eitaa logo
کانال طلبه شهید بک دوغائی
199 دنبال‌کننده
3هزار عکس
3هزار ویدیو
2.9هزار فایل
کانال فعالیت فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
🔺 ملاقات تاریخی علی بن عثمان علی بن عثمان که یارانش را از دست داده بود تمام تحرکات و جلسات و نشست و برخاست حضرت رضا و یارانش را دقیق مدنظر گرفت و منتظر فرصت مناسب بود. او که بسیار مخفیانه و مانند شَبَحی در تاریکی زندگی میکرد، شبی، نیمه های شب از خواب پرید و متوجه یک کیسه زر به همراه نامه ای کوتاه در کنارش شد. متعجبانه و ترسان، نامه را خواند که از او دعوت شده بود برای گرفتن مابقی حقوقش از بیت المال و همچنین تکمیل کار ناتمامش، فرداشب به یکی از محله های دور افتاده آن شهر و به فلان خانه مراجعه کند. علی بن عثمان همین کار را کرد. اما بسیار محتاط و حواس جمع. وقتی وارد خانه ای بسیار داغون و ترسناک شد، نزدیک بود از تعجب جانش بالا بیاید. چون دید کسی که نامه و طلا داده و دعوتش کرده و از نیتش آگاه است، کسی نیست به جز مأمون عباسی !! 🔺 ماموریت های مخفی علی بن عقیل امام رضا به دور از چشمان عباسیان، با ایرانیان ارتباطات بسیار حسنه ای برقرار کرده بودند. به گونه ای که عده زیادی از علویان توسط همین علی بن عقیل ، علیه مأمون و با روحیه ضد عباسی تربیت و سازمان دهی شدند. اما جذابیت حکایت طاهره کمتر از کارهای مخفیانه علی نیست. طاهره با نزدیک شدن به بیت مغز متفکر و دست راست و وزیر اعظم مأمون عباسی، یعنی فضل بن سهل، ماموریت نزدیک شدن به همسر و دختر فضل را عهده دار بود. چرا که آن مادر و دختر، با اینکه در خانه بد کسی بودند، اما زمینه پذیرش ولایت و امامت حضرت رضا را داشتند و بدین گونه طاهره آن دو را به دستگاه ولایت حضرت رضا آشنا و نزدیک کرد. تا اینکه شبی علی بن عقیل از ماموریت مهم برگشت و مطابق همیشه باید ابتدا خدمت حضرت رضا می‌رسید تا گزارش بدهد سپس به خانه اش مراجعت نماید. متوجه شد که حضرت برای خواندن نماز شب به مسجد رفته و خلوت کرده اند. علی هم به مسجد رفت و با کمال تعجب دید که هیچ خبری از محافظان در کوچه کنار مسجد و در اصلی و فرعی مسجد نیست. دلش مانند تشتی که از آسمان بیفتد، ریخت و شمشیرش را کشید و با احتیاط وارد صحن اصلی مسجد شد. با صحنه ای روبرو شد که فهمید جان حضرت به طور قطعی در خطر است. دید دو نفر از بهترین دوستانش به ضرب خنجر از پشت سر از پا درآمده و جنازه های آنان پشت یکی از ستون ها افتاده است. در همان تاریکی مسجد، نور جذاب و علوی پسر فاطمه را دید که عارفانه و عاشقانه رکوع و سجود میرود و با معبودش خلوت کرده. همان نور را مقصد نگاهش قرار داد و در حالی که شمشیرش را می‌فشرد و با احتیاط اما با سرعت و بی صدا قدم برمیداشت، دانه دانه ستون های منتهی به ولی خدا را چک کرد و پیش رفت. تا اینکه سه چهار ستون مانده به حضرت رضا دید علی بن عثمان از پشت سر قصد نزدیک شدن به حضرت دارد و میخواهد کار را یکسره کند. با سرعت زیاد از پشت سر، خود را به علی بن عثمان رساند و او را به زمین انداخت و دو علی با یکدیگر گلاویز شدند. یک علی بریده از ولایت و با قصد سوء نسبت به جان مبارک ولی خدا. یک علی هم سینه سوخته و خسته راه و ماموریت های طولانی و ذوب در محبت و عشق به ولی