eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
620 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
3⃣3⃣2⃣1⃣ 🌷 🔰هاشم دهقانی از  جوان تیپ ۳۷ سپاه حضرت عباس (ع) و از رزمی کاران زبده استان بود👌 که قبل از عید به جمع پیوسته بود پیش از اعزام به سوریه این شهید را از دور دیده بودم اما از نزدیک ملاقات نکرده بودم👥 تا اینکه در ماموریت سوریه با این شهید شدم و در اولین روزهای ماموریت به رشادت‌ها و جدیت این شهید🌷 در انجام ماموریت محوله پی بردم. 🔰قبل از ۷ اسفند ماه شهید دهقانی را به خوبی نمی‌شناختم تا اینکه در عملیات ۷ اسفند سال ۹۴📅 با این شهید همرزم همراه شدم و جهت انجام ماموریت به یکی از روستاهای آماده شدیم و در شب عملیات، بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء 📿به طرف یکی از روستاهای سوریه حرکت کردیم 🔰شهید دهقانی در این ماموریت یکی از دسته های گردان را بر عهده داشت و در حین حرکت دسته این شهید پیش رو بود👤 و وقتی عملیات شروع شد در هر محوری که با آتش سنگین💥 دشمن مواجه می‌شدیم از خواسته می‌شود تا در محل حاضر شود و تا زمانی که آتش دشمن را خاموش نمی‌کرد باز نمی‌گشت🚷 تا اینکه آن روستا را به تصرف خود درآوردیم لذا در آن شب با شجاعت‌ها و این شهید جوان آشنا شدم. 🔰بنده بعد از مجروحیت💔 وارد حیاتی شدم و به دنبال من دیگری به نام حاجی رضا وارد حیات شد در آن لحظه به شدت زخمی و ضعیف شده بودم😓حاجی رضا، شهید دهقانی را فراخواند و وضعیت مرا به وی اطلاع داد آنان خواستند مرا به محلی امن منتقل کنند🚑 اما  آن حیات تنها یک راه ورودی داشت که از آن ورودی هم امکان تردد وجود نداشت🚫 لذا مجبور بودیم از دیوار بپریم. 🔰از انجایی که به شدت شده بودم امکان پریدن از دیوار وجود نداشت و آنان نیز از وضعیت جسمی من ناامید شده بودند😔 تا اینکه شهید دهقانی ازم خواست به طرف دیوار حرکت کنم و با کمک وی توانستم از دیوار عبور کنم💪شهامت شهید هاشم دهقانی در آن زمان مثال زدنی بود که موجب شد یابم. 🔰در بیمارستان بودم که از رزمندگان خبر نحوه زخمی💔 شدن دهقانی را شنیدم به طوری که برای بازپس گیری به این روستا حمله ور شده بودند و چند تن از پاسداران جوان با تمام در مقابل تکفیری‌ها ایستاده بودند که از جمله آنان شهید دهقانی🌷 بود که با نهایت تلاش در مقابل دشمن ایستادگی و دفاع کرده بود که در نهایت وی بر اثر مجروحیت شده و حرکت برای این شهید غیر ممکن شده بود. 🔰از آنجایی که به علت مجروحیت از خارج شده بودم دیگر خبری از وی نداشتم😢 تا اینکه این جوان دلاور را شنیدم. راوی: حجت الاسلام رضایی 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌹 @asganshadt
🌷 ❤️ ساعت یڪ و دو نصف شب بود صدای شُرشُر آب می آمد یڪے ظروف رزمنده ها رو جمع کرده بود و خیلے آروم ، به طوری که کسے بیدار نشود ، پای تانکر آب مےشست... جلوتر رفتم... دیدم حاج ابراهیم همتِ ، فرمانده ی لشڪر ... ✨انسانهای بزرگ هر چه بالاتر می روند خاڪے تر می شوند.... این خصوصیت مردان خداست، خدایےشویم... اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️ @asganshadt
