eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
627 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️✨ در لشــگـــر 27 محمـــد رســـول اللــه ' ص ' بـــرادری بـــود کـــه عـــادت داشـــت شهـــدا را ببـــوســد ! وقـتــی خــودش شهیــد شــد بچـــه هــا تصمیــم گرفتنـــد بـــه تلافــیِ آن همــه محبـت ، پیشـــانی او را غـــرقِ بــوســه کننـــد . پارچـــه را کـــه کنـــار زدنـــد ، جنـــازه ی بـــی ســـر او دل همـــه شان را آتـــش زد!😔💔 «شهیـــد حـــاج محمد ابراهیـــم همــت» @asganshadt 🌹🌸 کانال❣عاشقان شهادت
🌹🍃 🔰 گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم...  🔰صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در پهلوی چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود.  🔰یکی از دوستانش از شهادت بسیار ناراحت بود. شب در خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود.  🔰از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟  🔰محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید گفت: من حتی آقا امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) را در آغوش گرفتم..😍 🥀اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt
🕊 🌹 🕊 آقامسعود تمام وقت نوجوانی و جوانی خود را صرف آموزش های تخصصی کرد که بتواند در آینده آن تخصص ها را در راه اسلام و کشور هزینه کند.🦋 🕊 او در سن ۲۴ سالگی پس از انجام پرواز های متعدد به درجه ی استاد خلبانی هواپیمای فوق سبک رسید و غیر از آن مهارت های فوق العاده ای مانند بالاترین درجه غواصی ۵ ستاره، استاد کار در ارتفاع، ورزشکار رزمی با حکم های قهرمانی متعدد، سقوط آزاد، خلبان پاراگلایدر، هدایت موتور و دوچرخه های غیر معمول با مهارت بالا داشت و در کنار همه آنها او یک رزمنده ی به تمام معنا بود و توانایی رزمی بالایی داشت، به طوری که مهارت تیراندازی این شهید بسیار فوق العاده بود.🥀💔 🌷 💔 @asganshadt
🕊 کاش می‌شد عاشقانه❤️ فهمیـد تا پـرواز🕊 کرد | شهـــ🕊ــدا | دستی برای به ‌سوی خـــ♥️ـــدا برداریـد ... 🌙 @asganshadt
سلام بر سـلام بر هـدایتگـر دلهاي بیقرار♥️ برادرم جـان! ایـن روز هـا دلم آرام وقـرار نـدارد... شرمندگی چـون خـوره بـه جـانم افتـاده است😔 شـرمنـده ام از .... از نگـاه دوستانت بـرای مـن که خـود را رفیـق تو میدانـم شـرمنـدگی هـم دارد، که را همـه جـا بـه دنبال خـودم یـدک بکشم؛ آنـوقت پـاے که بـه میـان مـیرسـد جـا مـیزنم....😔 دلـم میگـیرد💔 از ایـن که تورا برادرم میـدانم ولی بارهـا دلت را شکانده ام دلیگـرم که با اعمـالـم را برای خـودم بستــه ام😭 بـرایـم دعا کن🤲 دعـا کن رهـا شـوم از ایـن دنـیا که مـن را سخت در خـود فـرو برده است شنیده ام رفیق شهـید🌷 که داشتـه باشی نمیـگذارد بمیـری❌ دستت را میگیـرد وآخـر میکند. دلـم عجیب به ایـن گفتـه خـوش است. ابـراهیـم جـان گـاه گـاهی هـم سـوی مـن بـینوا نگـاهی کن. سخت محتاج نـگاهی ام که رنگ و بـوی میـدهد .... تـو نگـاهـم کن🙏 شـایـد مـن هـم شـدم، به شهادت😔 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt 🌹
🍃 نیـسـتـ😞 اینطور نیست ڪه بگویـے : گلوله اے خورد و مُرد.. 🙄 ...❤🕊 رضایت نامه دارد... و رضایت نامه اش را اول حسین(ع) و علمدارش امضا میڪنند...😌 بعد مُھر حضرت زهـرا(س)میخورد...🌺☺️ ...❤️🕊 قبل از همه چیز دنیایش را به قربانگاه برده... او زیر نگاه مستقیم خدا زندگے ڪرده... اتفاقے نیست... سعادتے ست ڪه نصیب هرڪسے نمیشود..😏☝️🏻 ❤️باید شهیدانه زندگے ڪنے❤️ تا بمیرے...😇 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt
•|💫💕|• 💚 - دلم برات میسوزه +چرا؟!! - چون برات شهادت مینویسم ؛ با گناهات خط میزنے🥀 @asganshadt
