رمان های مذهبی...🍃:
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
شکسته_هایم_بعد_تو
🇮🇷قسمت ۷۳ و ۷۴
دکتر صدر: این اشتباه از همهی ما کمی بعید به نظر میرسه. برید گزارشاتون رو بررسی کنید، فردا یه جلسه تو مرکز میذاریم، اونجا صحبت میکنیم.
صدرا: _پس رفتن به اون روستا؟ دیگه نمیرید؟
دکتر صدر: _ما نمیریم، یه گروه دیگه میرن.
صدرا: _پس ما هم وسایلی که جمع کردیم رو میدیم ببرن.
آیه لبهای خشک و سنگینش را به سختی تکان داد:
_مهدی...
ارمیا گوشهی اتاق تکیه داده بود ،
و از پنجره به بیرون نگاه میکرد. زهرا خانوم و حاج علی دو طرف آیه ایستاده بودند و با صدای آیه دو حس همزمان به قلبشان راه یافت، یکی خوشی بیدار شدن آیه و دیگری تلخی زهر مانندی که به قلب ارمیا ریخته شد، دهانشان را تلخ کرد.
سیدمحمد دست روی شانهی ارمیا گذاشت:
_گفتم که بهتره بیرون باشی؛ الان که داره بههوش میاد زمان و مکان رو گم کرده، ممکنه چیزای خوبی نشنوی.
ارمیا نگاه از پنجره نگرفت ،
و با تمام توان نگاهش را از آیه دور نگهداشت. دوست داشت کمی خودخواهی کند، دوست داشت کمی دوست داشته شود. به رفاقت سه سالهاش با سیدمهدی پشت کرد و آیه را خودخواهانه برای خود خواست.
گاهی در عذاب بود از این کشمکش درونی،
آیه حق کدامشان بود؟ ۹سال زندگی عاشقانه با سیدمهدی؟ حق سه سال غم برای سیدمهدی؟ حق سه سال چشم انتظاری ارمیا؟ حق چند ماه زندگی که هنوز هم غریبهی آن خانه بود؟
ارمیا کمی، فقط کمی زندگی میخواست، به سبک آیهی سیدمهدی، به سبک رهای صدرا، به سبک زهرا خانوم حاج علی.
کمی زندگی را حق یتیمیهایش میدانست،
حق روزهای بیپدریاش میدانست؛ حق بیمادر، بزرگ شدنش میدانست...
چرا تن به این ازدواج دادی آیه؟ من که از انتظار شکایتی نداشتم!
یک سوال دارم...
"تو زن #منی یا آیهی #سیدمهدی؟ تو #سهم و حق کداممان هستی؟ #دل_شکستهی من که هزاران بار آن را میشکنی؟ حق دو متر #خاک سیدمهدی؟ تو #کیستی آیه؟ "
حاج علی بوسهای بر پیشانی آیهاش زد ،
و خدا را شکر کرد که آیه بههوش آمده. سیدمحمد گفت میرود زینب را از حیاط بیمارستان بیاورد. بیچاره محبوبه خانم که با دو بچهی کوچک اسیر بیمارستان شده بود. زینب
بیپدری چشیده، کمی کم طاقت دوری مادر بود.
معاینهی دکتر تمام شده بود ،
که سید مهدی زینب سادات را آورد. ارمیا هنوز مصرانه به پنجرهی دود گرفته نگاه میکرد.
زینب روی تخت نشست ،
و سر بر سینهی مادر گذاشت. آیه موهایش را نوازش کرد و زینب خوابش برد... کودک است و دلخوش به نوازشهای مادر.
حاج علی دلبرک محبوبش را در آغوش کشید، و به همراِه زهرا خانوم از
اتاق خارج شدند تا ارمیا را با آیهاش تنها بگذارند.
سیدمحمد هم که به بهانهی صحبت با همکارش، مدتی بود از اتاق رفته بود.
آیه که سکوت ارمیا را دید گفت:
_انگار خیلی همه رو نگران کردم!
ارمیا: _روز بدی بود؛ خوبه که داره تموم میشه
آیه: _نفهمیدم چی شد؛ انگار یکی از پشت محکم کوبید به ماشینم.
ارمیا هنوز هم نگاهش خیرهی همان پنجره بود:
_کار ندا بود
آیه: _ندا؟! ندا کیه؟!