🌷اصلا تاكتيک عباس در واحد اطلاعات و عمليات، ملاقات با سران گروهک ها بود و بيشتر وقتش صرف رفت و آمد ميان آنها می شد. غالبا هم تنها می رفت و بدون اسلحه. مثلا يك گردن كلفتی به اسم «علی مريوان» دار و دسته مسلح سی _ چهل نفری راه انداخته بود. عباس تصميم گرفت كه «علی مريوان» را وادار به تسليم كند. 🌷 اراده كرد و رفت پيش شان. اميدوار نبوديم زنده برگردد، جلويش را هم نمی توانستيم بگيريم. تصميم كه می گرفت ديگر تمام بود. هرچه می گفتيم بابا! اينها كه آدم نيستند، می روی، سرت را برايمان می فرستند، عين خيالش نبود. 🌷 مدتی با آنها رفت و آمد می كرد، با آنها غذا می خورد، حتی كنارشان می خوابيد! اينها عباس را می شناختند كه كيست و چه كاره است ولی بهش «تو» نمی گفتند. بالاخره «علی مريوان» و دار و دسته‌اش داوطلبانه تسليم شدند. 🌷 دفترچه خاطره علی مريوان كه دست بچه‌ها افتاد ديدند يک جا درباره عباس نوشته: «چند بار تصميم گرفتم او را از بين ببرم، ولی ديدم اين كار ناجوانمردانه‌ای است. عباس بدون اسلحه و آدم می آيد. اين ها همه حسن نيت او را نشان می دهد. كار درستی نيست كه به او صدمه بزنم...». 📎 چهارمین فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله «ص» 🌷 ● ولادت : ۱۳۳۶ ،قهرود کاشان ●شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۴ ،عملیات بدر، شرق دجله ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮‌‌ @asganshadt ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
💠امام حسن عسگری (ع) برات شهادتش را امضا کرد. ◽️ آخرین باری که على برگشت، حال و روز خوبی نداشت. سه روزی در محاصره بودند که به لطف خدا با کمک نیروهای عراقی آزاد شده بودند. دستش جراحت برداشته بود. هر چه به علی اصرار کردم که بیشتر بمان و بعد از بهبودی برو، قبول نکرد. گفت: من بمانم و همرزمانم آنجا باشند؟ ◽️من چه فرماندهی هستم که سربازانم در میان نبرد و میدان کارزار باشند و من اینجا استراحت کنم. نه، من تاب ماندن ندارم. خیلی فرق کرده بود و نورانی شده بود. مثل همیشه نبود. برای رفتن عجله داشت. در نهایت بعد از چهار روز، دوباره راهی شد. مدتی بعد خبر شهادتش را برایمان آوردند. ◽️گویا ابتدا به شدت مجروح می شود و بچه ها تا او را به بیمارستان می رسانند در آنجا شهید می شود. می گویند تا مسیر رسیدن به بیمارستان على شهادتین می گفت. قبل از عملیات از یکی از دوستانش که در سامرا بود خواست که برایش دعا کند و او هم در محضر امام حسن عسگری (ع) برای علی و شهادتش دعا می کند و این گونه امام برات شهادتش را امضا نمود. ✍ راوی: همسرشهید 🌷 ◽️ولادت : ۱۳۶۴ خرمشهر ◽️شهادت : ۱۳۹۳/۱۲/۲۰ سامرا اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️ @asganshadt
‍ گاهی باید از (ع)، چیزی فراتر از ، توبه و خواست و در میدان عمل مردانه، آمر به معروف شد. عاشقان حسین (ع)♥️ پیروان خوبی می شوند مثل ، طلبه جوانی که غیرتش اجازه نداد خانم بی پناهی به حراج برود📛 در مقابل عده ای که اسم مرد را به تاراج برده اند، ایستاد.