📊آرای انجمن منتقدین حوزه هنری اصفهان
پانزدهمین جشنواره فیلم فجر استان اصفهان
🎞فیلمهای: "شمال از جنوب غربی" | "پیشمرگ" | "آبستن" | "سونسوز"
🏅نقد فیلم های جشنواره فیلم فجر به همراه اعلام آرا منتقدین هر روز در خبرگزاری ها و رسانه های معتبر
💠 حوزه هنری استان اصفهان در مجازی:
وبسایت | آپارات | ایتا | بله |
🎬فیلم سینمایی "چشم بادامی"
✍🏻علی شمس
مرثیه ای بر دستان خالی نسل آلفا از محصولات فرهنگی
📌ابراهیم امینی دغدغههای بخش زیادی از نسل ضد ( متولدین ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰) را خوب میشناسد، قبلا در فیلم سینمایی لاتاری این را اثبات کرده بود؛ حالا به سراغ دغدغههای نسل آلفا ( متولدین ۲۰۱۰ تا۲۰۲۰) رفته و انصاف اگر داشته باشیم از پس نمایش آن به خوبی برآمده.
فیلم اگر چه جسورانه به مسأله نوظهوری (,موسیقی کرهای- کیپاپ) میپردازد اما هنوز درگیر کلیشه است.
ادای دین او به فیلم سینمایی گاو اگر چه برای اهل فن دلنشین و چشمنواز است اما فیلم را از کلیشه بیرون نمیآورد.
چشم بادامی روایت دختری است که توسط پدر و مادرش درک نمیشود و لاجرم به آغوش نسل قبل از آنها پناه میبرد.
نکته دیگر اینکه اجزای فیلم باهم ارتباط برقرار نکردهاند بازی ساره بیات بعد از چند سال دوری از سینما حقیقتا در اوج است و شانس کاندید شدن دارد اما در خدمت فیلم نیست.
لوکیشنهای تازه و متفاوتند اما باز به خدمت فیلم نیستند.
نیت خیرخواهانه فیلمساز اما در همه سکانسهای فیلم عیان است؛
امینی نیش و کنایه نزده، زبان نقدش اذیتمان نمیکند؛ آرام و لطیف در گوشمان گفته «نسل زد از دست رفت، آلفا را دریابید»، این نسل محصولی ندارد که سراپا تمنای کره دارد.
من ابراهیم امینی را برای گوشزد کردن مصائب نسل آلفا در کشور میستایم.
🌟امتیاز : 3.5/5
انجمن منتقدین حوزه هنری اصفهان
پانزدهمین جشنواره فیلم فجر استان اصفهان
💠 حوزه هنری استان اصفهان در مجازی:
وبسایت | آپارات | ایتا | بله |
🎬فیلم سینمایی "بچه مردم"
✍🏻مریم محمدی
بچه مردم اقتباسی هوشمندانه از یک داستان کوتاه
📌«بچه مردم» فیلم فانتزی ای است که در تیتراژ آن آمده است براساس تجربه زیستی شخصی ساخته شده اما ردپای اقتباس از داستان تلخ و کوتاه «بچه مردم» جلال آل احمد به روشنی در آن دیده میشود. داستان کوتاه «بچه مردم» جلال داستان پسرکی سه ساله است که مادرش از شوهر اولش جدا شده و اکنون با مرد دیگری ازدواج کردهاست اما مرد فرزند زن را قبول نمیکند و از او می خواهد چاره ای برای این مشکل پیدا کند. زن لباسهای نوی پسرکش را به او پوشانده و او را به خیابان برده و به او پول میدهد.زن پسرش را برای خریدن کشمش به آن طرف خیابان فرستاده و در خیابان رهایش میکند. فیلم نامش را هم از داستان کوتاه جلال آل احمد گرفتهاست اما اینکه هیچ نامی از او در تیتراژ فیلم نیامده شاید به دلیل این است که ایده اصلی این فیلم را موسس خیریه بهشت امام رضا (ع) و براساس تجربه زیستی شخصی داده است و براساس شنیدهها بعد از بیست سال این ایده عملیاتی شدهاست.
