eitaa logo
..: آسمانے ها :..
667 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
600 ویدیو
179 فایل
ڪانال رسمے هیئت انصارالشهـداء مـسـجـد امـام هـادی«ع» بیرجـنـد ‌ صفحه اینستاگرام: http://instagram.com/Asemaniha168_3 ‌ مسجد امام هادی علیه السلام: https://eitaa.com/nojaba_khj ‌ قرارگاه جهادی شهید زارعے: https://eitaa.com/qj_zarei ‌‌ ادمین: @Ho3_ask
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام ، روی لینک زیر کلیک کنید. http://app.imamhussain.org/tour/ بفرستین توگروهاتون همه استفاده كنن @Asemaniha168
📍مستند مقاتل امام حسین علیه السلام ✔️روز سوم 👈زبان حال رقیه خاتون (س) وقتی با سر بریده امام حسین (ع) روبرو شد منبع: المنتخب في جمع المراثي و الخطب، طريحي، ص 136-137 ... فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبيك. فرفعته من الطّشت حاضنة له وهي تقول: يا أباه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟ يا أبتاه ! مَن بقي بعدك نرجوه ؟ يا أبتاه ! مَن لليتيمة حتّى تكبر ؟ يا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات ؟ يا أبتاه ! مَن للأرامل المسبيّات ؟ يا أبتاه ! مَن للعيون الباكيات ؟ يا أبتاه ! مَن للضائعات الغريبات ؟ يا أبتاه ! مَن للشعور المنشرات ؟ يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واخيبتنا ! يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واغربتنا ! يا أبتاه ! ليتني كنت الفدى ، يا أبتاه ! ليتني كنت قبل هذا اليوم عميا . يا أبتاه ! ليتني وسدت الثّرى ولا أرى شيبك مخضّباً بالدّماء .ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّريف , وبكت بُكاءاً شديداً حتّى غشي عليها ، فلمّا حرّكوها , فإذا بها قد فارقت روحها الدُنيا ترجمه: ... وقتي سر بريده امام حسين را براي رقيه سلام الله عليها آوردند گفت اين سر كيست؟ به او گفتند: سر پدرت حسين است. سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد و با گريه هاي سوزناك خود خطاب به سر چنين گفت: پدر چه كسي تو را به خون آغشته كرد؟ چه كسي رگ هاي گردنت را بريد؟ پدر چه كسي در خردسالي يتيمم كرد؟ پدر دختر يتيم تو به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بي پوشش چه كنند؟ پدرجان زنان اسير و سرگردان كجا بروند؟ پدر جان چه كسي چشمان گريان را چاره ساز است؟ پدر جان چه كسي يار و ياور غريبان بي پناه است؟ پدر جان چه كسي پريشان مويي ما را سامان مي بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه كسي با ماست؟ واي بر ما بعد از تو واي از غريبي! پدر جان كاش فدايت مي شدم. پدر جان اي كاش بيش از اين نابينا مي شدم و تو را اينگونه نمي ديدم. پدر جان كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمي ديدم. سپس لب ها را بر لب هاي پدرش امام حسين نهاد و چنان گريست كه همان لحظه بيهوش شد و وقتي او را حركت دادند دريافتند كه از دنيا رفته است. 🆔 @asemaniha168
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش تصویری از خدمت جهادگران بسیجی هیئت انصارالشهداء در شرایط نامساعد جوی برای حفظ فضای مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1399 🆔@Asemaniha168 🆔@Qj_zarei
11.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش تصویری از خدمت جهادگران بسیجی هیئت انصارالشهداء در شرایط نامساعد جوی برای حفظ فضای مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1399 بخش دوم 🆔@Asemaniha168 🆔@Qj_zarei
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش تصویری از خدمت جهادگران بسیجی هیئت انصارالشهداء در شرایط نا مساعد جوی برای حفظ فضای مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1399 بخش سوم 🆔@Asemaniha168 🆔@Qj_zarei
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش تصویری از خدمت جهادگران بسیجی هیئت انصارالشهداء در شرایط نامساعد جوی برای حفظ فضای مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1399 بخش چهارم 🆔@Asemaniha168 🆔@Qj_zarei
📍جلسه عزاداری شب چهارم محرم الحرام ۱۳۹۸ با تو جه به شرایط جوی نامساعد با رعایت پروتکل های بهداشتی و با ظرفیت محدود در محل مسجد امام هادی علیه السلام برگزار شد . 🆔 @Asemaniha168
📍مستند مقاتل امام حسین علیه السلام ✔️قسمت چهارم 👈توبه حضرت حر (علیه السلام) در روز عاشورا، عمر بن سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود. او حربن یزید ریاحی را فرمانده بنی تمیم و بنی همدان کرد. با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام حسین(ع) گردید. حربن یزید چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) جدی دید نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو می‌خواهی با این مرد (امام حسین(ع)‌) بجنگی؟» گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسان‌ترین آن افتادن سرها و بریدن دست‌ها باشد.» حر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود می‌پذیرفتم؛ ولی امیر تو (عبیداللَّه) نپذیرفت.» پس حر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشه‌ای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد، مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا می‌خواهی حمله کنی؟» حر در حالی که می‌لرزید پاسخی نداد. مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من می‌پرسیدند: شجاع‌ترین مردم کوفه کیست از تو نمی‌گذشتم (و تو را نام می‌بردم) پس این چه حالی است که در تو می‌بینم؟» حر گفت: «به درستی که خود را میان بهشت و جهنم می‌بینم و به خدا سوگند اگر تکه‌تکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.» حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمه‌گاه امام(ع) حرکت کرد. گفته‌اند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمی‌کرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، طلب بخشش کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی.حر در حالی که سپر خود را وارونه کرده بود به اردوگاه امام(ع) وارد شد. او خدمت امام حسین(ع) آمد و عرض کرد: فدایت شوم یابن رسول الله(ص) من آن کسی هستم که از بازگشت تو (به وطن خود) جلوگیری کردم و تو را همراهی کردم تا به ناچار در این سرزمین فرود آیی؛ من هرگز گمان نمی‌کردم که آنان پیشنهاد تو را نپذیرند، و به این سرنوشت دچارتان کنند، به خدا قسم اگر می‌دانستم کار به این جا می‌کشد، هرگز به چنین کاری دست نمی‌زدم، و من اکنون از آن چه انجام داده‌ام به سوی خدا توبه می‌کنم، آیا توبه من پذیرفته است؟ امام حسین(ع) فرمود: آری خداوند توبه تو را می‌پذیرد. پسران و برادر و غلام حرّ نیز هم زمان با حرّ به امام حسین(ع) پیوستند و در واقعه کربلا به شهادت رسیدند. منبع اخطب خوارزم، مقتل الحسین علیه السلام، ج 2، ص 13 🆔 @asemaniha168