🔸کارهای فرهنگی را به بهانۀ کمبود پول، تعطیل نکنید🔸
یادم هست خدمت مرحوم آیت الله دکتر بهشتی بودیم. یک شیرازی آمده بود می گفت آقا یک طرحی دارم برای کارفرهنگی و پولش هم آماده است. ایشان (شهید بهشتی) خوشش نیامد که اسم پول جلویش آوردند. گفت: ما امروز خدا را این طور شناخته ایم که وقتی کارمان اصولی باشد، در مادیات آن لنگ نمیمانیم. میخواستند به او پول پیشنهاد بکنند، ولی به او برخورد.
وعده الهی حق است. شما نگران نباشید. کارتان را استوارتر کنید. در خرج کردن هایتان بیشتر دقت کنید؛ اسراف نکنید؛ کنترل شده خرج کنید.
حالا مگر دریچه های روزی خدا بسته است؟ مگر تنها کانالش دانشگاه است؟ خدا از راه دیگر می رساند. شما نسبت به این مساله، فقط کارتان را انجام بدهید. در موارد ضروری، اول قرض کنید و خرج کنید، بعد خداوند تعالی زمینه رفع قرضتان را فراهم می کند. کار را تعطیل نکنید، #کار_فرهنگی_را_تعطیل_نکنید.
زیاد هم از خودتان دفاع نکنید، اگر کسانی به شما حمله کردند و علیه شما چیزی گفتند، مجبور نیستید جواب بدهید. اما اگر به رهبرتان یک چیزی گفتند حتماً جواب بدهید. به خودتان چیزی گفتند جواب ندهید، به رهبرتان گفتند، به خطّتان گفتند، به تفکرتان گفتند، جواب بدهید؛ اما جواب استدلالی و برهانی جواب بدهید
.
🔻آیت الله حائری شیرازی
(بیانات در دیدار جمعی از دانشگاهیانِ فعالان فرهنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینا فازشون چیه هر روز جلسه و گفتگو و..... هیشکی هم تره براشون خرد نمیکنه. صدای هوشنگم درآوردن
مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه ببینید چی میگه:
یک سری کوتوله و بچه که از سیاست سر رشتهای ندارند این منشور "همبستگی" را نوشتهاند!
«هوشنگ امیر احمدی» مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در آمریکا:
🔻این منشور، منشور تجزیه ایران است! در این منشور اسمی از "تمامیت ارضی ایران" برده نمیشود!متأسفانه در این منشور، کلمهای از استقلال آورده نشده است!
🔻جالبه خیلی ناشیانه و مثلا خواستند به غرب امتیاز بدهند گفتند ما عضو اف ای تی اف می شویم اصلا نمی دانند اف ای تی اف چیست؟
24.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پوتین : شما قدر رهبرتان را نمی دانید
جهاد تبیین نکردیم
در قیامت باید جوابگو باشیم
✅آقا به بیمارستان جهت ملاقات و عیادت همسرش چگونه می رود
✅شام املت داریم
همکار محترم جناب آقای…
دوست عزیزم سرکار خانوم…
همسایه خوب و محترمم جناب آقای…
بستگان و قوم و خویشان محترم…
برادر بسیار عزیزم…
خواهر بسیار مهربانم…
خالهها و داییهای بزرگوارم…
عمهها و عموهای بزرگوارم…
ایام عید نزدیک است
تورم و گرانی زندگی همه را دچار مشکل کرده است، این چیزی نیست که آن را مخفی کنیم و با هم رو دربایستی داشته باشیم.
قیمت آجیل نجومی است. قیمت یک کیلو میوه درجه یک سرسام آور است. جعبه شیرینی از خود شیرینی گران تر شده. تهیه خیلی از خوراکی ها در توان خرید خیلی از خانوادهها نیست.
عیدهای ساده گذشته را هم به یاد داریم، من دوست دارم و میخواهم با اعضای خانواده ام در ایام عید به خانه شما بیایم و دوست دارم شما هم مثل سالهای قبل برای دید و بازدید به خانه من بیایید و این سنت دیرینه بسیار زیبا و قشنگ کم رنگ و فراموش نشود؛
پس باید با خود عهد ببندیم که از خرید اقلام گران مثل ( پسته وفندق بادام ....) و پر هزینه صرف نظر کنیم. چرا؟
تا من و اعضای خانواده ام که به خانه پر مهر و محبت شما می آییم شرمنده نباشیم. از شما انتظار دارم که سفره فخر داشتن در گرانی را جلوی من و خانواده ام پهن نکنید،
تا من هم جلوی خانواده ام خجالت زده نباشم و خانواده ام شرمنده نشوند.
