توی زبان کرهای، کلمهی « آینده » از دو بخش ساخته شده.
بخش اول « نخواهد »
و بخش دوم « آمد » هست.
و در کل این معنی رو میده که آینده چیزی نیست که بخواد بیاد.
آینده الانه و ماییم که داریم آیندمونو زندگی میکنیم.
این شعر وحشی بافقی یکی از قشنگ ترین چیزاییه که خوندم:
« ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نِشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم... »
Sometimes silence means a lot of words you can't say .
گاهی سکوت ینی کلی حرف که حالشو نداری بگی .)