‌ کرد و تیغ جهالت نااهلان حنجرش را همچون حنجر خنجر خورده اربابش پاره کرد⚡️ خورد اما زخمی که از حرف های مردم بر دلش ماند بیشتر از زخم های آن ها درد داشت. در عجبم از عده ای که برای حضرت زینب(س) گریه می کنند اما وقتی این روزها کسی از ناموس این خاک دفاع می کند، بی تفاوتی را پیشنهاد می دهند. شاید هم چون مردم کوفه اول نامه نوشته📩 و در وقت عمل شمشیرها را تیز کرده اند. تیزی شمشیرها بیشتر از جسم، دل را زخم می کند💔 مثل دلِ که از این همه نصیحت های بی فکر سوخت. او به فکر راه ارباب و بود و مردم به فکر سازشی که جز چیزی در آن نیست. او درد کشید😣 ماهها و با دلی شهید شد🌷 شهادتت مبارک . زنان این سرزمین تا جان در بدن دارند مدافعانی همچون تو هستند. دعا کن به خون های پاکتان زینبی زندگی کنیم و بمانیم🤲 ✍نویسنده:‌ منتظر 📅تولد: 1371/8/9 📅شهادت: 1393/1/3 تهران 🗺مزار: تهران.بهشت زهرا قطعه ۲۴ 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️ @asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
خوشا آنانکه #مردانه می‌میرند و تو، ای عزیز♥️ خوب میدانی که تنها #کسانی مردانه می‌میرند که "مردانه
💠‍ نصوح انقلاب ماست 🔰احتیاج به یک بارقه‌ی نور و مسیحایی داشت تا راه بشناسد، شناخت و در مسیر، پیشتاز شد💫 به سمت شهر. 🔰همه ما ادعای درستی پیمایش را در غب‌غب خود داریم😎 و زور می‌زنیم مسیر خود را تلقین کنیم بر اطرافیان، که من بر هستم، شاید بخاطر این تلاش می‌کنیم اشتباه بودن مسیر را نپذیریم😏 چون از راهی که آمده‌ایم و که کشیده‌ایم می‌ترسیم که بیهوده بوده باشد. 💥اما آنگاه که دم مسیحایی و اتمسفر خون و را دید و صوت ربنای آزادی🕊 را به چشم دید و به گوش شنید، بی ترس از راه آمده و مسیر درست را پذیرفت تا از آن به بعد محکم و استوار💪 قدم بردارد. تا نه دلش لرزان باشد💓 نه گام هایش. 🔰رسید به دیدگاهی که گفت شاید از سیگار کشیدنم راضی نباشد. مچاله کرد سیگار🚬 و تعلقش را، و پرتاب... 🔰شد صوت شناخت ما از بوی باروت و و خاک و آتش🔥 و نگاشت آنچه را که در مکاشفه‌های ذهنش کرد. 🌷 ✍نویسنده: 📆تاریخ تولد: ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ شهرری تهران 📆تاریخ شهادت: ۲۰ فروردین ۷۲ فکه خوزستان 🌹🍃🌹🍃 @asganshadt
💎امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن، نظامیِ مومن و پارسا و پرهیزکار امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید... 🌲او مانند دیگر مردان حق از روزی که قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را نثارِ در راه خدا بر روی دست داشتند... 🌷رحمت و فضل بیکران الهی بر روح علی صیاد شیرازی و و نفرین خدا و فرشتگان و بندگان صالحش بر ایادی منفور و مطرود استکبار. 📚پیام رهبر معظّم انقلاب اسلامی (مدّ ظلّه العالی) به مناسبت شهادت سپهبد شهید علی صیّاد شیرازی - ۱۳۷۸/۰۱/۲۱ اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️ @asganshadt
....!! 🌷محمدرضا كه از جبهه می اومد و واسه چند روز خونه بود، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم. مى ديدم نماز شب می خونه و حال عجیبی داره! یه جوری شرمنده خداست و زاری مى كنه که انگار بزرگترین گناه رو در طول روز انجام داده. 🌷یه روز صبح ازش پرسیدم: چرا انقدر استغفار می كنى؟ از کدام گناه می نالی؟ جواب داد: همین که این همه خدا بهمون نعمت داده و ما نمی تونيم شکرش رو به جا بیاریم بسیار جای شرمندگی داره.... راوی: خواهر شهید 🌹 شهيد محمدرضا تورجی زاده اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt
‍ 🔮زودتر از سنش بالغ شد، نماز خواندن و گرفتن را از ۷ سالگی شروع کرد، آنچنان زیبا میخواند که قنوت هایش🤲 در آسمان هفتم می پیچید و در میان این قنوت ها گاهی چهره اش به وسعت دریاها نمناک😢 و دیده اش تار میشد. 🔮رضا آنقدر در برابر صبوری میکرد که دیگر صبر هم به ستوه آمده بود. صوت دلنشینی♥️ داشت، هنگامی که را میخواند، میتوانستی حضور فرشتگان را در کنارش حس کنی. 🔮با هر که از راه می رسید، را با شور و حال عجیبی میخواند، گویا دلتنگی💔 امانش را میبرید و تنها راه آرامش روحش این زیارت بود. 🔮هنگامی که فهمید عمه جان زینب«س» در معرض خطر است لحظه ای آرام و قرار نگرفت❌ و داوطلب شد و اذن بانو را گرفت. 🔮در ماموریت دوم بود که پا بر بال گذاشت و رفت🕊 او رفت و چند خط به یادگار گذاشت 📜«ای همسرم! از اینکه رفیق نیمه راه بوده‌ام، . تو را به همان خدایی می‌سپارم که به طفل صغیر هم می‌دهد🙏 📜به پسرم بگو: که چرا به این راه رفته‌ام؟ ، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی🇮🇷 و مردم بوده است. اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt
شهیدان از نفس افتادند💔 تا ما از نفس نیفتیم،😔 قامت راست کردند ✋ تا ما قامت خم نکنیم، 😞 به خاک افتادند... تا ما به خاک نیفتیم😭 🌸 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt
قهر کرده اید انگار❗️ درست نمیگویم⁉️ دیگر نمیخندی ...! چه شده آن دائمت؟ حاجی آنطور رفته ای دلمـ💔 غصه اش میشود سرت را بالا بگیر😢  به چه می اندیشی⁉️ از چه ؟😢 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt
تو به دیدبانی دلِ ما♥️ مشغولی ★✨★✨★✨★ و از ما خدا کند دلم دلت را 😔 🌙 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt
پدر شهید مدافع حرم در خواب دید که خانمی با چهره ای نورانی با چادر به او می گوید که امانتی را که 11 محرم به شما دادیم می خواهیم پس بگیریم ❗️و او هم گفت که صاحب اختیار هستید✅ که همان روز خبر شهادت علی اصغر را در سوریه آوردند، حضرت زینب (س) خود خبر شهادت را به ما رساند.💔 نیمه دوم اردیبهشت سال نودودو برای گذراندن دورۀ بصیرت به همراه چند نفر دیگر راهی مشهد شدند. او خانواده و پدر و مادرش را به همراه برد. انگار می‌‌دانست آخرین بار است که به پابوسی امام هشتمش می‌‌رود.😔 در این سفر عطر شهادت مشام جانش را پر می‌‌کند و خبر مأموریت سوریه را به او می‌‌دهند. مأموریتش محرمانه است.☝️ او به همراه دوستش مهدی خراسانی عازم سوریه می‌‌شود. او و مهدی روی یک تانک کار می‌‌کنند. یک شب در حین مأموریت یک موشک هدایت‌‌شونده به تانک آن‌‌ها اصابت کرده و در چهاردهم خردادماه نود و دو، هر دو دست در دست هم در آسمان ملکوت به دیدار مولایشان حسین می‌‌روند و سید علی‌‌اصغر نیز عاشقانه و مشتاقانه در حریم دوست پرواز میکند❤️ شهید مدافع حرم سید علی اصغر شنایی🌹 شهید مدافع حرم مهدی خراسانی🌹 🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🖤 @asganshadt 🖤
