#مصاحبه_دکترایزدی
#آرمانگرا
✅قسمتی از مصاحبه دکتر ایزدی با نشریه دانشجویی آرمانگرا:
♦️استاد شما تقریبا مدت زیادی در هتفه به صورت تمام وقت در بیمارستان هستید و در حقیقت شما مقیم بیمارستان هستید. زندگی در بیمارستان چه حال و هوایی دارد؟ این را چگونه توصیف میکنید؟
💬اگر بخواهیم به این مسئله که یک نفر داخل بیمارستان زندگی کند فکر کنیم، قطعا خیلی سخت و شکنجه آور خواهد بود. من سعی کردم در این مدت برای خودم برنامه ایجاد کنم. مثلا شبها تا ساعت 2-1 با دانشجوها جلسه میگذارم. برای پایان نامههایشان، برای طرحهای تحقیقاتیشان. با نخبهها و سایر افراد مطالعه میکنیم. در طول روز سعی میکنم وقت خودم را با مدیرت کنم. مثلا چند ساعت ویزیت بیماران بستری و گاها در درمانگاه و 3-1 ساعت نیز بحث آموزشی دارم و بقیهی روز سعی کردم در وقتهای آزاد برای خودم کار بتراشم. یک کار هدفمند یک کاری که پلن های اول و دوم و سومش را از قبل در ذهنم داشته باشم و پایهی کارهای تحقیقاتی و تالیفی من از همین زمانها شکل گرفته است.
برای همین بود که بیمارستان را بعنوان یک محلی که میتوانم برای رسیدن هدفی با ارزش انتخاب کنم، با وجود دوری از خانواده انتخاب کردم.
......
🖋️در شماره جدید مجله آرمانگرا با عنوان روایت کرونا بیشتر بخوانید...
منتظر توزیع باشید😉
📣نشریه دانشجویی آرمانگرا | بسیج دانشجویی دانشگاه بقیه الله (عج) 🇮🇷
یک نکته از هزاران ...
تاسف بزرگ در روزی بزرگتر....
امروز که برای کاری کوچک به خیابان رفته بودم تصویری که در این چند هفته آزارم می داد را مجددا دیدم و آتشم زد...
فکر می کنید چه دیدم ؟
صف طویل مرغ با نرخ دولتی!!
و انبوهی از مردم متوسط و ضعیف جامعه و عمدتا با سن بالا و پیر و بازنشسته در صف!
تاسف خوردم در ۴۳ سال بعد انقلاب و پرتاب ماهواره به فضا و رتبه اول نانو در منطقه و
..دو زونکن پز و گزارش کار و دستاورد و بیلان بیکاری! هنوز مردم مان باید در صف مرغ تولید داخل بایستند ان هم محصولی که هیچ ربطی به فرجام و برجام ! و تحریم و محریم! ندارد ...
اف بر این دولت تزویر و ناامیدی
شرم بر این دولت سیاه روی دغل کار
نفرین بر این دولت غرب پرست جاسوس پرور
خجالت و عذر چیزی که این دولت نشسته بر زمین ! غرب پرست بویی از آن نبرده است ...
کی طومار این جماعت فاسد برچیده خواهد شد؟
چند روز دیگر مردم مظلوم و صبور باید تحمل شان کنند ؟
دستگاه قضایی آیا بعد اتمام این دولت یقه گیری خواهد کرد و یا به مصلحت همه چیز لاپوشانی خواهد شد ؟؟؟
@armangerai
🔴پیرامون سندهمکاری ایران و چین
سال ۲۰۰۸ رکود اقتصادی وحشتناکی دنیا و بخصوص غرب رو فرا گرفت، اوج رکورد اقتصادی سال ۲۰۱۲ بود، هر کشوری دنبال چاره ای بود!دانمارک و سوییس با زرنگی تمام به سراغ چین رفتن! خ
سال ۲۰۱۲ ،پرنس فردریک و همسرش پرنسس ماری از دانمارک به چین رفتن و همون سال کلی قرارداد با چین بستن!