ارمیا: _همونکه میومد پیشت؛ همونکه یه زمانی رفته بودم خواستگاریش!
آیه: _مگه بستری نبود؟
ارمیا: _جریانش طولانیه... فرار کرده و خواسته تو رو بکشه تا باهاش ازدواج کنم.
آیه: _دیدیش؟
ارمیا: _قبل از آمبولانس بهت رسیده بودم.
آیه: _به خاطر تو، جون من و دخترم تو خطره!
ارمیا پوزخندش، دست خودش نبود:
_دخترت؟
آیه ابرو در هم کشید:
_آره! دخترم؛ شک داری دختر منه؟
ارمیا:_چرا این بحث رو تموم نمیکنی؟
آیه: _مگه تموم میشه؟
ارمیا: _نه! نه تا وقتی که سیدمهدی شوهرته، نه تا وقتی منو نمیبینی.
ارمیا از اتاق بیرون زد.
آیه دلش صاف نبود... نه با سید مهدی نه با ارمیا. دلش کمی مرگ میخواست، کمی سکوت و کمی بیتحرکی... دلش فرار میخواست... کمی نبودن، کمی لج کردن... آیه کمی کم آورده بود.
**
آیه را که به خانه آوردند،
زینب سادات اشکریزان در آغوش حاج علی بود. رها کمکش کرد روی مبل بنشیند. آیه دستهایش را برای در آغوش کشیدن زینب سادات گشود، اما دخترکش هنوز اشکهایش همچون رود بر صورتش روان بود.
آیه: _چیشده عزیزم؟ چیشده مامان فدات؟
زینب سادات: _بابا... بابایی رفت...
آیه به حاج علی نگاه کرد:
_چی شده بابا؟
حاج علی آهی از افسوس کشید:
_رفت سیستان؛ گفت میره یه کم بهت فرصت بده، گفت هنوز #جایگاهش تو زندگی معلوم نیست.
سایه سینی چای را مقابل آیه گذاشت:
_داری باهاش بد میکنی.
رها ادامه داد:
_این حق ارمیا نیست آیه!
سیدمحمد پلاستیکهای خرید را روی اپن گذاشت:
_اون یه عمر احساس طرد شدگی داشته، حالا با این رفتاری که تو باهاش داری...
🥀ادامه دارد....
❤️🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
شکسته_هایم_بعد_تو
قسمت ۷۵ و ۷۶
سایه اشک چشمانش را پاک کرد و در تایید حرفهای رها گفت:
_یه حلقهی قشنگ برات خریده بود... خیلی قشنگ؛ اونم داد به عروس و دوماد، اونروز تو محضر... وای خدای من! اصلا یادم نمیره... چطور حلقه رو از دستت درنیاورده بودی؟ تمام پساندازشو گذاشته بود پای جشنی که برات گرفته بود و تو #نخواستی. وقتی دید چه حلقهی سادهای گرفته، مُردیم! فکر کرد شرمندهت شد. و ما از شرمندگی دل دریاییش مُردیم! فکر کرد تو سادهزیستی دوست داری که عروسی نخواستی، نمیدونست تو فقط میخواستی #عروس_سیدمهدی باشی.
سیدمحمد دست روی شانهی سایهاش گذاشت:
_راحتش بذارید. آیه خودش باید تصمیم بگیره. زندگی با کسی مثل ارمیایی که من میشناسم #لیاقت میخواد.
سیدمحمد به یاد آورد...
فخرالسادات را سر خاک آورده بود که مردی را از دور دید. تعجب کرد که چه کسی سر خاک برادرش نشسته است.
نزدیک که شد جوانی را دید ،
که بارها در مراسم سید مهدی دیده بود. مادرش را به مزار پدر فرستاد و کنار ارمیا نشست:
_سلام.
ارمیا نگاه از قبر گرفت و سیدمحمد را نگاه کرد:
_سلام؛ ببخشید، الان میرم.
ارمیا که نیمخیز شد، سیدمحمد دستش را گرفت و دوباره کنار خود نشاند:
_چرا با عجله؟ بشین یه کم حرف بزنیم؛ همدورهی مهدی بودی؟
ارمیا دستی روی سنگ قبرش کشید:
_آره.
