eitaa logo
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
709 دنبال‌کننده
594 عکس
30 ویدیو
3 فایل
"اسباط"، پایگاه تخصصی جریان‌شناسی حوزه و روحانیت، وابسته به موسسه مطالعات راهبردی بعثت 💻 asbaat.ir 🔸 eitaa.com/asbaat_ir 📷 www.instagram.com/asbaat_ir 💠 @Asbaatadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ نگاهی تحلیلی به زندگی (علیه‌السلام)/ بخش دوم 🔰 جریان مخالف امام حسن، ادامه‌یی بود از دوران 🔺 این روند، در ده سالی که نبیّ‌اکرم (ص) حیات داشتند و بعد از ایشان، در دوران خلفای چهارگانه و سپس تا زمان امام مجتبی (علیه‌السّلام) و خلافت آن بزرگوار – که تقریباً شش ماه طول کشید – ادامه پیدا کرد و اسلام به شکل ، ظاهر شد. 🔺 همه چیز، شکل یک را هم داشت؛ یعنی حکومت و ارتش و کار سیاسی و کار فرهنگی و کار قضایی و تنظیم روابط اقتصادی مردم را هم داشت و قابل بود که گسترش پیدا کند و اگر به همان شکل پیش می‌رفت، تمام روی زمین را هم می‌گرفت؛ یعنی اسلام نشان داد که این قابلیت را هم دارد. 🔺 در دوران امام حسن(ع)، جریان مخالف آن‌چنان رشد کرد که توانست به صورت یک مانع ظاهر بشود. البته این جریان مخالف، در زمان امام مجتبی‌ (ع) به وجود نیامده بود؛ سال‌ها قبل به وجود آمده بود. 🔺 اگر کسی بخواهد قدری دور از ملاحظات و صرفاً متکی به شواهد تاریخی حرف بزند، شاید بتواند ادعا کند که این جریان، حتّی در دوران اسلام به وجود نیامده بود؛ بلکه ادامه‌یی بود از آنچه که در دوران نهضت پیامبر – یعنی دوران – وجود داشت. 🔺 بعد از آن‌که خلافت در زمان – که از بود – به دست این قوم رسید، – که در آن‌وقت، نابینا هم شده بود – با دوستانش دور هم نشسته بودند. پرسید: چه کسانی در جلسه هستند؟ پاسخ شنید که فلانی و فلانی و فلانی. وقتی که خاطر جمع شد همه خودی هستند و آدم بیگانه‌یی در جلسه نیست، به آنها خطاب کرد و گفت: «تلقّفنّها تلقّف الکرة»(۱). یعنی مثل توپ، حکومت را به هم پاس بدهید و نگذارید از دست شما خارج بشود! این قضیه را تواریخ سنی و شیعه نقل کرده‌اند. 🔺 اینها مسایل اعتقادی نیست و ما اصلاً از دیدگاه اعتقادی بحث نمی‌کنیم؛ یعنی من خوش ندارم که مسایل را از آن دیدگاه بررسی کنم؛ بلکه فقط جنبه‌ی آن را مطرح می‌کنم. البته ابوسفیان در آن‌وقت، مسلمان بود و اسلام آورده بود؛ منتها اسلامِ بعد از فتح یا مشرف به فتح. اسلامِ دوران غربت و ضعف نبود، اسلامِ بعد از قدرتِ اسلام بود. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4074 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌شناسی / بخش سوم 🎙 |تفاوت حوزه‌های علمیه منتسب به حزب‌الله و حزب امل/ قسمت دوم حجت الاسلام شاکر 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌شناسی / بخش سوم 🎙 |تفاوت حوزه‌های علمیه منتسب به حزب‌الله و حزب امل/ قسمت دوم حجت الاسلام شاکر: 🔺 حزب أمل یک اندیشه‌ این چنینی دارد که اگر زمانی ما این پشتوانه حکومتی شیعه را از دست دادیم، از بین نرویم، چون به نوعی از بین رفتن این احزاب تقریباً مساوی است با از بین رفتن شیعه، حال نه اینکه شیعیان فرد فرد و آحادشان از بین برود، بلکه موجودیت اجتماعی و سیاسی از بین می‌رود. 🔺 مثلاً به شما گفته شود که به عنوان مثال به مسجد امام صادق(ع) و القائم(عج) در لبنان بروید و نماز ظهر را در یکی از مساجد و نماز مغرب و عشا را در مسجد بعدی بخوانید، همین که شما این دو رکعت نماز را بخوانید و برگردید متوجه می‌شوید که مسجدها و موسسات منتسب به از نشاط خیلی بالاتری برخوردارند، مسجد مسجد است فرق نمی‌کند، اما گرایش و استقبال مردم به مجتمع‌ها و موسسات دینی، مساجد و حسینیه‌های زیر نظر حزب‌الله خیلی خیلی بیشتر از حزب أمل است. 🔺 من مکرر در مسجد امام صادق(ع) در لبنان بودم، در این مسجد نهایتا پانزده تا پیرمرد هستند که همگی افتخار آشنایی با را داشتند، مثلاً یکی از آنها می‌گفت من راننده امام موسی صدر بودم، یکی دیگر می‌گفت من راننده بودم، بر عکس در مسجد القائم(عج) شما خیلی کم پیرمرد می‌بینید، غالبشان جوانند، این تفاوت‌ها دیده می‌شود. 🔺 اگر بخواهم در بحث مثال بزنم، مطالبی را در کتابم آوردم که حتی برادر مرحوم علامه شمس‌الدین از من خیلی ناراحت شد که شما برای چه این‌ مطالب را در کتابتان نوشتید؟ مثلاً من نوشته‌ام در اینجا حدود هفتاد است که اکنون فعالیت این مدرسه به شدت ضعیف است، من که نمی‌توانم ملاحظه بکنم، درست است که موسّس آن حوزه آدم بزرگی بوده است، الان هم مدیر فعلی‌اش که برادر کوچک علامه فضل‌الله است، ایشان هم آدم بزرگی است، در بزرگی و در جایگاه اجتماعی و والا بودن آن‌ها شکی نیست، اما فعالیت ضعیف است. 🔺 وابسته به حزب أمل به این معناست که این‌ها أملی هستند. اما در مقابل، حوزه‌ الرسول الاکرم(ص) که درست همان جامعه‌المصطفی (ص) است و فقط رئیس و معاون امور مالی‌اش ایرانی است و همه‌ حوزه به دست علمای لبنان می‌چرخد، اصلاً قابل مقایسه نیست. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3999 🆔 @asbaat_ir
