#آیت_الله_حائری_شیرازی
✅ آیا باید کودک را در حوزه فعالیت خود آزاد گذاشت؟
#حد_و_مرز_آزادی تا چه مقدار باید باشد؟ در این بین دایره مراقبتهای والدین تا چه میزان باشد؟!
🔰آزادی لازم است اما برای کودک، آزاد گذاشتن باید به صورت #ظاهری باشد و در عین حال #تحت_نظر باشد نه اینکه به حال خودش رها شود. بچه باید #فکر کند که آزاد است، یعنی برای انتخابهایش اختیار داشته باشد و احساس اجبار نکند تا منافق و دورو نشود.
🔰 #آزاد_گذاشتن_صوری است، چون اگر رها شود ممکن است به عادت زشتی مبتلا شود که گرفتنش از آن عادت سخت باشد...
#تربیت_فرزند
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#پیام_مخاطبین ۱۶ سلام، من دوران عقد رو به سر میبرم، و فاصله ای کمتر از ۶ ماه دیگه ان شاء الله مراسم
#پیام_مخاطبین ۱۷
می خواستم یه نکته ای رو عرض کنم خطاب به تمام دوستانی که رفاه فرزندانشان را بر تعداد فرزندان ترجیح میدهند.
بنده نزدیک ۱۰ ساله که معلم هستم. طبق تجربه ای که بنده در مدرسه دارم، اتفاقا رفاه فرزندان خیلی مواقع به ضرر بچه ها تمام شده.
واقعا بیشترین مسائل اخلاقی و تربیتی در کلاس بنده، برای دختران تک فرزند بود که در رفاه کامل به سر می بردند.
در عوض شاگردانی که سه فرزند به بالا بودند تقریبا ما مسأله خاصی با آنان نداشتیم.
این صحبت ها را گفتم نه از این جهت که رفاه خوب نیست. ولی این را بدانیم لزوما رفاه برای بچه ها موفقیت نمی آورد. همچنان که بسیاری از مشاهیر و افراد موفق در کودکی شرایط رفاه را نداشتند.
🆔 @asanezdevag
💕حضرت محمد(ص):
بهترین زنان شما آنهایی هستند که شوهر دوست باشند،
💕عشق باز با شوهر
💕و پاکدامن با بیگانه
🆔 @asanezdevag
15.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 قانون تسهیل ازدواج!!!
🔹شما میدونید چیه؟ چه مزایایی داره؟ چند ساله از تصویب اون گذشته؟!
⚡️مردم میگن اگر همینا اجرا بشه کلی از مشکلات ازدواج حل میشه! ما منتظریم تا مسئولین این قوانین رو اجرا کنند
🆔 @asanezdevag
🌼🍃🌼🍃🌼
زن در داخل خانواده، عزیز و مکرّم و محور مدیریت درونی خانواده است؛ شمع جمع افراد خانواده است؛ مایهی انس و سکینه و آرامش است. کانون خانواده - که حوضچهی آرامش زندگىِ پُرچالش و پُرتلاش هر انسانی است - به وجود زن آرام میگیرد و سکینه و اطمینان پیدا میکند. آن وقت نقش او به عنوان همسر، به عنوان مادر، به عنوان دختر خانواده، هر کدام یک فصل طولانی در تکریم دارد.
رهبر انقلاب؛
🆔 @asanezdevag
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فرزندآوری
#برکت_خانه
اینم پدر قمی و پنج قلوهای دلبرش😍
فکرش رو بکن🤔
خسته از کار بیرون بیایی خونه😣
اینجوری پنج تا جوجه رنگی🐣🐥 بریزن سرت😂
قشنگ معلومه آقای پدر به مقام صابرین رسیده 😁
دامن همه زوجها سبز بشه صلوات🤗
🆔 @asanezdevag
💢 يه نصيحت برای دخترای دم بخت...
اگه يه پسری اومد خواستگاريتون، به خواهرش بگيد ( ان شاءالله خدا يکی مثل برادرت نصيبت کنه ) ...
