eitaa logo
سوزستان
1.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
655 ویدیو
25 فایل
می‌نویسم آنچه را باید نوشت... دستنوشته های زهرا آراسته نیا ارتباط با من: @suzestan کانال اختصاصی اشعار: @ghatre_ashk
مشاهده در ایتا
دانلود
۳ بسم الله الرحمن الرحیم سرفه می‌کنم و هربار میان فشارهای گلویم قربان صدقه ی دانایی‌ات می‌روم که حواست به ساختن ریزترین اندام‌های زندگی‌بخش من هم بوده است. فدای خالق عاقل و مهربان خودم بشوم که هر چند وقت یکبار، یک گوشه ی سیستم تنم را به چالش می‌کشد تا یادم بیاندازد که چقدر هیچم. ای همه چیزی که شده‌ای خدای منِ هیچ، خوش‌به‌حال من که همه چیز عالم، عاشق من است. خوش‌به‌حال من که دستم درست وسط دستان بزرگ و قدرتمند تویی است که مهربان‌ترینی. خوش‌به‌حال من که چشم در چشم بینای تو دارم، چشمی که برقش دلبری کرده از آدم و عالم و حالا نشسته است روبروی منِ کمترین عالم. از تو چه پنهان به خودم می‌بالم به خاطر همین سرفه‌هایی که نشان دلبری‌های شیرین توست، که می‌خواهی با آنها یادم بیاوری چقدر خدایی! پس چه از این بهتر! من اصلا عاشق سرفه‌هایم هستم که دردم از یار است و درمان نیز هم... ✍️ زهرا آراسته‌نیا اللهم اشف کل مریض https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشین باده ی مستانه زدند 🛑 ای صاحب فال، انصافا این فال است که تو داری؟! خودت که هیچ پخی نمی‌شوی هیچ! کلی بچه ی سر به زیر و آفتاب مهتاب ندیده ی ساکن حرم ستر و عفاف را هم با خودت از راه به در می‌کنی. حالا کمی بنشین تا با هم موسیقی لایت گوش کنیم و بعد ادامه فالت را بگویم. (ده دقیقه بعد) و اما ادامه فالت... ادامه فالت در بازداشتگاه خواهد بود چون من دلم به حال ساکنان حرم ستر سوخت و به ۱۱۰ زنگ زدم پیش از بدبختی آنها بیایند تو را ببرند. 😎 ✍ منتشر شده در صفحه طنز روزنامه ایران 🔺@arastehnia https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
بزن! بکش! نگو اصلا که معصیت دارد نشان بده که ستم ریشه در دلت دارد همین که آمدی و مانعت نشد پیداست چقدر صاحب این خانه مرحمت دارد ✍ زهرا آراسته نیا @arastehnia
۴ بسم الله الرحمن الرحیم به اسم والایی که همانقدر غنی ست که وهاب است، همانقدر واحد است که خالق است، همانقدر جبار است که غفور است، همانقدر متکبر است که لطیف است. به اسم تو که عاشقانت را در اوج گمنامی سرفراز می‌کنی که عزت فقط در دستان توست. نمی‌خواهم سخت بگویم، سخت بنویسم، مگر همین دیروز ساده و آسان، صحن امن ضامن آهو را مشهد دلداده‌ای از دلداگانت نخواستی؟ مگر همین دیروز یک روحانی جهادی لب‌تشنه را بی‌مقدمه به آغوش نکشیدی؟ پس من چرا ساده نگویم دوستت دارم؟! حالا هی دشمنان علی، شقاوتشان را فریاد بزنند، آن چه ماندنی است «بل احیاء عند ربهم یرزقون» بودن شهیدان توست. یعنی می‌شود روزی وقتی جایی چشمت مرا هم بگیرد و با خودت بگویی: «چقدر پیشوند شهید به اسم این می‌آید!»؟ بگویی: «بگذار این را هم پیش خودم تا همیشه روزی دهم»؟ تو که آنقدر غنی هستی که روزی دادن من فقیر برایت آسان باشد. اصلا چه کسی روزی دهد فقیر را جز غنی؟ این را از مناجاتهای علی عاشقت یاد گرفته‌ام. هم‌ او که حالا به جرم عشقش خنجرمان می‌زنند. هم او که شبیه ترین بود به تو. هم او که عاشق‌ترین بود به تو. هم او که عاشق‌ترین بودی به او. پس به حق عشقتان من را هم شهید عاشق بگردان ای تنها خدای من... ✍️ زهرا آراسته‌نیا https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