ملکه دانمارک مارگارت در سال۲۰۱۴ به چین رفت و از مردم چین خواست به دانمارک سفر کنن! و اینجوری شد که دانمارک شد پر از توریست چینی!
ادرسها و تابلوها یی به زبان چینی در شهرهای توریستی دانمارک نصب شد، تا توریستهای چینی راحت باشن!!!!
خلاصه که به لطف چین و توریستهای پولدارشون، دانمارک کمترین اسیب اقتصادی رو دید و در اواخر ۲۰۱۵ و زودتر از بقیه کشورها از رکود اقتصادی خارج شد!!! نمیدونم چرا چین برای غربی ها « به به و چه چه» اما برای ما « اخ اخ و پیف پیف"»🤓🤓🤓
مقاله چندماه قبل واشنگتن پست هست، که میگه اگه این قرازداد انجام بشه، میلیاردها دلار در ایران سرمایه گذاری خواهد شد، و این یعنی شکست محاصره اقتصادی ایران!!! و برای شما مردم این یعنی کار کار کار و درامد! پس اسیر صحنه ارایی خطرناک و دروغ رسانه های فارسی زبان نشید!!!( ان شاء الله این قرارداد بسته بشه، و هجمههای خاین داخلی و خارجی تاثیرف نداشته باشه روش)
Droningen rejste til Kina i 2014, og dette var et start på de gode relationer mellem disse 2 lande, hvilket var godt for begge! Jeg håber dette også sker for Iran og Kina!
در کل عزیزان در غرب همه دارن خودشون رو جر واجر میکنن، که مبادااا این قرارداد به نتیجه برسه و اقتصاد ایران جهش پیدا کنه!!
این متنی بود از خانم دکتر از دانمارک
Instagram.com/maryam.h2009
حق میدم به کسانی که نمیتونن به دید مثبت به این سندهمکاری نگاه کنن، چون هنوز جای برجام درد میکنه. این همکاری میتونه فوق العاده راهبردی باشه برای ایران و خیلی تاثیرات مثبت اقتصادی داشته باشه. این بستگی داره کی رأس دولت باشه، اگه یکی مثل روحانی و کابینهاش باشه، شاید تاثیرات مثبتش کمتر باشه ولی اگه یه دولت خوب بیاد رأس کار، خیلی میتونه بترکونه
طبق نظر کارشناسان اگر این سندهمکاری خوب اجرا بشه، تمام تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپارو میتونه خنثی کنه و دور بزنه
اون بیسوادهایی که ربطش میدن به ترکمنچای، نه این سند رو میدونن چیه، نه قوانین رو میدونن، نه هیچی
#حسین_دارابی
🔰فضای مجازی رابه نفع ارزشهای ملت مدیریت کنید
👈 مروری بر توصیهها و تذکرات رهبر انقلاب دربارهی مدیریت فضای مجازی؛
🔻حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانی نوروزی از رهاکردن فضای مجازی گلایه و بر مدیریت آن تأکید کردند. در پی این بیانات برخی از مهمترین توصیهها و تذکرات رهبرانقلاب درباره مسائل حکمرانی و مدیریت فضای مجازی بازخوانی میشود.
▫️ قوی شدن در فضای مجازی برای کشور حیاتی است
▪️ آرایش جنگی بگیرید
▫️ مرکز ملی فضای مجازی باید تصمیمگیری فعال داشته باشد
▪️ کشورهای قدرتمند در فضای مجازی خط قرمز دارند
▫️سرعت اینترنت را در جایی که به ضرر کشور نیست افزایش دهید
▪️ تحقق شبکه ملی اطلاعات زمانبندی لازم دارد
▫️ رها کردن فضای مجازی افتخار ندارد
▪️ نباید مردم را بیپناه رها کنیم
▫️ تاکید مکرر بر تشکیل شبکه ملی اطلاعات
▪️ در زمینه شبکه ملی اطلاعات کوتاهی شده است
▫️ از زیانهای آموزش مجازی مراقبت کنید
▪️ دستگاه تولید محتوا را تقویت کنید
🔴برخی #ساده_اندیش یا #مغرض در کنایه به #قرارداد_تحریم_شکن_و_ایران با دم زدن از امام خمینی ره رابطه با کاخ کرملین را نادرست قلمداد کرده اند.