اگه دختره گفت ( الهی آمين ) موافقت کن
اما اگه خواهره سکوت کرد، زود بگو ميخوام ادامه تحصيل بدم 😂😂
🌼 #روحت_شاد
🆔 @asanezdevag
💞✨✨💞
✨✨💞
✨💞
💞
☘ صمیمانه ترین و امن ترین جای دنیا #زندگی_مشترک است و عشقی که در آن شکل می گیرد، رضایت بخش ترین ارتباط است.
☘ #محبت_کردن و توجه به همسر سرمایه گذاری طولانی مدت و عمیقی است که ریشه های زندگی را قوی تر کرده و به شما اطمینان می دهد که می توانید، با تمام توانمندی تان با مشکلات زندگی کنار بیایید.
________
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 بی رحمانه ترین #خشونت_علیه_زنان !
✍ سلمان کدیور
🔻این کلیپ تبلیغاتی یکی از آرایشگاه های معروف تهران است.
🔻حرف من اما چیز دیگری است و آن ترویج بی رحمانه ترین خشونت علیه زنان است. خشونتی به نام #مسابقه_زیبایی.
🔻رقابت خشنی که بسیاری از زنان و دختران برای جلب توجه مردان، و برای آنکه تنها مردان آنها را بیشتر تحسین کنند، با همجنسان خود، دهه هاست که آغاز کرده اند. و هر زنی که بهتر بتواند شهوت مردان را تحریک کند، در آن پیروز است
🔻 برای نائل آمدن به این هدف، زن باید از صبح تا شب، در استرس زیبا بنظر آمدن و زیبا شدن به سر ببرد و حاضر باشد حتی بدنش را به تیغ جراحی بسپرد یا آن را ورطه آزمایش ده ها مواد آرایشی مضر کند و عاقبت بی نتیجه و سرخورده و افسرده، حسرت از خود زیباتر را بخورد و رنج بکشد. رقابتی که گاه به خودکشی می رسد
🔻جالب این است که تمام مراجع علمی و رسانه ای و تبلیغاتی مدرن، خشونت را ضرب و جرح مردانه یا صرفا آزار جنسی معرفی میکنند
🔻به راستی چه خشونتی بالاتر از این علیه زنان وجود دارد ؟ چه جنایتی بالاتر که زن را برابر با تن معرفی کنند؟
🆔 @asanezdevag
❣پیامبر اکرم(ص):
❣حقّ زن بر شوهرش این است که شکمش را سیر کند و بدنش را بپوشاند و برای او روی درهم نکشد.
📚میزان الحکمه
🆔 @asanezdevag
✅ خاطره همسر شهید مدافع حرم #شهید_نبی_لو از واسطه گری برای ازدواج دختر 14 ساله اش...
موقع ازدواج، آقای نبی لو ۲۳ سال داشت، من ۱۹ سال... همیشه می گفت، ما دیر ازدواج کردیم. خانم حیف نبود؟ این زندگی، به این خوبی رو، ما چهار سال زودتر می تونستیم شروع کنیم. چرا دیر ازدواج کردیم؟!
همیشه می گفتن وقتی انسان می تونه زندگی خوبی داشته باشه، چرا دیر؟!
بعد شاید باورتون نشه، دخترم مون که ۱۴ سالش بود، خود آقای نبی لو واسطه ازدواج دامادم با دخترم شدن ...
اصغر آقا یه طلبه ساده، از روستا های استان همدان بودن و پسر دایی بنده، که در قم در حال تحصیل بودن، یه روز در حرم، همسرم به ایشون گفته بودن، چرا شما ازدواج نمی کنی؟!
گفته بود، من شرایط ازدواج ندارم...
گفته بودن، حالا اگر من یه خانواده ای رو پیدا کنم که حاضر باشن با شرایطی که داری به شما دختر بدن، شما چکار می کنی؟!
ایشون گفته بود، اصلا محاله یه همچین چیزی... من یه طلبه ساده ام... هیچی ندارم... پدرم خوب یه کشاورزه... محاله کسی به من دختر بده...
گفته بودن، نه من یه خانواده ای رو می شناسم که شما رو می شناسن، من شما رو بهشون معرفی کردم...
برای من خیلی سخت بود. چون فامیل هم بودیم.. گفتم برای من وجهه خوبی نداره، بری و پیشنهاد بدی... آقای نبی لو می گفتن، نه روی شناختی که من از این جوون دارم، دوست ندارم همچین پسری رو از دست بدیم. بعد من می گفتم، اصلا، مگه دختر ما چقدر سن داره، که ما خودمون بخوایم اقدام کنیم برا ازدواجش؟! خلاصه ایشون تونست منو قانع کنه برای این کار ...