رزم قلم یا ایهاالعزیز بیا و کرم نما این کیل خالی دل من خدمت شما پر کن به میل خویش، به میزان شأن خویش خم‌خانه شأن توست، نه پیمانه ی گدا امشب تمام رزق دلم اهل بیتی است یا «یاحسین» می شنوم یا «رضا رضا» نوبت ولی به روضه عباس تا رسید یعنی گرفت دست دلم را خود خدا بی دستی اش تداعی داغ همیشه ی بند سقیفه است به دستان مرتضی داغ سقیفه دید دلم فاطمیه شد هی قرن پشت قرن، شود آتشی به پا امشب قلم به طرز عجیبی هوایی است هی می کشد عنان دلم را به کربلا ناگه دوباره می کشدم تا پل قدیم تا اضطراب موشک و تا لحظه ی دعا باید نوشت از تب آن روزهای درد باید کشید پای قلم را به ماجرا ننگا قلم اگر که نگوید شهید کیست رزمنده است واژه، روایت؛ جهاد ما https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خب خب خب میبینم که باز اسقاطیل سوراخ شده! 😎🤣 راه فرار نشونشون دادم😉 تکست: با تشکر از گروه خوب نتکلیپس! @netcilips.ir https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
خدای من، قدمم را به عاشقی وا کن به شهر روزه بیا روضه‌ای مهیا کن بیا و اول کاری همین شب جمعه برات من بده و اربعینم امضا کن ✍️ زهرا آراسته‌نیا https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
۶ بسم الله الرحمن الرحیم برای منی که دیشبش را کنار خاطره های کربلا گذرانده است، حالا رسیدن به صبحی که شاید همان روز موعود زیبایی‌ها باشد کلی معنی دارد. فوکویامای دشمن، آن وقت که می‌گفت شیعه دو بال دارد یک بال سرخ کربلا و یک بال سبز مهدویت، شاید هیچ وقت فکرش را هم نمی‌کرد روزی نظریه‌اش بیوفتد وسط دلدادگی‌های یک بچه شیعه. چقدر خوب است که ما را با این‌ها می‌شناسند. اصلا از قدیم هم گفته‌اند: خوش‌تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران حالا این که او به خیالش دوتا بال ما را پیدا کرده بود و سیبل کرده بود تا سریع بزنند و ناکارمان کنند بماند، چون هرچقدر هم که فکر می‌کرد نمی‌توانست مفهومی به والایی شهادت‌طلبی، که خط اتصال این دو بال است را درک کند. شهادت‌طلبی‌ای که نه خودکشی ست، نه تهور، نه خشونت و نه هیچ کدام از چیزهایی که در کتابهای عریض و طویل‌شان آمده. و حالا در این صبح جمعه رمضانی، منی که دیشب را در لابه‌لای خاطرات اربعینم تا عمود هزار و چهارصد و عشق رفته‌ام عهد می‌بندم ادامه ی راهم را تا لبخند حضرت صاحب. و می‌دانم تمام این‌ها را تنها به خاطر تو می‌خواهم ای مهربان غیورم. حسین(ع) را با همه آقایی‌اش چون تو دوستش داری، دوستش دارم. جانم فدای حضرت صاحب(عج) که دلیل مسیر راه توست. و خودمتفکرپنداران زمینی کجا می‌فهمند این عاشق عاشقان معشوق بودن را. دوزانو نشسته‌ام روبرویت، سرم پایین است و می‌خواهم چیزی بگویم که دلشوره دارم از گفتنش... عزیز دل، می‌دانم که می‌دانی دوستت دارم، پس بپذیر که بخواهم بیشتر عزیز تو باشم. شنیده‌ام روزی اویی که تو ذخیره ی بهترین‌هایت بر زمین قرارش داده‌ای یارانی دارد که می‌شوند سردار. زبانم در گفتنش لکنت دارد اما می‌خواهم از تو بخواهم تقدیرم را بودن در میان آن سرداران قرار دهی. همین ✍️ زهرا آراسته‌نیا دوروبر ما بین همین آدمهای معمولی هستند کسانی که معمولی نیستند! در همین روزهای دوری از امام زمان متصل‌اند به آن چشمه ی نور. از آنان است. روایت اتصالش را از زبان خودش بخوانید: https://alefdezful.com/013 التماس دعا https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
