دیدار خانواده شهدا با خانواده شهید علیوردی
🔹جمعی از خانواده شهدای دفاع مقدس، مدافع حرم و مدافع امنیت دیروز با حضور در منزل شهید آرمان علیوردی با خانواده این شهید دیدار کردند.
#شهید_ارمان_علی_وردی
#آرمان_انقلاب
#آرمان_عزیز
@armane_enghelab
"گوشه چشمی،نظری،گر بکند حضرت عشق"
"قسمت ما بشود لطف و صفای کرمش"
✍️دستخط شهید آرمان علیوردی
#آرمان_عزیز
#شهید_ارمان_علی_وردی
#چله_آرمان
@armane_enghelab
🔰به اطلاع مخاطبین گرامی می رساند
با عنایت به فعالیت کانال شهید آرمان علی وردی
از این پس تمامی اطلاع رسانی های مراسمات از طریق کانال شهید به آدرس زیر انجام میپذیرد.
https://eitaa.com/joinchat/2794914026Cf7e103dceb
مادر شهید طلبه آرمان علی وردی ماجرای شب شهادت فرزندش را این گونه روایت کرد:
در شب شهادت آرمان، به منزل مادرم رفته بود و از آرمان هم خواستم که به آنجا بیاید، اما گفت که کاری برایش پیش آمده و نمی تواند به آنجا بیاید.
وی با تاکید بر دلشوره های مادرانه برای فرزندش گفت: ساعت حدو 3 عصر بود که با آرمان تماس تلفنی گرفتم و از او پرسیدم که آیا نهار میل کرده یا نه؟ پاسخ داد که نهار میل کرده و چون سوار بر موتور بود، صدایش واضح نبود. لحظاتی بعد مجددا با من تماس گرفت و گفت: «ببخشید، سوار بر موتور بودم و صدا واضح نبود؛ کاری با من داشتید؟» گفتم: «میخواستم فقط بدانم کجایی و آیا شب به خانه مادر بزرگت می آیی؟ آرمان گفت: نه کار دارم و نمی توانم...
مادر این شهید بزرگوار با اشاره به دل نگرانی مستمرش برای آرمان افزود: ساعت 7 شب دوباره با آرمان تماس گرفتم اما موبایلش را جواب نداد، حدسم بر این بود که شاید در کلاس درس حضور دارد؛ مجددا ساعت 8 شب با او تماس گرفتم اما موبایلش خاموش بود، به مادرم گفتم حتما شارژ گوشیاش خانه مانده و خاموش شده است.
وی در ادامه گفت: آخرای شب بود که فرد ناشناسی به موبایل همسرم زنگ زد، تماس تلفنی که باعث شد رنگ چهره اش سرخ و لحن صحبتش نگران کننده به نظر برسد. از او پرسیدم که اتفاقی افتاده؟ موضوع را به طور دقیق به من نگفت اما از من خواست که در منزل مادرم بمانم و خودش به بیرون از خانه رفت.
مادر شهید آرمان علی وردی بیان کرد: 5 دقیقه بعد از رفتن همسرم با یکی از دوستان آرمان تماس گرفتم و از او خبر آرمان را گرفتم اما گفت که آرمان لحظاتی پیش در کنار آنها بوده و الان نیست. برادرم دلشوره ها و اصرار من را دید و گوشی را از من گرفت و به دوست آرمان گفت: "مادر آرمان نگران و بی قراراست، اگر اتفاقی رخ داده به ما هم بگویید. همان لحظه برادرم با دستانش به سرش زد و وقتی موضوع را پرسیدم؛ جواب داد که گویا آرمان بر اثر مشاجره و دعوای فیزیکی با یک نفر، راهی بیمارستان شده است.
وی با اشاره به گریهای که برای فرزندش داشت گفت: به بیمارستان بقیه الله تهران رفتیم و در مسیر راه مدام دلشوره و نگرانی داشتم، وقتی به بیمارستان رسیدیم ازدحام زیادی در آنجا بود، وقتی داخل بیمارستان رفتم اعلام کردم که مادر آرمان علی وردی هستم، پرستاران و اطرافیان با نگاه پر غم به من نگاه کردند. با نگرانی زیاد به سمت ICU رفتم و زمانی که آرمان را دیدم، دچار شوکه شدم چرا که آنقدر صورتش غرق در خون بود که قابل شناسایی نبود و من مدام می گفتم که این آرمان نیست...
#شهید_ارمان_علی_وردی
#آرمان_انقلاب
#آرمان_عزیز
@armane_enghelab
5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✖️این دهه هشتادیا انقلاب رو به نتیجه میرسونن🇮🇷🇮🇷
🔷نسل جریان ساز دهه هشتاد که دشمن نیز با تمام توان برای بریدنش و منصرف کردنش از خیمه سیدالشهدا دغل ها و نیرنگ هایی را می سراید ولی نمیداند که نسل #دهه_هشتادی نسل حیران نیستند بلکه نسل حرکت اند .
نسل ماندن نیستند، نسل رسیدن هستند
آرمان عزیزمان هم دهه هشتادی بود..💔
با افتخار من هم یک دهه هشتادی هستم🖤
دهه هشتادی بودن
الان یک افتخاره
و یک وظیفه سنگین 👌
#شهید_ارمان_علی_وردی
#آرمان_انقلاب
#آرمان_عزیز
@armane_enghelab
17.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر شهید طلبه آرمان علی وردی ماجرای شب شهادت فرزندش را این گونه روایت کرد💔
#شهید_ارمان_علی_وردی
#آرمان_عزیز
#پایان_مماشات
@armane_enghelab
🌤أین قاصم شوکه المعتدین...
🥀کجاست درهم شکننده هیبت ستمگران...
#شهید_آرمان_علی_وردی
#آرمان_انقلاب
#آرمان_عزیز
@armane_enghelab
20.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 خاطره جالب پدر شهید علیوردی از ماجرای گم شدن سه روزه آرمان در سفر زیارتی کربلا.
#شهید_ارمان_علی_وردی
#آرمان_انقلاب
#آرمان_عزیز
@armane_enghelab
درقاموسماشهادتپیروجوانندارد
همهیکچیزمیخواهیم
رضایتصاحبالزمان[عج]
محلتحصیلشهیدعلیوردی🖤🌿
#شهید_ارمان_علی_وردی
#آرمان_انقلاب
#آرمان_عزیز
@armane_enghelab
@EDIT_MAHDAVII