سلام عرض ادب 🖤
⚜ختم زیارت عاشورا داریم به نیت⚜
🌹فرج آقامون مولامون امام زمان عج
🖤تسلی بخش دل آقامون مولامون امام زمان عج
🌹ثوابی برای امواتمون که سینه زن و زنجیر زن آقا امام زمان عج بودن
🌹شفای بیماران عزیزمون
لطفا جهت مشارکت در زیارت عاشورا با آیدی
@yasr98
در ارتباط باشید.🌺
التماس دعا🙏
http://eitaa.com/roshangari_1402
http://eitaa.com/roshangari_1402
تا الان 140🖤
در روز ششم عبیدالله بن زیاد نامهای برای عمر بن سعد فرستاد که: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز کردهام . هر روز و هر شب گزارش کار تو را برای من میفرستند.
از طرفی، حبیب بن مظاهر به امام حسین(ع) عرض کرد: در این نزدیکی طائفهای از بنی اسد سکونت دارند که اگر اجازه دهی آنها را به سوی شما دعوت نمایم.
امام(ع) اجازه دادند و حبیب بن مظاهر نزد آنها رفت و به آنان گفت:شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت میکنم.
عمر بن سعد او را با لشکری انبوه محاصره کرده است، شما را به این راه خیر دعوت می نمایم.
سپس مردان قبیله که تعدادشان به 90 نفر میرسید برخاستند و برای یاری امام حسین(ع) حرکت کردند. در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه کرد و او مردی بنام «ازرق» را با 400 سوار به سویشان فرستاد. آنان در میان راه با یکدیگر درگیر شدند. هنگامی که یاران بنی اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاریکی شب پراکنده شدند .
حبیب جریان را برای امام (ع) بازگو کرد. امام(ع) فرمودند: «لاحول ولا قوة الا بالله»
📕کتاب:بحارالانوار، ج 44ص 386
⏳۴۴ روز تا اربعین
تا روبروی گنبد تو ایستادم
دارو ندارم را همه نذر تو دادم
┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
https://eitaa.com/joinchat/2328494144Cb3ac3f9782
🥀در روز هفتم محرم عبید الله بن زیاد ضمن نامهای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد.
عمر بن سعد نیز بدون فاصله «عمرو بن حجاج» را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند.
مردی به نام «عبدالله بن حصین ازدی »، که از قبیله «بجیله » بود، فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!
امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.
حمید بن مسلم میگوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آنقدر آب می آشامید تا شکمش بالا میآمد و آن را بالا میآورد و باز فریاد میزد: العطش! باز آب میخورد، ولی سیراب نمیشد. چنین بود تا به هلاکت رسید.
📕ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۶
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ریان ابن شبیب جدمونو غریب گیر آوردن
ریان ابن شبیب آب و واسه حبیب دیر آوردن😭
┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
https://eitaa.com/joinchat/2328494144Cb3ac3f9782
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه شب نهم محرم
ای علم افراشته در عالمین
اکشف و یا کاشف کرب الحسین
ای یل حیدر ساقی لشکر
الله اکبر الله اکبر
روز نهم
شمر که با قصد جنگ وارد کربلا شده بود، از عبیدالله بن زیاد امان نامهای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس(ع) گرفته بود.
شمر نزدیک خیام امام حسین(ع) آمد و عباس، عبدالله، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی(ع) که مادرشان ام البنین(س) بود) را طلبید. آنها بیرون آمدند و همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت کند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!
در این روز اعلان جنگ شد. امام حسین(ع)فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس که چه قصدی دارند؟
حضرت عباس(ع) گفتند اینان میگویند: یا حکم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید.
امام حسین(ع) به عباس فرمودند: اگر میتوانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تاخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال میداند که من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.
حضرت عباس(ع) نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست.
فرستاده عمر بن سعد نزد عباس(ع) آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت میدهیم.
📕 ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص ۹۱
┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
https://eitaa.com/joinchat/2328494144Cb3ac3f9782
🥀برگ دهم
در سپیده عاشورا، امام حسین(ع) با اصحاب خود نماز گزارد و سپس رو به آنان کرد و فرمود: خدا به شهید شدن شما اجازه داد؛ بر شما باد صبر و پایداری!