📸 #عکس_نوشته| مبارزه با #طاغوت، شاخصه #کربلا و #انقلاب_اسلامی 💠 حضرت امام(ره): کربلا، کاخ #ستمگری را با خون در هم کوبید، کربلای ما کاخ #سلطنت_شیطانی را فرو ریخت. #کربلا #انقلاب_اسلامی #مبارزه_با_طاغوت 🆔 @asbaat_ir
💢 و عوامل ورود آن در ایران/ بخش سوم 🔰ارکان شیطان‌پرستی مهم‌ترین ارکان شیطان‌پرستی در امور زیر خلاصه می‌شود. 1️⃣ انسان‌گرایی 🔸 ‌این‌كه «محور و مركز عالم، انسان است»، مسأله خاص شیطان‌پرستان نیست، بلکه تفکر حاکم بر نوع انسان‌های موجود در است که از عصر رنسانس به یادگار مانده است. در تفکر حاکم بر غرب امروز، بشر جای خدا را می‌گیرد و اوست که به جای خدا، محور هستی می‌شود. پس باید به دنبال کسب رضای انسان بود، نه کسب رضای الهی. 2️⃣ پوچ‌گرایی و انکار هدف متعالی زندگی 🔸 در دنیای غرب بسیاری از انسان‌ها به رسیده‌اند و زندگی آنان فاقد هدفی متعالی است. 3️⃣ استفاده ابزاری از اخلاق 🔸 برای انسان‌های پوچ‌گرا طبیعی است که اخلاقیات بی‌اهمیت باشد. 4️⃣ مخالفت با 🔸 دین در صورتی معنی پیدا می‌کند که انسان به خدایی حاکم بر خود قائل باشد که تکالیفی را از او خواسته است اما کسی که محور هستی را انسان می‌داند و نه خدا، روشن است که به دینی قائل نباشد و با آن مخالفت کند. 5️⃣ گناه‌گرایی، سرکشی و ستیزه‌جویی در برابر خدا 🔸 گناه‌گرایی، و ستیزه‌جویی در برابر خدا و مسائل اخلاقی ازز ویژگی های خاص ایشان است. سرسپردگی به شیطان، جز سرکشی در برابر خدا و نتیجه نخواهد داد. 6️⃣ لذت‌طلبی و رنج‌گریزی افراطی 🔸 ایشان مفهوم زندگی را در و فرار از رنج خلاصه می‌کنند. هر انسان فاقد هدف متعالی، در این نقطه متوقف خواهد شد و زندگی را در لذایذ مادی محدود می‌داند. 7️⃣ بی‌بندوباری 🔸 بی‌بند و باری جنسی و خلاصه کردن لذت، در شهوت‌رانی و سکس، به عنوان تنها چیزی که به زندگی مفهوم می‌بخشد. این نیز در نتیجه طبیعی همان فقدان هدف متعالی خواهد بود. 8️⃣ برای فرار از رنج 🔸 تأکید بر خودکشی برای فرار از رنج، حتی رنج‌های کوچک و سخیفی چون نمره پایین و یا ناکامی ‌در عشق! ادامه دارد ... ✍️ حجت الاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2065 🆔 @asbaa_ir
📌 پاسخِ پرسش هشتم اسباط 8️⃣ پرسش هشتم: 🔹امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهم‌ترین واجبات دین است، از آن‌جایی که بارزترین و مهم‌ترین حیطه این فریضه الهی، مربوط به عملکردِ مسؤولین و کارگزاران حکومت اسلامی می‌شود، آیا حوزه علمیه در این زمینه به رسالت خود عمل می‌کند؟ 🔹 چرا ساز و کار مشخصی از سوی حوزه علمیه برای رصد عملکرد مسؤولین و امر به معروف و نصیحت آنها در صورت لزوم، وجود ندارد؟ و آیا برای تحقّق همه جانبه این امر مهم، صِرف دیدارهای مسؤولین با برخی از علما و بزرگان و دریافت توصیه‌هایی از جانب آنها کافی است؟ ◀️ در پاسخ به این پرسش، از سوی کانال به ادمین اسباط ارسال شد که ضمن تشکر از مخاطبین گرامی، در ذیل منتشر می‌شوند و به جهت کثرت پاسخ‌ها، از ذکر اسامی ادمین آنها صرف نظر می‌گردد. 1️⃣ برخی از این مسوولین وقتی قم می‌آیند می‌ترسند نزد برخی از بروند، از امر به معروف و نهی از منکرشان می‌ترسند لذا می‌روند پیش برخی از این «مراجع خودخوانده» تا از آنها تعریف و تمجید کنند. 2️⃣ جا به جایی «معروف» با «منکر»، امروز در دستور کار دشمنان حوزه‌های علمیه و انقلاب قرار گرفته، بخشی از آن توسط برخی از محققان و پژوهشگران وابسته به جریان و در حوزه علمیه صورت می‌گیرد، آنها به پشتوانه و این جریان به هر قیمتی می‌خواهند را با برخی از روایات ضعیف و نظریات شاذ بزرگان تئوریزه کنند. بزرگترین امر به معروف در حوزه علمیه تذکر به اینان و بزرگترین نهی از منکر جلوگیری از نظریات و نقد شجاعانه دیدگاه‌های منحرف آنهاست. 