داشتیم براے عملیات آماده مے شدیم را گفتند، سریع آمدیم توے چادر تا بخونیم و حرڪت ڪنیم ، منطقہ شناسایـے شده بود و بمباران شروع شد . توے چادر مشغول خواندن بودیم ڪہ دو سہ تا راڪت افتاد ڪنار چادر ما برادرے ڪہ درحال بود یڪهو بہ رفت و همانطور ماند ... دیدم از ڪنار پیشانے اش رگہ خونے بیرون زد یاد ضربت خوردن افتادم . این بچہ ها بہ آقاے خودشان اقتدا ڪردند حتے هم بود ... اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
•|🎈💫|• 💚 یہ سربند دادہ بود گفت: _ شھید ڪہ شدم ببندیدش بہ سینہ‌ام جنازه اش ڪہ اومد سر نداشت . . .! سربند رو بستیم بہ سینہ‌اش روۍ سربند نوشتہ بود: _انا زائر الحسین( :💚 °•|🌿🌸@asganshadt
{•🌻🌙•} ♥️🕊 اےشهید..... ببین‌چہ‌دل‌گیرمـ‌!! چراهرچہ‌میدوَمـ بہ‌گردِپایتـ‌همـ‌نمیرسمـ‌!؟💔 هواےدلـم‌رامےبینی؟؟؟ ازحدهشــدارگذشتہ🙃 یارے‌امـ‌ڪن:)
🌹 انقدر سینه میزد بهش گفتن کمتر خودتو اذیت ڪُن گفت: این سینه نمیسوزه... موقع‌شهادت‌همه جاش‌ترکش خورده بود جز سینه‌اش... 🌿 💕💕💕 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت😊 @asganshadt
🌹✨ از شخصـے پرسیدند: تا بهشت چقدر راه است؟!😋💕 گفت : یڪ قــــــدم👣 گفتند : چطور ؟!🙄 گفت : مثل شهیدان یڪ پایتان را ڪہ روے نفس‌شیطانـے بگذارید پاے دیگرتان در بهشت است😍 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 🌷@asganshadt🌷
دخترم میپرسد: تو چرا می جنگی؟😢 من تفنگم در مشت✊🏻 کوله بارم بر پشت🎒 بند پوتینم را میبندم👞 مادرم آب و آیینه و قرآن در دست📗 روشنی در دل من میبارد✨ . بار دیگر دخترم میپرسد: تو چرا میجنگی؟😢 با خود میگویم: تا چراغ از تو نگیرد دشمن🙂 تا از تو نگیرد دشمن😌 💔 |🌻| @asganshadt
🌱❤✨. . . . . . بوی عطر عجیبی داشت نام عطر را که میپرسیدیم جواب سر بالا میداد شهید که شد در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: به خدا قسم هیچ گاه عطری به خود نزدم هر وقت خواستم معطر بشم از ته دل میگفتم: "السلام‌علیک‌یا‌اباعبدالله‌الحسین‌علیه‌السلام" 🌹 @asganshadt
عاشق حسین: دخترم میپرسد: تو چرا می جنگی؟😢 من تفنگم در مشت✊🏻 کوله بارم بر پشت🎒 بند پوتینم را میبندم👞 مادرم آب و آیینه و قرآن در دست📗 روشنی در دل من میبارد✨ . بار دیگر دخترم میپرسد: تو چرا میجنگی؟😢 با خود میگویم: تا چراغ از تو نگیرد دشمن🙂 تا از تو نگیرد دشمن😌 💔
♥️🌿 می گفت:🗣 گاهی میرفت‌ یه گوشه ا ۍ خلوت، رو‌ می ڪشید‌ روۍ سرش‌ درحالت‌ می موند..🙇‍♂ به قول‌ معروف‌ یه گوشه اۍ رو‌ گیر می آورد.. واقعا‌ً عبد‌ِ بود..😇 🕊 @asganshadt
‌ شھیـد آسِدمرتضے آوینے: بالے نمےخواهـم ایـن پوتین‌هاے کھنہ هـم مے توانند مرا بہ آسمان ببرنـد .. 🕊ـ || @asganshadt . . . . 🌸...
♥️ 🖇🌼✨ +گفتم: عاشقی را از که آموختی؟! -گفت : از آن شهید گمنامی که معشوق را حتی به قیمتِ از دست دادن هویتش، خریدار بود! ' :) -آشِقٰـانِهـ زِیستَن بِهـ سَبـکِ شُهّـدا] 🌿 ـــــــــــــــــــــــ🌿🌼🌿ـــــــــــــــــــــ @asganshadt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام علی علیه السلام و شهدا دفاع مقدس ایران و فرزندان روح الله 🎙استاد رائفی پور 🥀 @asganshadt
🦋🍃🌸 🌷 همیشہ‌میگفت: برای‌اینکہ‌گره‌محبت‌ما برای‌همیشہ‌محکم‌بشہ بایددرحق‌همدیگہ‌دعاکنیم(:♥️ @asganshadt
🌷زندگی با علی سخت بود؛ اما به سختی هایش می ارزید. به خاطر ایمانش، مهربانی اش و قدر شناسی اش. 🌷روزهایی که خانه بود، در کارهای منزل کمکم می کرد. یک روز جمعه دیدم آستین هایش را بالازد و رفت آشپزخانه. وضو گرفت و در را به رویم بست. شروع کرد به تمیز کردن آشپزخانه. هر چه اصرار  و التماس کردم که چرا این کار را می کنید؟ گفت: به خاطر خدا و کمک به شما. 🌷تا همه ظرف ها و کف آشپزخانه را نشست و همه را چیز را سر جایش قرار نداد از آنجا بیرون نیامد. شده بود مثل دسته گل.این طوری محبتش را به من نشان می داد. "شهید علی صیاد شیرازی" @asganshadt