eitaa logo
"آسمانِـ ـشعر"
719 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
762 ویدیو
7 فایل
در آسمان شعر،شعر می شوم شاید بخوانیم🥰🥰 اگردلی به دوفنجان غزل نموده هوس براین سرای محبت قدم برنجاند💥💥💖💖 #کانال_حال_خوب_کن 😍🥰 #منتظر_ایده_هاونظراتتون_هستم👈 @Zaaaah60ra 🥰
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نعمتی ست بودنت ، داشتنت ادبيات چه كهنه می شود در وصف تو! كلمه ها بلد نيستند تو را بگويند، اما خيالي نيست، من بی سواد می شوم وقتی حرفِ توست...
از لحاظ سِن، از تو بزرگ تر بودم و در عشق، تو بزرگ تر از من بودى زنان، وقتى عاشق مى‌شوند، مادر مى‌شوند و ما مردها،‌ كوچک مى‌شويم آنقدر كوچک، كه بچه‌هایشان خواهيم شد
∞♥️ در سینه‌ام کران تا کران عشق توست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بساط فاصله را برچین! دو چای داغ بریز ، آنگاه کمی کنار خودت بنشین!
  ‍ رهگذر به من بگو برای دیدنت کجا بایستم ؟ تو از کدام کوچه ، خیابان کدام شهر می گذری ؟ از تو کجا گریزم ؟ گریز پای بی قرار کی می آیی ؟ به دست هایِ منتظرم چی بگویم ؟ با دلِ دیوانه ام چه کنم ؟ عاشقانه هایم را کجا بنویسم که بخوانی ؟ چشم هات را چی بخوانم که ندانی ؟ برای سیر کردن نگاه عمر نوح از کی طلب کنم ؟ رهگذرِ قشنگ من دست هات را کی بگیرم ؟ برای خنده هات کی بمیرم ؟
تمام حرف هایمان همان هایی هستند که نوشته نمی شوند همان سه نقطه های بیچاره ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موهایش را مرتب می‌کند سرمه به چشم می‌زند و لبانش را سرخ می‌گوید: خوب است؟ می‌گویم: بی‌نظیر است، زنی که پشت به آینه زیبایی‌اش را با من تقسیم می‌کند...
چه خوب است که انسان روحی را یافته باشد تا در میان آشوبِ طوفان‌ها بتواند در دامنش بخزد... پناهگاهی اطمینان‌بخش که در آن به انتظار آرامش ضربان قلب خود نفسی برآورد... بزرگ‌ترین شادی را در آن بیابد که خود را به اختیار او گذارد... احساس کند که رازدارش اوست... زیبایی‌های جهان را با حواس او در آغوش کشد... با قلب او از زندگی کام گیرد... حتی با او رنج ببرد... آه... رنج کشیدن با دوست، شادی‌ست...
و یک زن در ظریف ترین نقطه ی شب هنوز هم دوست داشته شدن را انتظار می کشد ... ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌🙏🏻🌺🙏🏻
'بہ‌‌ نام خالق سبزبھــاران☘'
نفست شکفته بادا و ترانه ات شنیدم گلِ آفتابگردان! نگهت خجسته بادا و  شکفتن تو دیدم گل آفتابگردان! به سَحَر که خفته در باغ، صنوبر و ستاره تو به آب ها سپاری همه صبر و خواب خود را و رَصَد کنی ز هر سو، رهِ آفتاب خود را نه بنفشه داند این راز، نه بید و رازیانه دم همتی شگرف است تو را درین میانه تو همه درین تکاپو که حضورِ زندگی نیست به غیر آرزوها و به راهِ آرزوها همه عمر جست و جوها تویی آن دعای خورشید که مستجاب گشتی شده اتحاد معشوق به عاشق از تو، رمزی نگهی به خویشتن کن که خود آفتاب گشتی ✋🏻 روزتون پُر ازآفتـــاب اُمید ومهر...
از من خبر بگير! كارى ندارد... كافیست صبح ها دلت برايم تنگ شود و بى اختيار به نقطه اى خيره شوى و به اين فكر كنى كه چقدر بى خبرى از من...!
​«هوالغفور جان پناهم! آقا سید محمود جانم! بی دل و دماغم سید جان! دل که به قاعده نباشد، تو بگو جنت اعلی، به ولای علی که خوش نمی‌گذرد. شما هم که انگار نه انگار. گله ندارم، قربانت شوم؛ اما به خدا، حواستان به دل ما نیست.» «پری‌دخت»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شکوفه‌ها و کتاب‌ها ، این دو چاره‌ ی اندوه ..
∞♥️ جای قلبم را نمی‌دانستم، تا اینکه عاشقت شدم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طعمـ قهوه می‌دهی          تلخ... اما دوست داشتنی! عصرتون توام باشیرین ترین دقــایق...
دنیا دو لحظه است لحظه‌ای که می‌رقصی لحظه‌ای که لبخند می‌زنی اگر رقص نباشد دلتنگی آدم را خفه می‌کند حوصله خدا هم سر می‌رود شاید همه‌چیز را خراب کند یک تکه آهن مست را برای پیشانی تو بنویسد یک جزیره دور را برای من لبخند بزن با کسانی که زبان‌شان را نمی‌دانی لبخند تنها زبانی است که همه می‌فهمند.