استناد این افراد دقیقا مصداق کلمه حق یراد بها الباطل است.
✅عقب افتادگی تاریخی گاه کار دست انسان می دهد. زیرا مثل این است که انشاءالله بعد از فروپاشی رژیم عربستان، کسی باستناد فرموده امام ره ادعا کند نباید با رژیم جدید عربستان رابطه برقرار کرد!!!
یا بعد از فروپاشی رژیم بعث صدام نباید با عراق جدید رابطه داشت!
✅همین مرد الهی ره، شوروی و کاخ کرملین را با نامه الهی و پیامبرگونه اش خطاب به گورباچف، به موزه تاریخ فرستاد و فروپاشی آن را پیش بینی کرد و آن هم به تحقق پیوست.
هنوز جملات امام در #حافظه_تاریخی ملت ما درباره #شگرد_خط_امریکا_در_ایران باقی است که فرمود :
"نباید فراموش کنیم که در جنگ با آمریکا هستیم. ما در جنگ با آمریکا و #تفاله_های_آمریکا (هستیم)، تفاله هایی که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الان هم هستند... خط این بود که اصلاً آمریکا منسی [فراموش] بشود. یک دسته #شوروی_را_طرح_می_کردند_تا_آمریکا_منسی_بشود، #خط_این_بود_که_این_قضیه_مرگ_بر_آمریکا_منسی_بشود
و یا در جای دیگر فرمود:
در این زمان که باید فریاد بزنند سر امریکا، فریاد میزنند سر مسئولین ما! چه شده است؟ شماها چهتان است؟ چه کردید شماها؟
شماها چرا باید #تحت_تأثیر_تبلیغات_خارجی واقع بشوید یا تحت تأثیرات #نفسانیت خودتان؟
چرا شماها میخواهید تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید بین سران کشور #تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید #دو_دستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید میروید؟ این تذهبون؟
✅این مدعیان اگر مغرض نیستد بهتر است یا خارج از صلاحیت و تخصص شان نظر نهند یا از کاخ شان بیرون بیابند و کمی مطالعه کنند تا از #عقب_افتادگی_تاریخی خارج شوند و بدانند که کرملین و شوروی از صحنه روزگار محو شد و حدود ۳۰ سال است که دولت روسیه دیگر دولت شوروی سابق نیست.!!! نوع حکومت و حاکمیت و ایدئولوژی آن بطور کلی و ماهوی تغییر کرده است.
✅سخن امام راحل ره ناظر به کرملین شوروی سابق است که روزگاری تحت حاکمیت کمونیست ها بود نه کشور فعلی روسیه که یک قطعه جدا شده از شوروی فروپاشی و تجزیه شده!
این اظهارات یا ناشی از بی اطلاعی و جهل علمی است یا خدای ناکرده در دفاع از منافع آمریکا و جریان غربگرایان وابسته مطرح شده است. @armangera
📣📣بیست و هشتمین شماره مجله دانشجویی آرمانگرا منتشر شد...
پرونده ویژه :
🖋روایت کرونا 🖋
♦️در این شماره می خوانید حتما :
✅ گفتگویی منتشر نشده با یکی از شهدای سلامت بیمارستان یک ماه قبل از شهادت
✅ گفتگوهایی ویژه با استاد دکتر ایزدی - استاد دکتر قزوینی و پرستار مدافع سلامت صفرطرقی در باره جهاد سلامت
✅ تاثیر کرونا بر جنبه های مختلف جامعه
✅ آمار های دقیقی از فعالیت یک ساله بیمارستان بقیه الله (عج) در کرونا
✅ گزارشی از فعالیت های دانشجویی در دوران کرونا و طنزهای کرونایی و خواندنی های دیگر
محل توزیع : همکف بیمارستان بقیه الله -باشگاه آموزش بیمار
🇮🇷آرمانگرا | بسیج دانشجویی دانشگاه بقیه الله (عج)
نامه شهید آوینی به مقام معظم رهبری
بسمالله الرحمنالرحیم
خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی، نائب امام عصر (عج) حضرت آیتالله خامنهای ایدکمالله تعالی بتأییداته الخالصه.
سلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
امتثال امر فرصتی برای عرض ارادت در این مرقومه باقی نمیگذارد لذا حقیر مستقیماً با استمداد از فضل بیمنتهای ربالعالمین وارد در اصل مطلب میشوم بعد از عرض این مختصر که:
ما با حضرتعالی به عنوان وصی امام امت (ره) و نایب امام زمان (عج) تجدید بیعت کردهایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستادهایم، همانگونه که پیش از این درباره امام امت (ره) بودهایم و بسیارند هنوز جوانانی که عشق به اسلام و شوق رضوان حق آنان را در میدان انقلاب نگه داشته است. با همان شوری که پیش از این داشتهاند، خدا شاهد است که این سخن از سر کمال صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است که در تمام این هشت سال بار جنگ را بر شانههای ستبر خویش کشیدند. ما به جهاد فی سبیلالله عشق میورزیم و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه خشک و بی روح. این سخن یک فرد نیست، دست جماعتی عظیم است که به سوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند، بسیارند کسانی که میدانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت( حج) و نه تنها آماده، که مشتاق بذل جان هستند. سر ما و فرمان شما.
کمترین مطیع شما سید مرتضی آوینی @armangerai
"والفجر-۱؛ آتش به جای خون"
به قلم گلعلی بابایی
عزیزان همراه، دو روز دیگر سالروز عملیات والفجر-۱ است که در شامگاه ۲۱ فروردین ۱۳۶۲ در منطقه فکه شمالی برگزار شد.
به همین مناسبت مطالبی را در سه بخش تقدیمتان می نمایم. ارادتمندتان- گ بابایی.
"بخش اول؛ توقیف در قرارگاه"
به دلیل بروز اختلاف نظر تخصصی میان ارتش و سپاه در مورد انتخاب منطقهی عملیاتی والفجر مقدماتی و غالب شدن نظر فرماندهی کل سپاه، بلافاصله پس از ناکامی در این عملیات، فرماندهی نیروی زمینی ارتش، طرح انجام عملیات در محور جَبَل فوقی و جبال حَمرِین را مطرح کرد. ارتش قبلاً هم این منطقه را در جریان عملیات والفجر مقدماتی به عنوان جایگزین منطقهی فکّه ـ چزابه پیشنهاد کرده بود. لذا، وقتی عملیات والفجر مقدماتی با «عدمالفتح» مواجه شد، فرماندهی نیروی زمینی ارتش ابتکار عمل را در دست گرفت و طرح موردنظر خود را ارائه کرد. فرماندهان سپاه هم که به لحاظ عدم موفقیت در عملیات قبل دچار انفعال شده بودند، با وجود مخالفتشان با این طرح، بنا به دستور فرماندهی کل سپاه، هیچ واکنشی از خود نشان ندادند.
مسألهی بسیار مهم هنگام مطرح شدن این طرح، که با میدانداری فرماندهان نیروی زمینی ارتش همراه بود، انتخاب عنوان کلّی «آتش به جای خون» برای این مانور بود که با واکنش اعتراضآمیز برخی فرماندهان عملیاتی سپاه، از جمله محمّدابراهیم همّت روبهرو شد و برخی دیگر نیز، به دلیل شرایط خاص، سکوت کردند.
محسن رضایی؛ فرمانده کل وقت سپاه، که خود در آن جلسهی چالشبرانگیز حضور داشت، دربارهی این واقعه و تبعات آن برای بعضی ازفرماندهان، گفته است:
«... فکر کنم قبل از عملیات والفجرـ1 بود، درست یادم نیست، دیدم حاج همّت آمد و به من گفت: من میخواهم با شما صحبتی بکنم.