ادامه در پست بعدی🔻
حوزه هنری اصفهان
🎬فیلم سینمایی "بچه مردم" ✍🏻مریم محمدی بچه مردم اقتباسی هوشمندانه از یک داستان کوتاه 📌«بچه مردم» فیل
به هرحال محمود کریمی در اولین تجربه ساخت فیلم بلند داستانیاش به سراغ داستانی فانتزی رفته و تا اواخر فیلم آن را به خوبی روایت کردهاست. خلاقیتهایی در کارگردانی فیلم دیده میشود مانند صحنه عروسی یکی از شخصیتهای فیلم که با عکس روایت میشود. فیلم پر از صحنههای مفرح و لحظههایی شاد است که به سادگی مخاطب را میخنداند و سعی نمیکند با استفاده از هرترفندی این کار را انجام دهد. صحنههایی مانند ترک خوردن استخوان گردن گوهر خیراندیش ، دوش گرفتن پسربچه ، تداعی دخترقصه از جبهه و ...لحظات فانتزی و کمیکی را خلق میکنند که در هوای آلوده سینمای کمدی ایران جایی برای نفس کشیدن مخاطب با طنزی شریف باقی گذاشتهاست طنزی که به واقع حال مخاطب را پس از تماشایش خوب میکند. فیلم البته صرفا کمدی فانتزی نیست بلکه به معضل هویت اجتماعی بچههای پرورشگاهی نیز پرداختهاست.
«بچه مردم» اما فیلم بی ایرادی نیست. فیلم در میانههای راه از آن فضای یکدست کمدی فانتزیاش فاصله گرفته و قصه وارد فضای جنگی میشود هرچند همچنان سعی دارد لحظات کمیکی خلق کند مانند لحظات خبرآوردن و خبربردن بین فرمانده و دیدهبانی توسط ابوالفضل که قابل قبول درآمدهاست. در میدان جنگ اما فیلم که تاکنون به لحاظ طراحی صحنه و لباس قابل قبول بوده نمیتواند به خوبی عمل کند و لباسها نو و اتوکشیدهاند وفضاها خلوت و بی شباهت به باقی فیلمهای جنگی خلق شدهاند اما چون بیننده پیشینه تماشای دوسوم فانتزی اول فیلم را دارد آن را میپذیرد.
فیلم «بچه مردم» اما هرچه به انتها نزدیکتر میشود انگار از حساسیت کارگردانش کاسته شدهاست. فیلم کمکم به لحاظ روایت دچار ضعف میشود تا جایی که پایان فیلم کمی آبکی درمیآید. به لحاظ اجرایی نیز صحنه شهادت شخصیتاصلی فیلم در سیجی و اجرا بد درآمده و نتوانسته است باورپذیر اجرا شود. اینکه مخاطب این پایان نهچندان موفق و خوشایند را میپذیرد فقط به احترام دوسوم ابتدایی فیلم و حال خوبی است که محمود کریمی برای او خلق کردهاست.
«بچهمردم» اما با همه ایراداتش اقتباسی هوشمندانه است. با اینکه مخاطب اهل داستان و فیلم احتمالا نام داستان«بچهمردم» جلال آل احمد را شنیده و داستان را خوانده است اما فیلم آنچنان قصه چهار نوجوان پرورشگاهی را که به دنبال هویت خود هستند خوب روایت میکند و به نیمه میرساند که حدس اینکه نویسنده بخواهد این داستان را به داستان جلال آل احمد پیوند بزند برای مخاطب کار سختی است. ما از اول میدانیم ابوالفضل قصه سه ساله بوده که در فروشگاهی پیدا شده است اما با کارتهایی که هربار نویسنده و کارگردان برای ما رو میکند هرگز حدس نمیزنیم او بخواهد قصه فیلم را به شیوهای این چنین خلاقانه به داستان جلال پیوند بزند. به هررو «بچه مردم» فیلمی است که از بازیهای روان بازیگران نوجوانش در کنار بازی متفاوت بازیگران حرفهایش برای روایت قصه ای فانتزی و جذاب به خوبی استفاده میکند تا هم لحظاتی کمیک خلق کند و هم درس زندگی به مخاطبش بدهد.