سیدمحمد: _از روزی که رفت، خیلی تنها شدم. برام هم پدر بود، هم برادر، هم رفیق... یکهو همه کسم رو از دست دادم.
ارمیا: _من تازه فهمیدم کی رو از دست دادم؛ حوصله داری حرف بزنیم؟
سیدمحمد: _هم حوصله دارم هم وقت؛ مادرم که میاد اینجا، دیگه رفتنی نیست، گاهی غروب میشه و هنوز اینجاست؛ یه جورایی خونهمون شده. بابام اونجا، داداشم اینجا... چی تو رو به اینجا کشونده.
ارمیا: _سالها بود که گم شده بودم... گم شدن تو طالع منه؛ تو پرورشگاه
بزرگ شدم، وقتی هجده سالم شد، گفتن برو زندگیتو #بساز. با دوتا از بچهها تصمیم گرفتیم بریم #ارتش. هم جای خواب و غذا، هم حقوق و هم اینکه کسی منتظرمون نبود؛ مرگ و زندگی ما برای کسی مهم نبود... گفتنش راحت نیست، اما #حقیقته و حقیقت گاهی از زهر تلختر. کلا
معاشرتی نیستیم؛ یادگرفتم کسی ما رو نمیخواد پس خودمون رو به
کسی تحمیل نکنیم. یه عمر تنهایی کشیدیم دیگه، فقط خودم بودم و دوتا رفیقام. با کسی دمخور نبودیم. همه چیزمون کار بود و کار... برای خودمون یه خونه اجاره کردیم و سه نفری زندگیمون رو ساختیم.
تا اونشب و توی اون برف..زندگیم از مسیرش خارج شد. الان نمیدونم، قبلا روی ریل نبودم یا الان نیستم، اما هرچی که بود برام یه تغییر بود. یه شب که خیلی داغون بودم، خیلی شکسته بودم،
خواب سیدمهدی رو دیدم. #کلاهشو گذاشت سرم، #تفنگشو داد دستم، دست رو شونهم گذاشت. و گفت:
_#حرم خالی نمونه داداش!
گفتم: _اهلش نیستم.
گفت: _اهلت میکنن!
گفتم: _دنیام با دنیات فرق داره.
گفت: _نگاهتو عوض کنی فرقی نداره.
گفتم: _بلد نیستم
گفت: _یا علی بگو، منم هستم و دستتو میگیرم.
گفتم: _تو #شهید شدی؟!
گفت: _همسایهایم.
گفتم: _من زندهام؛ اگرم بمیرم من کجا و تو کجا!
گفت: _همسایهایم رفیق.
گفتم: _منم #شهید میشم؟
گفت: _شهادت خیلی نزدیکه.
گفتم: _چطور میشه؟ اصلا تو نترسیدی؟
گفت: _دیدم تو زندگی بدون شهادت،هیچی ندارم. دیدم مرگم همین روز و همین ساعت رقم میخوره. گفتم «اللهم ارزقنا توفیق الشهادة». اونقدر گفتم تا خدا با دلم راه اومد.
گفتم: _زن و بچه داشتی.
گفت: _ دستم #امانتی بودن. حالا هم میسپرم دست تو.
گفتم: _تو که گفتی شهید میشم!
گفت: _گفتم همسایهایم.
گفتم: _یعنی شهید نمیشم؟
گفت: _شهادت تو #سختتره؛ اما من #کمکت میکنم.
گفتم: _تنهام نذاریا...
گفت: _دست رفاقت بدیم؟
دستش رو گرفتم، لبخند زدیم؛ تو آسمون پرواز کردیم.
گفتم: _اون پایین چه خبره؟ اونا کیان؟
گفت: _روزگار آیه بعد از منه
گفتم: _میدونی چی میشه؟
گفت: _همهشو نه، اما میدونم باید چی بشه.
گفتم: _حال زنت #خیلی_بده!
گفت: _باید خودش رو پیدا کنه؛ بهش گفتم که مواظب #ایمانش باشه، اما براش #میترسم!
گفتم: _چرا؟ اونکه خیلی با ایمان و معتقده!
گفت: _از روزی که #اشتباه کنه میترسم، روزی که با اشتباهش #ایمانشو باد ببره.
گفتم: _مواظبش باش!
