eitaa logo
کانال طلبه شهید بک دوغائی
206 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.1هزار ویدیو
3هزار فایل
کانال فعالیت فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ خودشناسی در روایات ✍معصومین‌ (علیهم‌السلام)، ضمن روایات‌ متعددی اهمیت و ارزش خودشناسی را ‌تذکر‌ داده و پیروان‌ خویش را به این نکته متوجه نموده اند که ‌معرفت نفس‌، مایه و ‌موفقیت‌ انسان‌ها‌ست و خودناشناسی موجب ‌سقوط‌ و ‌تباهی‌ آنان است. ۱. ‌امام علی‌ (علیه‌السلام) می‌فرماید: به خویشتن ‌نادان‌ مباش. زیرا کسی که خود را نشناسد، هیچ چیز را ‌نمی‌شناسد. ۲. امام علی‌ (علیه‌السلام) می‌فرمایند: کسی که ‌موفق‌ به خودشناسی شود، به بزرگترین ‌پیروزی‌ دست یافته است. ۳. امام علی‌ (علیه‌السلام) می‌فرمایند: برترین خرد، خودشناسی انسان است. پس هر که خود را شناخت ‌خردمند‌ شد و هر که خود را نشناخت ‌گمراه‌ گشت. ۴. هر که نفس خود را شناخت، به ‌جهاد‌ با آن برخاست و هر که آن را نشناخت، به حال خود رهایش کرد.
✋راه‌ها‌ی خودشناسی یکی از گامهای نخستین در راه ‌اصلاح نفس‌ و ‌تهذیب‌ ‌اخلاق‌ و ‌پرورش‌ ملکات‌ والای انسانی، خودشناسی است. انسان از طریق خودشناسی به ‌کرامت نفس‌ و عظمت ‌خلقت‌ الهی و اهمیت ‌روح‌ آدمی که پرتویی از انوار الهی است، پی می‌برد. در اینجا برخی از راه‌ها‌ی خودشناسی و دست یابی به این ملکه ‌فضیله‌ را بیان می‌کنیم: ۱_ مطالعه اولین و ساده ترین راه خودشناسی ‌مطالعه‌ است. انسان با مطالعه کتب مختلف همچون کتب دینی‌، ‌روان شناسی‌، ‌جامعه شناسی‌، علمی و... می‌تواند به درون خود راهی برای شناخت باز کند و از استعدادها‌ و علایق‌ خود آگاهی‌ پیدا کند. لذا در سایه این شناخت و کشف این استعدادها خواهد توانست مسیری را برای ‌تکامل‌ پیدا کند. ۲_ شناخت گذشتگان امام علی‌ (علیه‌السلام) در ‌وصیت‌ خود به ‌امام حسن‌ (علیه‌السلام) می‌فرماید: گذشتگان هرگز از نگریستن به خویشتن باز نماندند، همانگونه که تو بر خویشتن می‌نگری و درباره خود اندیشیدند همانگونه که تو می‌اندیشی و این ‌نگرش‌ و ‌اندیشه‌ آنان را در نهایت کار وادار کرد به آنچه که شناختند ‌عمل‌ کنند. لذا با شناخت گذشتگان و ‌عکس العمل‌ آنان در مواجه با مسایل و مشکلات‌ و... می‌توان از اشتباهات‌ ‌آن‌ها ‌پند‌ گرفت و از موفقیت‌ها‌ی‌ ‌آن‌ها ‌الگو‌ برداری کرد. زیرا عمل ‌آن‌ها نشانه شناخت ‌صحیح‌ و یا ‌غلط‌ آنان از خود است. ۳_ تفکر یکی دیگر از راه‌ها‌ی خودشناسی ‌تفکر‌ است. انسان می‌تواند با ‌تعمق‌ و ‌تأمل‌ در درون خود و جستجوی اعماق وجود خود به شناختی عمیق و درونی برسد.
