🔻 حکایت
✍مرد خسیسی، خربزهای خرید تا به خانه برای زنِ خود بِبَرد. در راه به وسوسه افتاد که قدری از آن بخورد، ولی شرم داشت که دست خالی به خانه رود ...
عاقبت فریب نَفس، بر وی چیره شد و با خود گفت، قاچی از خربزه را به رسم خانزادهها میخورم و باقی را در راه میگذارم، تا عابران گمان کنند که خانی از اینجا گذشته است و چنین کرد ...
البته به این اندک، آتش آزِ او فرو ننشست و گفت گوشت خربزه را نیز میخورم تا گویند خان را چاکرانی نیز در مُلازِمت بوده است و باقی خربزه را چاکران خوردهاند ...
سپس آهنگ خوردن پوست آن را کرد و گفت : این نیز میخورم تا گویند خان اسبی نیز داشته است ...
و در آخر تُخم خربزه و هر آن چیز که مانده بود را یکجا بلعید و گفت : " اکنون نَه خانی آمده و نَه خانی رفت است! "
(خسیس نباشید)
📚 منبع : امثال و حکم؛ استاد علی اکبر دهخدا
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 کلمه سلطان و پاشا چگونه وارد دربار ایران و عثمانی شد؟!
✍درباریان ایران، برای ریشخند کردن سلطان عثمانی نام کنیزان و خدمتکاران زن را به سلطان تغییر داده بودند. همه کلفتهای دربار لقب سلطان را به دنبال نام خود داشتند. این رسم تا چند قرن ادامه داشت و حتی اکنون نیز بعضی از پیرزن ها در روستاها سلطان نامیده میشوند بدون آنکه از علت و ریشه این نامگذاری خبر داشته باشند. دربار عثمانی هنگامی که از این رفتار ایرانیها باخبر شد برای تلافی دستور داد همه خدمتکارهای مرد را پادشاه بنامند. این واژه به تدریج به پاشا تبدیل شد و این نامگذاری نیز تا چند قرن ادامه پیدا کرد
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
📸پناهندگان لهستانی جنگ جهانی دوم در ایران
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻بیکفایتترین شخصیتهای تاریخ ایران از زبان خسرو معتضد
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻آری از پشت کوه آمده ام ...!
چه میدانستم اينور کوه بايد برای ثروت، حرام خورد... برای عشق، خيانت کرد... برای خوب ديده شدن، ديگری را بد نشان داد... و برای به عرش رسيدن، بايد ديگری را به فرش کشاند...!
وقتی هم با تمام سادگی دليلش را میپرسم ، میگويند : از پشت کوه آمدهای ...! ترجيح میدهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغهام سالم بازگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد تا اينکه اينورِ کوه باشم و گرگوار ، انسانیت را بدَرَم ...!
✍🏻محمد بهمن بيگی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻موزه بریتانیا و دزدان فرهنگی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
📸 آتش ۱۵۰۰ ساله
✍در شهر یزد آتشی وجود دارد که ۱۵۰۰ سال است خاموش نشده است و همچنان می سوزد. این آتش ورهرام نام دارد که به معنای آتش پیروزی است. کسی که مسئول روشن نگه داشتن آتش است هیربد نام دارد، وی روزانه در چند نوبت با افزودن تکه های چوب خشک که مقاوم تر از تکه های دیگر است این آتش را روشن حفظ میکند
بازدیدکنندگان می توانند این آتش را از پشت شیشه ببینند، چرا که نفس های آدمی نباید با آتش پاک تماس پیدا کند حتی نگهبان مخصوص هم با پوشاندن صورت با نقابی به نام پدام، که بر روی دهان و بینی قرار می گیرد به این آتش نزدیک می شوند
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
جهت انجام استخاره دقیق و با توضیحات از استاد بزرگوار(با محدودیت پنج تا در روز و مجرب در امر ازدواج و... ) برای اطمینان استخاره ضبط شده از استاد خدمت شما ارسال میشود
به ایشون از سراسر کشور و حتی خارج از کشور برای استخاره زنگ میزنند و خط عمومی ایشان خیلی شلوغ هست ما خط شخصی ایشون را داریم و میتوانید زود تر استخاره خود را بگیرید
برای اطلاع بیشتر از استخاره به آیدی زیر پیام دهید
@Yaabalfazlm
کانال استخاره
https://eitaa.com/astekhare110
🔻 تصویری از یک پمپ بنزین در آمریکا سال 1973 که به خاطر تحریم بودن این کشور و نبود بنزین تعطیل شده!
✍این تحریم از سوی کشورهای عربی بر کشور هایی که در جنگ یوم کیپور از اسرائیل حمایت کرده بودند صورت گرفت!
