eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
3.9هزار دنبال‌کننده
41.9هزار عکس
51.1هزار ویدیو
70 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه و نظرات مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ثبات قیمت انواع خودرو /جمعه 17شهریور 1402 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💎بسته تحلیلی خبری روز ورزش ⏺کنداکتور آنلاین|1402/06/16↔️2023/09/07⏺ ✅دیدار دوستانه فوتبال ⚽️ایران🆚بلغارستان ⏰ساعت 19:30 🖥شبکه 3 ✅دیدار دوستانه فوتبال ⚽️زنیت🆚سپاهان ⏰ساعت 19:30 🖥شبکه ورزش ✅مقدماتی جام ملت‌های اروپا ⚽️فرانسه🆚جمهوری ایرلند ⏰ساعت 22:15 🖥شبکه ورزش ✅مقدماتی جام ملت‌های اروپا ⚽️هلند🆚یونان ⏰ساعت 22:15 ✅مقدماتی جام ملت‌های اروپا ⚽️لهستان🆚جزایر فارو ⏰ساعت 22:15 ♡کانال ورزش ╚════•⚽️🏆•════╝ تفاوتی که دیده نشد استقلالِ نکونام گلزن‌تر و موفق‌تر از تیمِ سا پینتو نگاهی به کارنامه استقلال با هدایت سا پینتو نشان می‌دهد که شاگردان این سرمربی پرتغالی توانستند ۴ گل در ۴ هفته ابتدایی به‌ثمر برسانند و ۳ بار هم دروازه‌شان باز شد اما شرایط در لیگ بیست‌وسوم کاملاً متفاوت است. آبی‌پوشان با هدایت نکونام توانسته‌اند در طول ۴ مسابقه ابتدایی‌شان در لیگ بیست‌وسوم ۵ گل به‌ثمر برسانند و در نقطه مقابل تنها یک‌بار دروازه استقلال باز شده و در ۳ مسابقه نیز موفق به‌ثبت کلین‌شیت شد ╚════•|🏆⚽️•════╝ کارلوس آلکاراز، مرد شماره یک تنیس جهان با الهام از خوشحالی جود بلینگام، فوق ستاره رئال مادرید به صعود خود به نیمه‌نهایی تنیس یو اس اوپن واکنش نشان داد ╚════•|🏆⚽️•════╝ ملاقات پس از ۴۵ سال نگاهی به دیدار بلغارستان – ایران تیم‌های ایران و بلغارستان، یک بار در سال ۱۹۷۸ با هم بازی داشتند که تیم ملی در راه آماده‌سازی جهت حضور در جام‌جهانی برابر این تیم به تساوی ۱-۱ دست یافت. این تیم در ۵ بازی رسمی قبلی خود بردی نداشته و به ۳ تساوی و ۲ شکست دست یافته است. تیم ملی بلغارستان در مرحله انتخابی جام‌ ملت‌های اروپا در ۴ بازی که انجام داده موفق به پیروزی شد ╚════•|🏆⚽️•════╝ قرعه‌کشی جام باشگاه‌های فوتبال زنان آسیا غول‌های قاره حریف خاتون شدند! قرعه‌کشی چهارمین دوره رقابت‌های آزمایشی جام باشگاه‌های فوتبال زنان آسیا امروز (پنجشنبه) برگزار شد و خاتون بم حریفان خود را شناخت. مرحله گروهی این مسابقات از ۱۵ تا ۲۱ آبان‌ماه برگزار می‌شود و خاتون بم به عنوان نماینده ایران، باید در گروه دوم به مصاف تیم‌های نسف‌قارشی ازبکستان، اینچئون هیوندای استیل کره‌جنوبی و سیدنی استرالیا برود. ╚════•|🏆⚽️•════╝ واکنش باشگاه پرسپولیس به سالگرد دربی تاریخی "۵۰ سال پیش در چنین روزی، پر‌سپولیس با گل‌های حسین کلانی، ایرج سلیمانی (۲ گل) و همایون بهزادی (۳ گل)، استقلال را شش تایی کرد." ╚════•|🏆⚽️•════╝ 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔺 اگر در تهران ، شیراز یا اصفهان یک اقدام عجیب و غریب دیدید تعجب نکنید کومله است که میخواهد فتنه انگیزی کند مثل تمام دختر های انتحاری اش که منفجر میشوند ، جامعه را دچار آشوب میکنند اما صدای انفجارش را در رسانه و در قالب فتنه می بینیم نه در قالب انفجار بمب ... این پست را ببینید سال گذشته لیدری برخی آشوبها حتی در مازندران و شهرهایی از این دست با عناصر کومله بوده است. حالا دوباره دارند فراخوان میزنند. صدر تا ذیلِ مسئله ی ژینا را به بهانه ی حجاب تجزیه طلب ها مدیریت کردند. از این فتنه بویی جز تجزیه طلب به مشام نمیرسد... 