یادت باشد اگر برای دید و بازدید عید به خانه شما آمدم و سفرهات رنگین بود، از دو حالت خارج نیست؛
یا از داشتن است یا نداشتن
که داشتنش با این شرایط فخر فروشی ندارد
و نداشتنش ریا کاری است...
پس عزیزم تو خودت باش؛ ساده باش! من در کنار شما با یک پذیرایی ساده و بدون تشریفات راحتم و به من خوش می گذرد.
دنبال خریدهای گران سفره عید نباش، بگذار همه با هم در ایام عید شاد باشیم. شیرینی زندگی در کنار هم و با هم بودن است. سختیهای زندگی را با سختگیریهای بیجا سخت تر نکنیم!
عید امسال را ساده برگزار کنیم
🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی میرسد که شهیدان آرزو میکنند زنده شوند و برای دفاع از این انقلاب دوباره شهید شوند.
🔰 رهبر انقلاب: اگر آیتالله کاشانی نبود، نهضت ملی شدن صنعت نفت یقینا در این کشور به وقوع نمیپیوست.
🗓 ۲۳ اسفند؛ سالروز درگذشت آیتالله #کاشانی
📜 #لوح
💻 Farsi.khamenei.ir
📢 مهمترین و بهیادماندنیترین جملهی رهبر انقلاب در سال ۱۴۰۱ کدام است؟
🗳 مرور جملات برگزیده و ارسال نظر👇
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=52215
📮 این نظرسنجی تا بیست و هشت اسفندماه سال جاری ادامه خواهد داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | سررشته جنایت
🤔 چرا مدارس و دانشآموزان هدف قرار گرفتند؟
❌ غیرقابل اغماض و غیرقابل بخشش
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببينيد | روايت رهبرانقلاب از نقش اوستایی در قبل از انقلاب و جنگ تحمیلی كه جزو عجايب انقلاب ماست
🌷 سالگرد شهادت عبدالحسين برونسی
📥 نسخه کامل: khl.ink/f/25901
💻 Farsi.khamenei.ir
ترافیک پیامرسانهای داخلی در ایام نوروز رایگان است
🔹وزارت ارتباطات: به عنوان عیدی به مردم، ترافیک پیامرسانهای داخلی و برخی از سکوهای ارتباط تصویری داخلی در ایام نوروز به مدت دو هفته رایگان است و هزینه آن توسط وزارت ارتباطات به اپراتورها پرداخت میشود.
همین الان عضو شوید👈👈👈👈👈
@dahe80_90saiberi
داداشم باکری در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاشهای گستردهای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگان و مزدوران شرق و غرب انجام داد و بهرغم فعالیتهای شبانهروزی در مسئولیتهای مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی، تکلیف خویش را در جهاد با کفار بعثی و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی جبههها شد.
مهدی باکری سال ١٣٣٣ هجری شمسی در شهرستان میاندوآب آذربایجانغربی متولد شد. در دوران کودکی، مادرش را از دست داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رساند و در دوره دبیرستان همزمان با شهادت برادرش «علی باکری» به دست دژخیمان «ساواک» وارد جریانات سیاسی شد.
پس از اخذ دیپلم با وجود آنکه از شهادت برادرش بسیار متأثر و متألم بود، به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی مکانیک مشغول تحصیل شد. از ابتدای ورود به دانشگاه تبریز یکی از افراد مبارز این دانشگاه بود. او برادرش «حمید» را نیز به همراه خود به این شهر آورد. در طول فعالیتهای سیاسی خود (طبق اسناد محرمانه بدست آمده) از طرف سازمان امنیت آذربایجان شرقی (ساواک) تحت کنترل و مراقبت بود. پس از مدتی حمید را برای برقراری ارتباط با سایر مبارزان، به خارج از کشور فرستاد تا در ارسال سلاح گرم برای مبارزین داخل کشور فعال شود.
مهدی باکری در دوره سربازی با تبعیت از اعلامیه حضرت امام خمینی(ره) – در حالی که در تهران افسر وظیفه بود – از پادگان فرار و به صورت مخفیانه زندگی کرد و فعالیتهای گوناگونی را در جهت پیروزی انقلاب اسلامی نیز انجام داد.
مهدی باکری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد در آمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت ٩ ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزندهای را از خود به یادگار گذاشت.
ازدواج مهدی باکری مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش اسلحه کلت او بود. دو روز بعد از عقد به جبهه رفت و پس از دو ماه به شهر برگشت و بنا به مصالح منطقه، با مسئولیت جهاد سازندگی استان، خدمات ارزندهای برای مردم انجام داد.
