eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
611 دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
116 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید کاظمی‌از شیوه «فرماندهی در صحنه» پیروی می‌کرد، به گونه‌ای که همیشه خود پیشتر از رزمندگان حرکت می‌کرد. وی نه تنها در خط مقدم و در جنگ نزدیک با نفرات دشمن می‌جنگید، بلکه در تلاش بی‌وقفه و شبانه‌روزی برای آماده کردن بخش‌های مختلف لشکر، از آتش توپخانه تا زرهی و پیاده، حضور فعال و مستقیم بود. وی همچنین از تأمین آب و غذای رزمندگان تا تهیه مهمات و فشنگ بسیجی‌ها و طرح‌های تاکتیکی و آتش توپخانه، همه را از نزدیک و مستقیم با نظارت و مدیریت می‌کرد. به روایت محسن رضایی اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌺 @asganshadt
🕳🕳🕳 🕳🕳🕳 رضا سگ باز ! یه لات بود تو مشهد. هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می‌کنه! شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ - رضا گفت: بروبچه ها که این جور میگن!! چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد. راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......! مدتی بعد.... شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد! چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود! وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو ام! “ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟ رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!! چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“ چمران و آقا رضا تنها تو سنگر..... رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! كشيده‌ای، چیزی؟!! شهید چمران: چرا؟! - رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....! تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!! - شهید چمران: اشتباه فکر می کنی!!!! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده! هِی آبرو بهم میده..... تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می‌کردی ولی اون بهت خوبی می‌کرده.....! منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …! رضا جا خورد!.... رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی‌رفت، زار زار گریه می‌کرد! تو گریه هاش می‌گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟ اذان شد. رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت. سرِ نماز، موقع قنوت صدای گریه اش بلند شد!!!! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد..... رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش) یه توبه و نماز واقعی........ (به نقل از کتاب خاطرات شهید مصطفی چمران) 🔵 گاهی برای کمک به افراد و هدایت اون ها تذکر کافی نیست و باید دستشون رو گرفت و آورد تو راه... گاهی باید در برابر داد و فریادهای افراد؛ صبوری کرد و مهربونی به خرج داد... گاهی باید با بعضی افراد مثل گمشده ها رفتار کنیم؛ باید دستشون رو بگیریم و بذاریم تو دست خدا...باید کمکشون کنیم تا راه رو پیدا کنن... و این یعنی با دلسوزی و محبت امر به معروف و نهی از منکر کنیم نه با خشم و تکبر... شهید مصطفی چمران🌺 یاد شهیدان با صلوات🌹 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸👇 @asganshadt
🌷 🌺ابراهیم می گفت: اگه جایی بمانی که ⇜دست احدی بهت نرسه ⇜کسی تو رو 🌾خودت باشی و آقا، هم بیاد سرتو روی دامن بگیره این 🔸تو پلاکت را دادی که گمنام شوی 🔹من دویدم که نامدار شوم 🌾حالا من مانده ام زیر خروارها فراموشی و نام_تو در دل تمام انسان‌ها شبتون شهدائی🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌺 @asganshadt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشقند آن عاشقانی ڪہ پلاڪشان را از گردنشان ڪندند تا گمنام بمانند اما عڪس امام شان را از سینہ نڪندند ❣عشق شمایی ابراهیم جان❣ اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
با عصبانيت فرياد زد:اين بچه رو كی آورده اينجا؟! مرد ميانسالی برای وساطت آمد: بَرش نگردونيد اين بچه حالا كه اومده، من خودم ازش مراقبت می كنم... گفتم: نميشه پدر جان! اگه اين بچه بشه، فردا پدر و مادرش مشكل درست می كنند، مردم بدبين می شن... گفت: پدر اين بچه منم خواهش ميكنم بذاريد بمونه سيزده سالشه اما به اندازه يه مرد پنجاه  ساله قدرت داره.... اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
💐 ‌نسبت به بد حجابــے خانم ها خیلی ناراحت میشد بعد از ازدواجمان کہ بہ بازار می‌رفتیم حس میکردم راحت نیست به من گفت: خانم میشہ من دیگہ بازار نیام؟! وضع حجاب خانم ها نامناسبه. از این شرایط ناراحت بود و میگفت: خانمها قرارِ با این پوشش بہ کجا برسن... اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌺 @asganshadt
•| |• ⚠️آمریکا «نظامی» نمی فرستد خیالتان راحت‼️ ↩️آمریکا آن کسانی را که تربیت کرده است ، مےفرستد...👇🏻 که اوضاع ما را بهم بزند...📛 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
🌓 آســمون زیبــای شب ســـتارگان درخشان‌ سهم قلــب ‌مهربونتون به خـــدای رحـــمان روشنی ‌بخش تمام لحظه‌هاتون ✨ ✨ اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روی انگشترش نام حضرت فاطمةالزهرا (س) نقش بسته بـود ... محمــد علاقه‌ی زیادی به حضرت زهرا (س) داشت ؛ مـادرش می گفت : سحرگاه سیزده شهریور ، همان موقعِ شهـادت محمدم خـواب دیدم ســرش را بر رویِ زانوهام گذاشته بعد گفت : یا زهرا (س) و سرش از زانوهام افتاد. 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
💠 برشی از کتاب : 🌸 تو اوج درگیری و عملیات بودیم. شرایط خیلی سخت و روحیه نیروهای ما خراب بود. از همه طرف به سمت ما شلیک می‌شد. دشمن حلقه محاصره را کامل کرد. در این شرایط ابراهیم روی بلندی رفت و با صدای بلند فریاد زد: الله اکبر... اشهد ان لا اله الا الله... 🌸 وقتی اذان و نام خدا به گوش ما خورد چنان آرامش پیدا کردیم که گویی هیچ خبری نیست! دشمن هم با شنیدن نوای ملکوتی ابراهیم عقب نشینی کرد. وقتی ابراهیم پایین آمد، یکی از رفقا بهش گفت: خیلی عالی بود. با صدای شما آرامش پیدا کردیم. 🌸ابراهیم یاد‌آور شد که: من نبودم. این یاد خدا بود که آرامش ایجاد کرد: أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ آگاه باش که تنها با یاد خدا دل‌ها آرام و مطمئن می‌گردد. (رعد/۲۸) 🌷 @asganshadt