شهید نبی لو به دامادم گفته بود، من با خانواده این دختر صحبت می کنم. اونها هم با دخترشون مطرح کنن، اگر بتونم موافقت همه شون رو بگیرم، حتما میام بهت میگم.
حالا من مونده بودم، چطوری این موضوع رو با دخترم مطرح کنیم. به همسرم گفتم، حالا چطور می خوای به طیبه بگی؟! گفت خانم، اونم راهش رو بلدم. من خودم یه جوری میگم.
ایشون نشستن شروع کردن به صحبت کردن با دخترم، که چقدر ازدواج خوبی داره، و چقدر باعث دوری از گناه میشه و اینکه اگر پسر مومن با تقوایی باشه و ... اینها رو توضیح داد برای دخترم، خیلی با بچه ها راحت بود.
بعد گفت حالا اگر من به عنوان پدرت، یه پسری رو معرفی کنم که تمامی این خصوصیاتی که گفتم، داشته باشه، تو چکار میکنی؟ نظرت چیه؟! دخترم بنده خدا همین جور مونده بود... همسرم به دخترم گفت: نه حالا نمی خوام جواب بدی، خوب فکرات رو بکن، بعد جواب بده...
من به عنوان پدر تو، خوشبختی تو رو می خوام. اگر یه روزی چنین پیشنهادی بدم، نظرم رو می پذیری؟!
بعد از مدتی مجدد موضوع رو با دخترم مطرح کردیم و دخترم هم موافقت کرد.
وقتی مجدد با پسر داییم مطرح کرده بودن، ایشون گفته بودن، من حتما باید این خانواده رو ببینم، پدرش رو ببینم، مادرش رو ببینم، رو چه حسابی با این شرایط من، حاضرن به من دختر بدن؟!
گفته بودن باشه من هماهنگ می کنم، بیا حرم، بگم پدرش هم بیاد، با هم صحبت کنید.
می گفت رفتیم نشستیم، اصغر آقا هم هی نگاه می کرد، با یه حالت نگرانی می گفتن نیومدن، نمی خواید یه تماس بگیرین، ببینید چرا نیومدن؟!
گفته بودن: الان من پدر اون دختر، چی می خوای بهش بگی؟!
خندید گفت: نه حالا بیان، من بهشون میگم.
گفته بودن، اومدن دیگه... من الان پدر اون دختری هستم که گفتم، من طیبه رو برای شما در نظر گرفتم.
دامادم تعریف می کنه که وقتی بابا این حرف رو زد، از یه طرف واقعا تو دلم یه همچین چیزی رو می خواستم و دوست داشتم چنین ازدواجی انجام بشه، همیشه می گفتم، کاش این دختر سه چهار سال بزرگ تر بود، من جراتش رو داشتم، که مطرح کنم. از اون طرف می گفتم، کاش زمین دهن باز می کرد من می رفتم داخلش، چقدر راحت بابا گفت، من پدر اون دخترم...
خلاصه با هم صحبت کرده بودن و آقای نبی لو گفته بودن از نظر من مسئله ای نیست. به لحاظ مالی هم حاضرم از حقوق خودم، یه کمکی به شما بکنم، ولی راستش رو بخواید، نمی خوام پسری مثل شما رو از دست بدم. من با خانواده هم صحبت کردم و هماهنگ هستند.
الحمدالله دختر من ۱۴ سالگی ازدواج کرده... تا به امروز، حتی یکبار هم نگفتم، کاش دوسال دیرتر این ازدواج انجام می شد. الحمدالله هم خودش تونسته عاقلانه با این موضوع برخورد کنه، هم خدا رو شکر، انتخابی که همسرم کرده بود، مناسب و شایسته بود. و تا به امروز هم واقعا خیلی راضی هستیم.
دخترم الان یه وقتایی که در فراق پدرش گریه می کنه، میگه، بابا دستت درد نکنه، واقعا عاقبت به خیری منو می خواستی...
#ازدواج_در_وقت_نیاز
🆔 @asanezdevag