🔹خیلی زیاد و به طور عجیبی فاطمه را دوست داشت و به همین نسبت فاطمه پدرش را 🔹آقاجواد با توجه به اینکه زیاد ماموریت می‌رفت، کمتر در خانه بود! اما هیچگاه این موضوع از محبتش به فاطمه کم نکرد! همیشه سعی‌اش بر این بود که نبودن‌هایش را جبران کند.... 🔹 از لقمه دهان فاطمه گذاشتن تا بیرون بردن و شب‌ها موقع خواب برایش قصه خواندن... هرطوری که می‌توانست برای او وقت صرف می‌کرد. 🔹پدرش قبل رفتن، اول قصه حضرت رقیه(س) را برایش گفت و بعد در مورد سفرش برای فاطمه توضیح داد. .. 🔹آنقدر فاطمه با این قصه حضرت رقیه(س) انس گرفته بود که برخی اوقات در اوج بی‌تابی‌اش به من می‌گفت: «مامان حضرت رقیه(س) هم مثل من اینقدر گریه می‌کرد؟»... ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️ @asganshadt
🌹🍃کمال واقعا انسان مخلصی بود برای او مهم نبود که بعضی از کارها ممکن است در شان او نباشد. از نظر او انجام وظیفه مهمتر بود. بارها دون ترین کارها را انجام می داد. وقتی مورد اعتراض همکاران قرار می گرفت که این امور در شان شما نیست در جواب می گفت: " من نگاه نمیکنم چه کاری در شان من است نگاه می کنم که چه کاری روی زمین مانده ". یک بار نیمه شب... او را در حال تمیز کردن سرویس های بهداشتی دیدم. با تعجب به او گفتم : آقا کمال! مگر نیروهای خدمتی نیست که شما دارید این کار را انجام می دهی ؟ که در جواب همان عبارت بالا رو گوشزد کرد. تازه متوجه شدم که کمال، از متعلقات دنیوی رها شده و چیزی که برایش اهمیت دارد، مخلصانه عمل کردن است. شهادت: ۱۳۹۳/۴/۱۴ سوریه اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
...🌷 🕊شهید ترکعلی آخ شیخ در تاریخ سوم شهریور سال 1338 در روستای (( واجل )) بخش (( صیدون )) متولد شد.🍃 🍂بعد از سه ماه آموزشی در (( هفتکل )) به جزیره (( سومار )) برای مقابله با دشمن و یاری رساندن به رزمندگان به جبهه ها شتافت بعد از چهار ماه خدمت جانانه 15 روز مرخصی گرفت تا از احوال بستگان و خانواده اش با خبر شود ولی می گویند که ترکعلی میگفت: به خاطر زیارت امامزاده عبدالله ( س ) آمده ام... 🍀او در روز مرخصی به دیدار تمام فامیل ها و دوستان رفت و از همه حلالیت طلبید و با همه خانواده اش به زیارت امامزاده عبدالله ( س ) رفت همسرش می گوید: من به او گفتم که نکند در جبهه ها خودت را جلو بیندازی که شهید بشوی!🥀 ولی او با خنده جواب داد که مگر امامزاده عبدالله ( س ) که ما به زیارتش می رویم را شهید نکردند، پس شهید شدن من برای ملت و قرآن چیزی به حساب نمی آید. 🍃 خلاصه 15 روز را به پایان رساند و فردا صبح آن روز بعد از دیدار از یکی از فامیل هایش که در (( اهواز )) بودند با اشتیاق به پادگان رفت و حاضری زد شب همان روز در منطقه (( اسلام آباد غرب )) در تیپ 1 گردان 750 که توسط هواپیماهای جنگی عراق بمباران شد بود زخمی شد و به بیمارستان 520 اعزام گردید.🚨 جراحات وارده به گونه ای بود که سرانجام ترکعلی با عمری سرشار از تلاش وکوشش مخلصانه و مجاهدت در راه حق در همان بیمارستان در 31/4/67 به خیل شهیدان حق پیوست...🕊 سه شاخه گل هدیه اش کنید.🌷🌷🌷 🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت🌹 @sganshadt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️ نهیب دلاور تنگستان رئیس‌علی دلواری، رهبر استعمارستیز جنوب کشور علیه ظلم انگلیس و شیعیانی که با پول و برنج انگلیس برای امام حسین علیه السلام عزاداری بپا میکردند.... @asganshadt
