*روزِ اولی که آرمان
برای مصاحبه به حوزه اومد
و من آرمان رو دیدم با خودم گفتم
که این پسر بهترین طلبهی من میشه
اما حالا آرمان بهترین استاد من شده..
اتفاقا دقایقی بعد از شهادت آرمان
حاج آقای قاسمی با من تماس گرفتن و گفتن:
حاج آقا بهترین طلبهات رو کشتن ..💔
نقلقولازاستادسیدمیرهاشمحسینی
#شهیدآرمانعلیوردی
4.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شفاعتتمیکنهاونشھیدی
کهموقعگناهمیتونستیگناهکنی
ولیبهحرمترفاقتباهاش
کنارگذاشتی :)...!🖐🏿
#شهیدآرمانعلیوردی
#رفیق_شهیدم
داداشدوسالگذشتازروزی
کهغریبگیرآوردنت(:💔
#سالگردشهادتتمبارک
#شهیدآرمانعلیوردی
به قولِ شاعر ؛
شهادت اتفاقی نیست
مقدمه سازی میخواد
لقب زیبای شهید ،
خیلی به زندگیت میاد!
دستماجاموندههاروهمبگیر💔-'
#شهیدآرمانعلیوردی
شھادت یعنۍ:
نمـیر حیف اسـت،
بمـان، بسـاز، ساختہ شـو!
و در ڪلـام آخر براۍ
خدا، شھید شـو... :)👌🏻♥️!
#شهیدآرمانعلیوردی
#آرمانعزیز
مادرِ آرمان تو معراج میگفت : آرمان یادته همیشه مداحی غریب گیر آوردنت رو گوش میکردی ؟
دیدی آخرش غریب گیر آوردنت مامان .. :)
#شهیدآرمانعلیوردی
#آرمانِعزیز
بمیرم 💔
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ❌فیلم دیده نشده از ضرب و جرح شهید آرمان علی وردی توسط اراذل و اوباش...🔞
#آرمانِعزیز💔
#شهیدآرمانعلیوردی🥺
آرمانِ آرمان...
《همه چیو در آوردن ؛ هیچی گیر نیاوردن!》
-این آخرین حرف شهید آرمان علیوردی بود!
-آخرین شعار علیه #اغتشاش گرایی که دورهش کرده بودند و کتکش میزدند!
-به معنی شعارش دقت کنید...
-همه چیو در آوردن ؛ هیچی گیر نیاوردن!
-یعنی هر غلطی توانستید کردید، ولی هیچ چیز بدست نیاوردید!
-این حد از حماسه...
-این حد از رجزخوانی...
-این حد از جرئت
-آن هم وسط گله ای از کفتار ها
-فقط از یک انسان با روحیه ای کربلایی برمیآید!
-چرا میگویم کربلایی!؟
-برای دانستن چرایش فقط کافیست #واقعه #کربلا را درک کنید..
#شهیدآرمانعلیوردی
#آرمانِعزیز
- به سرش آجر زدن..💔
بدنشو چندین بلوک،چندین کوچه روی زمین کشیدن🥺
موهای سرشو کشیدن
برهنش کردن🖤
لگد زدن
سرشو به جدول زدن😓
فهمیدن طلبس؛بدتر زدن..
چاقو به صورتش کشیدن🔪
با چاقو پاهاشو از کار انداختن
بدن بی جونشو رها کردن ..🩸
اینا افسانه نیست واقعیته😭
🇮🇷#شهیدآرمانعلیوردی💚
🇮🇷#آرمانانقلاب🤍
🇮🇷#آرمانِعزیز❤️
1.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آه ای غم ِخجسته ..
سرو ِبه خون نشسته ..
بازوی ِحرز بسته ..
انگشتر ِشکسته🥺🤍
#شهیدآرمانعلیوردی
#داداش_آرمان
#خاطره✨
🌸| به وصــٰال آرزو |
حدود یک ماه قبل از شهادتش بود، آرمان با ماشین آمده بود #حوزه. آخر هفته هم بود و همه داشتن خونه میرفتن. #آرمان هم داشت میرفت که به من گفت: من اول میرم #گلزارشهدا و بعد میرم خونه، اگه میخوای بیا با هم بریم. با هم راهی شدیم... به چند تا از مزار #شهدا سر زدیم، و زیارت آخر سر مزار #شهیدمدافعحرم سجاد زبرجدی رفتیم؛ قطعه پنجاه. بالای سر مزار #شهیدسجادزبرجدی ایستادیم، #آرمان خسته شده بود، نگاهی به اطراف انداخت و وقتی دید کسی نیست، بالای سر شهید زیرجدی دراز کشید (درست محل دفن بعد شهادتش) و با لبخند گفت: حاجی چی میشه ما شهید بشیم و ما را بیاورند اینجا...
الحمدلله که# آرمان به آرزویش رسید و الان هم کنار این همین #شهیدعزیز دفن شده...
#شهیدآرمانعلیوردی
#آرمانِعزیز
_بهروایتاز
#دوستشهید