eitaa logo
کانال طلبه شهید بک دوغائی
209 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
3هزار فایل
کانال فعالیت فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۹ (حضرت سکینه س) سکینه هستم،نور دو عینم عزیز زهرا،جان حسینم هستم سکینه از تبار حیدرم من در خلق و خو چون دختر پیغمبرم من نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ من دیده با اشک،کرب و بلا را کشیده بر دوش،رنج و بلا را من دیده ام غرق به خون شد پور لیلا جسم علی اکبرش شد اربا اربا نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ دیدم که تشنه،طفل رباب است مادر به خیمه،در فکر آب است دیدم به روی دست بابا علی اصغر با تیر کین حرمله شد پاره حنجر نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ دیدم که دست،سقا فتاده جان به ره دین،لب تشنه داده دیدم که دستان عمو از تن جدا شد با تیغ کین دشمنان فرقش دو تا شد نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ دیدم که بابا،تنهای تنهاست غریب و بی کس،در بین اعداست دیدم گل زهرا ز روی زین فتاده صورت خود را روی خاک غم نهاده نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ دیدم ز بابا،حرمت دریدند او بین مقتل،سویش دویدند دیدم که شمر بی حیا خنجر کشیده سر حسین بابای مظلومم بریده نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ دیدم که بابایم دست و پا زد مادر خود را،در خون صدا زد دیدم که بابایم شده تشییع جنازه در زیر سم اسب ها با نعل تازه نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ در وقت مردن،خون شد دل من داغش شرر زد،بر حاصل من در لحظه های آخرم جان بر لب هستم به یاد غم های حسین و زینب هستم نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ @nohe_sonnati
۳۸ (حضرت سکینه س) من سکینه از تبار حیدر و پیغمبرم دختر مظلوم عالم نور چشم مادرم نور عینم بر حسین۲ همچو زینب عمه جانم پاکم و معصومه ام چون رقیه خواهر مظلومه ام مظلومه ام نور عینم بر حسین۲ بوده ام همراه بابای غریبم کربلا دیده ام از دشمنان دین حق رنج و بلا نور عینم بر حسین۲ در دم مرگم به یاد کربلا جان بر لبم یاد غم ها و غریبی حسین و زینبم نور عینم بر حسین۲ دیده ام غرق به خون نور دل لیلا شده اربا اربا پیکرش در روز عاشورا شده نور عینم بر حسین۲ دیده ام غرق به خون بر دست بابا اصغر است از ستم با تیر کینه پاره پاره حنجر است نور عینم بر حسین۲ دیده ام در علقمه سقا زمین افتاده است دستش افتاده زمین در راه دین جان داده است نور عینم بر حسین۲ دیده ام در کربلا بابای من تنها شده خونجگر از این مصیبت زینب کبری شده نور عینم بر حسین۲ دیده ام بابای من از روی زین افتاده است صورت خود را به روی خاک غم بنهاده است نور عینم بر حسین۲ دیده ام دشمن ز بابا پرده ی حرمت درید بر روی سینه نشست و رأس بابا را برید نور عینم بر حسین۲ دیده ام دشمن به زخم عمه ها می زد نمک در کنار پیکر بابای خود خوردم کتک نور عینم بر حسین۲ دیده ام اهل حرم را بی بهانه می زدند بر یتیمان کعب نی یا تازیانه می زدند نور عینم بر حسین۲ @nohe_sonnati
۳۷ (حضرت سکینه س) سکینه منم بر حسین نور عین کنار حرم بوده در شور و شین به سان رقیه چنان عمه ها به دشت بلا بوده ام با حسین سکینه منم همنشین حسین۲ سکینه منم نوگل مصطفی که جدم بود حضرت مرتضی چنان من کسی رنج و ماتم ندید کنار پدر بوده ام کربلا سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم گل ام لیلا علی فتاده زمین نور دل ها علی امید حرم پیش چشم حسین شده از ستم اربا اربا علی سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم که تشنه علی اصغر است روی دست بابا چو گل پرپر است زده حرمله بر گلوی علی ز تیر ستم غرق خون حنجر است سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم که هستی ام البنین ز ظلم و ستم گشته نقش زمین به هنگام برگشتن از علقمه فتاده دو دست از یسار و یمین سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم پدر را که تنها بود به دوش پدر کوه غم ها بود بدیدم فتاده به روی زمین پدر غرق خون بین اعدا بود سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم عدو حرمتش را درید سوی قتلگه دشمنش می دوید بدیدم که شمر خنجرش را کشید گلوی حسین را ز کینه برید سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم پدر می زند دست و پا زند مادرش فاطمه را صدا بدیدم چو اهل حرم محشری تنش مانده زیر سم اسب ها سکینه منم همنشین حسین۲ @nohe_sonnati