۷ بسم الله الرحمن الرحیم هنوز روی سجاده، هنوز رو به تو، هنوز روبروی تو هستم. چشم‌هایم را می‌بندم و چیزی در من سریع فرو می‌ریزد. آوار می‌شوم و تندتر از هر چه فکر کنی ریز می‌شوم آنقدر که در الکترون‌های دور هسته کوچکترین اتم‌‌هایم جا می‌گیرم. من پیش بزرگی تو، نه همین‌قدر، که هزاران هزار بار کوچکترم. پس با چه رویی دم از عاشقی می‌زنم؟ آخر مرا چه به با توی بزرگ بودن؟!! خیس عرق می‌شوم و تنم می‌لرزد عظمتت را که انگشتهایت به داد بی‌قراری‌ام می‌رسند. دست روی گونه‌ام می‌کشی و آن طور که مادرها مهربان نگاه می‌کنند لبخندم می‌زنی که بگویی: «خیالت تخت! با همه ی بزرگی‌ام دوستت دارم، بنده ی کوچک خودمی!» دنیایم آرام می‌شود و بهشت درست می‌شود اندازه ی همین سجاده ی قدیمی کوچک خودم. باور کن بنده ی تو بودن، به خود بالیدن دارد! لابه‌لای دعاهای برترین بندگانت می‌گردم و تازه می‌فهمم چقدر دلبری بلد بوده‌اند آنان که واسطه ی فیض تو شدند. جرعه جرعه با ابوحمزه ی زین‌العابدینت مست می‌شوم آن وقت است که جرأت می‌کنم سر روی پایت بگذارم و یک دل سیر بخواهمت. نگذار دور بشوم. خودم حالی‌ام نیست ولی حیفم! حیفم که جز چسبیده به دستهای تو جای دیگری باشم. نگذار خودم را تلف کنم. ممنون ای آن که دوستم داری ✍ زهرا آراسته‌نیا التماس دعا https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
اي شهيد… اي آنكه بر كرانه ازلي و ابدي وجود بر نشسته اي ، دستي بر آر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش. 🌷شهيد سيد مرتضي آويني امروز که سالگرد شهادت راوی روایت فتح است، بخوانیم از شهیدی که میخواست حتی بوق‌ اتوموبیل‌ها از شهدا روایت کنند: http://alefdezful.com/1226
⭕ به بهانه روز ملی فناوری هسته ای 🔺به همسرم و تمام آنها که در راه اعتلای فناوری این مرز و بوم خالصانه تلاش می کنند. امروز می خواهم برای تو بنویسم. برای تویی که چه بخواهی، چه نخواهی ابتکار و خلاقیت در وجودت ریشه دوانده. از تو که برق چشمانت را وقت دیدن یک چراغ چشمک زن ساده نمیتوانی پنهان کنی، چه برسد وقتی پای میز و هویه و ابزارت می نشینی! می خواهم از آن روزهایی بنویسم که تنها اتاق پذیرایی آپارتمان کوچکمان شده بود اتاق کار و اختراع تو و نصف فرش اتاق را سیم و IC و روغن لحیم گرفته بود. از روزهایی که از سرکار می آمدی و خستگی درنیاورده می نشستی پای تحقیق و اختراعت. از روزهای بوی سوختگی برق و بعد صدای بوم! از روزهای در به در میان بازارهای اینترنتی دنبال قطعه گشتن و با قیمت زیاد خریدن و بعد یک ولتاژ بالا و پایین و آی سی ترکیده و دوباره روز از نو، روزی از نو! از روزهای فریاد شادی بعد از جواب گرفتن و هیجان اولین تست میدانی. از روزهای ترک شغل و شهر کردن و بار و بندیل بستن و مهاجرت به تهران برای تکمیل دستگاه. از روزهای خبرِ رفتن انگشتت زیر کاتر کارگاه و بیمارستان بردنت. از روزهای همسرش باردار است چرا خبرش کرده اید؟! از روزهای دو بچه تنها در خانه و تو در بیمارستان و من باردار کنار دوستانت