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻دروغ آزادی حجاب در زمان شاه!
✍همه دروغ هایی که درباره پهلوی به شما گفتند
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻تفكر خرچنگی
✍آیا میدانستید اگر چند خرچنگ را حتی در جعبهای رو باز قرار دهید، باز هم همانجا باقی میمانند و از جعبه خارج نمیشوند؟ با وجود اینكه خرچنگها میتوانند به راحتی از جعبه بالا بخزند و آزاد شوند!
این اتفاق نمیافتد، زیرا طرز تفكر خرچنگی به آنها اجازه چنین كاری نمیدهد و به محض آنكه یكی از خرچنگها بخواهد به سمت بالای جعبه برود، خرچنگی دیگر آن را پایین میكشد و به این ترتیب، هیچیك از آنان نمیتواند به بالای جعبه برسد و آزاد شود.
همه آنها میتوانند آزاد شوند؛ اما سرنوشتی كه در انتظار تك تك آنهاست، مرگ است!
این مطلب در مورد انسانهای حسود نیز مصداق دارد. آنها هیچگاه نمیتوانند در زندگیشان پیشرفت كنند و دیگران را نیز از موفقیت باز میدارند.
حسادت، نشانهای از ضعف اعتماد به نفس است. هر چند این خصیصهای همگانی است، اما وقتی حسادت، بخشی از خصایص یك ملت شود، به معضلی بزرگ تبدیل خواهد شد. در آن صورت، این حسادت همگانی، نتایج فاجعه آمیزی در پی خواهد داشت، زیرا باعث تباهی تمام افراد آن ملت یا كشور میشود. پس "خرچنگی فکر نکنید"
📚 منبع: خرچنگهای جالب ولی بازیگوش
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹چجوری میشه محتاج محبت کسی نبود؟
سلام امام زمانم
✍اللهم کن لولیک...
نجوایی است،بر زبان ما! اما قلبمان،
به ستون های دنیا، زنجیر شده است!
دعایمان بوی بی دردی می دهد؛
که به اجابت نمی رسد
اللهم عجل لولیک الفرج
🎙استاد شجاعی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻میدانستید در عهد قاجار ایران توسط انگلیس، تحریم بوده؟! حالا شروط لغو تحریم رو بخوانید
✍حکومت انگلیس از بازیگران فعال دوره قاجار، همواره ادعا میکرد که حامی مشروطه خواهان است. اما این کشور با روی کار آمدن رضاشاه، به حمایت از او پرداخت و کمک کرد تا او را به قدرت برساند.
«با لغو قرارداد ۱۹۱۹ م و تبلیغات ضد استعماری رژیم جدید روسیه که خطری جدی برای منافع انگلستان در منطقه محسوب میشد، انگلستان سیاست گذشته خود، یعنی جلوگیری از قدرتمند شدن ایران را تغییر داد. به همین جهت طرح کودتای نظامی ۱۲۹۹ش را به اجرا در آورد و به این ترتیب رضاخان با حمایت انگلستان قدرت را به دست گرفت و در اردیبهشت سال ۱۳۰۱ ش وزارت خارجه بریتانیا به صوابدید سرپرسی لورن، وزیر مختار خود در تهران، تحریم پرداخت مساعده از جانب بانک شاهنشاهی به ایران را خاتمه داد، مشروط بر این که به شخص سردار سپه پرداخت گردد و از این طریق کمکهای مالی بسیاری به وی صورت گرفت
وزیر مختار انگلیس در تهران، درست در دوران اوج گیری قدرت رضاخان و تهیه مقدمات جمهوریت و خلع قاجاریه، در نامهای به سردار سپه از روابط صمیمانه طرفین سخن میگوید. رضاخان با تمهیداتی زمینه خلع سلسله قاجار را فراهم ساخت و توانست اطمینان و حمایت دولت بریتانیا را نسبت به سیاست خود به دست آورد و پس از اینکه مجلس مؤسسان، حکومت موقت را به او واگذار کرد، انگلستان اولین دولتی بود که این حکومت را به رسمیت شناخت.»
📚منبع: عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک؛ علیرضا زهیری
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
📸تصویری دیده نشده از جزیره زرکوه که توسط رژیم پهلوی در اختیار شیوخ امارات قرار گرفت!
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻روایت علم از خیانت هویدا و شاه
✍وقت خواب، چشمم به خبر مبادله اسناد هیرمند بین وزیر خارجه و سفیر افغانستان افتاد چنان ناراحت شدم که با قرص خواب هم خواب سنگین چند ساعته برچشمم نیامد. مردکه (سفیر افغانستان ) مثل شیر آمد و تهدید کرد اگر می خواهید کمک به ما را درگرو آب هیرمند نگاه دارید ما کمک نمیخواهیم ،و این بدبختها آن قدر از چپ گرایی افغانستان ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند.