3️⃣ کلاه خودتان را قاضی کنید، آن مسوولی که فقط به خاطر بودنِ در یک و روی کار آمده یا آن نماینده‌‌ای که با دروغ گفتن به مردم به مجلس راه یافته و از اول با بر کرسی قدرت تکیه زده آیا چنین فردی قابل امر به معروف و نهی از منکر است؟! 4️⃣ امروز دفاع از در حوزه، بزرگترین معروف و تضعیف آن بزرگترین منکر است چرا که تشیع و سرنوشت آن با دین اسلام و با این انقلاب گره خورده است. 5️⃣ حوزه باید یک درسی را برای طلبه‌ها با استفاده از آیات و روایات قرار دهد، درسی مانند و . واقعا برخی از طلبه‌ها با همه فضل‌شان نمی‌دانند منکرات و معروف‌های امروز چه چیزهایی هستند و یا امروز در چه قالب و لباسی خودشان را عرضه می‌کنند. بنابراین معروف و منکر، می‌خواهد. ادامه دارد ... 🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت #شیخ_علی_تهرانی/ بخش دوم 🔰 ارادتمند دکتر #شریعتی 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت / بخش دوم 🔰 ارادتمند دکتر 🔸 شیخ علی تهرانی با همشهری خود دکتر علی شریعتی روابط بسیار گرمی داشت. دکتر شریعتی درباره وی گفته است: «علی تهرانی درست همان کسی است که محتاجش بودیم و سخت منتظرش … و شکر خدا که رسید.» 🔸 شیخ علی تهرانی از ارادتمندان به دکتر شریعتی بود و به همین مناسبت، دکتر یادداشتی درباره کتاب شناخت وی نوشت که در پشت جلد آن به چاپ رسید. شگفت آن که شریعتی با تمام بی علاقگی‌اش به مباحث فلسفی، از کتاب کاملا فلسفی تهرانی ستایش کرد. 🔸 شریعتی به تهرانی پیشنهاد هم می‌کند که نام کتاب وی «فلسفه شناخت» باشد. زیرا این نام هم با متن مناسب‌تر است و هم آن جزوه معروف را تداعی نمی‌کند. 🔸 منظور از جزوه معروف جزوه شناخت سازمان بود که تهرانی خود به بدنام بودن آن اثر اشاره دارد. دی ماه ۱۳۵۶ همه جا سخن از متنی بود که شیخ علی تهرانی در ستایش از دکتر شریعتی نوشته بود. وی متنی با عنوان خصایص روحی یک انسان برای سالگرد فوت دکتر شریعتی نوشت و ارادت خود را به شریعتی نشان داد. 🔸 احسان شریعتی هم در مقاله‌ای برای همین یادنامه نوشت: «گرچه دشمنان علی، به همان سنت سیاه همیشه تاریخ، خواستند در غیبتش دوباره تحریف و تهمت و… را آغاز کنند، اما رویش رستمانه علمایی چون تهرانی‌ها بود که نقش بر آبشان کرد.» 🔸 آیت الله شهید مطهری در نامه‌ای که در انتقاد از شریعتی به امام نوشت اشاره کرده است: «شنیدم به یکی از دوستان مشهد که اخیرا به نجف مشرف شده بود، تذکر مفیدی داده‌اید و دورادور اطلاع دارم که مؤثر بوده و در روش ایشان که اخیرا خیلی خطرناک شده بود، مؤثر واقع شده و الحمدالله.» 🔸 (ره) گاه با اشاره به کتاب «اخلاق اسلامی» و «توحید و خداشناسی در مکتب اسلام» علی تهرانی می‌فرمود: «کسی که کتاب اخلاق و توحید می‌نویسد، اما خودش از آن بی خبر است!» ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4083 🆔 @asbaat_ir
🔰 زمینه سازان و حاملان #التقاط_اسلام_و_اومانیسم/ بخش ششم 🔺 آخوندزاده با چهره­‌ای #منافقانه در برابر اسلام 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 زمینه سازان و حاملان / بخش ششم 🔺 آخوندزاده با چهره­‌ای در برابر اسلام 🔸 گفتنی است که برخی نویسندگان از دو نوع در دنیای اسلام سخن می­‌گویند: پروتستانتیسم نسخی و پروتستانتیسم مسخی. 🔸 آخوندزاده ابتدا چهره­‌ای منافقانه در برابر اسلام دارد؛ اما به زودی نفاقش را با طرح پروتستانتیسم نسخی به تبدیل می­‌کند. آخوندزاده در دوره ، خیلی ناشیانه این کار را کرد و به نتیجه‌ای هم نرسید. 🔸 او اعتقاد داشت در اسلام باید نهضت پروتستانی ایجاد کنیم. سپس مثال­‌هایی که می­‌زد اصلا با جامعه ایرانی که بالاخره اسلام در تمام وجود مردم آن تثبیت شده بود، هماهنگ نبود. او معتقد بود همان کاری را که «حسن على ذكره السلام» اسماعیلی انجام داد، باید به شکل نهضت پروتستانی در اسلام صورت داد. 🔸 حسن علی ذکره السلام (حسن دوم از رهبران فرقه اسماعیلیه) روز هفده ماه مبارک رمضان را قیامت اعلام کرد؛ مطرب آوردند، شراب آوردند و روزه خود را با این جور چیزها شکستند و دور جدیدی در قلاع اسماعیلیه آغاز شد که عملا بی­ دینی بود. یعنی شریعت وجود نداشت و از اسلام هم خارج شدند. 🔸 بر اساس روش آخوندزاده، آن چیزی که قرار بود در آخر این نهضت پروتستانی اتفاق بیفتد یعنی نفی شریعت و اباحیگری، همان اول رخ می‌داد یعنی نفی اسلام و جمع کردن بساط شریعت. 🔸 بعدها برخی‌ها آمدند از تحرک فرقه تروریستی بابیه و سپس نیز به عنوان نوعی نهضت پروتستانتیی در اسلام یاد کردند که آن هم باز نفی اسلام بود. آنها اعلام کردند که اسلام، نسخ و دوره‌اش تمام شده و دین جدیدی آمده است. 🔸 ما به این سیاست، پروتستانتیسم نسخی می‌گوییم؛ به این معنا که می‌آیند و اعلام می‌کنند که اسلام نسخ شده و قیامت شده است و دیگر شریعت به اصطلاح، جاری و ساری نیست. 