پیگیر کارهای درمانت. از روزهای دعوا با رئیس بیمارستان که آقا ما پول بیشتر ماندن نداریم به مسئولیت خودمان مرخصش کنید! از روزهای عملیات تست بالن مخابراتی سر مرز مهران و لذت خدمت به زائران ارباب. از سه شب با بچه توی بیابانهای مهران کنار بالن بودن. از بی قراری جواب گرفتن از دستگاه و رسیدن به دریای خروشان مسیر اربعین. از دستگاه جواب گرفته را تحویل دوستان مسئول بالن دادن و از مرز رد شدن و بعد از سه روز برگشتن و با جای خالی بالن و چادر و لبتاب و تمام دارو ندارت مواجه شدن! از با اضطراب تلفن زدن و شنیدن که طوفان شد مجبور شدیم بالن را پاره کنیم تا به کسی آسیبی نرسد و حالا در شهر منتظرتان هستیم. دوستان خانوادگی ای که نخبگان جوان مملکت بودند و دورهمی هایی از جنس حرفهای نوآورانه. از دستگاه های دولتی ای که مشتری اصلی محصول بودند و به جای اعتماد به تولیدکننده متخصص داخلی، چندین برابر قیمت محصول مشابه را وارد می کردند با کمترین کیفیت. از با هزار دردسر مشتری خصوصی پیدا کردن و بعد شنیدن که زیر بار فشارها قلبش گرفته است و باتری قلبش تحریم است و پول قرار داد را نپرداخته از دنیا می رود. از مجبور شدن به فروختن دستگاه حاصل تحقیق و تلاشتان به وزارت ارتباطات دولت بنفش و بعد دیدن مصاحبه وزیر از تلوزیون کنار بالنتان با این تیتر که این حاصل کار مهندسان ما در وزارت است!!!!! انگار نه انگار که بالن را کامل و آماده از شرکت کوچک دانش بنیان شما خریده است و پولش را هم هنوز نپرداخته! از آتش سوزی یکهویی در کارگاه و هیس، مطلعین فریاد نمی زنند! از بانیان وضع موجودی که هنوز _بی هیچ ترس و بازخواستی_ پستهای مدیریتی را اشغال کرده‌اند و فقط پوستین تدبیر و امیدی‌شان را رنگ دروغین انقلابی زده اند. از متلاشی شدن شرکت و هر کدام مهندسینی که رفتند یک گوشه ی دنیا. از مایی که بار و بنه را جمع کردیم آمدیم دزفول، طبقه بالای خانه ی پدری بنشینیم و تو بشوی شاگرد پدرت در سبزی فروشی، انگار نه انگار که مهندس کامپیوتر نخبه و مخترع مملکت بوده ای. بی خیال عزیزم، من هنوز هم و تا همیشه به تو می بالم برای تلاشت. همین ماه پیش که لباس چین چین توردار دخترهایمان را چراغ چشمک زن زدی و مثل ماه در عروسی خواهرم می درخشیدند، باز هم دلم غنج می رفت برای خوش فکری هایت که چه بخواهی چه نخواهی از وجودت سرریزند. امیدوارم رهبررم و شهدای راه علم و فن آوری کشورم از تلاشهای گمنام و سر به زیر تو راضی باشند. همین کافی ست. ۲۱ فروردین ۱۴۰۱ @ARASTEHNIA https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
۸ بسم الله الرحمن الرحیم گلدان‌های سبز خانه‌ام شاخه روی شاخه ی یکدیگر دراز می‌کنند تا شاید قدری بیشتر از بقیه به نور برسند. این وسط هستن گلدان‌های تنبلی هم که آن ته ‌می‌نشینند و انگار نه انگار رقابت تا نور رسیدنی هست‌! من اما گاهی خودم دست به کار می‌شوم و آن عقبی ها را هم بلند می‌کنم می‌آرم پیش نور. دیدی خدا؟ خوشت آمد؟! تا از دست های خالی‌ام می‌گویم برایم می‌خوانند: گرگدا کاهل بود تقصیر صاحب‌خانه چیست؟ ولی منِ صاحب‌خانه این گل‌دانها حواسم بهشان هست. این تازه منِ نامهربان بی‌حواس سربه‌هوا هستم، تو که خدای کامل منی! پس حق بده انتظار داشته باشم در اوج تنبلی‌هایم هم دستم را به نوربرسانی. اصلا خودت که می‌دانی چقدر خودم را به تنبلی زده‌ام تا بیایی و مسئولانه در آغوشم بگیری و ببری ام تا نور. از تو که پنهان نیست آن لحظه های سر روی سینه‌ات گذاشتن و تنگ به آغوشت چسبیدن‌های تنبلانه به تمام دنبال نور گشتن‌هایم می‌ارزد. من حالم به کنار تو بودن خوش است. حالم را خراب مخواه... ✍ التماس دعا 🌷در قرار شهیدانه ی امروز می‌خوانیم از ۸ شهیدی که تنها قدر یک مزار از دنیای ما خواستند: https://alefdezful.com/8042 *منتشر بفرمایید* https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
🛑 به مناسبت 20 فروردین روز هنر انقلاب اسلامی خوب است هنر، که انقلابی باشد سیراب کند، نه چون سرابی باشد در آخور این و آن نباشد سر او دور از عمل شنیع لابی باشد دنبال صلاح باشد و خوب شدن نه اینکه خودش اِند خرابی باشد از باب مثال، موز پرکار و مفید نه خاطره ی سیب و گلابی باشد با گفتنِ از سیب و گلابی نو شد برجام که یک زخم حسابی باشد در مبحث اعتماد، امضای کری همپای کلیپهای «خابی» باشد القصه هنر اگر سیاسی هم نیست زشت است سگ دلاریابی باشد این بیت بهانه شد که گویم از عشق تا رنگ خلیج فارس آبی باشد ✍ زهرا آراسته‌نیا منتشر شده در ۲۱فروردین ۱۴۰۱ @arastehnia https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
۹ بسم الله الرحمن الرحیم دستمال برمی‌دارم و گوشه گوشه ی خانه را برق می‌اندازم. شیشه پنجره را اما دوباره و سه باره ها می‌کنم و دست می‌کشم تا خوب خوب خوب آسمان درش پیدا شود. سمت ستاره ها نگاه می‌کنم اما چشمم درست خیره به چشمان روشن توست. یادش بخیر مادربزرگم که می‌گفت: «در را باز کن کمی خدا را ببینیم!» هوایش را داشته باش خیلی دوستت داشت و خیلی هم توی دنیایت سختی کشید. نمی‌دانم وقتی که من هم رفتم کسی با تو هواداری‌ام را زمزمه می‌کند؟ ای کاش اینگونه باشد اما من زمزمه های نیمه شب خودم را بیشتر دوست‌ دارم. هرچه باشد خودم بیشتر از این و آن حق به گردن خودم دارم آنقدر که اگر بتوانم از خودم حلالیت بگیرم ابربدهی‌ام را پرداخت کرده‌ام. باید طرح شفافیت را سریع‌تر ببرم به صحن علنی دلم. اعتراض‌های آیین‌نامه‌ای عقل وارد نیست، باید به شفافیت برسم تا به قول سهراب و به رسم انار، دانه های دلم پیدا باشد که: پرنقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست بس که گره زد به گره حوصله‌ها را حوصله‌ام سر رفته از پنهان کردن تمام آن چیزهایی که تو و کاتبان درگاهت خوب‌تر از من می‌دانیدشان. باید با خودم رو راست باشم! تا سد تحریم‌های گناه را از سر راه خودم بر ندارم، رسیدن به هیچ توافقی برای آرامش دلم امکان پذیر نیست. مرا در حصن حصینت که ولایت علی ابی طالب است صیانت بفرما و از عذابت ایمن دار، ای مهربان تر از ضامن آهو آمین یا رب العالمین ✍ زهرا آراسته نیا 🌷راستی می‌دانستید شهید مدافع حرم، شهید سید مجتبی ابوالقاسمی، برای شفاعت راهیان راه ولایت با همه شهدا هماهنگ کرده؟! 👇 🌷http://alefdezful.com/6241 https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
