eitaa logo
دانشنامه دفاعی
25.4هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
9.2هزار ویدیو
22 فایل
نخستین مجموعه میلیتاری در فضای مجازی و پیامرسانها کانال آپارات: aparat.com/irarmy کتابخانه دانشنامه دفاعی: @bookarmy تبلیغات: @tab_dan
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشنامه دفاعی
▪️معرفی مانور های مورد استفاده در نبرد های نزدیک "داگفایت" قسمت اول تک دایره و دو دایره @armyir
▪️مانور های مورد استفاده در نبرد های هوایی نزدیک "داگفایت" قسمت اول مانور های تک دایره و دو دایره ▫️نکته قابل توجه: این مانورها صرفا از نظر توانایی هدف گیری روی دشمن و شلیک از فاصله نزدیک با توپ جنگنده‌، بدون در نظر گرفتن نقش موشک‌ های کوتاه برد مورد بررسی قرار می‌گیرند. هنگامی که دو جنگنده از سد موشک یکدیگر عبور کرده، کاملا رو در رو شدند و از کنار یکدیگر عبور کردند، نبردی که طی چند صدم ثانیه بعد آن اتفاق خواهد افتاد به احتمال بالا تک دایره یا دو دایره خواهد بود. با گذر کردن دو جنگنده از کنار هم اگه هر دو بلافاصله به سمت یکدیگر و از یک جهت یکسان گردش کنند، وارد تک دایره شده‌اند. در تک دایره، مانورپذیری حرف اول را می‌زند. زیرا جنگنده‌ای که چرخش نیم دایره خود را زودتر کامل کند، زودتر هم ‌فرصت آتش بر دشمن پیدا می‌کند. اگر گردش دو جنگنده بعد از رویارویی، خلاف جهت، اما همچنان به سوی یکدیگر باشد، دو دایره شکل می‌گیرد. در دو دایره فاصله دو جنگنده برای چند ثانیه از یکدیگر زیاد ‌می‌شود که این یک فرصت طلایی برای هواپیمایی با مانورپذیری کمتر است تا دشمن را در HUD خود قرار داده و شلیک کند. در دو دایره قدرت و انرژی حرف اول را می‌زنند. زیرا درست زمانی که جنگنده‌ای که مانورپذیری کمتر دارد دشمن را در تیرراس خود قرار داده، جنگنده دیگر با مانورپذیری بیشتر، برای هرچه زودتر نابود کردن هدف یک گردش شدید انجام داده و بخش عمده انرژی خود را از دست داده است و تبدیل به یک هدف آسان و تقریبا ثابت می‌شود. سوالی که پیش ‌می‌آید این است که خلبان چطور می‌داند که به چه شکل وارد نبرد مطلوب جنگنده خود شود؟ جواب سوال فریب دادن دشمن است! به عنوان مثال در صورت وقوع نبرد رو در رو، اگر خلبان قصد انجام دو دایره داشته باشد، می‌تواند ابتدا کمی به یک جهت گردش کند و درست بعد از عبور جنگنده دشمن، ناگهان در جهت مخالف گردش کند. این گونه می‌توان دشمن را به اشتباه انداخته و او را وارد محدوده تسلط خود کرد. از دو دایره بازان معروف می‌توان به F-14 تامکت، F-16 و همچنین Su-27 و J-11 اشاره کرد. در مقابل، جنگنده هایی چون F-22 رپتور و Su-57 پکفا هم مناسب انجام مانور تک دایره هستند. مخصوصا Su-57 که دارای تراست وکتورینگ سه بعدی است. در نمونه های کلاسیک، Zero معروف ژاپنی‌ها، Hurricane و Spitfire از جمله جنگنده های مناسب تک دایره بودند. جالب است بدانید که اکثر جنگنده‌ های دوران جنگ جهانی دوم، در دسته دوم قرار می‌گیرند‌. اگر هر جنگنده را بخواهیم نسبت به نمونه هایی که در طول جنگ با آن رو به رو شد مقایسه کنیم، تقریبا تمام جنگنده های آمریکایی و BF-109 و FW-190 آلمانی‌ها را می‌توان در دسته مناسب دو دایره دانست. ▫️مطلب مفصلی درباره تراست وکتورینگ در کانال وجود دارد که می‌توانید مطالعه کنید. @armyir
دانشنامه دفاعی
▪️معرفی مانور های مورد استفاده در نبرد های نزدیک "داگفایت" قسمت دوم قیچی چرخنده و تخت @armyir
▪️معرفی مانور های مورد استفاده در نبرد های نزدیک "داگفایت" قسمت دوم قیچی چرخان و تخت ▫️نکته قابل توجه: این مانورها صرفا از نظر توانایی هدف گیری روی دشمن و شلیک از فاصله نزدیک با توپ جنگنده‌، بدون در نظر گرفتن نقش موشک‌ های کوتاه برد مورد بررسی قرار می‌گیرند. در قسمت قبل و مانور های تک دایره و دو دایره، گفتیم که این مانور‌ها بعد از رو در رو شدن کامل دو جنگنده رخ می‌دهند. اگر دو جنگنده در حالی که یکی از آن‌ها مانورپذیری کمتری دارد وارد یک تک دایره شوند، معمولا امکان دارد برای خروج از خطر ناگهان یکی از آن دو به جهت مخالف گردش کرده و بعد از گذر از کنار هم، باز هم این کار را تکرار کنند‌. ادامه این روند آن‌ها را وارد مانوری به نام "قیچی چرخان" می‌کند. اگر از دور بنگریم، شکل این مانور همچون