🔸 پروتستانتیسم اسلامی دیگری نیز داریم که آن را می‌توانیم از نوع مسخی بنامیم؛ یعنی پی نسخ و پایان اسلام نیست، اما می‌آید مسخ می­‌کند و می­‌خواهد چهره دیگری از اسلام نمایش دهد. 🔸 حالا این مسخ در شکل‌های مختلف صورت می­‌گیرد و خودش را نشان می­‌دهد. شاید مشی­‌ای که «» داشت، در همین نوع پروتستانتیسم باشد؛ به رغم اینکه خود حتی در زمان مرگ مسلمان نبود و اصلا به هیچ دینی باور نداشت. 🔸 او معتقد بود که همه بدبختی جهان از همین ادیان ثلاثه یعنی ، مسیحیت و اسلام است. حتی تدفین او طبق دستورات این سه آینن نبود. 🔸 او روش مسخ را پیگیری می­‌کرد و معتقد بود که باید نهضتی پروتستانی در اسلام ایجاد کنیم. به این معنا که باورهای غربی و آیین­‌های غربی را به نوعی تقلیل بدهیم و به اسم اسلام به جامعه اسلامی تلقین کنیم. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3917 🆔 @asbaat_ir
📌 اختصاصی : 🔖 | روحانیون در گذر زمان 5️⃣ / بخش هشتم 🔰 دفاع از برخورد با فتنه و غائله 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔖 | روحانیون در گذر زمان 5️⃣ / بخش هشتم 🔰 دفاع از برخورد با فتنه و غائله 🔸سال 1391 برخی رسانه‎ها به شبهه‎افکنی پیرامون وقایع اول انقلاب از جمله غائله شریعتمداری پرداخته و به نحوه برخورد حضرت امام و نظام، با فتنه شریعتمداری و عوامل کودتا انتقاد کردند، 🔸 سیدمحمد موسوی بجنوردی به عنوان عضو شورای عالی قضایی در دوران حضرت امام، از برخورد با فتنه کودتا و جریان شریعتمداری در ابتدای انقلاب دفاع می‎کند و می‎گوید: 🔹 «آیت الله شریعتمداری مرجع تقلید بودند و جایگاه و شأن ایشان مشخص و مورد احترام بود اما بحثی که منجر به حوادثی پیرامون ایشان شد شکل‌گیری کودتایی توسط برخی افراد از جمله آقای بود که عوامل آن اعتراف کردند جریان را به آیت الله شریعتمداری گفتیم و ایشان هیچ‎گونه ممانعتی نکردند. در حالی که خود ایشان در انقلاب دست داشت و انتظار می‎رفت ایشان کودتاگران را از کارشان نهی کند و ممانعت کند. 🔹 اطلاع ایشان از طرح کودتا و سکوتشان در قبال آن و عدم اقدام برای ممانعت از کودتا به معنای تایید آن بود همین باعث شد که دادستانی انقلاب تصمیم بگیرد که جلوی رفت و آمدهای ایشان را بگیرد. اما حضرت امام به آقای تاکید کردند که مراقب باشید به ایشان تعرض نشود و جلوی حمله به منزل ایشان گرفته شود.» 🔸موسوی بجنوردی در ادامه ضمن اشاره به برخی گمانه زنی‎ها و انتساب برخی اخبار به حضرت امام اظهار داشت: این‎که گفته شود امام مانع از برداشتن محدودیت‎های آقای شریعمتداری جهت درمان بیماری‌شان شده‎اند، قطعاً دروغ است و روحیه امام هیچ وقت این‎گونه نبود که حتی با یک دشمن چنین برخوردی کنند؛ چه برسد به برخورد با یک مرجع تقلید؛ اگر چنین چیزی وجود داشت ما در شورای عالی قضایی می‌شنیدیم. 🔹بجنوردی تصریح می‎کند: «اما اقدام آقای شریعتمداری در همراهی با کودتا قابل توجیه و گذشت نبود و به واسطه جایگاه و شأن ایشان مسئولیت‎شان نیز سنگین‎تر بود و ظن آن می‎رفت که در صورت عدم ممانعت از ارتباط‎های ایشان موارد مشابهی تکرار شود.» 🔸موسوی بجنوردی با اشاره به برخی نسبت‌های ناروا به حضرت (ره) هم گفت: امام ناموس است و خدشه به امام، خدشه به انقلاب اسلامی است. من متاسفم که برخی افراد با گذشت سه دهه این مطالب غیر واقعی را در مورد امام بیان می کنند. قطعاً یک معصیت بزرگ است و من برادرانه به کسانی که این‎گونه سخن می‎گویند می‎گویم که از بیان این دست مطالب خودداری کنند. ✍️ پژوهشگر اسباط 🆔 @asbaat_ir
💠 #مشروطه از دیدگاه #امام_خمینی (ره) 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
💠 از دیدگاه (ره) 🔺 امام به مشروطیت توجه ویژه‌ای داشت. ایشان درباره علل نهضت مشروطه معتقد بود که «جنبش مشروطه بر ضد بوده، گرچه اصل رژیم را قبول داشتند، اما می‌خواستند عدالت ایجاد نمایند». بر این اساس، به باور امام خمینی نهضت مشروطیت، یک نهضت عدالت خواهانه بوده است. 🔺 ایشان درباره نقش علما عقیده داشت: «علمای اسلام در صدر مشروطیت در مقابل استبداد سیاه ایستادند و برای ملت آزادی گرفتند، قوانين جعل کردند، قوانینی که به نفع ملت است به نفع کشور است به نفع اسلام است». 🔺 سخنی از امام درباره مشروطه نقل شده که در قالب پرسش و پاسخ است. در تاریخ ۱۹/ ۸ / ۵۷ ، خبرنگاری از ایشان سؤال می کند: «حضرت آيت الله! لطفا در باره آن قسمت از قانون اساسی ۱۹۰۶ م که طبق نظرتان باید تغییر کند و جمهوری اسلامی به وجود آید، توضیحاتی بفرمایید؟» 