eitaa logo
سوزستان
1.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
661 ویدیو
25 فایل
می‌نویسم آنچه را باید نوشت... دستنوشته های زهرا آراسته نیا ارتباط با من: @suzestan کانال اختصاصی اشعار: @ghatre_ashk
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ یا زهرا(س)... ⚫️ پشت در اسرار ماندن با ولایت باز شد غیرتی‌ها انقلاب از فاطمه آغاز شد بانوی احساس و دل، دریای بی‌حدّ وفا ناله ی طوفانی‌اش همپایه ی اعجاز شد خطبه‌اش در گوش تاریخ آنچنان پیچید که لرزه بر اندام ظالم‌ها طنین‌انداز شد او‌ که لبخندش پناه حیدر کرار بود میخ می‌داند چگونه اولین سرباز شد بچه‌ها شاگرد درس مادر خود بوده‌اند پهلویش عالی‌ترین درس شهادت‌ساز شد ✍ زهرا آراسته نیا @arastehnia
🌷بسم رب الزهراء... ⚫️ تیتر بزرگی از جنایت ⚫️ تیتر بزرگی از جنایت رفت روی تلکس ویژه ی اخبار "حقّانیت می سوزد " این را گفت یک منبع آگاه از اسرار در پیچ و خم های گم تاریخ باید کمی گشت و تفحص کرد آنجا که واژه تلخ بود و بعد دنیا به معنایش تخلص کرد حس عجیبی دارد امروزم با برگه های بی خط آ-چار1 هی می نویسم بعد می فهمم کج رفته خطم. هی خودم، هشدار کج شد تمام جاده ی تاریخ یوم الخمیس بی قلم، بی مُهر کاغذ برایم روضه می خواند از هرم آتش؛ گوش؛ بعد از ظهر باید بگردم بین اوراقم انگار دنیا این وسط گم شد یک عده دور هم نشستند و سرگشته بودن سهم مردم شد یک انقلابِ مخملی رخ داد در های و هوی تازه‌ایمان ها هی با تعصب‌های خود بستند محکم جلوی چشم ایمان را یک عده دور هم نشستند و تحریف خوبی ها علم گردید فتنه، ولی را دوست معنا کرد خود را ولی اولا و سرور دید یک عده دور هم نشستند و... ای کاش نفرینم اثر می کرد قلب سقیفه می شکست و کاش یک زلزله دفع خطر می کرد حالا قلم هم خطبه می خواند گوش زمان افسوس سنگین است زن، کوچه ها را تا فدک رد کرد نقطه سرخط... میخ خونین است تکثیر چندین باره شد کوچه در امتداد غربت آدم شعری شبیه نوحه می پیچد در گوش خواب آلوده ی عالم سر می بُرند و تیتر می سازند نا آدمان نامسلمان باز پشت نقاب تیره شان پیداست تیزی دندان یهودی ساز 1- برگه ی A4 ✍ زهرا آراسته نیا @arastehnia
🌑 یا زهرا(س) تو هستی و من به بیش و کم خواهم ساخت شعری به بیان محتشم خواهم ساخت آرامش من به خون دل آغشته ست یک روز برایتان حرم خواهم ساخت شعر از زهرا آراسته نیا -suzestan.blog.ir #فاطمیه @arastehnia
⚫️ هر دوشنبه بساط غم جور است... هر دوشنبه بساط غم جور است در و دیوار روضه می بارند پیش چشمم تمام مادرها روی آئینه آه می کارند زخم خورده به پهلوی تاریخ اشک قابیل هم سرازیر است کار کار دوشنبه ای بوده عصر جمعه اگر که دلگیر است یاس وقتی شکست بازویش تازه وقت قیام نرگس شد به گمانم که رمز یا مهدی(عج) روی لب‌های مادرم حس شد پای روضه کتاب می خواندم خواندنش هم چقدر زیبا بود دختری که میان جبهه ی جنگ مرهم زخم‌های بابا بود دانه بر بی کران تسبیحش آسمان با ستاره می بندد سوختن سین هفتم عشق است هفت سین را دوباره می بندد نخل ها سربلند می میرند باغ ما روسپید خواهد شد پنجره رو به عاشقی باز است عاقبت، دل، شهید خواشد شد ۵ اسفند ۱۳۹۴ شعر از suzestan.blog.ir @arastehnia
⚫️ یا فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)... مادر به دلم بد آمده زود نرو من تشنه ام ای تو آب، ای رود، نرو آتش که در خانه ی ما را بد سوخت شد آینه‌‌های شهر پر دود، نرو دیروز مگر خودت نگفتی حالت رفته ست کمی به سمت بهبود، نرو بابایی من میان نامردان ماند بعد از تو دگر نخواهد آسود، نرو آن شب که یکی عیادتت آمده بود جای لگدش به پهلویت بود، نرو ای کاش جهان ببیند آن وقتی را که دشمن تو شده است نابود، نرو @arastehnia