همیشه لباس کهنه میپوشید
آخرش هم اسمش،
پای لیستِ دانشآموزان کمبضاعت رفت
مدیر مدرسه، داییاش بود..!
همان روز، عصبانی به خانه خواهرش رفت
مادرِعباس، برادرش را پای کمد برد
و ردیف لباسها و کفشهای نو را
نشانش داد و گفت عباس میگوید
دلش را ندارد که
پیش دوستانِ نیازمندش آنها را بپوشد..!
#شهید_عباسبابایی
#سالروز_شهادت
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
#این صاحبنا؟!
#ڪجایۍ مولا
این جمعہ هم #گذشت ونیامدے💔
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
https___vesal.co_FTP_files_tracks_5_track_un0i5mAOug60nJ2Kg69bHru8WuPT82_320.mp3
45.46M
♥️⃟🎧
#به_وقت_مداحی
این جـمـعه هـم رفـت
ازت خبر نیومد ، غـصـه به ســر نیـومد
مـسـافر غـریب ، من از سفر نیومد
🎙#سیدرضانریمانی
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
🇮🇷سنگر عاشقان وطن🇮🇷
♥️⃟🎧 #به_وقت_مداحی این جـمـعه هـم رفـت ازت خبر نیومد ، غـصـه به ســر نیـومد مـسـافر غـریب ، من از
نه فقط غروب جمعه، همه روزه تا ظهورت
به تاسّی از تو هر شب به حسین ، اشکبارم💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[هراتفاقیبیافته
منکهنمیرمازاینجا:)...🖤]•
#کمیماندهتامحرمارباب
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
4_5791875742115563684.mp3
7.13M
♥️⃟🎧
#رزق_شبانه
تنها موندیم بی کربلا موندیم
🎙#هلالی
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
..🍃
قَدم قَدم
به شورِ عشق تو
به سمتِ ترکِ گناهان می روم
حُسِین..🥀
#محرم
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️⃟📲
#استوری
با هر کسی رفت و آمد نکن!
#پیشنهادمیشه🌱
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️⃟📹
#کلیپ_محرم
🔺رقاصی در هیئت امام حسین
🔥قمه زنی خانم ها
نزدیک به ایام محرم هستیم
#استاد_پور_آقایی🎙
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
°•♡
#تلنگرانه
فڪر ڪردن به گـناه
مثل دود مےمـونه !
آدمو نمےسوزونه
ولے درو دیوار دل رو سیاه میڪنه
و آدمو خفه...
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
🇮🇷سنگر عاشقان وطن🇮🇷
❤ بسم رب الشهدا ❤ #قسمت_بیستم #منتظر_تماس_امین_هستم با گریه و جیغ و داد مرا به بیمارستان بردند. تل
❤ بسم رب الشهدا ❤
#قسمت_بیست_و_یکم
#اوردن_امین_به_معراج_شهدا
سریعاً مرا بیمارستان شهید چمران رساندند.
فشارم به شدت بالا رفته بود.
صداها را میشنیدم که دکتر به برادرم میگفت «چرا فشارش بالا رفته؟ برای خانمی با این سن چنین فشاری بعید است!»
رضا گفت «شوهرش شهید شده!»
حالم بدتر شد با گریه و فریاد
میگفتم «نگو شوهرم شهید شده رضا، امین شهید نشده. فقط اسمش مشابه شوهر من است. چرا حرف بیخود میزنی؟»
رضا کنارم آمد و آرام گفت «زهرا من عکس امین را دیدهام!»
با این حرف دلم به هم ریخت.
منتظر بودم شوهرم برگردد اما ...
خیلی خیلی سخت است که منتظر مسافر باشی و او بر نگردد...
قرار بود اعزام دوم امین به سوریه، 15 روزه باشد، به من اینطور گفته بود.
روز سیزدهم یا چهاردهم تماس گرفت.
گفتم «امین تو را به خدا 15 روز، حتی 16روز هم نشود. دیگر نمیتوانم تحمل کنم!»
هر روز یادداشت میکردم که "امروز گذشت..."
واقعاً روز و شبها به سختی میگذشت.