گفتم: بفرمایید.
گفت: این فلشی که میخواهیم از اینجا بزنیم اشکال دارد.
از صحبتهایش فهمیدم فقط حرف خودش نیست. داشت جمعبندی حرفهای دیگران[مشخصاً مسؤولین ردههای اطلاعات و عملیات سپاه 11 قدر] را به من منتقل میکرد. گذاشتم تمام موارد را بگوید. گفتم: درست. قبول. ولی بگو خودشان بیایند و با زبان خودشان بگویند.
جلسه[ای با حضور فرمانده نیروی زمینی ارتش و فرماندهان تابعهی این نیرو] گذاشتیم.
در جلسه، خطاب به حاجهمّت و دستیارانش گفتم: حرفتان را صریح بزنید. بحث هم البته هست. آن وقت اگر حرفهاتان معقول بود همان را عمل میکنیم.
حاجهمّت تقریباً غیرتی شده بود. جوش هم آورده بود. با اینکه حرفش را کاملاً قبول داشتم، ولی برخوردش با مانور طراحی شده توسط ارتش با عنوان «آتش به جای خون» برخورد شکنندهیی بود. شرایط ارتش و سپاه خیلی خاص بود و او[هم، در آن جلسهی مشترک ارتش و سپاه، بیپردهپوشی] تمام حرفهای دلش را زده بود. حرفهایش؛ خب نیش هم داشت. چون احتمال میدادم انعکاس این صحبتهای همّت مسألهساز بشود، به او گفتم: حاجی!
گفت: بله؟
گفتم: دوست ندارم این را بگویم، اما میگویم.
گفت: بگوشم.
گفتم: باید چهل و هشت ساعت همینجا بمانی و تکان هم نخوری.
نگاهم کرد و گفت: یعنی زندان دیگر؟
گفتم: هرطور دوست داری فکر کن.
گفت: به چه جرمی؟
گفتم: جرمش را من معلوم میکنم.
گفت: حرفهایی که گفتم حق نبود؟
گفتم: اینکه بود یا نبود، برخوردت[در این جلسه با ارتش] اصلاً خوب نبود.
البته استدلالش منطقی بود. شاید خیلیها هم به او حق میدادند. ولی آن نحوه برخوردش را، به مصلحت نمیدانستم. وقتی توقیفاش در قرارگاه را به او ابلاغ کردم، هیچ به روی خودش نیاورد. فکر کنم رفت توی یکی از سنگرهای قرارگاه، مشغول نماز و دعا شد. بعد هم که مدّت توقیفاش به آخر رسید و از قرارگاه رفت، کوچکترین نشانهیی یا حرفی یا حکایتی از آن برخوردم با او را، نه شنیدم، نه دیدم. چند بار حتّی امتحانش کردم که ببینم از من ناراحتست یا نه؛ دیدم نه......ادامه دارد.
"والفجر-۱؛ آتش به جای خون"
قسمت دوم؛ همچنان بدون آتش؛
به قلم گلعلی بابایی
حقیقت مطلب این بود که غیر از همّت، برخی دیگر از فرماندهان نیز دیدگاهشان این بود که اگر «استراتژی مبتنی بر نیروی انسانی»، جای خود را به «استراتژی مبتنی بر تجهیزات و ابزار» بدهد، این به مثابه رویکرد مجدّد، به همان دیدگاه شکست خورده در مقطع اوّل جنگ است. یعنی دوران انجام عملیات ناموفق کلاسیک طی پاییز و زمستان 1359. ولی این فرماندهان ترجیح دادند تا در جلسه سکوت کنند.