🔺 امام در پاسخ می گوید: قانون اساسی دو مرحله داشته است: 1️⃣ مرحله پیش از کودتای رضاخان: در آنوقت طوری بوده است که ایرانی‌ها و مسلمین نمی‌توانستند طرح حکومت اسلامی را بدهند. از این جهت، برای تقلیل ظلم و استبدادهای و پیش از قاجار بر این شدند که قوانینی وضع شود و سلطنت به صورت سلطنت مشروطه درآید. 🔸 در عین حال در قوانین پیش بینی این مسائل شده است. تمام مسائلی را که الان ما مطرح می‌کنیم، می‌توانیم به متمم قانون اساسی استناد کنیم. این یک مرحله است از قانون اساسی؛ 2️⃣ مرحله‌ای بود که پس از کودتای رضاشاه انجام گرفت و به قانون اساسی اضافه شد. در آن وقت رضاشاه کودتا کرد و به دنبال او قضایایی واقع شد و بالأخره به این منتهی گردید که رضاشاه با قدرت سرنیزه و قلدری، قانون اساسی را تغییر دهد و یک مجلس مؤسسان با زور و قلدری تأسیس کرد و ملت به هیچ وجه با او موافق نبود. 🔸 در مجلسی که ملت هیچ گونه دخالتی در آن نداشت، موادی از قانون اساسی را تغییر داد، سلطنت قاجار را منقرض و سلطنت را تصویب نمود، بنابراین قانون اساسی در مرحله اول با حفظ متمم آن، برای همین مسائلی که ما مطرح کرده‌ایم می‌تواند مستند ما باشد. 🔸 در مرحله دوم، مسئله سلطنت رضاشاه و سلسله پهلوی اصلا قانونیت نداشته و این سلسله برخلاف قانون اساسی بر این مملکت تحمیل شده است. رضاشاه را انگلیسی‌ها بر ما تحمیل کردند و بعد هم متفقین به ایران آمدند و محمدرضاشاه را تحمیل نمودند. 🔸 سؤال خبرنگار با زیرکی خاصی طرح شده بود. وی با این سؤال، اولا، می‌خواست ببیند که آیا امام خمینی نظریه مشروطه یا قانون اساسی را قبول دارد یا نه؟ و ثانيا، در صورت پذیرش قانون اساسی، آیا قانون اساسی مشروطه را می‌پذیرد یا نه؟ وی با مفروض گرفتن همه اینها، این پرسش را مطرح می‌کند که آن قسمت‌هایی از قانون اساسی مشروطه که باید تغییر کند، کدام است؟ 🔸 در واقع، با این سؤال، جواب سؤالات قبلی داده شده است، ولی این خبرنگار از پاسخ امام چیزی به دست نمی‌آورد، چون امام قضاوت خاصی دارد. به اعتقاد ایشان، قانون اساسی تغییر کرده است از این رو نمی‌توان قانون دست کاری شده را پذیرفت. ایشان با اشاره به قانون اساسی قبل، از متممی که به علما اجازه می‌داد تا نظارت کنند که چیزی برخلاف اسلام تصویب نشود، سخن به میان می‌آورد. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4065 🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به #حوزه_علمیه_اصفهان/ بخش نهم 💠 جریان‌ها و ویژگی‌های #مکتب_فلسفی_اصفهان/ قسمت چهارم 🔰 جریان‌های فلسفی اصفهان در دوران #صفویه 4️⃣ مدرسه فلسفی ملاصدرای شیرازی (#حکمت_متعالیه): 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به / بخش نهم 💠 جریان‌ها و ویژگی‌های / قسمت چهارم 🔰 جریان‌های فلسفی اصفهان در دوران 4️⃣ مدرسه فلسفی ملاصدرای شیرازی (): 🔹 مکتب فلسفی ملاصدرا در ابتدا با استقبال روبرو نشد و تقریبا دو نسل پس از خود ملاصدرا گسترش یافت و از آن زمان تاکنون رونق دارد. 🔹 با مطالعه آثار فیلسوفان اسلامی قرون یازدهم و دوازدهم هجری و شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر آن زمان معلوم می­‌شود که پس از فوت ملاصدرا سالیان متمادی در حوزه­‌های فلسفی هنوز افكار رواج داشته و توجهی به افکار ملاصدرا نمی‌شده است. 🔹 توجه به آثار ابن ­سینا و نقد و تعرض به برخی آرای ملاصدرا در نوشته‌های خوانساری، میرفندرسکی و ملارجبعلی تبریزی دیده می­‌شود. 🔹 هرچند معلوم نیست که از چه زمانی افکار ملاصدرا به گونه رسمی در حوزه اصفهان مطرح شد و کتب و متون صدرا مانند محل توجه مدرسان حکمت قرار گرفت، اما شکی در این نیست که بیش از یک قرن از وفات ملاصدرا گذشت تا این تفکر بتواند سایر مشارب فلسفی را در حوزه­‌های علميه تحت الشعاع خود قرار دهد. 🔹 بر آن است که ملااسماعیل خواجویی و میرزا محمدتقی الماسی نخستین افرادی بودند که به تبیین نظرات ملاصدرا دست زدند. 🔹 پس از آنها نیز آقا محمد با شاگردی نزد این افراد رسما به تدریس کتب ملاصدرا اشتغال ورزید و در نهایت آن را ترویج نمود. 🔹با این حال وی هیچ مدرکی برای این نظر ارائه نمی­‌دهد. آنچه تاکنون از الماسی می­‌شناسیم، کتاب بهجة­الاولياء و رسائلی در موضوعات فقهی و دیوان اشعار است. 🔹 وی همچنین استاد آقا محمد بیدآبادی در علوم نقلی بوده و در زهد و اعراض از دنیا ممتاز بوده است. با این حال شاهدی بر توجه وی به آثار صدرا در آثارش دیده نمی­‌شود. 🔹 از ملا اسماعيل خواجویی نیز آثار بسیاری در دست است. وی مدرس نام­‌آور شفای ابن­ سینا نیز بوده، ولی توجهی به آثار ملاصدرا نداشته است و همچنین در آثار خود نیز هیچ­گاه از او یاد نکرده و بلکه در موارد مختلف نظراتی بر­خلاف دیدگاه ملاصدرا ارائه می­‌کند. 🔹 با این حال تردیدی نیست که همان­طور که مرحوم همایی نیز گفته­‌اند، آقا محمد بیدآبادی به آثار ملاصدرا توجه خاصی نشان داد و بر اسفار حواشی نوشت و نظر شاگردان خود را به آثار ملاصدرا جلب نمود و در نهایت بزرگ­ترین وارث بیدآبادی در حکمت، یعنی ملاعلی نوری با بیش از نیم قرن تدریس رسما افکار ملاصدرا را در حوزه اصفهان ترویج داد. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3974 🆔 @asbaat_ir