گفت: _من دیگه نمیتونم؛ تو مواظبش باش!
همینجا بود که سقوط کردم و از خواب پریدم. دستم هنوز از گرمای دستای سیدمهدی گرم بود. آقا سید... مواظب خانوم سید مهدی باشید! سیدمهدی نگرانشه.
سیدمحمد سرش را تکان داد و از خاطراتش بیرون آمد:
_دیگه بریم سایه جان؛ آیه نیاز به کسی نداره.....
🥀ادامه دارد....
❤️🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
541.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ حزب الله لبنان یک پهپاد صهیونیستی را که در حریم هوایی نبطیه در حال پرواز بود سرنگون کرد.
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🏴
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بیشتر حوضههای آبریز کشور در شرایط بسیار خشک و خشک قرار دارند
وزیر نیرو:
🔹طبق شاخصهای استانداردهای بینالمللی، تقریباً همه حوضههای آبریز کشور بر اساس بارشهای ۳۶ماهه گذشته، در شرایط بسیار خشک یا خشک قرار دارند.
🔹بهمنظور مدیریت منابع آب کشور، مسئولیت فوقالعاده سنگینی بر عهده یکایک ما است. امروز در طبیعت با شرایط ویژه و نبود امکان پیشبینیها مواجه هستیم، از جمله میتوان به تغییرات اقلیمی اشاره کرد بهطوریکه زمانی با افزایش بارشها و زمانی با کاهش بارشها و خشکسالیهای پیاپی روبرو میشویم.
🔹به همان میزان که مدیریت بخش عرضه ضرورت دارد، مدیریت بخش تقاضا نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است.
🔹در مدیریت تقاضا، این امکان برای مصرفکننده فراهم میشود که با علم، آگاهی و روشهایی که اختیار مصرف آب را میدهد، میزان مصرف خود را مدیریت کند.
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🏴
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گزارش خبرنگار اعزامی ایرنا از روز اول نمایشگاه شانگهای
🔹پاویون ملی جمهوری اسلامی ایران توسط معاون اول رئیس جمهور و نخست وزیر چین در ششمین نمایشگاه بینالمللی واردات چین افتتاح شد.
🔹بیش از ۵۰ شرکت و ۲۵۰ تاجر ایرانی در حوزههای مختلف از کشورمان در ایننمایشگاه حضور دارند.
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🏴
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
9.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فرمانده نیروی دریایی ارتش: ناوشکن «دیلمان» به دریای خزر الحاق میشود
امیر دریادار شهرام ایرانی:
🔹آخرین دستاوردهای نیروی دریایی ارتش که یکی از آنها ناوشکن دیلمان است در هفتم آذر امسال رونمایی و در دریای خزر الحاق و به آب انداخته می شود.
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🏴
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
📸 افتتاح پاویون ملی جمهوری اسلامی ایران توسط معاون اول رئیس جمهور در ششمین نمایشگاه بینالمللی واردات چین
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🏴
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
اولین حقوق بازنشستگان جدید صندوق بازنشستگی کشوری چقدر است؟
🔹برقراری حقوق بازنشستگان یکی از مهمترین دغدغههای افراد بازنشسته پیش از ورود به این عرصه جدید از زندگی است که جدیدترین ارزیابیهای صندوق بازنشستگی کشوری در تابستان امسال نشان می دهد میانگین اولین حقوق بازنشستگی به رقم ۱۶ میلیون تومان رسیده است.
🔹یکی از مهمترین مطالبات و چالشهای بازنشستگان با جامعه آماری بین ۵ تا ۶ میلیون نفر در کشور، کاهش میزان حقوق دوران بازنشستگی نسبت به دوران فعالیت کاری آنان است اما این موضوع در صندوق بازنشستگی کشوری به نوعی با این رقم آماری در حال برطرف شدن است و بازنشستگان در صورت پرداخت مدت زمان ۳۰ سال بیمهپردازی، بیشتر از حقوق قانون کاری را دریافت خواهند کرد.
🔹آمارهای تابستان ۱۴۰۲ صندوق بازنشستگی کشوری نشان میدهد که میانگین حقوقبگیران در پایان شهریور سال ۱۴۰۲ به عدد ۱۱ میلیون و ۲۹۱ هزار تومان رسیده اما این رقم در مدت مشابه سال قبل یعنی شهریور سال گذشته هفت میلیون و ۹۵۲ هزار تومان بود که به طور میانگین ۴۲ درصد رشد داشته است.