کسی چه می داند شاید هم از اربابهای نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند !
📚 منبع: یادداشت های علم جلد ششم؛ اسد الله علم
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻پرتغالیان، کسانی که توتون و تنباکو را به ایران آوردند و شاه عباس، کسی که آن را ممنوع کرد
✍ شاه عباس از تمام یادگار پرتغالیان نفرت داشت. تنباکو سوغاتی بود که پرتقالی ها به ایران آورده بودند. اروپاییها با این گیاه هنگامی که آمریکا را کشف کردند، آشنا شدند و وقتی لذت سرخ پوستها را از دود کردن آن دیدند، روی آن به عنوان یک کالای ارزشمند برای صادرات حساب باز کردند
پرتقالیها با آنکه تنها جزیره کوچک هرمز را در جنوب ایران اشغال کرده بودند اما از آنجا که بسیاری از تجار به جزیره هرمز رفت و آمد داشتند، توانستند به سرعت مردم ایران را به این گیاه آشنا کنند. چیزی نگذشت که تنباکو به ماده ضروری در زندگی مردم تبدیل شد. در مهمانیها اولین پذیرایی آوردن قلیان به مجلس بود. ثروتمندان و بزرگان دولت حتی هنگامی که سوار اسب بودند، قلیان میکشیدند. در مجالس علمی و مدارس هم استاد و دانشجو مشغول دود کردن تنباکو بودند. حتی در ماه رمضان هم مردم باقلیان افطار میکردند
بهترین نوع تنباکو را تاجران انگلیسی به ایران میآوردند که به آن تنباکوی انگلیسی میگفتند و این تنباکو در ایالت ویرجینیایی آمریکا که سالها مستعمره انگلستان بود کاشته میشد. شاه عباس که نمیخواست هر سال مقدار زیادی از سکههای طلای ایران برای خریدن مادهای از کشور خارج شود که هیچ نفعی برای مردم ندارد، دستور داد که مصرف توتون و تنباکو در ایران ممنوع شود
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 تخریب آرامگاه شاهان هخامنشی در دوران قاجار
✍در دوران حکومت حسین علی میرزا فرمانفرما، فرزند فتحعلی شاه قاجار در فارس و به دستور وی تعدادی از آرامگاههای شاهان هخامنشی به امید یافتن گنج تخریب شد. در کتاب فارسنامه ناصری در این زمینه آمده است:
نواب حسینعلی میرزا فرمانفرمای فارس حکم نمود تا کناره سر صندوق های سنگی دخمه های کیانی را در تخت جمشید مرودشت به اندازه ای که آدمی در آنها رود شکستند و جز مشت خاک نرمی را از جمشید و کاووس و قباد ندیدند
📚 منبع: فارسنامه ناصری، ج ۱؛ میرزا حسن حسینی فسائی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 ساواک، عامل ابتلای مردم به اسکیزوفرنی
✍ کریستین دلانوا، مورخ فرانسوی در کتاب «ساواک» مینویسد:
سرژ جینگر روایت میکند که شایعاتی سر زبانها است که از کلاس سوم دبیرستان به بالا، در هر کلاس حداقل دو دانشآموز مخفیانه با ساواک تماس دارند. (نه شاگردان کلاس آنها را بهعنوان ساواکی میشناسند و نه آنها یکدیگر را بدین عنوان، برای آنکه کار مراقبت آسانتر و مؤثرتر باشد)
در جامعه ایرانی دههی 1970م (دهه ۵۰ شمسی)، این نوع شایعه بیاساس نیست. مردم حتی در خانههایشان وقتی میخواهند از شاه حرف بزنند، صدایشان را پایین میآورند. اگر کسی بخواهد در حضور عام درد دل کند یا از سیاست حرف بزند، بلافاصله مردم از او دوری میجویند. اگر او بیپروا سخن میگوید، برای آن است که از دستگیر شدن واهمه ندارد و اگر از دستگیری نمیترسد به خاطر آن است که از ایادی ساواک است.
ساواک ایرانیان را به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا کرده است. بخشی از جمعیت به خاطر ترس از ساواک از سیاست حرف نمیزند، بخش دیگر چون از سیاست حرف میزند متهم به ساواکی بودن میشود!
