eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
627 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 فقـط امام حـسین «علیه السلام» روبچـسب هرچـی میـخوای ازش بخـواه یکـی یکـدونست و ازخـداهرچـی بخواد بهـش میده •|شهید‌روح‌الله‌قربانی|• @asganshadt
• • [ شهادت ]🕊 مزد ڪسانے استــ🌱 ڪہ در راه خدا➜ پرڪارند♥️ @asganshadt
🌹🍃🌸🍃🌹 هر خنده‌ی من مـزه‌ی تلخی دارد 😣 بید هم در غم تـ♥️ـو رقص کنان ... 🌷ســردار دلهــا 🌺 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
🌹🏴 سیروس گرجستانی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در سن ۷۶ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت. از جمله سریال های وی می‌توان به همکاری با رضا عطاران در «متهم گریخت» و همچنین سریال های «زن بابا» و «گاوصندوق» اشاره کرد. او همچنین این شب ها در سریال «شاهرگ» که به فضای دهه ۶۰ می‌پردازد بازی می‌کند. شادی روحش صلوات 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 @asganshadt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به هوای حـ😍ـرمش می گذرد ایامم کوه دردم که کُند نام رضــا آرامــم🕊 @asganshadt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به سمت ضریح خورشید -------- یار من دلدار من حب الرضاست یاور و غمخوار من حب الرضاست می فروشم گل به شوقش بر مَلک رونق بازار من حب الرضاست آهوان چشم من محتاج اوست آسمانی یار من حب الرضاست جان من جانان من مولای من میر من سالار من حب الرضاست گلبن من گلشن من یاس من باغ من گلزار من حب الرضاست عشق می ورزم به مولای رئوف عاشقی در کار من حب الرضاست هست ایوان طلایش والقمر شمس من انوار من حب الرضاست بر ضریح اطهرش دوّار دل نقطه ی پرگار من حب الرضاست سائل درگاه آن سلطان منم منبع سرشار من حب الرضاست زائرش گردیده ام چون در ممات لحظه ی دیدار من حب الرضاست نیست دست من تهی با عشق او گوهر شهوار من حب الرضاست مهر او در سینه ام گنجینه ای ست این کمِ بسیار من حب الرضاست بی کران دریای موّاج امید در دل خونبار من حب الرضاست "یاسر" از آئینه ها آموخته ست نور در گفتار من حب الرضاست ،،،،،،،،،، محمود تاری «یاسر» 👉 @asganshadt
✍️ 💠 در فضای تاریک و خاکی اتاق و با نور اندک موبایل، بلاخره حلیه را دیدم که با صورت روی زمین افتاده و یوسف زیر بدنش مانده بود. دیگر گریه‌های یوسف هم بی‌رمق شده و به‌نظرم نفسش بند آمده بود که موبایل از دستم افتاد و وحشتزده به سمت‌شان دویدم. 💠 زن‌عمو توان نداشت از جا بلند شود و چهار دست و پا به سمت حلیه می‌رفت. من زودتر رسیدم و همین که سر و شانه حلیه را از زمین بلند کردم زن‌عمو یوسف را از زیر بدنش بیرون کشید. چشمان حلیه بسته و نفس‌های یوسف به شماره افتاده بود و من نمی‌دانستم چه کنم. زن‌عمو میان گریه (سلام‌الله‌علیها) را صدا می‌زد و با بی‌قراری یوسف را تکان می‌داد تا بلاخره نفسش برگشت، اما حلیه همچنان بی‌هوش بود که نفس من برنمی‌گشت. 💠 زهرا نور گوشی را رو به حلیه نگه داشته بود و زینب می‌ترسید جلو بیاید. با هر دو دست شانه‌های حلیه را گرفته بودم و با گریه التماسش می‌کردم تا چشمانش را باز کند. صدای عمو می‌لرزید و با همان لحن لرزانش به من دلداری می‌داد :«نترس! یه مشت بزن به صورتش به حال میاد.» ولی آبی در خانه نبود که همین حرف عمو شد و ناله زن‌عمو را به بلند کرد. 💠 در میان سرسام مسلسل‌ها و طوفان توپخانه‌ای که بی‌امان شهر را می‌کوبید، آوای مغرب در آسمان پیچید و اولین روزه‌مان را با خاک و خمپاره افطار کردیم. نمی‌دانم چقدر طول کشید و ما چقدر بال بال زدیم تا بلاخره حلیه به حال آمد و پیش از هر حرفی سراغ یوسف را گرفت. 💠 هنوز نفسش به درستی بالا نیامده، دلش بی‌تاب طفلش بود و همین که یوسف را در آغوش کشید، دیدم از گوشه چشمانش باران می‌بارد و زیر لب به فدای یوسف می‌رود. عمو همه را گوشه آشپزخانه جمع کرد تا از شیشه و پنجره و موج دور باشیم، اما آتش‌بازی تازه شروع شده بود که رگبار گلوله هم به صدای خمپاره‌ها اضافه شد و تن‌مان را بیشتر می‌لرزاند. 