📌 7️⃣ پاسخِ پرسش هشتم اسباط/ بخش پایانی ◀️ ادامه پاسخ مخاطبان گرامی اسباط به پرسش هشتم: 6️⃣ تقدم «امر به معروف» بر «نهی از منکر»، نشان‌ می‌دهد تا معروف در جامعه خود را نشان ندهد، نهی از منکر هم خیلی در جامعه اثرگذار نیست. البته نباید پای شیطان به میان بیاید و همین «نهی از منکرهای» مومنان هم تعطیل شود، امر به معروف باید از خود شروع شود، دعوت امام و رهبری و سایر مراجع عظام از طلبه‌ها برای حفظ ذی طلبگی، ساده‎زیستی و... امر به معروف است. اگر «معروف» حوزه و حوزویان خودش را نشان داد، نهی از منکر هم ساده و تاثیرگذار می‌شود. 7️⃣ من می‌خواهم به گونه دیگری به پرسش شما پاسخ دهم، کسی نمی‌گوید افرادی که خود را در جایگاه مرجعیت می‌دانند، نظرات فقهی خود را منسجم و تدوین نکنند ولی معروف این است که برخی حرمت بزرگان را نگه دارند و خود را مرجع اعلام نکنند به خصوص آن دسته‌ای که خود را ادامه دهنده راه سنت‌های حوزوی می‌دانند. 8️⃣ خداوند حفظ کند حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله را که به تیم مذاکره کننده برجام، توصیه و امر به معروفی ماندگار کرد و فرمود: وقتی با آمریکایی‌ها دست می‌دهید، انگشتانتان را بشمارید که کم نشوند و در واکنش با واسطه‌گرهایی که به دنبال برقراری ارتباط با آمریکایی‌ها برآمدند، آنها را « » نامید. 9️⃣ امر به معروف و نهی از منکر بعضی از مسوولین بی‌فایده است، بعضی فقط برای به قم و دیدار مراجع می‌آیند. 🔟 بنده اگر به جای بزرگان حوزه بودم هنگامی که بعضی مسوولان نزد من می‌آمدند به آنها می‌گفتم بزرگترین معروف این است که بدهند و جای خود را به آدم بدهند، باور کنید ماندن برخی از مسوولان در برخی مسوولیت‌ها، بزرگترین است که انجام می‌دهند. 1️⃣1️⃣ امروز نماد و نشانه «معروف»، «ولی فقیه» است. اگر امام خمینی و امام خامنه‌ای نشان معروف نبودند، این همه معروف‌های دیگر در ایران و جهان اسلام و دنیا رشد نمی‌کرد و منکر و طرفداران منکرات در برابر آنان نمی‌ایستادند. اینکه مخالفان و معاندان ولی فقیه و در راس آنها آمریکا و اسرائیل را لعنت می‌کنیم در واقع لعنت به منکرات است. 🆔 @asbaat_ir
🔰 مروری بر دیدگاه مرحوم #نائینی در کتاب #تنبيه_الامه و #تنزيه_المله/ بخش چهارم 💠 جواب شبهات مشروطیت 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 مروری بر دیدگاه مرحوم در کتاب و / بخش چهارم 💠 جواب شبهات مشروطیت 🔺 آيت الله نائینی در جواب شبهاتی درباره و تدوین که در آنها ادعا شده بود قانون اساسی بدین شکل مشروعیت ندارد، می­‌گوید: تنظیم و تصویب مقررات به قصد تنظیم امور – و نه تشریع – اشکال ندارد. 🔺 او همچنین درباره دلیل التزام شرعی به قانون اساسی معتقد است که با عناوین ثانوی و یا از طریق مقدمه واجب، التزام واجب می­‌گردد. 🔺 ایشان درباره این ایراد که انتخابات هیئت نظّار، دخالت در کار امام معصوم است، اظهار می­‌کند: قرار دادن و انتخاب هیئت نظّار، برای ایجاد مانع در برابر قدرت مطلق و حکومت غیر معصوم است و اشکالی ندارد، زیرا این هیئت، مانعی برای حکومت غیر معصوم است. 🔺 نائینی در این باره که دخالت در سیاست از است، نه از امور عمومی تا به رأی عموم گذاشته شود، می‌گوید: اولا نواب عام می­‌توانند به حکومت یا به رأی دادن مردم اذن بدهند که دیگر غیر شرعی نیست؛ ثانيا، این امور نوعيه از وظایف عمومی و اموری است که همه مردم باید در آن مشارکت نمایند. 🔺 وی همچنین درباره اینکه: ۱. انتخاب وکلا با وکالت شرعی تطبیق ندارد، چون در وکالت شرعی، موکل هر وقت که بخواهد می­‌تواند وکیل را عزل کند، اما در اینجا (مجلس) وکیل منتخب تا دو سال در سمت خود باقی می­‌ماند؛ ۲. وکیل عقیده خودش را دخالت می­‌دهد و کاری به آرای موکلان ندارد، می­‌گوید: 🔸 «این انتخاب از جنبه دخالت در اموال می­‌تواند وكالت شرعیه باشد، اما از جنبه­‌های دیگر صحت و مشروعیت وکالت ثابت گشته و لازم نیست مشمول باب گردد.» 🔺 او در پایان درباره ملاک رأی اکثریت و اینکه آیا مشروعیت ندارد، معتقد است: اول آنکه بر اساس آیات قرآن، دولتی که بر اساس تشکیل شده، مشروع است و اشکالی ندارد؛ 🔸 دوم آنکه در موارد اختلافی، طبق سیره پیامبر اکرم و حضرت امیر ، راه منحصر به فرد، پیروی از اکثریت است. وی در ادامه، شواهد تاریخی این سیره را توضیح می‌­دهد. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3887 🆔 @asbaat_ir