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🏴
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سازوکار تغییر مجدد حوزه انتخابیه نامزدهای انتخابات مجلس چیست؟
🔹اسلامی سخنگوی ستاد انتخابات کشور در گفتوگوی اختصاصی با ایرنا از امکان تغییر مجدد حوزه انتخابیه داوطلبان نمایندگی دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی خبر داد.
🔹فردی که در ثبت نام نهایی، حوزه انتخابیه خود را تغییر داده بود، امکان تغییر مجدد بر اساس قانون تغییر حوزه انتخابیه مصوبه سال۸۲ مجلس را دارد.
🔹اما تغییر مجدد حوزه انتخابیه منوط به این است که «تایید صلاحیت فرد انجام شده و به تعبیر ستاد انتخابات وزارت کشور، فرد نامزد باشد. نامزد انتخابات به فردی اطلاق می شود که صلاحیت او تایید شده و با تایید شورای نگهبان ۱۵ روز قبل از رای گیری امکان تغییر حوزه انتخابیه فراهم است.
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🏴
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💥💥💥💥💥
زلال احکام
💢 احکام #نجاست بدن و لباس با غیر خون:🔰
1⃣➖ #قبل_نماز:
🌺 شخصی که ناچار است با بدن و لباس نجس نماز بخواند (مثلا لباس دیگری ندارد یا وقت کمه) نمازش صحیح است و قضا ندارد.
2⃣➖ #بین_نماز:
🌺 بین نماز بفهمد لباس یا بدن قبل نماز نجس شده:
🔺اگر وقت وسیع است نماز را رها کند و با بدن و لباس پاک نماز بخواند.
🔺اگر وقت تنگ است (اگر در حال نماز تطهیر و تعویض ممکن است انجام بدهد و اگر ممکن نیست) با همان حالت نماز بخواند.
3⃣➖ #بعد_نماز:
🔺 قبل نماز نمیدانست یا شک داشت لباس یا بدنش نجسه و بعد نماز فهمید: نماز صحیح است.
🔺 قبل نماز میدانست که لباس یا بدنش نجسه و فراموش کرد و بعد نماز یادش آمد:
✅👈 همه مراجع عظام تقلید: باید نماز را دوباره بخواند.
✅👈 آیت الله سیستانی: اگر فراموشی او از روی اهمال و بیاعتنایی نبوده است، لازم نیست نماز را دوباره بخواند.
➕➕➕➕➕
📚👈توضیح المسائل مراجع مسأله ۸۰۲ تا ۸۱۳؛ مقام معظم رهبری رساله نماز و روزه مسأله ۵۷ تا۶۳.
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🏴
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ایران شناسی
نان تموشی😋
🔸پخت نان و شیرینی محلی در قشم رواج بسیار زیادی دارد. یکی از این نان های محلی نان تموشی نام دارد. طرز تهیه نام تموشی به این صورت است که در ابتدا تابه را به خوبی داغ می کنند و خمیری که از ترکیب آرد و آب به دست آمده است را به صورت خیلی نازک درون تابه پهن می نمایند. وقتی نان خوب گرفت بر روی آن پنیر یا تخم مرغ می ریزند و با سس مخصوصی به نام مهیاوه نوش جان می کنند.
🔸این سس که طمع و مزه ای فوق العاده دارد از ترکیب آب ماهی، نمک، خردل، گشنیز، ریحان و رازیانه به دست می آید. یکی دیگر از سس هایی که می توان تموشی را با میل نمود سوراغ نام دارد. سس سوراغ نیز از ترکیب ماهی حشینه، آب، نمک، گل سرخ، پوست نارنج به دست می آید. مردم قشم به نان اهمیت زیادی می دهند و نان های محلی همچون رخنه، خمیر، بالاتاوه، و کروسی جز سوغاتی های جزیره قشم به حساب می آیند.
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🏴
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ " جنگ نرم و رســــــانـــــه "
حمله به آرمان ها، ارزش ها و شکستن خطوط قرمز...
#قُبح_زُدایی
🎤استاد رائفی پور
🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
اربعین معلی عاشقان ولایت 🏴
🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