💠 در این دو هفته هرازگاهی صدای انفجاری را می‌شنیدیم، اما امشب قیامت شده بود که بی‌وقفه تمام شهر را می‌کوبیدند. بعد از یک روز آن‌هم با سحری مختصری که حلیه خورده بود، شیرش خشک شده و با همان اندک آبی که مانده بود برای یوسف شیرخشک درست کردم. 💠 همین امروز زن‌عمو با آخرین ذخیره‌های آرد، نان پخته و افطار و سحری‌مان نان و شیره توت بود که عمو مدام با یک لقمه نان بازی می‌کرد تا سهم ما دخترها بیشتر شود. زن‌عمو هم ناخوشی ناشی از وحشت را بهانه کرد تا چیزی نخورَد و سهم نانش را برای حلیه گذاشت. اما گلوی من پیش عباس بود که نمی‌دانستم آبی برای دارد یا امشب هم با لب خشک سپری می‌کند. 💠 اصلاً با این باران آتشی که از سمت بر سر شهر می‌پاشید، در خاکریزها چه‌خبر بود و می‌ترسیدم امشب با گلویش روزه را افطار کند! از شارژ موبایلم چیزی نمانده و به خدا التماس می‌کردم تا خاموش نشده حیدر تماس بگیرد تا اینهمه وحشت را با قسمت کنم و قسمت نبود که پس از چند لحظه گوشی خاموش شد. 💠 آخرین گوشی خانه، گوشی من بود که این چند روز در مصرف باتری قناعت کرده بودم بلکه فرصت هم‌صحبتی‌ام با حیدر بیشتر شود که آن هم تمام شد و خانه در تاریکی محض فرو رفت. حالا دیگر نه از عباس خبری داشتیم و نه از حیدر که ما زن‌ها هر یک گوشه‌ای کِز کرده و بی‌صدا گریه می‌کردیم. 💠 در تاریکی خانه‌ای که از خاک پر شده بود، تعداد راکت‌ها و خمپاره‌هایی که شهر را می‌لرزاند از دست‌مان رفته و نمی‌دانستیم بعدی در کوچه است یا روی سر ما! عمو با صدای بلند سوره‌های کوتاه را می‌خواند، زن‌عمو با هر انفجار (روحی‌فداه) را صدا می‌زد و به‌جای نغمه مناجات ، با همین موج انفجار و کولاک گلوله نیت روزه ماه مبارک کردیم. 💠 آفتاب که بالا آمد تازه دیدیم خانه و حیاط زیر و رو شده است؛ پرده‌های زیبای خانه پاره شده و همه فرش از خرده‌های شیشه پوشیده شده بود. چند شاخه از درختان توت شکسته، کف حیاط از تکه های آجر و شیشه و شاخه پُر شده و همچنان ستون‌های دود از شهر بالا می‌رفت. 💠 تا ظهر هر لحظه هوا گرم‌تر می‌شد و تنور داغ‌تر و ما نه وسیله‌ای برای خنک کردن داشتیم و نه پناهی از حملات داعش. آتش داعشی‌ها طوری روی شهر بود که حلیه از دیدار عباس ناامید شد و من از وصال حیدر! می‌دانستم سدّ شکسته و داعش به شهر هجوم آورده است، اما نمی‌دانستم داغ عباس و ندیدن حیدر سخت‌تر است یا مصیبت ... ✍️نویسنده: اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
از حـرم امـام رضـا ضـریح مطهــر😍😍👇 https://tv.razavi.ir/index/#channel-1 صحـن انقـلاب👇 https://tv.razavi.ir/index/#channel-2 صحـن آزادی👇 https://tv.razavi.ir/index/#channel-4 صحـن جمهـوری👇 https://tv.razavi.ir/index/#channel-3 صحـن جـامع رضوی👇 https://tv.razavi.ir/index/#channel-5 التماس دعا🌹
دلتون شکست بنده حقیرهم دعاکنید
❗️ از 🌎ـا دل💓 ڪند و رفت زیارت حرم🕊 💥رو سنگ نوشتن ... مثل 👤 اسیرِ دنیاست باید بشه سهمش فقط دیدن عکسای مدافع حرم😔🌹 🌙 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
نقـاره‌ها ز اوج مناره وزیده‌اند مردم‌صدای آمدنت را شنیده‌اند زیباتر از همیشه شده آستان تو آقا چقدر ریسه برایت کشیده‌اند اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅امام رضا عليه السلام: هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد، خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد مَن فَرَّجَ عن مُؤمِنٍ فَرَّجَ اللّهُ عن قَلبِهِ يَومَ القِيامَةِ «ميزان الحكمه جلد 5 صفحه 280» @asganshadt
🕊🕌✨گفتگوی کبوتر بقیع 🕊🕌✨با کبوتر امام رضا(ع) 💫آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا ✨هر کجا پر میزنی تو حرم امام رضا 💫من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم ✨جای گنبد سرم به روی خاکا میزارم 💫اونجا هر کی میپره طائر افلاکی میشه ✨اینجا هر کی میپره بال و پرش خاکی میشه 💫اونجا خادما با زائرا مهربونن ✨اینجا زائرا رو از کنار قبرا میرونن 💫تو که هر شب میسوزه ✨صد تا چراغ دور و برت 💫به امام رضا بگو ✨تویی غریب یا مادرت؟ 🕊🕌✨ ولادت امام رضا(ع) 🕊🕌✨ مبارک باد @asganshadt