📝روایت همسر شهید مدافع حرم « » : 💐 وقتی ایشان را می خوانم با خود می گویم که شهدا به چه درجه متعالی رسیدند و برای ما که بخواهیم به مرتبه ایشان برسیم خیلی سخت است. وصیت نامه ایشان چند بخش دارد، در بخش خانوادگی خطاب به پدر و مادر و همسر و فرزندانشان و بخش عمومی خطاب به همه مردم است. در ابتدا وصیت نامه شان از من تشکر و قدردانی نموده و من را شرمنده خودش کرده است. این جملات گویای آن است که این پدرها و همسرها بهترین همسران و پدران هستند و علاقه زیادی به خانوادشان داشتند و ابدی برای خانواده هایشان ماندند و همیشه می گویم همسرم را از دست ندادم بلکه او را به دست آوردم و هر وقت در مشکلات به او متوسل می شوم و دل تنگی هایی دارم به واسطه شهدا و اهل بیت(ع) مشکلاتم برطرف می شود. .شـہـدا.بـا.صـلـواتـ🌹
: 🔺پشتیبان رهبر و ولی فقیه خود باشید...۸ برای فرج و ظهور امام عصرمان، امام زمان عج دعا کنید... از حیله و مکر دشمن غافل نشوید... امر به معروف و نهی از منکر فراموش نشود. . 🌷 ●تولد: ۱۳۶۸/۱/۸ ،تهران ‌●شهادت:۱۳۹۶/۱/۴ ،حماء ، سوریه اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️ @asganshadt
🌷شهید حاج مراد عباسی فر را خیلی ها به عنوان یار نزدیک سردار حاج قاسم سلیمانی می شناسند، رزمنده ای که فروردین 96 در درگیری با تکفیری ها در حومه شمالی استان حماء در شهر معردس سوریه به شهادت رسید. شهید مراد عباسی فر، بعد از شهید سعیدقارلقی و شهید سجادحبیبی، به عنوان سومین شهید شهرستان کنگاور در دفاع از حرم آل ا... شناخته می شود. شهید عباسی فر، با عضویت رسمی در تیپ نبی اکرم (ص) کرمانشاه خدمت می کرد.سپس به تهران نقل مکان نموده و احساس تکلیف، وی را از سوی نیروی سپاه قدس تهران عازم دفاع از حرم آل ا... در سوریه کرد. 🌷آخرین بار با ایشان به مزار شهدای گمنام در تپه نورالشهدای شمیران رفتیم.گفتم مراد این شهدا حاجت میدهند ، و چند نمونه از حاجت دادن آنها را بر شمردم،گفتم شما هم هر حاجتی داری از آنها بخواه ، منظور من حاجت های مادی و دنیایی بود.گفت خوشا به سعادت این شهیدان.شاید هم حاجت ایشان از شهدای گمنام،رسیدن به درجه رفیع شهادت بود. 🗣دوست و همرزم شهید 🕊شادی ارواح طیبه شهدا، علی‌الخصوص شهید بزرگوار و شهید سپهبد قاسم سلیمانی صلــوات🍃 @asganshadt
🔺الگو برداری از شهدا 📣 🌸گوشه ای از خصوصیت اخلاقی شهید مدافع حرم شهید بین فامیل خیلی مظلوم بودن.، شجاعتشون زبان زد بود همیشه به ورزش و سلامتی تاکید داشتن مثل کوهنوردی بی ادعا بود اهل خودنمایی نبود دل صاف و روح بزرگی داشت تلاش و زرنگیِ خاصی تو کارها داشتن درکل تدبیرو مدیریت خوبی داشتن. مهربان ، دلسوز ، احترام به بزرگترها مخصوصا به مادر، شجاع ، صبور ، ولایتمدار ، اهل تلاش و کوشش ، مسولیت پذیر ، شوخ و خوش اخلاق ، نماز اول وقت ، اطاعت از رهبر ، باتقوا ، ورزشکار ، باهوش ، باحیا ، کمک به نیازمندان در خفا ، عاشق اهل بیت ،اطاعت از رهبری. : @asganshadt
🌷شهیدی که در قبر به احترام مادرش چشمانش را باز کرد... 🕊گويي هنوز هم با گذشت سالهاي طولاني از اتمام جنگ تحميلي، شهدا معجزاتي از خود نشان مي دهند و هنوز هم اين معجزات برايمان بوی تازگي مي دهد و ما را به تاملی بس عميق وا می دارد. @asganshadt ❤️