آیت الله بهــجت(ره):
🌺فـرداۍ قــــیامـت ڪه هیـچ چیز از
انسان نمیخرند #اشکبرسیداݪشهدا
را مثݪ دانهدُرِّۍ برایش نقد مےکنند.
📚ڪتاب رحمتواسعه ص ۲۵۷
🆔👇
@asganshadt
#دلنـــوشتـــــــــه📝
🌸آقاجان
با #یادتو نشسته ام، در راهی که عبور کنی، میخواهم در آخرین غروب زندگی برجای پای تو نماز📿 بگذارم؛
ای غریبه همیشه آشنای من،
#مهدی_جان!
بازگرد دیگر جانی نمانده است😭.
جوانیمان رفت و نیامدی
#الوعده_الوفا...
🍃ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ #ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺎﺭ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ
🍂ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺩﺭﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ✨
🍃ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ میدﻫﺪﺧﻮﺭﺷﯿﺪ🌞 ﺭا ﺑﺮﻕ ﻧﮕﺎﻫﺶ
🍂ﻣﯽ ﮔﺰﺍﺭﺩ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺶ
🍃ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﺭﺍه ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ ﺭﻧﮓ ﺍﻭ ﺭﻧﮓ ﺍﻟﻬﻲ
🍂ﻣﻲ ﺯﺩﺍﻳﺪ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻘﺶ ﺗﺒﺎﻫﻲ👊
🍃ﻛﻴﺴﺖ ﺍﻭ ﮔﻨﺠﻴﻨﻪ ﺍﺳﺮﺍﺭ #ﺭﺏ_ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ
🍂ﻭﺍﺭﺙ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻣﻮﻻﻳﻢ #ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ
🍃ﻣﯽ ﺭﺳﺪ #ﻣﻬﺪﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﯿﻎ ﺳﺮﺥ ﺍﻗﺘﺪﺍﺭ
🍂ﺗﺎ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺑﺮ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﻱ #ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
🍃ﺗﺎ ﺑﮕﻴﺮﺩ #ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﺷﻤﺎﺭ
🍂ﻻ ﻓﺘﻲ ﺍﻻ ﻋﻠﻲ ﻻ ﺳﻴﻒ ﺍﻻ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ
🌸اللهم عجل لولیك الفرج وعافیة و النصر🌸
🌹🍃🌹🍃
@asganshadt
#خاطرات_شهدا 🌷
💠به روایت مادر شهید
🔹صبح به حاج آقا گفتم: «یه خبر از #ابوالفضل بگیرین.»نزدیک ظهر زنگ زدم☎️، گفتند: «دارم میام خونه🏡.»
🔸پرسیدم: «چرا این موقع؟»
گفتند: چون امروز روز خانواده است، میخواهم دور هم👥👥 باشیم.
🔹گفتم: کی تا حالا ما روز #خانواده دور هم بودیم⁉️گفتند: حالا دامادها هم میآیند.
🔸گفتم: من که خبر نداشتم، آن قدر نهار نداریم. ناهار🍲 خریدند و آمدند.پرسیدم: از #ابوالفضل چه خبر؟
🔹خیلی من من کردند و گفتند: «مثل اینکه #پاش تیر💥 خورده.» بعد دیدم یکی یکی فامیلها آمدند.
🔸گفتم: اگه تیر 💥خورده چرا همه دارن میان اینجا؟گفتند: مثل اینکه ابوالفضل رفته تو #کما.
🔹نزدیک غروب، دامادمان شروع کرد به خواندن #زیارت_عاشورا و روضه آقا اباالفضل. بعد هم بلندبلند گریه کرد😭
🔸وسط گریههایش گفت: 《آقا،یا اباعبدالله!
#خبر_شهادت اباالفضل رو نتونستی به اهل خیمه بدی و ستون خیمه رو به کنایه بر زمین انداختی⚡️، من چطور به اهل این خانه🏡 خبر بدم که ما دیگه #اباالفضل...》😭
🔹تازه فهمیدم که اباالفضلم به آرزوش رسیده😭
#شهید_ابوالفضل_شیروانیان
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@asganshadt
شهیدمصطفی صدرزاده( سیدابراهیم)
تاریخ تولد: ۶۵/۶/۱۹
محل تولد: شوشتر
تاریخ شهادت: ۹۴/۸/۱
محل شهادت : حلب سوریه
محل دفن: گلزارشهدای شهریار @asganshadt
مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند.
مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن گردید.
ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئتهای مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند. در دوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، همزمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاسها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بودند.
نتیجه ازدواج ایشان در سال ۸۶، دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است.
مصطفی صدر زاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بیبی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت. @asganshadt
شهید عزیز ایرانی بودن
دوستان عزیزاگه انتقادوپیشنهادی درموردکانال دارید به ایدی خادم کانال ارسال کنید