۱۰ بسم الله الرحمن الرحیم سلام ای آنکه جانم به جانت بند است. سلام ای آنکه بودنم به خواست تو و برخاستنم به اراده ی توست. تویی که اجازه دادی دهان بگشایم و تویی که هیچ کارت بیهوده نیست، پس باید بیابم حکمت دهان گشودنم را. و مگر می‌شود تو اجازه ام داده باشی که از تو بخوانم و در پی این از تو خواندن آمرزش و رحمت و مغفرتت نباشد؟ آسمان سیاه، رفته رفته به سپیدی می‌گراید و من این را نشانه ای می‌دانم بر زدوده شدن سیاهی های قلبم. و مگر قلب کوچک من چقدر می‌تواند سیاه باشد که قدرت به روز کشاندن آسمان شب، آن را سپید نخواهد؟ حالا، درست همین حالا که صدای اذانت مرا به خویش می‌خواند، بار دیگر امید مغفرتت وجودم را فرا گرفته و جرأت بوسیدن روی ماه تو را در خود می‌بینم. آغوش وا کن، ای مهربان‌ترین دلبر هستی که ناچیزترین عاشق بی‌مقدارت هوای در آغوش تو بودن دارد، هر چند لایقش نیست.‌ اما مگر در آغوش تو بودن بسته به لیاقت و مقدار ماست؟! تو بزرگی و به قدر بزرگی خودت رفتار می‌کنی بی آنکه به بی مقداری بنده‌ات بنگری. مرا شبیه خودت بگردان که عاشق باید شبیه معشوق باشد و گرنه وصال ممکن نیست. و مرا جز وصلی عاشقانه با تویی که دوستش دارم آرام نخواهد کرد. آمین ای مهربان ترین عاشق ها🤲🏻 ✍️ زهرا آراسته‌نیا التماس دعا برای همه ملتمسین دعا 🌷 می‌خواستند دامادشان کنند، حتی لباس‌های عروسی‌شان را هم خریده بودند، پدر و مادر شهیدان نورعلی و حمید زاده‌گندم... 👇👇 https://alefdezful.com/89 🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
۱۱ بسم‌الله الرحمن الرحیم چشمانم بسته می‌شوند. خواب از سر و روی لحظه‌هایم بالا می‌رود. می‌خواهم خودم را بسپارم به دستان با تو بودن و در آرامش حضورت و تا رفتن تمام خستگی‌هایم بی‌دغدغه بخوابم. اما هر چه بیشتر بودنت را حس می‌کنم، بیشتر درمی‌یابم که اینجا جایی برای آرامش نیست. تا دنیا دنیا است، خوابیدن معنا ندارد که امن و آرامش اصلا مال اینجا نیست. تو هرکه را بیشتر دوست داری، بیشتر به بیداری می‌کشانی و بیشتر رنگ آرامش را از جان لحظه‌هایش بر می‌داری. تنها یک راه برای آرام شدن هست. باید بزنم به دریای خطر و تا دل امواج حادثه پیش بروم تا گوهر کمیاب شهادت مرا دریابد. آری، هر چقدر هم که بکوشم، این شهادت است که باید مرا بخواهد و بیابد که جز آنکه تو بخواهی‌اش راه به صبح سعادت ندارد! پس برایم بخواه به رضایتت رسیدن را. برایم بخواه، چشیدن آرامش حقیقی درگاهت را! برایم بخواه، بدور از حق‌الناس بودن را! برایم بخواه شهیدانه زیستن و شهید گشتن را!🤲 به حق اشک‌هایم، ای بهترین خواهندگان ✍ 🌷 🌴کربلا رفته ها این روایت را بخوانند و بدانند که چه دل هایی برای باز شدن این راه می تپید و چه خون هایی فرشِ سرخِ راهِ زیارت ما شد👇 🌐https://alefdezful.com/072 *منتشر کنید* https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
۱۲ بسم الله الرحمن الرحیم سحر شد و دوباره اجازه دادی کنارت بنشینم. دوباره اجازه دادی بیشتر از آنچه حقم است به تو نزدیک شوم. دوباره اجازه دادی دست دور گردنت بیاندازم و خودم را در برق چشمان تو تماشا کنم. چشمانم را می‌بندم چون از دیدن خودِ خودم بیم دارم حتی در چشمان زیبای تو. و همین کافی ست تا فردا شاید بنده ی بهتری بشوم، تا فردا شاید کمی از سیاهی دل بی قرارم بکاهم برای این لحظه‌هایی که چشم در چشم مهربانت می‌شوم. لبخندت نشان می‌دهد باز فکرم را خوانده‌ای! همین چیزهایت است که آدم را عاشقت می‌کند، همین در اوج بودنت. در اوج دانایی، در اوج قدرت، در اوج مهربانی و در اوج چشم پوشی. بغضم را ببین! الان است که اشک‌هایم بریزد روی سینه