من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هشیار است
در دلم چیزی هست
مثل یک بیشهٔ نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم
که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت
بروم تا سر کوه
دیدی وقتی یه چراغی قرمزه چقد منتظری تا سبز بشه و حرکت کنی ؟
اگه اون چراغ قرمزه ۲۰۰ دقیقه هم باشه، بازم منتظر میمونی.
میدونی چرا؟ چون میدونی قراره بعد ۲۰۰ دقیقه بالاخره سبز بشه؛ چون امید داری به اینکه قراره حرکت کنی! امید همون چیزیه که منو و تو نیاز داریم! پس لطفا ادامه بده چون حتما سبز میشه (:
مادربزرگ حواسش به شمعدانیها بود.
گاه حتی همین که چرخی میزد
کنار حوض نگاهشان میکرد،
کافی بود برای قد کشیدنشان!
براتون اون لبخندی رو آرزو میکنم
که بعدش بگین: آخیش بالاخره شد!
میدونی کلا رسیدن قشنگه..
رسیدن به آدمی که دوست داری،
رسیدن به شغل موردعلاقهت
رسیدن به رویاهات.
براتون رسیدن رو آرزو میکنم :)!
مدرسه كه ميرفتيم،
هربار كه دفتر مشقمون رو جا ميذاشتيم معلممون ميگفت "مواظب باش خودتو جا نذارى"
و ما ميخنديديم و فكر ميكرديم نميشه خودمونو جا بذاريم!
بزرگ كه شديم بارها و بارها يه قسمت از خودمون رو جاگذاشتيم؛
توى يه روز،
توى يه خيابون،
توى يه خاطره :)