فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم شما دوستان عزیز کانال مثبت اندیش🌺🍃
https://eitaa.com/arsheyanfar
اجازه ندهید، گذشته آینده تان را آلوده کند
گاهی اوقات از بین بردن افکار منفی کار سختی است.وقتی کسی در حقمان بدی کرده است، ذات انسان به این شکل است که با درد و رنج بماند، خشمگین و ناراحت باشد و کینه به دل بگیرد.
با خود می گوییم، من او را هرگز نمی بخشم، لایقش نیست.شما برای آنها نمی بخشید، بلکه به خاطر خودتان می بخشید.تا زمانی که با رنج بمانید عصبانیت وخشم شما تاثیری روی آنها نداردبلکه خودتان را آلوده میکنید
نبخشیدن مانند زهر است.
شاید نگه داشتن این حالت حس خوبی به شما بدهد اما زندگیتان را نابود میکند
زمانی که آنها را می بخشید توجیه رفتار نادرست آنها نیست رنجش ر اکمنمیکنید بلکه میبخشید تا زهر را از بدن خود بیرون کنید
باید ببخشید تا آزاد باشید..
این طور نگاه نکنید که دارید به آنها لطف میکنید بلکه به خودتان لطف میکنید...
شاد و سرشار از حسهای عالی باشید 🌹
https://eitaa.com/arsheyanfar
خودت رو تجسم كن كه به جاى نگرانى در مورد مشكلاتت ، بهشون غلبه كردى .
قدرت تجسم و تصويرسازى رو دست كم نگير.
هر روز اون داستانى كه دوست دارى برات اتفاق بيفته رو تو ذهنت مرور کن
https://eitaa.com/arsheyanfar
✅تکنیک تحسین کردن
برای دستیابی به موفقیتهای بیشتر بدنبال افرادی بگردید که به آن موفقیتها دست یافته اند، آنها را تحسین نمایید و بدین گونه خود را هم ارتعاش با خواسته تان قرار دهید.
اگر دو نفر که رابطه زیبایی با هم دارند را می بینید به جای حسدورزی شروع نمایید به تحسین روابط زیبای آنها تا جهان شما را به سمت جذب روابط عالی هدایت نماید.
اگر فردی را می بینید که صاحب اتومبیلی است که آرزوی داشتنش را دارید به جای حسادت و آه و ناله در همان لحظه شروع کنید به تحسین طرف مقابل و خداوند را بابت دیدن فردی موفق سپاسگزار باشید تا جهان به شما بهتر از آرزویتان را ببخشد.
و اینگونه خود را هم فرکانس با آنچه در طلبش هستید قرار دهید.
https://eitaa.com/arsheyanfar
ما #انرژی شما را برای "شروع" و "ادامه" مسیر موفقیت، تامین و تضمین میکنیم✌️
🔴کانال انرژی مثبت؛ کانالی متفاوت
با ما همراه باشید...👇
https://eitaa.com/arsheyanfar
4_5839075122006198338.mp3
9.54M
از زندگیت لذت ببر
حالشو ببر😍
استاد عرشیانفر🌹
اینجا متحول شو👇
https://eitaa.com/arsheyanfar
فایل زیبا و کاربردی را با دوستانتون ب اشتراک بگذارید🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸" پدر " يعني تپش درقلب خانه
💕" پدر " يعني تسلط برزمانه
🌸" پدر " احساس خوب تکيه برکوه
💕" پدر " يعني تسلي وقت اندوه
🌸" پدر " يعني ز من نام ونشانه
🌸" پدر " يعني فداي اهل خانه
💕" پدر " يعني غرور ومستي من
🌸" پدر " تمام هستي من
💕" پدر " لطف خدابرآدميزاد
🌸" پدر " کانون مهروعشق وامداد
💕" پدر " مشکل گشاي خانواده
🌸" پدر " يک قهرمان فوق العاده
💕" پدر " سرخ ميکندصورت به سيلي
🌸رخ فرزند نگردد زرد و نيلي
💕" پدر " لطف خدا روي زمين است
🌸هميشه لايق صدآفرين است...
🌷تقدیم به پدران عزیز پیشاپیش روزتون مبارک🌷
https://eitaa.com/arsheyanfar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نماهنگ فوق العاده زیبای
❤️ من به قربون تو و تموم بچه هات علی❤️
🎤 با صدای سید هادی گرسویی
https://eitaa.com/arsheyanfar
🌹 🍃
🔘 داستان کوتاه
پیرمرد بیمار در انتظار پسر
پرستار یک صندلی برایش آورد و سرباز توانست کنار تخت بنشیند. تمام طول شب آن سرباز کنار تخت نشسته بود و در حالیکه نور ملایمی به آنها می تابید، دست پیرمرد را گرفته بود و جملاتی از عشق و استقامت برایش می گفت. پس از مدتی پرستار به او پیشنهاد کرد که کمی استراحت کند ولی او نپذیرفت.
آن سرباز هیچ توجهی به رفت و آمد پرستار، صداهای شبانه بیمارستان، آه و ناله بیماران دیگر و صدای مخزن اکسیژن رسانی نداشت و در تمام مدت با آرامش صحبت می کرد و پیرمرد در حال مرگ بدون آنکه چیزی بگوید تنها دست پسرش را در تمام طول شب محکم گرفته بود. در آخر، پیرمرد مرد و سرباز دست بیجان او را رها کرد و رفت تا به پرستار بگوید. منتظر ماند تا او کارهایش را انجام دهد. وقتی پرستار آمد و دید پیرمرد مرده، شروع کرد به سرباز تسلیت و دلداری دادن، ولی سرباز حرف او را قطع کرد و پرسید:«این مرد که بود؟»
پرستار با حیرت جواب داد:«پدرتون!»
سرباز گفت:«نه اون پدر من نیست، من تا بحال او را ندیده بودم.»
پرستار گفت:«پس چرا وقتی من شما را پیش او بردم چیزی نگفتید؟»
سرباز گفت:«میدونم اشتباه شده بود ولی اون مرد به پسرش نیاز داشت و پسرش اینجا نبود و وقتی دیدم او آنقدر مریض است که نمی تواند تشخیص دهد من پسرش نیستم و چقدر به وجود من نیاز دارد تصمیم گرفتم بمانم. در هر صورت من امشب آمده بودم اینجا تا آقای ویلیام گری را پیدا کنم. پسر ایشان امروز در جنگ کشته شده و من مامور شدم تا این خبر را به ایشان بدهم. راستی اسم این پیرمرد چه بود؟»
پرستار در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت:«آقای ویلیام گری...»
دفعه بعد زمانی که کسی به شما نیاز داشت فقط آنجا باشید و بمانید و تنهایش نگذارید. ما انسانهائی نیستیم که در حال عبور از یک تجربه گذرای روحی باشیم بلکه روح هائی هستیم که در حال عبور از یک تجربه گذرای بشری هستیم.
https://eitaa.com/arsheyanfar
─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─