در ساعات نخست روز، ابن سعد سپاه مجهز ۳۰ هزار نفری خود را مهیای جنگ کرد.
امام حسین(ع) نیز یارانشان را برای دفاع آماده ساختند.
ابن سعد سپاه زبون خود را آراست و پرچمها را افراشت و مهیای رزم شد. امام نیز یاران خود را که ۳۲ سوار و چهل پیاده بودند، آرایش جنــگی داد. زهیربنقین را بر سمت راست و حبیب بن مظاهر را بر سمت چپ گماشت و پرچم را به برادرش عباس سپرد و خود و همراهانش برابر خیمهها ایستادند.
سپاه دشمن، امام و یاران حضرت را در محاصره داشت. امام حسین(ع) نزدیک دشمن شد و خواست که ساکت شوند ولی آنان نپذیرفتند. سپس فرمود: وای بر شما چرا خاموش نمیشوید تا گفتار مرا بشنوید من شما را به راه رشد فرا میخوانم. هر که پیرویم کند از رهیافتگان و هر که سرپیچیم کند از هلاکشدگان خواهد بود. شماها که به سخن من گوش نمیدهید و از من نافرمانی میکنید شکمهایتان از حرام آکنده شده است و بر قلبهایتان مُهر نهاده شده است....
📕 شهید کربلا
┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
https://eitaa.com/joinchat/2328494144Cb3ac3f9782
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 یا اباعبدالله! ما دیر رسیدیم، ما را تحویل بگیر ...
مردی که بجای خویش، اسبش را به امام بخشید!
در مسیر رسیدن به کربلا در یکی از منازل کاروان ایستاد.
امام پرسید:خیمهگاه کیست؟
گفتند: عبدالله بن حر جعفی!
پیک امام را که جواب نداد، امام شخصاً به سراغ او رفت. بعد از کلی صحبت و دلیل باز نیامد. میگفت: حاضرم اسبم را به شما بدهم...
و حضرت فرمود: نیازی نیست...
ما خودت را میخواستیم. امام خودش را میخواست.
عرض کرد: اسب و شمشیر را به شما میبخشم و شما مرا از این کار معاف کن.
فرمود: اگر خودت را به ما نمیسپاری، ما احتیاجی به مالت نداریم. و این آیه را تلاوت فرمودند:
ما گمراهکنندگان را یاور خود نمیگیریم.
خیلی اصرار کرد که نیاید! گفته بود:
تو را به خدا سوگند همراهی مرا با خود مخواه. من هرچه بتوانم تو را کمک میکنم. اینک این اسب لگامدار من، به خدا بر آن از پی کسی نتاختم، مگر آنکه آثار مرگ را بر او چشاندم و از پیام نتاختند که مرا بر آن دریابند و نیز این شمشیر تقدیم شما که به هرچه زدم برید!
امام هم فرمود: پسر حر! ما برای اسب و شمشیر تو نیامدهایم. آمدهایم یاریات را بخواهیم. اکنون که از جان خود دریغ میورزی، هیچ نیازی به اموال تو نداریم. حاضر نشد خودش را برای امام خرج کند، حرف از اسب تیز و شمشیر برندهاش میزد.
بعد عاشورا، سر همین انتخاب اشتباه تاسف میخورد و اشک میریخت، عجب درسی به ما داد عبیداللهبنحر جعفی.
اولویت خودت را امام بگذار، نه اولویت اسبت را!
مگر اینکه مثل حضرت نافع، اسب و شمشیر هم در راه او باشد، به شرط حضور خودت.
مشکل امثال ابن حر این بود که برای فرار هم راه حل داشت، فرار از تکلیف! کربلا راه فرار درست نمیکند. کربلا حرکت به جلوست....
📕توجیه المسائل کربلا، ص۹۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨استوری
۳۷ روز تا اربعین
┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
https://eitaa.com/joinchat/2328494144Cb3ac3f9782
|نگاه کن به زمین! ما رأَیت إلا تن / به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر
┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
https://eitaa.com/joinchat/2328494144Cb3ac3f9782