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔺 صفحه معصومه علینژاد قمی کلا 48 ساعت به روز نشده بود! آیا عناصر بازداشت شده در تهران در به روز رسانی صفحه ی وی نقش داشته اند؟ ضربه دستگاه‌های اطلاعاتی به شبکه سازماندهی اغتشاشات اطلاعیه سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات:با پیگیری‌های اطلاعاتی مشترک سربازان گمنام امام زمان تعدادی از اعضای یک شبکه سازماندهی اغتشاشات، شناسایی و تحت ضربه قرار گرفتند. اعضای این شبکه که با حمایت مالی وزارت امور خارجه آمریکا و با مدیریت یکی از عناصر سیاسی خارج‌نشین، مشغول شبکه‌سازی زنان و برنامه‌ریزی برای نقش‌آفرینی در اغتشاشات بودند. این شبکه با برگزاری دوره‌های مجازی و رایگان برای فعالان حوزه زنان و جامعه مدنی، عناصری از داخل و خارج از کشور را آموزش می‌دادند. آخرین کارگاه آموزشی این شبکه در تیرماه امسال توسط یکی از خبرنگاران رسانه‌های معاند در دانشگاه امنیتی سواز انگلستان برگزار شده بود. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گندم‌‌زارهای لرستان🌾 مسیر خرم‌آباد به سمت آبشار بیشه 😍 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
1.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«من‌وتو» آتش زدن درخت در پارک را به اسم نافرمانی مدنی پخش کرده!! ❌️یه مشت بی وطن مخالف محیط زیست ! دغدغه هوای پاک ، دریاچه ارومیه و سگ های ولگرد و ... فقط برای حمله به جمهوری اسلامی ست نه نجات محیط زیست ! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان های مذهبی...🍃: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭351‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی از پله های زیر زمین حرم بالا رفتم و ناراحت از این که جز سلام سهمی از زیارت امام رضا نداشتم همراه خانباجی و محمد حسن از حرم خارج شدم. محمد حسن دربستی گرفت و سر کوچه پیاده شدیم. وارد کوچه که شدیم خانباجی کلیدش را از گوشه روسری اش باز کرد در حیاط را باز کرد و گفت: مادر تو برو استراحت کن من و محمد حسن بریم یکم خرت و پرت بگیریم بر می گردیم. زیر لب باشه ای گفتم و وارد حیاط شدم. به مهمانخانه رفتم و بخارش نفتی اش را روشن کردم علیرضا را عوض کردم خواباندم و برای شستن کهنه هایش به حیاط رفتم. کهنه ها را در تشت ریختم و کنار حوض نشستم تا بشوییم. شیر آب را که باز کردم احساس کردم کسی پشت سرم ایستاده است. هوا ابری بود و سایه ای نمی دیدم ولی حضورش را احساس می کردم. جرات برگشتن و نگاه کردن به پشت سرم را نداشتم. مطمئن بودم هیچ یک از اعضای خانواده ام به این زودی به خانه بر نمی گشت. نمی دانستم که کیست و اصلا کی وارد خانه شد که من نفهمیدم فقط می دانستم نه حجاب درستی دارم و نه جرات نگاه کردن به پشت سرم و دیدن او را دارم. در دل فقط امام زمان را صدا زدم و کمک خواستم. چشم هایم را بستم و منتظر هر اتفاقی بودم _شوهرت کجاست؟ در حالی که قلبم به شدت می تپید و از ترس در حال جان دادن بودم با همان دست های نجسم چادرم را از دور کمرم باز کردم و روی سرم کشیدم. به سختی از جا برخاستم و به سمت او چرخیدم. با دیدن او با گریه گفتم: الهی بمیری محمد علی محمد علی با بدجنسی خندید و گفت: درسته بد ترسیدی ولی نفرین نکن با آستین اشکم را پاک کردم و گفتم: این چه کاریه؟ داشت قلبم از حرکت می ایستاد محمد علی لب حوض نشست و گفت: حقت بود. چرا در حیاط رو باز گذاشتی؟ سر کوچه رو ندیدی تو ماشین نشستن زاغ سیاهت رو چوب می زنن؟ خدایی نکرده الان یکی از اون نامردا میومد سر وقتت می خواستی تک و تنها چی کار کنی؟ چادرم را از روی سرم برداشتم و گفتم: در حیاط که همیشه بازه جز شبا من یاد ندارم در حیاط رو بسته باشیم _اون مال قبل بود الان که تو هستی شبانه روزی در حیاط باید بسته باشه مخصوصا وقتی تنهایی 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید محمد اکبری صلوات🇮🇷 🌸🌸🌸🌸🌸🌸/‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭352‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی محمد علی از لب حوض برخاست پشت شلوارش را تکاند و گفت: هم باید حواست رو جمع تر کنی هم دلت رو گنده تر کن آبجی خانم چادرم را در هم جمع کردم و گفتم: حواسم جمعه تو بدجور منو ترسوندی هم یهو بی سر و صدا اومدی پشتم هم صداتو کلفت کردی وحشت کردم به سر تا پایم اشاره کردم و گفتم: ببین این قدر ترسیدم نامحرم باشی برای این که خودمو بپوشونم دست نجسم رو به روسری و لباس و چادر و همه جام زدم سر تا پام نجس شد محمد علی دست در جیب شلوارش کرد و گفت: اشکال نداره بعدش برو حمام دستش را از جیبش بیرون آورد و گفت: جاش برات یه هدیه دارم ... گیره موی زرد رنگی را به سمتم گرفت و گفت: اینو احمد داد برات بیارم لبخند روی لبم نقش بست و در حالی که دست دراز کردم گیره را بردارم پرسیدم: پیش احمد بودی؟ به تایید سر تکان داد _حالش خوب بود؟ _خوبه .... گفت میخواد بره چناران .... دیدن خواهرش لب حوض نشستم که محمد علی کلیدی را نشانم داد و گفت: گفت بهت بگم نگرانش نشی اینم کلید اتاقتونه اجاره دو هفته رو پرداخت کرده کلید را به سمتم گرفت و گفت: گفت اگه دو هفته شد و برنگشت بری وسایلت رو برداری و اتاق رو تخلیه کنی _یعنی این همه طولانی قراره اونجا بمونه؟ محمد علی با فاصله کنارم نشست و گفت: زودتر بر می گرده دلت رو بد نکن به سمت محمد علی چرخیدم و پرسیدم: کی قراره بره؟ _الان تو راهه شایدم رسیده باشه من اول اونو رسوندم تا اتوبوسا بعدش اومدم سر خاک مادرش تا رسیدم یه فاتحه خوندم چشم چرخوندم دیدم تو و خانباجی و محمد حسن دارین میرین منم دنبال تون اومدم مواظب تون باشم
می دونستم محمد حسن میذاره میره _رفته کمک خانباجی خرت و پرت بخرن _اون باید پیش تو می موند نه که با خانباجی بره خرید بچه که نیست هر کی رفت مغازه اینم پی اش بره گیره را در جیب لباسم گذاشتم از جا برخاستم و گفتم: اتفاقا چون بچه نیست همراه خانباجی رفت. رفت کمکش کنه کنار تشت روی پا نشستم و گفتم: خانباجی دیگه سنی ازش گذشته جون نداره خریدا رو تنها بیاره خونه دیگه باید یکی دیگه رو بفرستین خرید خونه رو انجام بده 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید نبی الله یوسفی صلوات🇮🇷 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸/‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭353‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی نگاه به محمد علی دوختم و گفتم: خانباجی هم حق مادری به گردن ما داره حواست باشه همون طور که مثل پروانه دور مادر می چرخی و دستش رو می بوسی هوای خانباجی و دلش رو هم داشته باشی محمد علی از جا برخاست و گفت: باشه سعیم رو می کنم بی هیچ حرف دیگری به سمت اتاق رفت و من هم مشغول چنگ زدن شدم. ******* ژاکتم را پوشیدم و دکمه هایم را بستم. چادرم را روی سرم کشیدم و پتوی علیرضا را دورش پیچیدم. او را در بغلم گرفتم و از اتاق بیرون آمدم. زمین از سرما یخ بسته بود و سوز سرما به جان آدمی می نشست. مادر و خانباجی در حیاط منتظرم ایستاده بودند مادر با دیدنم گفت: مادر کاش بی