باکری در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاشهای گستردهای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگان و مزدوران شرق و غرب انجام داد و بهرغم فعالیتهای شبانهروزی در مسئولیتهای مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی، تکلیف خویش را در جهاد با کفار بعثی و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی جبههها شد.
مهدی باکری، پاسدار نمونه، فرماندهی فداکار و ایثارگر، خدمتگزاری صادق، صمیمی، مخلص و عاشق حضرت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی بود. با تمام وجود خود را پیرو خط امام میدانست و سعی میکرد زندگیاش را براساس رهنمودها و فرمایشات آن بزرگوار تنظیم کند، با دقت به سخنان حضرت امام(ره) گوش میداد، آنها را مینوشت و در معرض دید خود قرار میداد و آنقدر به این امر حساسیت داشت که به خانوادهاش سفارش کرده بود که سخنرانی آن حضرت را ضبط کنند و اگر موفق نشدند، متن صحبت را از طریق روزنامه بدست آورند.
او معتقد بود سخنان امام الهام گرفته از آیات الهی است، باید جلو چشمان ما باشد تا همیشه آنها را ببینیم و از یاد نبریم. زندگی ساده و بیریای او زبانزد همه آشنایان بود. با تواناییهایی که داشت میتوانست مرفهترین زندگی را داشته باشد اما همواره مثل یک بسیجی زندگی میکرد. از امکاناتی که حق طبیعیاش نیز بود چشم میپوشید. تواضع و فروتنیاش باعث میشد که اغلب او را نشناسند. او محبوب دلها بود. همه دوستش میداشتند و از دل و جان گوش به فرمان او بودند. او نیز بسیجیان را دوست داشت و به آنها عشق میورزید. میگفت: «وقتی با بسیجیها راه میروم، حال و هوای دیگری پیدا میکنم، هرگاه خسته میشوم پیش بسیجیها میروم تا از آنها روحیه بگیرم و خستگیام برطرف شود. در برابر جان این بسیجیها مسئولیم حتی برای حفظ جان آنها اگر متحمل یک میلیون تومان هزینه – برای ساختن یک سنگر که حافظ جان آنها باشد – بشویم. چون یک موی بسیجی، صد برابرش ارزش دارد.»
در برابر دشمنان اسلام و انقلاب چون دژی پولادین و تسخیرناپذیر بود و با دوستان خدا، سیمایی جذاب و مهربان داشت. با وجود اندوه دائمش، همیشه خندان نشان میداد و بشاش. انسانی همیشه آماده به خدمت و پرتوان بود.
مهدی باکری با استعداد و دلسوزی فراوان خود توانست در «عملیات فتحالمبین» با عنوان معاون «تیپ نجف اشرف» در کسب پیروزیها مؤثر باشد. در این عملیات یکی از گردانها در محاصره قرار گرفته بود که ایشان به همراه تعدادی نیرو، با شجاعت و تدبیر بینظیر آنان را از محاصره بیرون آورد. در همین عملیات در منطقه «رقابیه» از ناحیه چشم مجروح شد و به فاصله کمتر از یک ماه در عملیات بیتالمقدس (با همان عنوان) شرکت کرد و شاهد پیروزی لشکریان اسلام بر متجاوزین بعثی بود.
در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس از ناحیه کمر زخمی شد و با وجود جراحتهایی که داشت در مرحله سوم عملیات، به قرارگاه فرماندهی رفت تا برادران بسیجی را از پشت بیسیم هدایت کند.
در «عملیات رمضان» با سمت فرماندهی تیپ عاشورا به نبرد بیامان در داخل خاک عراق پرداخت و این بار نیز مجروح شد، اما با هر نوبت مجروحیت، وی مصممتر از پیش در جبههها حضور مییافت و بدون احساس خستگی برای تجهیز، سازماندهی، هدایت نیروها و طراحی عملیات، شبانهروز تلاش میکرد.
در عملیات «مسلم بن عقیل» با فرماندهی او بر لشکر عاشورا و ایثار رزمندگان سلحشور، بخش عظیمی از خاک گلگون ایران اسلامی و چند منطقه استراتژیک آزاد شد.
باکری در «عملیاتهای والفجرمقدماتی و والفجر یک، دو، سه و چهار» با عنوان فرمانده لشکر عاشورا، در انجام تکلیف و نبرد با متجاوزین، آمادگی و ایثار همهجانبهای را از خود نشان داد.