۹ (حضرت سکینه س) ای نور دل زهرا(هستی به رباب دختر)۲ در محضر آل الله(هستی تو چنان کوثر)۲ تویی دخت والا و بی قرینه دخت حسین بن علی سکینه آجرک الله یا حسین زهرا۲ راحت شدی از غم ها(رفتی تو از این دنیا)۲ چشمش به رهت باشد(در باغ جنان زهرا)۲ بودی ای نور دیدگان زهرا لحظه های آخر یاد کربلا آجرک الله یا حسین زهرا۲ دیدی تو به دشت خون(گل ها همه شد چیده)۲ دیدی تو علی اصغر(با حنجر ببریده)۲ دیده ای ای گل باغ مدینه اشک رباب و زینب حزینه آجرک الله یا حسین زهرا۲ از دشمن دین دیدی(ظلم و ستم افزون)۲ دیدی تو برادر را(غلتان به میان خون)۲ دیدی گل گلشن ام لیلا علی اکبر شده اربا اربا آجرک الله یا حسین زهرا۲ دیدی تو عمو عباس(در علقمه افتاده)۲ دست و سر و چشمش را(در راه خدا داده)۲ دیده ای دستانش از تن جدا شد با عمود آهن فرقش دو تا شد آجرک الله یا حسین زهرا۲ دیدی تو به چشم خود(شد نقش زمین بابا)۲ با پیکر غرق خون(افتاده در آن صحرا)۲ دیدی از بابایت حرمت دریدند از قفا سر پاک او بریدند آجرک الله یا حسین زهرا۲ @nohe_sonnati
۳۱ (حضرت سکینه س) تو دخت پادشاه عالمینی بر زینب و کلثوم نور عینی گل رباب و دختر حسینی دخت خون خدا سفیر کربلا راحت شدی از رنج و غم ها رفتی ز دنیا سوی عقبی مولاتی حضرت سکینه۲ همراه عمه دیده ای کربلا دیدی ز دشمن ظلم و جور و جفا اکبر بدیدی شده اربا اربا حسین بی پسر شد ز غم خونجگر شد دیدی حسین قامت خمیده کنار اکبرش رسیده مولاتی حضرت سکینه۲ اصغر بدیدی روی دست بابا از عطش افتاده دگر از نوا زد تیر کین بر گلویش بی حیا عطش چاره شده گلو پاره شده مادر او در فکر آب است خونجگر از غمش رباب است مولاتی حضرت سکینه۲ این گونه غربت را نمودی احساس می ریخت از دو دیده ی تو الماس وقتی که افتاد هر دو دست عباس جان او فدا شد فرق او دو تا شد دیدی پدر را در کنارش با دل خون شد بی قرارش مولاتی حضرت سکینه۲ دیدی حسین تنها شده به میدان در گرد او لشکر ستاده حیران شدی برای غربتش تو گریان وای از این غربتش شکستند حرمتش شمر لعین سویش دویده رأس پدر از کین بریده مولاتی حضرت سکینه۲ @nohe_sonnati
اسب عربی که خیلی تیزهوشه مخصوصا اگر تمرینشم دیده باشند؛چرا من هر چی با محبت رکابش رو میکشم اسبم حرکت نمیکنه؟باید یه مانعی جلوی مرکبم باشه،خم شد؛چون سر و گردن اسب جلو تره راکب که نشسته جلو رو میبینه اما اگر مانعی باشه باید خم بشه یه مقدار عقب گردن رو نگاه کنه،ابی عبدالله خم شد،دید دختر سیزده سالش دست اسب رو گرفته،نمیذاره بره ….” پیاده شد،روی خاک نشست،سکینه رو بغل دست خود نشوند،آنقدر ابی عبدالله با ادبه که سکوت کرد ببینه بچش چی میگه؟بابا کجا میخوای بری؟عزیز دلم میدان؛بابا از صبح تا حالا که میرفتی برمیگشتی،این بارم برمیگردی؟نه عزیز دلم دیگه برنمیگردم …..” بابا حالا که میخوای بری و نیای میشه من یه درخواست از شما داشته باشم؟آره عزیز دلم،میدونه یاران همه رفتند،اکبر رفته،عباس رفته،دیگه مردی رو ندارن که از اینا دفاع کنه تنها برادر بیمارشه؛فکر میکنه بابا هم که بره تو این بیابون ما بین سی هزار دشمن گرفتار میشیم،گفت بابا قبل از اینکه بری میدان میشه ما رو به مدینه برگردونی؟نه عزیزدلم،یه ضرب المثلی رو براش گفت: یعنی سکینه ی من،من دیگه دستم بسته،شما رو نمیتونم برگردونم …” دختر دیگه ادامه نداد حرفشو،حالا بابا شروع کرد به حرف زدن،سکینه جان میشه من از تو یه تقاضا بکنم؟از جا پرید،بابا رو بغل گرفت،صورت بابا رو بوسید،سر بابا رو رو سینه گذاشت،بابا شما از من چی میخوای عزیز دلم؟من از تو میخوام اینقدر مقابل چشم من اشک نریزی عزیزم …‌.” سکینه جان این گریه های تو داره دل منو آتیش میزنه ….” “لاتحرقی قلبی بدمعک حسرتا مادام منی الروح فی جسمانی…” این جمله ی آخر میدونید یعنی چی؟یعنی اینکه سکینه ی من تا لحظه ی آخر مقابل من گریه نکن،دیگه نگفت بعد من گریه نکن،یعنی بعد من هر چی خواستی گریه کن؛دیگه من نیستم جیگرم آتیش بگیره،دیگه بابا رو ندید تا وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته …..” “عمتی نعش هذا من؟”عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟عزیزم این بدن قطعه قطعه ی پدرت حسینه ……..
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیسی در سخنرانی سازمان ملل: آیا شما تاکنون چیزی دربارۀ بمباران شیمیایی مردم ایران شنیده‌اید؟ 🔹آن سلاح‌ها را اروپایی‌ها به صدام دادند. آیا تصاویر بیماران پروانه‌ای ایرانی را که به‌خاطر تحریمِ آمریکا و اروپا درد می‌کشند، تاکنون از رسانه‌های دنیا نشان داده شده است؟ 🔹آیا تاکنون از راهپیمایی ۲۲ میلیونی اربعین چیزی شنیده‌اید؟ 🆔 @Shobhe_ShenaSi