⭕️ پیش بینی عجیب 2855 روز قبلِ رهبر ایران!
🔻حدود ۷ سال پیش زمانی که به یمن حمله کردند،رهبر ایران در یک حسینیه در تهران سخنرانی کرد.
🔹آنها با تمام توان از طریق یک ائتلاف چند ملیتی با پشتیبانی تسلیحاتی آمریکا حمله کرده بودند.
🔹اما رهبر ایران تاکید داشت که سعودی ها در یمن شکست خواهند خورد.
🔹۷ سال گذشت، حالا تیتر رسانه ها را ببینید.
احتمالاً توی این سرما
الان خیلی ها به جای خیابون و بازارگردی
توی خونه کنار هم نشستین
جای همه خالی ما که کرسی زدیم و دور کرسی هستیم
داشتم چند تا طنز میخوندم
گفتم باهم و در کنار هم بخندیم.....
لحظه های شادی رو براتون آرزومندم
شما هم برای بقیه ارسال کنید و توی شادیشون سهیم باشید
خودتان و دوستانتان به عضویت در کانال دعوتید👈👈👈👈👈👈
@jahade14
ﻗﺪﯾﻤﺎ ﺁﯾﻔﻮﻥ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺑﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯿﻢ:
ﮐﯿﻪ؟
ﻃﺮﻑ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﻢ!
ﺍالان که تصویری شده هر کی زنگ میزنه
ﮊﺳﺖ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﺑﻌﺪ ﺯﻝ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻓﻖ
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ! ✌😂😂
آشپزی خیلی جذابه ولی به شرطی که بعدش ظرفارو بندازی دور، آشپزخونه رو هم اتیش بزنی بره🙁😂
تو دانشگاه یکی دست تکون داد، با تکون دادن سرم جوابشو دادم بعد فهمیدم با من نیست،
تا ۵ دقیقه هی سرمو تکون میدادم که فکر کنه حالت عادیمه🤣🤣🤣
یک نصیحت از یک پروفسور نروژی
بنام نیلجسیژوگستانیفیکول
دکتر " نیلجسیژوگستانیفیکول " می گه :
وقتی اینقدر تنبلی که اسم منو نمیخونی
عمرا نصیحتت کنم !!!
بفرس برا تنبل بعدی !😂
کتونی که گرون خریدمو اوردم تو تخت پتو رو کشیدم روش خودم رو زمین دراز کشیدم مامانم گفت چکار میکنی؟
گفتم کتونیمو گرون خریدم باید عین چشام مواظبش باشم گفت چند خریدی مگه؟ وقتی قیمتشو بهش گفتم رفت برا کتونیام یه چایی ریخت😂
درس خوندن و کار کردن اصلا با جسم و روح روانم سازگار نیستن
احساس میکنم برای اهداف متعالی تر آفریده شدم
مثلاً خوابیدن😂😂
دختر خاله ام ٦سالشه
يك كيلو تخمه گذاشته جلوش داره ميخوره
ميگم:
بذارشون اينور باهم بخوريم
يه دونه گذاشته تو دستم و ميگه:
اینو بخور بقيه هم همين مزه رو ميده😂
بابام زنگ زده میگه علی جان پسرم کجایی؟ میگم دارم میام پدر و شدیدا گشنه ام
گفت اتفاقا مامان خیلی نگرانت بود تا الان سرکار بودی پسرم
برات پیاز خریدم، توام سر راهت ۵ پرس کوبیده بگیر بیار باهاش بخوریم😂
رفتم سوپر مارکت خرید کنم. دختري رو كه چهار سال قبل همديگه رو دوست داشتيم و جدا شده بودیم رو دیدم
دست يكي رو گرفته بود وخلاصه فضاي رومانتیکی داشتن ، وقتی منو ديد به یه بهونه ای اومد كنار دستم وايساد گفت ببين من با نامزدمم ولي تو از وقتي من ولت كردم هيشكي طرفت نيومده!!
خلاصه!! کم نیاوردم!!
منم يه پنجاهي در آوردم دادم به فروشنده گفتم يه بسته پوشک سايز بچه دوساله بده و هيچي بهش نگفتم و اومدم بيرون . بنده خدا دختره داشت چشاش از كاسه در مي اومد😮
خلاصه می خواستم بگم پوشک هنوز پيشمه ؛ هركي لازم داره نصف قيمت ميفروشم .
مادرم رسوام كرده هرروز ازم ميپرسه مگه شبا تو خواب جیش میکنی😂😂