❇️چهارشنبه ساعت ۱۰‌ صبح ❇️برنامه به وقت خانه ❇️شبکه اصفهان‌ ❇️با حضور حجت الاسلام امان الهی

ما میخوایم رنج و لذت مون رو مدیریت کنیم، تا رنج مون مفید بشه و لذت مون بیشتر🌟... حالا از کجا بفهمیم که چه رنجی رو بکشیم؟ از اون طرف دنبال چه 🎉لذتی♥ بریم؟ اصلا چیکار کنیم؟! ما یه برنامه می خوایم که با اون، بتونیم این دوتا رو مدیریت کنیم! اما هرکی یه چیز می گه! یه عده میگن بخواب رو میخ📍! یه عده میگن بی خیال همه چی شو! یه عده میگن کلا دور لذت رو خط بکش! خلاصه که عین آدم به آدم برنامه نمیدن😕!!! از اون طرف نمیشه طبق میل خودمونم برنامه بریزیم، چون دوباره میشه همون «دلم می خواد» و خودش آدمو داغون میکنه... چیکار کنیم خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا... . . . . میدونی کی می تونه 🌺کمک مون کنه؟ کسی که صفر تا صد وجود ما رو بشناسه! دل❤ما رو بدون عقـل مون در نظر نگیـره! عقل مون رو بدون خواستــه هامــون نبیـنه! وسط کار نگه اینجاشو حســـاب نکرده بودم! اصلا به پیشرفت یه اختراع📽، اونی که می تونه کمک کنه مخترعشه! برای خوشبختی یه آدم، که خیلی خیلی پیچیده تر از یه وسیله اس، اونی که می تونه درست حسابی کمک کنه، فقطِ فقطِ فقط سازنده اشه... بقیه هم اگه بتونن کمکی به این آدم بکنن، باید برن فرمول های وجودش رو از سازنده بگیرن! #خوشبختی 💜 #دختران_آسمانی 💜 @asemangirls

به تو از دور سلام #خاطره_بازی #مراسم_محرم #دختران_آسمانی #پاییز_۹۸ #ارسالی_اعضای_کانال 🔘 #دختران_آسمانی 🔘 @asemangirls

📝 ‌ خوش دارم که در نیمه‌‌های شب، در سکوت مرموز آسمان و زمین، به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. محوِ عالمِ بی‌نهایت، در وادی ثنا غوطه‌ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم. پروردگارا! چه بگویم؟ تویی انیس شب‌های تار من، تویی در سکوت بی‌کسی‌های من... دنیا میدان بزرگ آزمایش است که هدف آن جز عشق چیزی نیست! آری! فقط عشق... خوش دارم آزاد از قید و بندها، در غروب آفتاب بر بلندای کوهی بنشینم و فرو رفتن خورشید را در دریای وجود مشاهده کنم و همه‌ی حیات خود را به این زیبایی خدایی بسپارم. به آسمان عظیم سوگند، به عشق سوگند، به روح سوگند، به نور سوگند، به وجود بی‌کرانت سوگند. خدایا از تو می‌خواهم که طبع ما را آن قدر بلند کنی که در برابر هیچ چیز جز خودت تسلیم نشویم. به ما افزایش ظرفیت عطا کن، به ما دلی بده به وسعت دریا، دلی که با او عاشق شویم و عاشق کنیم و عاشقت شویم. بی‌زارم از این که تمام عمر از روی عادت عاشقت باشم. گوش کن، تو هم می شنوی؟ آن صدایی که در گوشت نجوا می‌کند را می شنوی؟ آری این صدا این حس، همان آرامش ابدیست. #فریبا_غریبیان #تنهایی_خدا #گروه_نویسندگان_طلوع ‌ ✏ #دختران_آسمانی ✏ @asemangirls