خیالش می شدی خودت هیچ چی این طفل معصوم یخ می زنه تو این هوا پتو را روی علیرضا مرتب کردم و گفتم: به خاطر دل حاج علی باید بیام. هر بار علیرضا رو بغل می گیره چشماش انگاری برق می زنه مادر به سمت در حیاط رفت و گفت: کاش حداقل آقات بود با ماشین می رفتیم می ترسم روی این زمین یخ زده خانباجی رویش را محکم گرفت و گفت: طوری نمیشه خانم بد به دلت راه نده پا به کوچه گذاشتیم که مادر گفت: می ترسم رقیه بخوره زمین خدایی نکرده خودش یا بچه طوری بشن حاجی بگه چرا حرف گوش نکردین در حالی که نگاهم به زمین بود و در قدم برداشتن هایم دقت می کردم گفتم: نترسید حواسم هست طوری نمیشه ان شاء الله خانباجی که کنارم قدم بر می داشت گفت: امسال زود هوا سرد شده نفسش را بیرون داد و رو به من گفت: خدا کنه فقط این زکیه خانم امروز دهانش رو ببنده چیزی بهت نگه مادر لب گزید و گفت: عه خانباجی ... چرا این جوری میگی زشته؟ _زشت حرفای اونه که مدام به احمد آقا و رقیه دری وری میگه _عزاداره ناراحته احمد آقا هم برادرشه _عزاداره درست ولی حق نداره به احمد آقا بگه قاتل به یاد حرف های دو روز پیش زکیه دوباره بغضم گرفت. هر چه دلش خواست با ناسزا به احمد و من نسبت داد و در آخر هم گفت اگر احمد را بیند خودش او را به نظمیه و یا ژاندارمری تحویل می دهد. خانباجی گفت: زیور خانم دیروز بهم می گفت این شوهر زکیه انگار رابطه خوبی با حکومت داره و یه جورایی نونش از طریق اوناست می گفت شاه دوستن و طرفدار سرسخت شاهن مادر گفت: فکر نکنم ها خانواده خوب و مومنی ان اگه طرفدار حکومت بودن که حاجی معصومی دختر بهشون نمی داد بعدم اینا نواده های قاجارن سایه پهلوی رو باید با تیر بزنن 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید منوچهر اکبری صلوات🇮🇷 🌸🌸🌸🌸🌸🌸/‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭354‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی خانباجی گفت: چه ربطی به دین و ایمان داره خیلی آخوندام هستن دست و پای شاهم می بوسن همون روزی که شاه اومده بود حرم یادتونه محمد علی می گفت چه قدر تو حرم از شاه تمجید و ستایش کردن
بعضیا دین دارن ولی انگار عقل ندارن چشم ندارن موقعی هم که حاج علی به این برادر زاده زنش دختر داد آش این قدر شور نبود که مهم باشه صدایش را آهسته تر کرد و گفت: کی طرفدار شاهه کی ضد شاه مادر از من پرسید: رقیه واقعا داماد حاج علی این طوریه که خانباجی میگه؟ شانه بالا انداختم و گفتم: من دقیق نمی دونم من زیاد نمی دیدم شون ولی احمد می گفت خواهراش چون عروس دایی اش شدن تفکرات و زندگی شون با اینا فرق داره مادر نفسش را بیرون داد و گفت: خدا به داد حاج علی برسه پس پسرا انقلابی و مبارز دامادا و دختراش ضد انقلابی خانباجی گفت: این دخترش زهرا که خوبه این یکی خیلی نوبره زیور خانم می گفت برای برادر شوهر کوچیکه زکیه که سربازه قدم پیش گذاشته بودن که زینب رو نشون کنن ولی این قضایا که پیش اومده دیگه منتفی شده زیور خانم می گفت همه اش یک بار اومدن مثلا عیادت اونم کلی بابت کارای احمد آقا سرکوفت زدن و دری وری گفتن بهشون و حاج خانم خدا بیامرز رو رنجونده بودن 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید علی اکبری صلوات🇮🇷 🌸🌸🌸🌸🌸🌸/‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭
🔰هفده شهریور از است 💢 : «یادتان نرود که ما یک ۱۷ شهریور داشتیم. ۱۷شهریور از ایّام الله است. و باید یادمان نرود این را.» 📌 به مناسبت جنایت رژیم پهلوی در به خاک و خون کشیدن مردم در روز ۱۷ شهریور ۵هفت🌷🌷🌷🌷