📌 9️⃣ پرسش نهم: 🔹با توجه به اجتماع میلیونی مسلمانان در و نقش تعیین کننده این حرکت بزرگ معنوی و سیاسی در شکل‌گیری و ، وظیفه و آن درباره این حادثه عظیم چیست؟ و چگونه می‌توانند از ظرفیت ایجاد شده در این اجتماع گسترده، جهت هم‌گرایی بیشتر مسلمانان و شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی بهره‌برداری نمایند؟ ✍️ منتظر پاسخ‌های و شما هستیم. 🔖 لطفا پاسخ‌های خود را به آیدی @Asbaatadmin ارسال كنيد. 🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت / بخش سوم 🔰 شیخ علی تهرانی بعد از انقلاب 🔺 بلافاصله پس از پیروزی ، ریاست دادگاه انقلاب مشهد و مدتی هم ریاست دادگاه انقلاب اهواز به شیخ علی تهرانی سپرده شد و وی به محاکمه بازماندگان حکومت مشغول شد. 🔺 در سال ۱۳۵۸ از سوی مشهد، داوطلب مجلس خبرگان قانون اساسی شد که به عنوان نفر هفتم از خراسان انتخاب و به خبرگان راه یافت. 🔺 به دلیل آن که وی آثاری در اقتصاد اسلامی نوشته بود، در مجلس خبرگان در کمیسیون مالی و اقتصادی حضور داشت. 🔺 وی در دی ماه ۱۳۵۸ طی نامه‌ای به (ره) در خصوص افغانی بودن  یکی از کاندیداهای اولین دوره ریاست جمهوری، شدیدا اعتراض نمود. 🔺 نامه شیخ علی تهرانی در روزنامه های ۳۰ دی ماه سال ۱۳۵۸ منتشر شد. این نامه بلافاصله با واکنش آیت الله و بزرگانی که به آنها توهین شده بود، مواجه شد. 🔺 نامه شیخ علی تهرانی خطاب به امام خمینی (ره) که حاوی اتهاماتی علیه سران حزب جمهوری اسلامی و نیز اظهار ناراحتی شدید از انتصاب به سمت امامت جمعه تهران بود، در تمامی روزنامه‌های آن روز منتشر شد. 🔺 وی در این نام نوشته بود: «توده وسیعی از مردم معتقدند که زیر پوشش جلال الدین فارسی سه نفر آقایان بهشتی، رفسنجانی و خامنه‌ای می‌خواهند کارهای اجرایی را به دست گیرند و قهرا در انتخابات مجلس شورای ملی برنده شوند. 🔺 ملت از امام امت توقع دارد برای این خیانت و حفظ افکار عمومی، وزیر کشور و بعضی از مجریان در این امر از مقام خود ساقط شوند و نیز خوب است از اعضا شورای بخواهند پرونده دو نفر از اینها را که با امیر انتظام شریک­اند ارائه دهند تا نگویند یکی از بدکاران را زندان و بقیه را امیر نموده‌­اند.» 🔺 در بخش دیگری از نامه تهرانی به بنیانگذار جمهوری اسلامی آمده است:  «امام امت! فردی را امام جمعه تهران کرده‌اید، برای دوستان … [به علت توهین و تهمت درج نشد]  نه معلومات در خور ذکری دارد و نه سابقه تقوایی مستحکم!  با وجود علما و فضلای بسیاری در تهران که مسلم از این کار ناراحت می شوند. 🔺 صلاح است تجدید نظر نمایید و با افراد بی‌نظر مشورت نمایید؛ نه با افراد جاه طلب و دست‌ اندرکار. 🔺 خدا می‌داند با آنکه جز کار علمی برای هیچ کار دیگری مهیا نیستم و ذره ای دل بستگی به دنیا و اهلش ندارم در این مرحله وظیفه شرعی خود می‌دانم  با نادرستی که به فاجعه ختم می‌شود و تاریخ انقلاب اسلامی را لکه‌دار می‌کند توسط نوشتن و عریضه به مجتمع اسلامی، مبارزه نمایم.» ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4083 🆔 @asbaat_ir
🔰 توطئه انگلیس برای انحراف #مشروطه 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 توطئه انگلیس برای انحراف ♦️ علت انحراف نهضت مشروطه را توطئه می‌داند: «توطئه‌ای که دولت استعماری انگلیس در آغاز مشروطه کرد، به دو منظور بود: یکی، که در آن موقع فاش شد، این بود که نفوذ روسیه تزاری را در ایران از بین ببرند و دیگری همین که با آوردن قوانين غربی، احکام اسلام را از میدان عمل و اجرا خارج کنند …. 🔸 شما وقتی که تاریخ مشروطیت را بخوانید، می‌بینید که در مشروطه بعد از اینکه ابتدا پیش رفت، دست‌هایی آمد و تمام مردم ایران را به دو طبقه تقسیم‌بندی کرد. نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ یک دسته طرفدار مشروطیت و یک دسته دشمن مشروطه؛ 🔸 علمای خود ایران یک دسته طرفدار مشروطه، یک دسته مخالف مشروطه؛ اهل منبر، یک دسته بر ضد مشروطه صحبت می‌کردند، یک دسته بر ضد در هر خانه‌ای دوتا برادر اگر بودند مثلا، در بسیاری جاها این مشروطه‌ای بود، آن مستبد، و این یک نقشه‌ای بود که نقشه هم تأثیر کرد و نگذاشت مشروطه به آن طوری که علما[ی] بزرگ طرحش را ریخته بودند عملی بشود. 