✋۸ گام خودشناسی 1-روزانه دقایقی را به آرام سازی ذهن خود در مکانی آرام اختصاص دهید. 2-پس از آرام سازی ذهن در دفتری شروع به نوشتن کنید ،هر آنچه طی روز باعث آزار یا خوشحالی شما شده ، علت آنها را صادقانه و به دور از فریب دادن خود بنویسید. 3-در همان دفتر بخشی را به اهداف ، آرزوها، علائق و استعدادهای خود اختصاص دهید، هر آنچه را در ذهن دارید بنویسید. 4-به نقاط ضعف خود بپردازید و آن ها را هم یاد داشت کنید. 5-دفتر خودشناسی خود را روزانه بررسی کنید. 6-تا می‎توانید کتاب های مفید بخوانید. 7-از افراد مشاور و آگاه در این مسیر غافل نشوید. 8-با دوستان، افراد خانواده و همکاران خود گفت و گو کنید و از آنها بخواهید بازتابی از رفتارها و افکارتان را بازگو کنند.
هدف از خودشناسی رفتن به مراحل بالاتر در زندگی فردی و اجتماعی افراد است. در واقع هدف خودشناسی این است که به نسخه بهتری از خودمان تبدیل شویم و توانایی حل مشکلات تا حد قابل قبولی را داشته باشیم.
👌👌👌👌👌👌👌 ✋تو ارزشمندی و ارزش خود را بدان 👌داستان کوتاه سخنران معروف در مجلسی ، یک اسکناس صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت! سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن میخواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه‏های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟! و باز دستهای حاضرین بالا رفت... این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آنرا روی زمین کشید! بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟! و باز دست همه بالا رفت!!! سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید... و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین‏طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که میگیریم و یا با مشکلاتی که روبرو میشویم، خم میشویم، مچاله میشویم، خاک ‏آلود میشویم و احساس میکنیم که دیگر ارزش نداریم، ولی اینگونه نیست و صرف‏نظر از اینکه چه بلایی سرمان آمده است، هرگز ارزش خود را از دست نمیدهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم پر هستیم... https://eitaa.com/asanali1396 👌👌👌👌👌👌👌👌👌
✋شناسایی استعداد داستانی واقعی و تاثیرگذار از اعتماد به نفس در یکی از مدارس، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه، معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن کردند و او را مسخره می کردند. معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد بنفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد. زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگه ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه ها بود. بچّه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار می کرد و از بچّه ها می خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار می داد. کم کم نگاه همکلاسی ها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمی کرد. آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلّم سابقش “خِنگ ” می نامید، نیست. پس دانش آموز تمام تلاش خود را می کرد که همواره آن احساس خوبِ بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند. آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس های بالاتر رفت. در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد جهان است. این قصه را دکتر ملک حسینی در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته؛ انسان ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند.دستت را می گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می دهند نوع دوم انسان هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل می کنند. این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسان ها بشود که بخت با او یار بود. و آن معلم کسی نبود جز محمد بهمن بیگی ، ابر مردی بزرگ که چون ستاره ایی در دل شبهای سیاه روزگاران درخشید و معجزه کرد. استاد بهمن بیگی نویسنده ایی چیره دست با ذهنی خلاق و مدیری لایق بود و نشان داد که اگر اراده باشد میتوان مردمی را از فرش به عرش رساند که نمونه آن دکتر ملک حسینی است. در این داستان، عزت نفس ، حس ارزشمندی و خوب بودن به دانش آموز القا شد و این احساس عمیق ارزشمندی و مهم بودن ، در نهایت اعتماد به نفس و مهارت توانستن را در او ایجاد کرد .