خدا. علی بن عقیل دو دستش را به گلوی علی بن عثمان خبیث چسبانده و تا آن لکه ننگ جهان اسلام را نکشد دست بردار نیست. علی بن عثمان هم چاره ای جز رد شدن از علی بن عقیل ندارد و الا طلایی ترین فرصت ترور علی بن موسی الرضا را از دست خواهد داد. به خاطر همین، در لحظات آخر حیات نکبت بارش، خنجر زهر آلودی که قصد داشت به جان شریف امام رضا وارد کند، به پهلو و سینه و بدن علی بن عقیل وارد کرد. اما علی بن عقیل ... دیگر جان‌ و تن و بدنش را فراموش کرده بود. می‌دانست که آخرین نفری است که اگر از ولی خدا دفاع نکند، جان ولی الله به خاطر قطعی افتاده و ... بخاطر همین، علی بن عقیل به تعداد تمام سنگرهایی که دیگران یا خالی کرده و یا جانشان را فدا کرده بودند ضربات خنجرِ زهر آلودِ یک خودیِ بریده و کم آورده و دست به دست طاغوت داده را تحمل کرد و دم نزد ... تا لحظه ای که علی بن عثمان به درک رسید اما خنجرش تمام پهلوهای علی بن عقیل را پاره پاره کرده بود. بی جان به زمین افتاد. دقیقا کنار جنازه نحس علی بن عثمان. تا اینکه لحظات آخرش به زور چشم باز کرد و دید سر بر زانوی پر مهر علی بن موسی الرضا علیه السلام دارد. وقتی گریه های امام رضا بر بالین خودش دید او هم بی اختیار گریه کرد. اشک او با اشک امامش بند نمی آمد. امامش صدایش میزد و با نوحه می‌فرمود: علی! و او هم جواب میداد: یا امام رضا😭 تک به تک اهل بیت را شهادت داد و هر جا خون و لکنت و نفس های بریده اجازه نمیداد، امام رضا کمکش میکرد و به او میگفت😭 تا اینکه در آغوش محبوبش و کنار دشمنش در خانه خدا و در آن وقت عزیز به شهادت رسید. ادامه ... 👇
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
✔️ نتایج مهم این بحث: ۱. وقتی تصمیمات ولی خدا را برخلاف سلیقه خودمان دریافتیم، باید اینقدر آماده تسلیم شدن در برابر اوامرش باشیم که لحظه ای شک نکنیم. شک کردن به تصمیمات ولی خدا و برطرف نکردن آن شک، سبب دور شدن از عاقبت به خیری است چه برسد که مروج تردید و دو دلی در بین دیگران باشیم و فضا را مسموم کنیم. ۲. اگر شبهه و سخنی مخالف با تصمیمات ولی خدا داریم، باید فورا به داد عقل و قلبمان برسیم و برطرف کنیم. نه اینکه هوار بزنیم و دست به اقدام خطرناک و غلط بزنیم. ۳. بالاترین فیض ها در گمنامی و خدمت مخلصانه ولو در کوه و دشت و شهر و روستا و مناطق محروم و سطوح میانی و پایین جامعه است. چه بسیار افرادی که در خانه و بیت حضرات معصومین بودند اما عاقبت به شر شدند. ۴. هر جا با دشمن، هم ادبیات و هم کاسه شدیم، باید برگردیم به خیلی خیلی قبل تر ها. نگاه کنیم کجا بودیم و چه کردیم و به مرور زمان، کدام طرف غش کردیم که نتیجه اش این شده؟! اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا🌺
🌹 سلام علیکم 🌹 🌿حلول ماه پربرکت 🌿 ربیع الاول، ماه میلاد خورشید بی غروب، عشق بی پایان، جلوه صفات حُسنایِ الهی، سرچشمه رحمت و عطوفت، مظهر عشق و فداکاری، و جلوه تمام نمای ایثار و از خود گذشتگی امیرالمومنین علی(ع) در شب اول‌ این ماه شب لیله المبیت و ماه سرور و شادی مبارک باد. 💐💐💐💐💐 🌸الّلهُمُّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌸 🌷🌷🌷🌷🌷
هدایت شده از هجرت
احکام شادی .rar
313.8K
