از تلخی زمانه یقینا رهیده است
آن کس که بال سرخ شهادت کشیده است
ما کنج این قفس به تماشا نشسته ایم
خوش آن کبوتری که قفس را ندیده است
#شهادت
#شهید_زاهدی
ما را بُکُش...
ما را بُکُش لب تشنهی شرب مدامیم
فکرِ میِ ساغر به ساغر، جام جامیم
در مرگ ما رازِ حیاتی جاودانهاست
با خونمان سِرِّ بقایِ این قیامیم
در پیکری دیگر مُصممتر ،قویتر
وقتِ وداعِ سرخ، گویایِ سلامیم
قاسم ،هنیه، صادق، ابراهیم، محسن،
عمریست داری میکُشی، ما ناتمامیم
بر دشمنان دینِ حق کابوسِ مرگیم
تا بر ستیغِ خاکریزی میخرامیم
بیگانه با خاکیم و این آرام ماندن
سیمرغِ قافِ آسمانِ نیلفامیم
پایان اسراییل نزدیک است ،عمریست
در صیقلِ مادامِ تیغِ انتقامیم
تعطیل خواهد شد بساطِ ظلم یک روز
مشتاقِ فریادِ ظهور آن امامیم
#شهادت
#اسماعیل_هنیه
#احمد_رفیعی_وردنجانی
با خانواده...
به راهِ وصلِ تو اینگونه ساده باید رفت
به تیغِ عشق چنین سرنهاده باید رفت
به شوقِ دیدنِ لبخندِ حضرتِ دلدار
به قلبِ عاشق و رویی گشاده باید رفت
اگر چه نیمه یِ شب در شکوهِ بیداری
میانِ عرصه ی حق ،ایستاده باید رفت
به سوی ساحت عاشق رُبایِ حضرت عشق
شتابناک، شبیه بُراده باید رفت
عجب تجارتِ نابیست،مرگ در ره عشق
چنین زرنگ پیِ استفاده باید رفت
پیِ چشیدنِ مرگی که زندگی بخش است
عنانِ زندگی از دست داده باید رفت
به میهمانیِ حق،چون هنیهّ یِ عاشق
به شوق با همه یِ خانواده باید رفت
#هنیه
#شهادت
#احمد_رفیعی_وردنجانی