#از_کدام_سو #قسمت_بیست_و_ششم - یادته ؟ یه بار معلم نداشتیم تو اومدی سر کلاس مون. آره؟ یادته؟ یادمه... چقدر کلاس پر کشمکشی بود. - خب؟ - یکی از ما برای مسخره کردنت از مرگ و قبر پرسید. تو جواب دادی. - خب... - تا چند روز مسخرت می کردیم. اما من دیدم که قبر راسته. مردن هم راسته. تنهایی قبر هم راسته. حرفـی نمی زنـم. تصـور قبـر و مـردن و تنهایـیش اشـک را تـا پشـت چشـمانم مـی آورد. تصـور روزی کـه جسـمم روی زمیـن افتـاده باشـد بدون اینکه بتواند تکان بخورد. - الآن فرید با کی طرف حسابه؟ هان؟ نفس می کشم و از تنهایی قبر فرار می کنم. پنجه هایم را بین موهایش مشت می کنم: - الآن خـودم و خـودت و فریـد و همـه ی موجـودات یـه طـرف حسـاب بیشتر نداره. اونم کسی که صاحب همه است. - کی؟ خدا؟ سـرش را دوبـاره صـاف می کنـد. سـرم را دوباره به دیـوار تکیه می دهم. هیچ وقـت انقـدر دیـوار را تکیـه گاه خوبـی حـس نکرده بـودم. دیوارها خوبنـد، یـا دیـوار اینجـا کـه نمازخانه اسـت اینقـدر انتقال دهنده ی حـس خـوب و گیرنـده ی حس بد اسـت. پشـتم را کـه محکم می گیرد از بی پناهی درمی آیم. - غیر از خدا کسـی رو هم می شناسـی؟ صاحب دیگه سـراغ داری؟ یـه کـس دیگـه کـه موجـود آفریـده باشـه؟ یه دنیـای دیگه بـا موجودات دیگه؟ حـس می کنـم کـه دارد گذشـته را می فهمـد و می گویـد، مـرور می کنـد و می گویـد، خیـال می کنـد و می گویـد. دارد اعتقـاد درونـی اش را کـه مدت ها ندیده گرفته بود کلمه می کند و اعتراف می کند. - نه نشـنیدم. فرید رو که توی قبر گذاشـتند، برایش از همون خدایی گفتنـد کـه تـو برامـون می گفتـی. اون حاج آقـای اردوی مشـهد برامـون گفـت و مـا بهـش خندیدیـم و گفتیـم متحجـر! مادربزرگـم می گفـت: - افکار پوسیده ی امل. همون خدایی که خیلی جاها فریاد زدند و من تـوی دلـم و ذهنـم خفه ش کردم. می دونـی، فرید، خیلی وقت ها خدا رو زیـر سـؤال می بـرد، خیلـی هـم دورو بـر خـدا نمی پلکیـد. می گفـت: - ادعـای قدیمی هاسـت. چـی می گفـت: افیـون توده هاسـت. حـالا تـو میگی طرف حسابش خدا شده! - بهش نمازم خوندن دیگه؟ - غسـلش هـم دادنـد. بـه سـبک شـماها کفـن هـم کردنـد. آره راسـت می گی سـر قبر حلالیت طلبیدند، گفتند هر کس حقی داره ببخشـه تـا خـدا هـم اونو ببخشـه. همون جا براش روضه هـم خوندند. می دونی فرید خیلی وقت ها روضه رو هم مسخره می کرد. دنیا مسـخره اسـت؟ آدم ها مسـخره اند؟ مدل زندگی ها مسـخره شده اسـت؟ خدایـا ایـن بسـاطی کـه پهـن کردی قـرار بود چـه اتفاقـی را رقم بزند که حالا به این قصه های پرغصه کشیده شده است؟ تو که کم آدم ها نگذاشـتی، هر چه خواسـتند و نخواسـته بودند مهیا کردی، راه و روش هم که ارائه کردی پس چه مرگمان شده است؟ چرا اول از هر چیز تو را از فکر و خیال و زندگیمان حذف می کنیم؟ - تو چی می گی جواد؟ چی فکر می کنی؟ - راسـت بگـم. مـن خـدا رو قبـول دارم. ادا درمـی آوردم می گفتـم: دنیـا تصادفـه. عقـل یـه بچـه هـم خـدا رو قبـول داره. امـا نمی خـوام زیـر بـار حرفـاش بـرم. فکـر می کنـم محـدودم میکنـه. می خـوام آزاد باشـم. راحت بچرخم. 🧡 #دختران_آسمانی 🧡 @asemangirls

✨ 🏴 ✨ #امام_رضا_جانم❣ دلم خیلی برایت تنگ شده ….. 💫 برای گوشه نشینی های صحن گوهرشاد 💫 برای حال و هوای صحن انقلاب 💫 برای حس رهایی میان صحن آزادی 💫 برای صدای مناجات سحرگاهان 💫 برای صدای نقاره امام رضا جانم چند وقتی است که زائرتان نیستم، دلم شکسته 💔 دختران آسمانی عزیز که دلتون پر میزنه برای صحن و سرای امام رئوف، دلتنگیهاتون رو برای ما بفرستید و از خاطراتتون در حرم آقا امام رضا برامون بگید. 🌹منتظر پستهای قشنگتون هستیم 🌹 👇👇👇 @menhaj123 🔘 #دختران_آسمانی 🔘 @asemangirls

#اندر_احوالات_کتاب #انگیزشی امروز داشتم کتاب میخوندم مامانم اومد گفت اون کتابو بذار کنار سرتو بکن تو گوشی ببین معلمت چی میگه👻😁 کرونا مچکریم😂 #کتاب_بخونیم 📚📖 😁 ☘ #دختران_آسمانی ☘ @asemangirls