غم من شریک بداند؟
من اعتمادم را هم به آدمها از دست دادم !
چون آن شبِ تاریک وقتی کسی دست مرا برای نجات نمیگرفت من تکیه کردم به آنها و قلبم را در اختیارشان قرار دادم اما آنها مرا رها کردند در آن تاریکی...
گلهای نیست چون سکوت هست، امیدی هم نیست چون تاریکی هست و کسی هم نیست چون خودم هستم !
ولی این را هم بدانید که من از شما بیشتراز مرگ میترسم !
چون مرگ را با حرفهای شما تجربه کردم !
آرامجای .
سیوش کن "هه ناسه کهم" به زبان کوردی به معنای نفسم =)
سیوش کن : Nepenthe
به معنی کسی که باعث میشه غمت ناراحتیت یا رنجی که داری رو فراموش کنی .
آرامجای همسایه میپذیرد .
آمار +۳۰۰
و حمایت دوطرفه .
و اینکه چنانچه وایب چنلتون خوشایند باشه همسایه خواهیم شد .
+باتشکر
گاهی وقتا فراموش کن کجایی، به کجا رسیدی و به کجا نرسیدی،
گاهی وقتا فقط زندگی کن !
یاد قولهایی که به خودت دادی نباش،
یه وقتایی شرمنده خودت نباش،
تقصیر تو نیست
تو تلاشتو کردی اما نشد !
یه وقتایی جواب خودتو نده
هر کی پرسید: چرا اینجای زندگی گیر کردی؟
_ لبخند بزن و بگو کم نذاشتم اما… نشد
یه وقتایی فقط از زنده بودنت لذت ببر !