ات. همیشه همین است. درست وقتی می‌خواهم بهترین‌ها را از تو بخواهم، بغض امانم را می‌برد. و همین وقت‌هاست که میگویم شکر که عالِم‌ترین عالم های عالم، خدای من است و منتظر نمی‌ماند تا وسط مِن مِن ها و هِق هِق‌هایم، بریده بریده برایش بگویم نداشته‌هایم را. فضلت می‌بارد روی تمام دلشوره‌هایم. انگشت‌های نورانی‌ات، میان این همه بنده از من بهتر، می‌نشید روی گونه ی من و اشک‌هایم را می‌چینی. چطور خوشبختی‌ام را فریاد بزنم؟! خودت مثل پدرم آدم، کلمات را به من بیاموز. دلم می‌خواهد برایت بهترین کلمه را به زبان بیاورم. تمام عِلم یعنی همین. ✍ 🌷مردی که کنار مزار نشسته بود، گفت: «توی لَحَد را نگاه کنید! مورچه ها را ببینید! » آنچه را به چشم می دیدم باورکردنی نبود. . . ⭕️ این روایت را در خلوتی آرام بخوانید 👇 🌐https://alefdezful.com/71 *منتشر کنید* https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
🌙دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان 🔹اللّٰهُمَّ زَيِّنِّى فِيهِ بِالسَِّتْرِ وَالْعَفافِ، وَاسْتُرْنِى فِيهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْكَفافِ، وَاحْمِلْنِى فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَالْإِنْصافِ، وَآمِنِّى فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخافُ، بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخائِفِينَ. 🌹بیان منظوم دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان: خدایا بیارا مرا با عفاف بده با لباس قناعت کفاف کشانم به عدل و امانم بده به جز مدح تو هرچه گویم گزاف ✍ زهرا آراسته‌نیا https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
۱۳ بسم الله الرحمن الرحیم از هر طرف کسی مرا صدا می‌زند. هر کس چیزی طلب می‌کند و از خیر و شر، خواسته‌ای دارد. من اما خیلی زود به هم می‌ریزم و قدرت پاسخ که هیچ، حتی شنیدن این همه صدا را ندارم. خدایا چگونه شکر کنم شنوایی‌ات را؟! چگونه بستایمت که نه تنها شنیدن، حتی پاسخ صدایی از صدای دیگر بازت نمی‌دارد؟! همان لحظه‌ای که نام زیبایت روی لب‌های گناه‌آلود من می‌نشید، درست همان لحظه‌ای می‌شود که انگار همه را فرمان سکوت می‌دهی تا صدای مرا بشنوی. و من که می‌دانم فقط همین یک زمینت میلیاردها مثل من و بهتر از من دارد، و من که فکر می‌کنم شاید چندین دنیای دیگر با مردمان دیگر هم در کائناتت باشد، با خود می‌اندیشم چگونه قدر بدانم این همه بزرگواری و توجهت را؟! خوب می‌دانم بارها تو مرا صدا کرده‌ای و من بی‌تفاوت رد شده‌ام، اما تو هم خوب می‌دانی همان وقت‌ها هم نه به خاطر بی‌اهمیت بودن صدای والای تو، که به خاطر سربه‌هوایی خودم و ایمان به چشم‌پوشی و مهربانی‌ات چنین خطای عظیمی را بر خود روا داشته‌ام. ببخش که تو تنها خدای بزرگتر از هر چیز منی و من در تمام این لحظات، به خودم و نه به تو ظلم کرده ام. ✍ زهرا آراسته‌نیا 🌷از این خانواده ۱۲ نفره فقط ۲ نفر باقی ماند... https://alefdezful.com/1812 *منتشر کنید* التماس دعا https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
بیان منظوم دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان به پاکی کشان از پلیدی مرا خدایا بده صبر و طاقت به ما به تقوا و بر صحبت اهل بِر موفق کن ای قوت دیده ها ✍ https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