براساس طرح مانور «آتش به جای خون»، بایستی تمام آتشها، از جمله تیربارها، سلاحهای سنگین، توپهای 23 میلیمتری و تفنگهای 57 میلیمتری، تیر مستقیم تانک، تفنگهای 106 در دو سه نقطه از خط دشمن، به گونهای تنظیم و متمرکز شوند که در وهلهی اوّل، تمام کمینهای دشمن را منهدم کنند و سپس، آتش روی خط اجرا شود، تا نیروهای مستقر در خط اوّل دشمن، کمترین تحرکی از خود نشان ندهند. در پناه این آتش سنگین، نیروهای تخریب خودی، میادین مین را باز میکنند و با رسیدن نیروهای تکور به خط اوّل، باید آتش پر حجم توپخانه روی آن نقطه اجرا شود، تا خطهای بعدی دشمن نیز، قدرت واکنش نداشته باشند. پس از آنکه با این تدابیر، راهکار باز شد، رخنهی به دست آمده، به جناحین و عمق موا ضع دشمن گسترش داده شود و نیروها به سوی اهداف عمقی عملیات پیشروی کنند. این رویکرد جدید، در شرایطی بود که همواره جبههی خودی با کمبود مهمّات توپخانه روبهرو بود و دشمن حداقل ده برابر، به لحاظ آتش پشتیبانی نسبت به ایران، دارای برتری بود. از این نظر، تفوق آتش سلاح سنگین خودی به آتش دشمن، یک امر ناشدنی به نظر میرسید. پشتوانهی نظری این طرح، تجربیات جنگ جهانی اوّل و دوّم بود، ولی چند و چون اجرایی کردن این ایدهی آکادمیک نظامی به طور کامل روشن نبود.
برای تمرین چنین مانوری که سابقهی قبلی نداشت، زمین مشابهی انتخاب شد و برابر طرح موردنظر، مانور آزمایشی صورت گرفت و در آن، از مهمّات جنگی نیز استفاده شد، که تلفاتی نیز به همراه داشت.
در چارچوب مانور «آتش به جای خون»، اقدام دیگری که نیروهای پیاده مؤظف به انجام آن میشدند، ایجاد سر و صدا به جای رعایت حداکثر سکوت بود! یعنی نیروهای بسیجی که در عملیات قبلی با رعایت سکوت، درگیر شده و به گشودن معابر میپرداختند، اینبار میبایست با ایجاد سر و صدا، بخش تکمیلی اجرای آتش را عملی میساختند تا نیروهای پیاده مستقر در خط دشمن دچار رعب و وحشت شوند.
همچنین دربارهی نحوهی اجرای مانور و دستیابی به هدفهای موردنظر بحثهایی صورت گرفت و سرانجام، تقسیمبندی و تعیین خط حدّ بین دو قرارگاه عملیاتی کربلا و نجف انجام شد. از پاسگاه زُبِیدات تا شیار بَجلیِه به قرارگاه عملیاتی کربلا و از شیار بَجلیِه تا پیچ انگیزه(یا نهرِ دُویرِج) به قرارگاه عملیاتی نجف واگذار شد. در واقع، شیار بَجلیِه، خط حدّ دو قرارگاه بود.
مانور عملیات، باید طی دو مرحله انجام میگرفت: مرحلهي نخست، تصرّف ارتفاعات سرکوب و استقرار روی آن ها و مرحلهی دوّم، اشغال جَبَلِ فوقی بود. با انجام این مراحل، دشمن بهطور کامل از روی ارتفاعات، به دشت عقبنشینی میکرد.
زمان عملیات، شب بیست و یکم فروردین انتخاب شد که در آن شب نور ماه وجود نداشت و تاریکی کامل بر صحنه، آوردگاه حاکم بود.
به محض آغاز عملیات، همانگونه که پیشبینی میشد، موانع انبوه سپاه چهارم نیروی زمینی دشمن و حضور وسیع یگانهای کماندویی و مکانیزهی عراق در منطقه، دستیابی به اهداف را دشوار ساخته بود. امّا رزمندگان، اینبار نیز با تمام قدرت به دشمن حمله کردند. این رزمندگان اینگونه توجیه شده بودند که به محض نزدیک شدن به مواضع دشمن، توپخانه های خودی با انبوهی از گلوله های آتشین خود، سنگرها و نیروهای دشمن را قلع و قمع خواهند کرد. اما....
این روایت همچنان ادامه دارد...
@armangerai