🔸 و به آنجا رساندند که آنهایی که مشروطه خواه بودند، به دست یک عده کوبیده شدند تا آنجا که مثل مرحوم حاج در ایران برای خاطر اینکه می‌گفت باید «مشروطه مشروعه» باشد و آن مشروطه‌ای که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداریم، در همین تهران به دار زدند و مردم هم پای او رقصیدند یا کف زدند. در مشروطه، در عین حالی که ابتدایش نبود این مسائل.» ♦️ ایشان در جای دیگر می‌فرماید: «در مشروطه این طور نبود، در مشروطه هر دو طرف قوی بودند. نجف بعضی علمای درجه اول مخالف بودند، بعضی علمای درجه اول موافق بودند. 🔸 در ایران هم بین علما همین جور اختلافات را ایجاد کردند و این، این طور نبود که خود به خود ایجاد شد؛ ایجاد کردند در بین آنها … که در یک شهر یک دسته اهل منبر مشروطه بودند و یک دسته اهل منبر مستبد بودند و در خانه‌ها همین مسائل بود و در بازار همین مسائل بود. 🔸 ما باید از این تاریخ عبرت بگیریم که مبادا یک وقتی در بین شما آقایان روحانیون بیفتد اشخاصی یا در بین مردم وسوسه کنند و خدای نخواسته آن امری که در مشروطه اتفاق افتاد، در ایران اتفاق بیفتد … . 🔸 ممکن است اشخاص هوشمند تنبّه ندهند و بیدار نشوند، این انتخابات موجب این بشود که دو دستگی‌های زیادی ایجاد بشود و این همان مسئله مشروطه است.» 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4065 🆔 @asbaat_ir
📌 7️⃣ پاسخِ پرسش هفتم اسباط ◀️ ادامه پاسخ مخاطبان گرامی اسباط به پرسش هفتم: 🔺 نکاتی پیرامون مباحث اخیر در زمینه ی لباس روحانیت و نظرات جناب اکبرنژاد: 1⃣ تمسخر و حتی دشمنی و یا خوشامد دیگران به هیچ وجه ملاک تشخیص خوب یا بد بودن لباس یا هرچیز دیگر نیست. 2⃣ احترام و احساس ملجا و مرجع بودن لباس روحانیت در میان مردم بسیار بیشتر از تمسخر و احساس دوری است. 3⃣ اگرچه لباس روحانیت در ابتدا لباس دین نبوده ولی با تایید و تکریم آن از سوی بزرگان دین، نوعی علقه میان اسلام و این لباس ایجاد شده است. 4⃣ اگر عبا و عمامه را صرفا لباس وقار عرب بدانیم و برای هرقومی لباس همان قوم را ترجیح دهیم باید در مورد زمان،مکان، و زبان نیز همین رابگوییم؛ یعنی تاریخ هجری را تاریخ بین الملل اسلامی ندانیم، اماکن مقدس همچون مشعر و منا و کعبه و... را صرفا اماکن مقدس عرب بدانیم و برای هرقومی اماکن مربوط به خودشان را برجسته کنیم، و زبان عربی را هم زبان دین ندانیم و هرقومی مثلا به زبان خود،نماز و قرآن بخوانند. در حالی که اسلام بر تاریخ و زبان و مکان مشترک و نیز لباس مشترک تاکید دارد. 5⃣ عبا و عمامه صرفا لباس عرب نبوده بلکه بر اساس روایات، جنبه های ماورایی هم دارد مانند آنکه ملائکه عمامه دارند(درحالی که ملائکه عرب نیستند)، و یا ثواب نمازخواندن با عبا که نشان می دهد این لباس ها فقط جعل و اختراع یک قوم نیست. 6⃣ این لباسها به قشر خاصی منحصر نیست، چنانچه بسیاری از عرب عبا می اندازند و قشرمتدین برای نماز و... عبا می اندازد ونه تنها از سوی روحانیت منع نمی شوند که تشویق هم می شوند، اقوام کرد و بلوچ و ترکمن و... از عمامه استفاده می کنند و... ، اما ترکیب عبا قبا و عمامه، در این زمان به قشر روحانیت تعین یافته، و چون این قشر مرجع دینی مردم هستند باید برای جلوگیری از سوء استفاده ها ضوابطی را رعایت نمود. 7⃣ لباس های رایج در اکثر بلاد، لباس هایی الهام گرفته از فرهنگ غربی و فرهنگ دشمنان دین است و نمی توان پوشیدن آن را برای رجال دین تجویز نمود. تکلم به لسان قوم همراهی با یک امر تکوینی و غیراختیاری مردم(یعنی لسان)است و این امر با تبعیت از فرهنگ خودساخته ی آنان مانند امر لباس، متفاوت است، و در این عرصه ها رجال دینی باید فرهنگ ساز باشند نه تابع فرهنگ موجود. 8⃣ روحانیون هیچگاه ملزم به پوشیدن این لباس ها در تمام شرائط نیست، چنانچه در جبهه ها، عرصه های امدادرسانی و زندگی روز مره ی آنان مشاهده می شود. اما الزام طلاب به استفاده از لباس های دیگری غیر از لباس روحانیت، علاوه براینکه هیچ ترجیحی ندارد و چه بسا مرجوح است، باعث تحمیل هزینه های اقتصادی بر طلاب(برای تامین لباس های متنوع) می باشد. 🔺 البته مناسب است حوزه تسهیلی ایجاد کند که هر کسی روزی بخاطر شرایط یا ... ملبس شده و اکنون پشیمان شده، با حفظ آبرو این لباس را کنار بگذارد و تنها کسانی که از روی علاقه این لباس را می پوشند (که تعداد بسیار زیادی هستند)با آن بمانند. از سوی دیگر، به کسانی که صرفا برای امثال مدرک سطح۳و۴ ملبس می شوند، پیشنهاد می شود برای اخذ مدرک،با سطح۲حوزه از طریق دانشگاه برای اخذ ارشد و دکتری اقدام نمایند که بسیار آسانتر از راه حوزوی است. 🆔 @asbaat_ir