🌟امتیاز: 4/5
انجمن منتقدین حوزه هنری اصفهان
پانزدهمین جشنواره فیلم فجر استان اصفهان
💠 حوزه هنری استان اصفهان در مجازی:
وبسایت | آپارات | ایتا | بله |
🎬فیلم سینمایی "شمال از جنوب غربی"
✍🏻مریم مدرس
📌شنیدهها حاکی از این است که فیلم با اقتباس از برخی وقایع مهم تاریخی ساخته شدهاست. از نظرمن در جشنوارهای که اکثر فیلمهایش به لحاظ فیلمنامه، روایت و تدوین و فضاسازی دچار مشکل هستند «شمال از جنوب غربی» یک سروگردن بالاتر است.
حمید زرگرنژاد را پیشتر با فیلم تحسین شده «شماره ده» در جشنواره چهل ویکم دیدهایم. مهمترین ویژگی زرگرنژاد هدایت درست بازیگرانش است. همین هدایت بود که برای مجید صالحی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در فیلم «شماره ده» را به ارمغان آورد و اصلا دوراز ذهن هم نیست که این جایزه را برای مصطفی زمانی در «شمال از جنوب غربی » هدیه بیاورد. مصطفی زمانی به واقع در این فیلم چهرهای متفاوت با دیگر نقشهایش ارائه دادهاست البته در این فیلم همه بازیگران خوب بازی کردهاند. علی دهکردی، بهناز جعفری، مهدی احمدی ، هومن حاجی عبداللهی و مهدی زمینپرداز متفاوتتر از همیشه ظاهر شدهاند و این قدرت بازی گرفتن حمید زرگرنژاد را میرساند.
ادامه در پست بعدی🔻
حوزه هنری اصفهان
🎬فیلم سینمایی "شمال از جنوب غربی" ✍🏻مریم مدرس 📌شنیدهها حاکی از این است که فیلم با اقتباس از برخی و
آنچه بیشتر از هرچیزی در کارهای زرگرنژاد نمایان است طراحی نماها و دکوپاژ است. هرچند فیلم گاهی از فراوانی نما رنج میبرد اما تنوع تصویری بالای فیلم و ریتم تند فیلم نمیگذارد روایت لحظه ای از ریتم بیفتد. موسیقی پرتعلیق فیلم ، تصاویرزیبا و گریم خوب و طراحی صحنه به اندازه وطراحی لباس قابل قبول از دیگر ویژگیهای مثبت این فیلم است.
فیلم برخلاف فیلمهای مشابهش دچارشعارزدگی در قهرمان پروری نیست. آقا مهدی این قصه زیرپوستی به فکر نیروهایش است و حتی برایشان خواستگاری میکند. مهدی باهوش است و تصمیمات درست میگیرد. شخصیتی است که پخته شده و به دل مینشیند. نکته مثبت فیلمهای زرگرنژاد هویت دادن به شخصیت های فیلمش است آقا مهدی این قصه تسبیح به دست و زیرلب ذکرگو نیست اما آنجایی که از شهادت دوستانش کم میآورد نماز میخواند آنجایی که حرفش برای دیدن زندانی پیش نمیرود داد و بیداد نمیکند با بوسه ای بر شانه رفیقش و خونی کردن لباسش او را به یاد رشادت خودش و همرزمانش میاندازد. شخصیت پردازی در دل فیلمی ماجراجویانه از کارهای سختی است که هرآن امکان دارد فیلم را شعاری کند یا از ریتم بیندازد اما وقتی با هوشمندی انجام شود فیلم را از شعاری بودن نجات میدهد.