دلم نمیخواست بجز انتظار هیچ کاری انجام دهم. هر شب میگفتم «خدا را شکر امروز هم گذشت.»
باقیمانده روزها تا روز پانزدهم را هم حساب میکردم. گاهی روزهای باقیمانده بیشتر عذابم میداد.
هر روز فکر میکردم «10 روز مانده را چطور باید تحمل کنم؟ 9 روز، 8 روز... انشاءالله دیگر میآید. دیگر دارد تمام میشود...
دیگر راحت میشوم از این بلای دوری!»
امین خبر داد «فقط 3 روز به مأموریتم اضافه شده و 18 روزه برمیگردم.»
با صدایی شبیه فریاد گفتم: «امین! به من قول 15 روز داده بودی. نمیتوانم تحمل کنم...»
دقیقاً هجدهمین روز شهید شد.
حدود 6 روز بعد امین را برگرداندند معراج شهدا.
این فاصله زمانی هیچچیز را به خاطر ندارم، هیچچیز را...
وقتی به معراج رفتیم سعی کردم خودم را محکم نگه دارم.
میترسیدم این لحظات را از دست بدهم و نگذراند کنارش بمانم.
قبل از رفتن به برادر شوهرم گفته بودم «حسین؛ پیکر را دیدهای؟ مطمئنی که امین بود؟»
گفت «آره زنداداش.»
قلبم شکست. گفتم «حالا بدون امین چه کنم؟ ما هزار امید و آرزو با هم داشتیم.
قرار بود کارهای زیادی باهم انجام دهیم.
با خودم میگفتم حالا باید بدون او چه کنم؟»
پیکر را که آوردند دنبال امین میدویدم. نگذاشتم مادرم متوجه شود، فقط گفتم بگذارید با امین تنها باشم.
مکانی در معراج شهدا با هم تنها ماندیم.
گفتم «امینم؛ این رسمش نبود! تو راضی نبودی حتی دستهایم با چاقوی آشپزخانه زخم شود. یادت هست وقتی دستم کمترین خراشی برمیداشت روی سینهات میزدیی و میگفتی شوهرت بمیرد زهرا جان!
تو که تحمل ناراحتی من را نداشتی چطور دلت آمد که مرا تنها بگذاری؟»
خیلی گریه کردم. انگار که از کسی خیلی ناراحت و دلگیر باشی برایش گلایه میکردم و میگفتم این رسمش نبود بیمعرفت!
خدا شاهد است دیدم از گوشه چشمش یک قطره اشک بیرون زد....
با ما همراه باشید..
#داستان_عاشقانه_شهدایی
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
♥️⃟🌱
#پروفایل
بـاایـن دلـم بـه درد مـحـرم نـمـے ڂـورم
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️⃟📲
#استوری_تامحرم
± خبر ای دل کی باشلانیر(در حال شروع است)
عزای سلطان کربلا...🥀💔
۳ روز تا ماھِ محرمالحرام
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️⃟📹
#کلیپ_محرم
شیعه نا امید نمیشه
🎙#کربلاییمحمدحسینپویانفر
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
🇮🇷سنگر عاشقان وطن🇮🇷
♥️⃟📹 #کلیپ_مذهبی چرا جـوان هـا از هیـئت میروند..؟ 🎙#استادسیداحمددارستانی ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─ ➣
°•°
1400سال با یه سر بریده بازی شد!!
#پیشنهاددانلود🌱
بر بالای در خانه ات پرچمی سیاه بگذار 🏴
هرکسی که پرچم سیاهی در ایام عزای جدم اباعبدالله علیه السلام بر روی در خانه اش یا بالای آن بگذارد، برای آن و عیال آن، مادرمان حضرت زهراء علیها السلام صبح و شب دعا میکند:)🤍
مقتل مبکی العیون/ص۱۱۱
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
4_5796181781837253489.mp3
15.25M
♥️⃟🎧
#به_وقت_مداحی
± عَلَما از توی کوچه ها داره بیرون میاد 🥀
🎙#مهدیرعنایی
۲ روز تا ماھِ محرمالحرام
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─
➣ Eitaa.com/aseghane_vatan
─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─