💢در این مقاله سعی شده به صورت خلاصه به احکام شادی پرداخته شود. 📎 📎 📎 🔰معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org 🌐@hejrat_ir
هدایت شده از هجرت
هجرت همچنان باقی ست.pdf
1.3M
💢«هجرت‌» گرچه يک حادثه تاريخی است و در صدر اسلام اتفاق افتاده است; اما به طور قطع در آن خلاصه نمی‌شود و در طول تاريخ حيات بشر تا وقوع قيامت کبری همچنان بر قوت خود باقی است و آثار و برکاتش همانند چشمه‌ای زلال و جوشان، نصيب انسان می‌شود. 📎 📎 📎 📎 🔰معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org 🌐@hejrat_ir
هدایت شده از علی رضا
۳۶عددلوازم تحریربین دانش اموزان نیازمندروستای داودلی وفرخان،احمداکبرفرخانی
هدایت شده از هجرت
هفته وحدت.pdf
790.6K
https://eitaa.com/hejrat_ir (ايتا) 🇮🇷🌸 وحدت دستورالعمل تبلیغی مبلّغان ویژه هفته وحدت 1400
هدایت شده از هجرت
فضائل امام عسکری علیه السلام.pdf
53.1K
https://eitaa.com/hejrat_ir (ايتا) 🇮🇷🌸 امام عسگری علیه السلام
" هوالباقی " خانواده های محترم هراتیان مصیبت وارده را به همه خانواده های محترم مصیبت دیده تسلیت عرض نموده و رحمت و مغفرت الهی برای آن مرحومه مغفوره و صبر و شکیبائی برای بازماندگان از خداوند منان خواهانیم. خانواده های حجری علوی زاده جعفری
هدایت شده از هجرت
269.pdf
6.98M
🔔 ۱۴۰۰ و خطری که از سر ایران گذشت ... «اردشیرثابت، روزنامه نگار سیاسی» کسی نفهمید از سر ایران چه خطری گذشت! سال ۱۴۰۰ سالی بود که کلید نابودی ایران باید فشرده میشد و فشرده هم شد ، اما عمل نکرد! سناریو به اندازه ای ماهرانه چیدمان شده بود که کسی شک نکرد ماجراهای شرق ایران کلید آغاز ماجراهای شمالغرب آن است . گاهی شعبده باز به اندازه ای سریع حرکتش راانجام میدهد تا فرصت فکرکردن راازتماشاگر بگیرد . مردم ایران ناگاه دیدند درشرق کشورشان یک مشت طالب وحشی از پشت کوه ها و از دل غارها با چهارتا کلاشینکف زنگ زده و دمپایی به پا و عبا بر دوش یک کشور پهناور به گسترهٔ افغانستان را تسخیرکردند . بسیاری ازتحلیلگران ایرانی نفهمیدند چی شد! چی شد اشرف غنی و آمریکا افغانستان را دو دستی درسینی پیشکش طالبان پابرهنه کردند. باید بچگانه فکرکنیم که یک گروه پابرهنه طلبه که تنهاسلاح سنگین شان کلاشینکف روسی و نهایتا تیربار است بتواند بسادگی بدون تبانی بادولت مرکزی شهربه شهر یک کشور و ارتش آن را تسخیرکنند! فردای سقوط کابل احمدمسعود جلوی چشم همگان به پنجشیر میرود تا جبهه مقاومت ملی راتشکیل دهد از این جای سناریو مهم است خوب دقت کنید تا بفهمید تمام سناریوی طالبان برای ایران طراحی شده بود احمدمسعودتوانست یک محور پان پارسیستی (نه پان ایرانیستی) راشکل دهد این نکته بسیارمهم است که بدانید پان پارسیسم کاملا ضد ایرانشهری است و دقیقا درراستای طرح لوییس حرکت میکند، محدودکردن ایران به یک قوم پارس و نامگزاری این کشور بنام پرشیا بخش مهم طرح لوییس است، احمد از اتحاد پارس سخن میگفت و این خوشایند ملیگرایانی آمد که پشت پرده را نتوانستند ببینند. ناگاه درمیان ایرانیان شور و هیاهویی افتاد که ایران باید به افغانستان لشگرکشی کند و به احمدمسعود برای نابودی طالبان کمک کند در نما خواسته قشنگ و ملی ای بود برای همین هم ناگاه احمد مسعود تبدیل به یک قهرمان ملی شد و فشاربرای