۱۴ بسم الله الرحمن الرحیم هنوز ماه در آسمان است. هنوز ماه شب چهارده در آسمان است. هنوز قرص قمر در آسمان است. و مگر می‌شود به قمر اندیشید و یاد قمرالعشیره نبود. و روزه ی امروز عجیب روضه دارد. و امروز خدا را شکر کن که روزه‌ای و لبانت با آب غریبه‌اند. امروز دست بر سینه بگذار و بیشتر از روزهای پیش ادب کن حرمت امامت را. امروز تمرین روزه‌ات باشد تمرین وفا، تمرین هرچه آقا گفت، تمرین با ولایت تا شهادت. امروز روز عباس است... الهی به حق عباس علی علیه‌السلام، نسل شیعه را افزون و نسل افزون شیعه را عباسان حافظ حریم ولایت قرار ده، ای آفریننده ای که زندگی به دست توست! 🙏🏻 ✍ 🌷روایتی از روضه‌ای که نعمت خواند...👇 https://alefdezful.com/065 التماس دعا *منتشر کنید* 🛑 کانال خبری بیداردز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75
💠 بیان منظوم *دعای روز چهاردهم* ماه رمضان 💠 مکن سرزنش بر خطاها مرا بدورم بدار از گناه و خطا به تیر بلایا مدارم هدف الا عزت المسلمین، ای خدا ✍️ زهرا آراسته‌نیا https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸🌸یا حسن بن علی علیه السلام بار گناهم را به دوشم می کشیدم لنگ لنگان تا سر کویت رسیدم در آستان مهربانت هرچه گشتم منع ورودی بر گنهکاران ندیدم آرام و با خجلت نشستم پیش پایت از سفره احسان تو ایمان چشیدم چشمان خود را بستم و دنبال نامت با پای رویا تا بقیع تو دویدم با یاکریمان در کنار تربت تو نقش حرم بر روی خاکت می کشیدم ساده بدون هرچه آرایه است شعرم با تو غزل خواهد شد این شعر سپیدم اوصاف حُسنت رشک جنت گشته آقا تا از تو گفتم از همه دنیا بریدم باران گرفته روی روح من به لطفت چون اشک شوق با تو بودن می‌چکیدم دنیا و عقبای منی، باب شفاعت! ای کاش می‌گفتی که پیشت روسفیدم ✍ زهرا آراسته نیا https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
۱۵ بسم الله الرحمن الرحیم خدا کریم است، بالاخره شاید همتی در دل ما هم انداخت و یادمان آورد باید جلوی حرف زور بایستیم و به اسم مصلحت از حرمت امامانمان نگذریم و با اقتداری علوی بازسازی حرم و ضریح ائمه بقیعمان را از وهابی‌های سعودی مطالبه کنیم‌. ما که درس «احلی من العسل» قاسم بن الحسن برای خیر دنیا و آخرتمان کافی است چگونه می‌توانیم بی‌خیال بی‌حرمتی به امام کریممان باشیم؟! اصلا شاید خدا مسیر قدس را برای ما از مدینه گذرانده. این روزها که تصاویر بی حرمتی به نمازگزارن مسجدالاقصی را می‌بینیم رگ غیرتمان باید بیشتر بیرون بزند که این بی حرمتی حامیانی دارد در لباس مسلمان! بیانیه نمی‌نویسم این دردنامه و توبه نامه‌ای‌ است از سکوت‌های تا به حالمان به محضر او که صاحب تمام اراده‌ها است. می‌دانم که نام شیعه از همان تکه‌ چوب‌های کوچک زیر آتش گرفته شده که گر می‌گیرند و آتش را شعله‌ور می‌سازند، پس اگر شیعه‌ایم باید گر بگیریم و معرفت شیعی را که حق مطلق است گسترش دهیم. الهی به حق تنهای مدینه، آسودگی‌مان را ببخش و طوفانی عطای دلمان کن که از یاری راهت باز نایستیم. الهی آمین ✍ زهرا آراسته‌نیا 🌷معرفی شهیدی متفاوت! مردِ لبخندهای مکرر، فرمانده شهید رضا پورعابد 👇 https://alefdezful.com/1224 *منتشر کنید* https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c