در «عملیات خیبر» و زمانی که برادرش حمید، به شهات رسید، با وجود علاقه خاصی که به او داشت، بدون ابراز اندوه با خانوادهاش تماس گرفت و چنین گفت: «شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شده است.» و در نامهای خطاب به خانوادهاش نوشت: «من به وصیت و آرزوی حمید که باز کردن راه کربلا است همچنان در جبههها میمانم و به خواست و راه شهید ادامه میدهم تا اسلام پیروز شود.»
نقش باکری و لشکر عاشورا در حماسه قهرمانانه خیبر و تصرف جزایر مجنون و مقاومتی که آنان در دفاع پاتکهای توانفرسای دشمن از خود نشان دادند بر کسی پوشیده نیست.
در مرحله آمادهسازی مقدمات عملیات بدر، اگرچه روزها به کندی میگذشت اما مهدی با جدیت، همه نیروها را برای نبردی مردانه و عارفانه تهییج و ترغیب کرد و چونان مرشدی کامل و عارفی واصل، آنچه را که مجاهدان راه خدا و دلباختگان شهادت باید بدانند و در مرحله نبرد بکار بندند، با نیروهایش درمیان گذاشت و گفت: همه برادران تصمیم خود را گرفتهاند، ولی من به خاطر سختی عملیات تاکید میکنم شما باید مثل حضرت ابراهیم(ع) باشید که رحمت خدا شامل حالش شد، مثل او در آتش بروید. خداوند اگر مصلحت بداند به صفوف دشمن رخنه خواهید کرد. باید در حد نهایی از سلاح مقاومت استفاده کنیم.
هرگاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شالم حال ما میگرداند. اگر از یک دسته ۲۲، یک نفر بماند باید همان یک نفر مقاومت کند و اگر فرمانده شما شهید شد نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است. فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان(عج) است. اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ. وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اصاعت از فرماندهی است. تا زمانی که دستور حمله داده نشده کسی تیراندازی نکند.
با هر رگبار سبحانالله بگویید. در عملیات خسته نشوید. بعد از هر درگیری و عملیات، شهداء و مجروحین را تخلیه کرده و با سازماندهی مجدد کار را ادامه دهید.
حداکثر استفاده از وسایل را بکنید. اگر این پارو بشکند، به جای آن پاروی دیگری وجود ندارد. با همین قایقها باید عملیات بکنیم. لباسهای غواصی را خوب نگهداری کنید. یک سال است دنبال این امکانات هستیم.
مهدی در شب عملیات وضو میگیرد و همه گردانها را یک یک از زیر قرآن عبور میدهد. مداوم توصیه میکند: برادران! خدا را از یاد نبرید نام امام زمان(عج) را زمزمه کنید. دعا کنید که کار ما برای خدا باشد. از پشت بیسیم نیز همه را به ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» تشویق میکند.
لشکر عاشورا در کنار سایر یگانهای عمل کننده نیروی زمینی سپاه، در اولین شب «عملیات بدر»، موفق به شکستن خط دشمن میشود و روز بعد به تثبیت مواضع در ساحل رود میپردازد.
در مرحله دوم عملیات، از سوی لشکر عاشورا حملهای نفسگیر به واحدهایی از دشمن که عامل فشار برای جناح چپ بودند آغاز میشود. حملهای که قلع و قمع دشمن و گرفتن انتقام و قطع کامل دست دشمن از تعرض به نیروها در جناح چپ، ثمره آن بود.
نحوه شهادت: ۱۵ روز قبل از «عملیات بدر» به مشهد مقدس مشرف شد و با تضرع از آقاعلیبن موسیالرضا(ع) خواست که خداوند توفیق شهادت را نصیبش کند. سپس خدمت حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله خامنهای رسید و با گریه و اصرار و التماس درخواست کرد که برای شهادتش دعا کنند.
این فرمانده دلاور در زو ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۳ و طی «عملیات بدر» به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول به خطرناکترین صحنههای کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت میکرد، تلاش میکرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتکهای دشمن تثبیت کند که در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نایل شد.
هنگامی که پیکر مطهرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال میدادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف گلوله آر. پی. جی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست.
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مکالمه بیسیم شهید مهدی باکری و شهید احمد کاظمی ساعاتی پیش از شهادت
هزارتا باکری و کاظمی و سلیمانی و قاآنی و حاجی زاده فدای یه تار موی سرت بشن آقای سیدعلی؛
من و پدر و مادرم هم همچنین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به روایت عمو قاسم❤️:
وقتی سرلشکر مهدی باکری مانع بازگشت پیکر برادرش شد؛ اگر دیگران را توانستید بیاورید، جنازه برادر مرا بیاورید.