دخالت ایران درافغانستان فزونی یافت تا جایی که مردم حکومت را به خیانت در ماجرای افغانستان و همدستی باطالبان متهم کردند اگر فهیم دشتی سخنگوی جبهه مقاومت ملی افغانستان آن سخنان گاف دار مبنی برپشتیبانی از تجزیه طلبان کرد را بر زبان نمیاورد چه بسا نقاب از چهرهٔ ایشان حالاحالاها نمیفتاد تنهاچندی از ماجراهای شرق ایران نگذشته بود که ماجراهای شمالغرب ایران درقفقاز کلیدخورد جمهوری باکو نقاب از رخ ایرانستیز خود برداشت و آشکارا ادعاهای خاکی علیه آذرپایگان اصیل و ایران رامطرح کرد رانندگان ایرانی درجاده های ترانزیت ارمنستان بازداشت و مرز ارمنستان با ایران به خطر نابودی افتاد زمانیکه حجم انبوهی از نیروهای مسلح و ارتش کشور جهت انجام رزمایش اقتدار به مرز گسیل شدند ناگاه همه چیز بسان یک مکاشفه یوحنا آشکارشد و ترفند پلید شعبده باز آشکار گشت! سناریو کشاندن ارتش ایران در باتلاق افغانستان برای خالی شدن مرزهای شمالغرب از نیروهای مسلح و پدافند کشور بود آن ها قصدداشتند با یک سناریوی بسیار طبیعی و ماهرانه ایرانیان را به باتلاق افغانستان بکشانند تا در پدافند از شمالغرب ناتوان بمانند اما گمان نمیکردند ایرانیها فریب شان را نخورند. شاید اگر هر ملتی بود بسادگی فریب این سناریوی بی نقص را میخورد خطری که از زیر گوش ایران گذشت را بسیاری هنوز متوجه رخ دادن آن نشده اند. بی تردید ایران را دست خدا دراین توطئه پاس داشت نسخه نابودی این کشور بسیار پیشتر در اتاق های فکر اتحادیه ایران ستیزان نوشته شده است، بسیاری هم فریب این نسخه را خوردند اما نهایتا ایران بود که پیروز شد. ، ما بیداریم ؛ زنده باد ایران عزیز
🌸 تلاش برای ظهور 🌸 آجرک الله یاصاحب الزمان عجل الله تعالی وفرجه الشریف علیه السلام # هشتم ربیع الاول # شهادت امام حسن عسکری علیه السلام را به شیفتگان ولایت و امامت تسلیت عرض میکنم. ✅ عسگـــری یا عسکـــری ⁉️ ⬅️ عسگری به معنای عقیم و بی‌دانه است؛ 🍇همانطور که انگور عسگری به جهت بی دانه بودنش به این نام مشهور شده🍇 🗡 لذا دشمنان از این شهرت برای اثبات عقیم بودن امام و عدم وجود امام زمان استفاده میکرده و میکنند. ⬅️ عسکر محله‌ای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. 😡 خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیت‌های فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی(علیه السلام)، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن عسکری(علیه السلام) و پدر بزرگوارش امام هادی(علیه السلام) در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می‌کردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی(علیه السلام) است و آنها را عسکریین گفته‌اند. 😳 اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم می‌بود و از نعمت فرزند محروم تلقی می‌شد. ✏️ از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف). 📢 در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری به‌سزا داشتند. 🚨 شایسته است با نشر این مطلب کمر همت بسته و در ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش کنیم. ⛅ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج⛅ ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️