✋شناسایی گوهر و استعداد درون نقش پدر و مادر ها در آینده فرزندانشان بسیار مؤثر است و این موضوع یک موضوع علمی و ثابت شده است. شاید شما داستان جالب ادیسون و مادرش را شنیده باشید. زمانی که ادیسون به مدرسه می‌رفت، معلم نامه‌ای به ادیسون داد که به مادرش بدهد و گفت این نامه را فقط مادرت بخواند. ادیسون نامه را به مادرش داد و گفت این نامه را معلم به من داده. مادر ادیسون نامه را خواند. در نامه نوشته شده بود: «با کمال تأسف باید بگویم فرزندتان کودن است و هیچگونه استعدادی برای ادامه‌ تحصیل و درس خواندن ندارد. مدرسه‌ ما نیز جای افراد ابله و کودن‌ نیست و از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم.» ولی مادر ادیسون کار عجیبی کرد و نامه را جور دیگری برای فرزندش خواند. او نامه را این گونه خواند: «فرزند شما نابغه و باهوش است و مدرسه‌ ما توان آموزش به فرزندتان را به خاطر داشتن هوش بالا ندارد. شما باید شخصاً خودتان به او آموزش دهید» این طور شد که نانسی متیوز الیوت، مادر ادیسون شروع به درس دادن به فرزندش در منزل کرد. ادیسون در سن ۱۳ سالگی اولین اختراع خود را ثبت کرد. مدتی پس از فوت مادرش، ادیسون صندوقچه‌ مادرش را باز کرد و ‌خواست آن نامه را برای همه بخواند تا به همه ثابت کند از کودکی نابغه بوده و معلمش اولین کسی بوده که این مسئله را فهمیده، ولی با دیدن اصل نامه شروع به گریه کرد و تازه فهمید که نامه معلمش چیز دیگری بوده است!!! ادیسون تازه فهمید که چطور مادرش از یک ادیسون کودن، یک ادیسون نابغه ساخت! ادیسون بعدها در خاطراتش نوشت: توماس ادیسون، فرد کودنی که توسط یک مادر قهرمان، به نابغه‌ قرن تبدیل شد! پدر و مادر گرامی : همانطور که در داستان بالا خواندید، فقط به خاطر قدرت بالای جمله ای که مادر ادیسون به فرزندش گفت، باعث شد که ادیسون تبدیل به بزرگ‌ترین مخترع دنیا شود. جمله متفاوتی که باعث شد باورهای محدود کننده‌ای در ذهن ادیسون شکل نگیرد و بدین صورت مادر ادیسون باعث موفقیت فرزندش شد! نه‌نتها مادر بلکه همه‌ی اطرافیان یک فرد می‌توانند در راه تلاش به سوی موفقیت پشتوانه‌ی یک فرد باشند.
🔰در مـیان روزهـایی که اعمال آن‌ها انجام شد، 🔺یـکی از روزهـا بـرای من خاطره ساز شد. چون در آن وضــعیت، مــا بــه اعـمال آگـاه مـی‌شدیم . یــعنی اتــفاقات و عـلت بـرخی وقـایع را مـی‌فهمیدیم. چـیزی کـه امـروزه به اسم بیان مـی‌شود، اصـلاً آنـجا مـورد تـأیید نـبود، بـلکه تمام اتـفاقات زنـدگی به واسطه برخی رخ می‌داد. روزی در دوران بـا اعـضای سـپاه بـه اردوی رفـتیم. کـلاس‌های روزانه تمام شد و برنامه اردو بـه شـب رسـید، نـمی‌دانید کـه چقدر بچه‌های هـم دوره را کـردم. بیشتر نیروها بودند و داخـل خـوابیده بودند، من و یکی از رفقا مـی‌رفتیم و بـا کـردن ، آن‌ها را از خواب بیدار می‌کردیم! برای همین یک کوچک، به من و رفیقم دادند و ما را از جدا کردند. ➕شـب دوم اردو بـود کـه بـاز هـم بقیه را کردیم و سـریع بـرگشتیم خـودمان که بخوابیم. البته ➖بـگذریم از ایـنکه هرچه و اعمال خیر داشتم، به خــــــاطر ایـــــن کـــــارها از دادم! وقـتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم، دیدم یــــک نــــفر ســــر مـــن خـــوابیده! مـن یک مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، برای رختخواب قشنگ درست کرده بودم. 🔻چادر ما نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای مـن خوابیده، فکر کردم یکی از بچه‌ها می‌خواهد من را کـند، لـذا همینطور که پایم بود، جلو آمـــدم و یـــک بــه شــخص خــواب زدم! یـکباره دیـدم آقا... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و را گرفته و داد می‌زد: کی بود؟ چی شد؟ ➖وحـشت کـردم. سـریع از چـادر آمـدم بیرون. بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه‌ها برای ایـنکه مـرا اذیت کنند، به آقا گفتند که این جای 🔻حــــــاضر و آمــــــاده بــــــرای شـــــماست! امـا لـگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش بــه قــلبش بــود و یــک دســتش بــه پـشتش! 🔺حـاج آقا آمد از چادر بیرون و با گفت: الهی بـشکنه، مـگه من چیکار کردم که اینجوری لگد زدی؟ جـلو رفـتم و گفتم: حاج آقا کردم. ببخشید. من بـا کسی دیگه شما را گرفتم. اصلاً حواسم نبود که پوتین پایم کردم و ممکن است شدید شود. خـلاصه اون شـب خـیلی خواهی کردم. بعد بـه حـاج آقـا گفتم: شرمنده، شما بروید بخوابید، من تـو مـاشین مـی‌خوابم، فقط با اجازه خودم رو برمی‌دارم. چـراغ بـرداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو بـرداشتم، دیـدم یـک به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار دارد! حـاج آقـا هـم داخـل شـد و هر طوری بود عقرب رو کـشتیم. 🔻حـاجی نـگاهی به من کرد و : جان مرا نـجات دادی، امـا لگدی زدی، هنوز درد دارم. من هـم رفـتم داخـل ماشین خوابیدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم. 🔺روز بـعد، مـن در حـین در باشگاه ورزش‌های رزمـی، پـایم شـکست. اما نکته جالب توجه این بود کـه مـاجرای آن روز در نامه عمل من، کامل و با شرح نوشته شده بود. 🔺جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب بود که تـو را بکشد، اما که آن روز دادی، تو را به عقب انداخت! 🔺هـمان لـحظه فـیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. یادم افتاد عصر همان روز، من زنگ زد و گفت: فلانی کـه هـمسایه ماست، خیلی مشکل مالی دارد. هیچی بـرای خـوردن نـدارند. اجازه دارم از پول‌هایی که کنار 🔺گذاشتی مبلغی به آن‌ها بدهم؟ گفتم: آخه این پول‌ها بـرای خـرید اسـت. امـا عیب نداره. هر چقدر مـی‌خواهی بـه آن‌هـا بـده. جوان گفت: ➖صدقه تـو را عـقب انـداخت. امـا آن روحانی که لگد خورد؛ ایـشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را مـی‌خورد. 🔺ولی به نفرین ایشان، پای تو هم شکست. بـعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد.(۱) الـبته ایـن نکته را باید ذکر کنم: «به من گفته شد که صـدقات، ، نـماز جماعت و اهل بیت عـلیه الـسلام و حـضور در جـلسات دینی و هر کاری کـه بـرای رضای خدا انجام دهی جزو مدت عـمرت حـساب نـشده و بـاعث طـولانی شـدن می‌گردد.» ۱. آیـه ۲۹ سـوره فـاطر مـی‌فرماید: 🔺«کسانی که کتاب الـهی را تـلاوت مـی‌کنند و نـماز را بر پا می‌دارند و از آنـچه بـه آن‌هـا روزی داده‌ایـم پنهان و آشکار انفاق مـی‌کنند، تجارت(پرسودی) را امید دارند که نابودی و کساد در آن نیست.» یـا حدیثی که امام باقر علیه السلام فرموده‌اند: صدقه دادن، بلا از بلاهای دنیا را دفع می‌کند و صدقه دهــــنده از مــــرگ بــــد رهــــایی مـــی‌یابد •┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
هدایت شده از 🌼عفاف و حجاب🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩کی گفته حجاب فقط مال مسلمان هاست.. قابل خانم‌هایی که خودشان را با بی حجابی و بدحجابی پیرو کشورهای غربی میدانند و میگویند رو آخوندا در آوردن و حجاب عقب ماندگی است. این کلیپ رو نگاه کنند.