📚 منبع: کریستین دلانوا؛ ساواک
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻صد سوره قدر عصر جمعه
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻روایت علم از خیانت هویدا و شاه
✍وقت خواب، چشمم به خبر مبادله اسناد هیرمند بین وزیر خارجه و سفیر افغانستان افتاد چنان ناراحت شدم که با قرص خواب هم خواب سنگین چند ساعته برچشمم نیامد. مردکه (سفیر افغانستان ) مثل شیر آمد و تهدید کرد اگر می خواهید کمک به ما را درگرو آب هیرمند نگاه دارید ما کمک نمیخواهیم ،و این بدبختها آن قدر از چپ گرایی افغانستان ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند.
کسی چه می داند شاید هم از اربابهای نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند !
📚 منبع: یادداشت های علم جلد ششم؛ اسد الله علم
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مأمور انگلیسی که اول چوپانی لال بود و بعد سیّد شد!
✍این تنها یک نمونه از صدها و بلکه هزاران مورد نفوذ بیگانگان در امور کشور ما است که پس از گذشت سالها کشف شده است.
واقعاً چقدر نفوذ کشف نشده داریم؟!
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
📸 شهید عباس دوران زمان تحصیل در آمریکا
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻روز شمار تاریخی ۱۶ شهریور
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻عمامه عاریتی؟!
✍حکایتی شیرین و عبرتآموز که حاج شیخ عبدالکریم بر فراز کرسی درس خارج در قم،این خاطره را از دوران جوانی خویش نقل کرده اند: مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود. در محضر امیر المومنین (ع) در حرم به آقا امیر المؤمنین میگوید:
آقا ما داریم بر میگردیم به ایران و میدانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما میآید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آیندهی زندگیام این الگو بشود برای ما شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند.
حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف میشد از امیر المؤمنین (ع) همین خواسته را تقاضا میکرد. سه ماه هم ایشان کربلا میماند. جمعاً میشود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید میشد که شاید آقا امام حسین (ع) هم مصلحت نمیدانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم میرود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند. شب خواب سید الشهداء (ع) را میبیند که میفرمایند:
شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته میخواهی به عنوان الگو؟" میگوید: بله آقا. میفرمایند: فردا صبح وارد حرمِ ما که میخواهی بشوی طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان ۱۸ سالهای نشسته، عمامهای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی و لباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد میشوی، این جوان بلند میشود وارد حرم میشود یک سلامی پایین پا به من میکند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج میشود. بعد از طلوع فجر این جوان را دریاب که یکی از انسانهای بزرگ است.
حاج شیخ میفرماید: بیدار شدم. طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود، نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سید الشهداء(ع)، یک سلام به علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن، صدایش زدم و گفتم: آقا بایست من با تو کار دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: آقا! عمامه من عاریتی است و رفت
از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه پسکوچههای کربلا، دنبالش دویدم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت: آقا! عبای من هم عاریتی است و رفت. آقای حاج شیخ عبدالکریم میگوید: دیدم دارد از دستم میرود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانه دو امام، با این دو کلمه دارد میگذارد و میرود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم:
بایست. عبای من عاریتی است؛ عمامه من عاریتی است یعنی چه؟ شش ماه التماس کردهام تا شما را معرفی کردهاند، کار داریم با شما. یک نگاهی به حاج شیخ میکند و میگوید: چه کسی من را به شما معرفی کرد؟ آقا شیخ عبدالکریم میگوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع). میگوید: دنبال من بیا. در کوچه پسکوچههای کربلا میروند تا به خارج از کربلا میرسند. یک تلّی بود که روی آن تل، یک اتاقکی بود. میرسد به درِ آن اتاق و میگوید:
اینجا خانه من است، فردا طلوع فجر وعده دیدار من و شما همین جا. میرود داخل و در را میبندد. مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا، این چه مطلبی میخواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا. چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام
ایشان میفرماید: لحظهشماری میکردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا میزد: وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم. در زدم دیدم پیرزنی با چشمان اشک آلود در را گشود. گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر وارد این خانه شد و گفت اینجا خانه من است و با من وقت ملاقات گذاشته. این آقا کجاست؟
گفت: این پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت. وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم. حاج شیخ در درس خارج فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع)به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامه من عاریتی است! عبای من عاریتی است! فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. میخواست به من بگوید:
شیخ عبدالکریم حائری!
▫️ مرجعیت،عاریتی است
▫️ ریاست،عاریتی است
▫️ خانههایتان،عاریتی است
▫️پولهایتان،عاریتی است
▫️وجودتان،عاریتی است
▫️سلامتیتان،عاریتی است.
▫️هر چه میبینید،عاریه است و امانت است.
دل به این عاریهها نبندید
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436