سروشکل فیلمهای زرگرنژاد همواره به دلیل استفاده درست از دکوپاژ و زوایای دوربین درست و میزانسن اصولی بیشتر به فیلمهای هالیوودی نزدیک است تا فیلمهای ایرانی ، او سعی میکند هرپلان فیلمش را به درستی به تصویر بکشد تا به دل مخاطب بنشیند. دقت کنید به صحنهای که مهدی خبرشهادت برادرهمرزمش را در امامزاده به او میدهد و سپس دیدن صورت شهید وقتی اورکت را از روی او برمیدارد چقدر این تصویر دلنشین و به دور از شعارزدگی بود. چقدر این شهید به دور از هیاهو و قهرمان بازی و مظلومانه به تصویر کشیده شدهاست.
از نقطه نظر نقد فیلم در اینکه «شمال از جنوب غربی» فیلم سختی است در ساخت و اجرا به نظرم هیچ شکی نیست. لوکیشنهای متعدد جنگلی از صخره و رودخانه و جاده گرفته تا باتلاق و پل ورسک در پایان فیلم همه و همه سخت و بعضا صعب العبوراند. منطقه شمال و جنگلی که زرگرنژاد برای ما در این فیلم به تصویر میکشد به جرأت میتوان گفت درایران ودر هیچ فیلم دیگری به تصویر کشیده نشدهاست.
شمالی که در تمام فیلمهای ایرانی دیده ایم اکثرا شمالی کارت پستالی و شیک است که برای فیلمهای عشقی مناسب است اما زرگرنژاد شمالی کثیف ، مه آلود و رمزآلود و زیبا را به رخ کشیده که تاکنون مشابهش را در هیچ فیلمی ندیدهایم. وجهی رازآلود از منطقه ای که به لحاظ تصویری زیبا است.
فیلم سوژهای جذاب دارد جنگ در جنگل ما اصولا جنگ را پشت خاکریزهای خاکی رنگ جنوب دیدهایم یا در دل نخلستان یا نهایتش در شهر اما هیچوقت جنگ را در دل کوه و کمر شمال کشور و بین رودخانه و صخره و جنگل ندیده بودیم. تهش فیلم «ماهی سیاه کوچولو» بود که با پرسوناژهایی محدود روایت شدهبود اما این حجم از درگیری و تیراندازی و جنگ مرا به یاد فیلمهای هالیوودی انداخت حتی صحنههای عبور از رودخانه با قایق و در کنار ساحل فیلم «ارباب حلقهها» را تداعی کرد.
زرگرنژاد برخلاف خیل عظیم همکارانش که برای شعور مخاطب ارزش زیادی قائل نیستند و با روابط آبکی و انفجار و تیراندازیهای بیخودی و دیالوگهای سادهلوحانه فیلمهای جنگی و ماجراجویی را به خورد مخاطب میدهند سعی درترسیم روابط علت و معلولی درست میکند. نمونه فاجعه این شعارها فیلم بیخود تحسین شده«آسمان غرب» است که بیشتر از آنکه شهید علی اکبر شیرودی را ببینیم میلاد کیمرام را با شعارهای توخالی و زد و خوردهای بی سروته میبینیم.
🌟امتیاز: 2/5
انجمن منتقدین حوزه هنری اصفهان
پانزدهمین جشنواره فیلم فجر استان اصفهان
💠 حوزه هنری استان اصفهان در مجازی:
وبسایت | آپارات | ایتا | بله |
هدایت شده از حوزه هنری اصفهان
هدایت شده از مَعنا؛ مجمع عکاسان نسل انقلاب اسلامی
نشست سی و ششم مَعنا
با حضور استاد مرتضی اکبری
(عکاس انقلاب و دفاع مقدس)
به همراه نمایش مستند چهره در قاب
(روایت چهار دهه عکاسی مرتضی اکبری)
یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
از ساعت ۱۵ الی ۱۸
خیابان استانداری . گذر سعدی . عمارت تاریخی سعدی . سالن سعدی
#نشست_عکاسان
#دورهمی
#معنا
🌐https://maenaphoto.ir