مارپیچی است که همینطور به دور خود می‌چرخد و ادامه پیدا می‌کند. کسی که در قسمت جلویی مارپیچ قرار دارد، مدافع محسوب می‌شود و معمولا جنگنده‌ای است که مانورپذیری کمتری دارد. این مانور هرچه ادامه پیدا کند، باریک‌تر و تنگ‌تر می‌شود اما معمولا بیشتر از 4 یا 5 پیچ ادامه پیدا نمی‌کند و مدافع مجبور می‌شود با گردش مخالف یا شیرجه مستقیم، قبل از هدف قرار گرفتن مانور را به هم بزند. البته خلبان مدافع باید خیلی زودتر متوجه این خطر شود و همراهی کردن جنگنده دشمن به مدت طولانی می‌تواند انرژی و سرعت او را برای فرار کاهش دهد. نوعی دیگری از این مانور به نام "قیچی تخت" وجود دارد که در آن دو هواپیما یک مارپیچ صاف و صفحه‌ای و بدون دوران را طی می‌کنند. برای جنگنده‌ مدافع قیچی تخت بسیار خطرناک‌تر از حالت چرخان است و در صورت همراهی، زودتر از قیچی چرخان انرژی خود را از دست می‌دهد. به طور کلی، چه در جنگ‌ جهانی دوم و چه نبرد های امروزی، معمولا جنگنده‌ای که مانورپذیری کمتر و انرژی بالاتری نسبت به حریف خود دارد، ناخودآگاه در جایگاه مدافع قرار می‌گیرد. مواردی در طول جنگ بوده که یک خلبان آلمانی برای نجات همرزم خود، با ‌BF-109 خود وارد یک تک دایره یا قیچی تخت شده و نهایتا جنگنده خود را در میان شعله های آتش یافته است. @armyir
دانشنامه دفاعی
▪️معرفی مانور های مورد استفاده در نبرد های نزدیک "داگفایت" قسمت سوم مارپیچ رو به پایین @armyir
▪️معرفی مانور های مورد استفاده در نبرد های نزدیک "داگفایت" قسمت سوم مارپیچ رو به پایین ▫️نکته قابل توجه: این مانورها صرفا از نظر توانایی هدف گیری روی دشمن و شلیک از فاصله نزدیک با توپ جنگنده‌، بدون در نظر گرفتن نقش موشک‌ های کوتاه‌برد مورد بررسی قرار می‌گیرند. در قسمت قبل بررسی مانور های داگفایت، راجب قیچی چرخان و تخت صحبت کردیم‌. برای درک بهتر، از نظر ظاهر، مارپیچ رو به پایین را می‌توان یک قیچی چرخان اما به شکل عمودی دانست. مارپیچ رو به پایین یک مانور تدافعی است. جنگنده‌ای که در داگفایت وضعیت خوبی نداشته و دشمن در حال قرارگیری در پشتش می‌باشد، یا داشتن شرط اصلی این مانور یعنی ارتفاع کافی، می‌تواند این مانور را اجرا کند. به این صورت که به سمت زمین شیرجه زده و یک تک دایره (به قسمت اول رجوع شود) به شکل مارپیچ را آغاز می‌کند. بعد از آغاز این مانور توسط مدافع، سه مسیر اصلی پیش روی او قرار می‌گیرد. متداول ترین تاکتیک این است که خلبان مدافع بالافاصله بعد از ورود به مارپیچ رو به پایین، تِراتِل (دسته تنظیم قدرت موتور) را در حالت کاملا صفر قرار دهد و با استفاده از ترمز های هوایی و حتی در صورت نیاز فلپ‌ها، سرعت را تا حد امکان کم کند و جنگنده دشمن که پشت سر و بالای او قرار دارد را مجبور به رد شدن از او و قرار گیری در جلوی خود کند. اینگونه با قرار گرفتن دشمن در مقابل و داشتن مزیت جاذبه، یک موقعیت شلیک عالی فراهم می‌شود. حالت دوم دقیقا برعکس حالت اول است. مدافع می‌تواند بعد از ورود به مارپیچ تراتل را در حالت حداکثر قرار داده و بعد از کمی ادامه دادن، در صورت داشتن مانورپذیری بیشتر نسبت به جنگنده دشمن، با سرعت و انرژی‌ای که از شیرجه دریافت کرده ناگهان یک تک دایره را آغاز کند و به راحتی در پشت دشمن قرار بگیرد. در صورت عدم مانورپذیری بیشتر نسبت به دشمن، می‌تواند کم کم مارپیچ را رو به بالا کند و با مدیریت درست انرژی خود، یک موقعیت شلیک چند لحظه‌ای را فراهم کرده یا حتی در پشت دشمن قرار بگیرد. حالت سوم چالش برانگیزترین انتخاب یک خلبان در مارپیچ رو به پایین است. مدافع بعد از ورود به مانور، با تمرکز روی سرعت خود و حفظ حداکثر سرعت، مارپیچ را به شکل خطرناکی تا آخرین ارتفاع و نزدیک ترین فاصله ممکن به زمین ادامه می‌دهد و در آخرین لحظه با حداکثر کردن تراتل و استفاده از فلپ‌ها، از شیرجه خارج می‌شود. اگر مدافع خوش‌شانس و دشمن هم کمی بی‌دقت باشد، امکان دارد که مهاجم دیر متوجه ارتفاع خود شده و موفق به خروج به موقع از شیرجه نشود و به زمین برخورد کند. در مارپیچ رو به پایین، مزیت اصلی را تقریبا همیشه جنگنده‌ای دارد که مانورپذیری آن نسبت به حریف بیشتر است. مخصوصا در حالت دوم و سوم که ذکر شد، مانورپذیری بالا به بهترین شکل به خلبان کمک خواهد کرد. @armyir