eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
3.9هزار دنبال‌کننده
41.7هزار عکس
50.8هزار ویدیو
64 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه و نظرات مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784
مشاهده در ایتا
دانلود
جشنواره فیلم عربستان به فیلم ایرانی جایزه داد 🔹️فیلم کوتاه «چمدان» ساخته سامان حسین‌پور و آکو زندکریمی جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره بین‌المللی دریای سرخ عربستان را دریافت کرد. 🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋 در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj اربعین معلی عاشقان ولایت 🚩 🆔 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
یمن الاسلام🇾🇪 فوری| نیروهای مسلح یمن طی ساعات گذشته تعداد زیادی از پهپادها را به چند هدف در عمق اشغالگران اسرائیل پرتاب کردند و اعلام کردند تا پایان تجاوزات اسرائیل به نوار غزه به انجام عملیات‌های خود در حمایت از نوار غزه ادامه می‌دهیم. خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📍 «نون‌خ» در مرحله فیلم‌برداری 🔹فصل جدید مجموعه تلویزیونی «نون‌خ» بعد از گذشت مدتی از تصویربرداری خود در اطراف تهران، به چابهار رسیده‌ است. 🔹فصل پنجم سریال «نون خ» شامل ۲۵ قسمت است و پخش آن همزمان با شروع ماه رمضان شروع می‌شود و ادامه آن در نوروز سال ۱۴۰۳ روی آنتن شبکه یک می‌رود. خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
1.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴وزیر خارجه: تاکنون هیچ توافقی در خصوص فلسطین بدون مشورت با ایران انجام نشده 🔹دوستان مقاومت در مذاکرات از ما مشورت می‌گیرند، اما تصمیم‌گیرنده خودشان هستند. 🔹امروز تصمیم گروه‌های مقاومت این است که پایگاه‌های آمریکایی در منطقه به‌دلیل حمایت از اسرائیل هدف قرار بگیرند. 🔹آمریکایی‌ها به ما پیام دادند که به گروه‌های مقاومت بگوییم حملات علیه آن‌ها را متوقف کنند، ولی ما گفتیم این گروه‌ها مستقل هستند و خودشان تصمیم می‌گیرند و ما به تصمیماتشان احترام بگذاریم. خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴بیانیه نیرو های مسلح یمن بسمِ اللهِ الرحمنِ الرحيم قال تعالى( { أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَـٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُوا۟ۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِیرٌ } صدق الله العظيم 🔹پس از موفقیت نیروهای مسلح یمن با استعانت از خداوند متعال در تحمیل تصمیم خود مبنی بر جلوگیری از تردد کشتی های اسرائیلی در دریای سرخ و عرب و در نتیجه تداوم تعهد دشمن صهیونیستی به کشتارهای هولناک، جنگ، نسل کشی و محاصره برادران ما در غزه نیروهای مسلح یمن اعلام میکنند در صورتی که غذا و داروی مورد نیاز مردم فلسطین وارد نوار غزه نشود؛ کشتی‌هایی که به سمت رژیم صهیونیستی از هر ملیتی در حرکت باشند، جلوگیری می‌کنند و این کشتی ها به هدف قانونی نیروهای مسلح ما تبدیل می‌شوند. 🔹به دلیل نگرانی در مورد ایمنی ناوبری دریایی، به همه کشتی‌ها و شرکت‌ها نسبت به معامله با بنادر اسرائیل هشدار می‌دهیم. 🔹نیروهای مسلح یمن تعهد کامل خود را به ادامه حرکت تجارت جهانی از طریق دریای سرخ و عرب برای همه کشتی‌ها و همه کشورها به جز کشتی‌های مرتبط با اسرائیل یا حمل کالا به بنادر اسرائیل تأیید می‌کنند. نیروهای مسلح یمن این تصمیم را از لحظه اعلام این بیانیه اجرا خواهند کرد. صنعا، 26 جمادی الاول 1445 ق/ 9 دسامبر 2023 میلادی لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔https://ble.ir/ashaganvalayat ‌‌
🔴 الان باز یک عده گلوی خودشون رو پاره میکنن که ما قبلا هم پزشک خارجی بی کیفیت نداشتیم چرا بهشون توهین کردی!😂👍 🇮🇷 خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴 حاجی تازه همین مومن و پای کارامون دهن معاندین رو صاف کردند فکر کن بخوان پا کارتر تربیت کنن که دیگه واویلاست!😉😂 🇮🇷 خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲چرا علی کریمی از خودش ویدئو نمیذاره؟ خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
2.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫در انتهای شب 🍁آرزویم این است که 💫صفحه غم و اندوه 🍁در دفتر زندگیتان 💫همیشه سفید بماند... 🍁اوقاتتون به وقت مهربانی 💫لبخندتون بـه رنگ عشق 🍁 شبتون پر از آرامش 💫 و در پناه خداوند مهربان خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌸﷽🌸 ✍ با عرض سلام و صبح بخیر و به امید پیروزی‌ رزمندگان در جبهه‌های حق علیه باطل 🌱ذکر روز یکشنبه🌱          🌺 ياذ الجلال و الاکرام🌺 ⬅️ تاریخ: نوزدهم آذر ماه سال ۱۴۰۲، مصادف با بیست و ششمین روز از ماه جمادی الاولی سال ۱۴۴۵ ⬅️ مناسبت ها : 🌿سالروز تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی(سال۱۳۶۴) 🌿سالروز وفات آیت‌الله ملامحمد کاظم آخوندخراسانی که از مراجع برجسته عصر مشروطیت و از علمای طراز اول حوزه علمیه نجف بوده که در سال۱۲۹۰ در سفربه ایران به طرز مشکوکی فوت می کنند السلام علیک یا امیر المومنین (علیه السلام) السلام علیک یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) ☀️حدیث روز☀️ 🌴امام علی(علیه السلام)فرموده اند: ✍ بدانید آنچه خداوند برای بنده مقدر کرده است، بی کم و کاست به او می رسد، هر چند در چاره اندیشی و پیدا کردن راههای کسب روزی ناتوان باشد و نیز بیش از آنچه خداوند برایش مقدر کرده به او نمی رسد، هر چند بسیار زرنگ و چاره اندیش باشد.💐 📚مسند الامام علی(علیه السلام) ج۶ص۳۷ ☀️اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّکَ الْفَرَجَ☀️ ✍ جهت شادی ارواح پاک و مطهر جمیع🌹شهداء،خصوصا ۹۲🌹شهید آموزش استان کرمان و سردار دلها صلوات💐 🤲اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💐 🌹🇮🇷🌹 خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
رمان های مذهبی...🍃: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بزم_محبت پارت116 مادر و ملیسا که رفتن سرجام نشستم و به فکر فرو رفتم. مثل اینکه هممون باید به این وضع عادت کنیم. شاید این شرایط هیچ وقت تغییر نکنه. مراسم تموم شده بود. بخاطر خاله مهلا، خانواده مادرم زودتر رفته بودن و مادر رو ندیدن. زینب و پدر مادرش و پدر مادر محمد آخرین نفرهایی بودن که رفتن. من و محمد هم بعد از بدرقه برگشتیم داخل تا حاضر بشیم و بریم. داخل اتاق مادربزرگ رفتم و سه تا صلوات براش فرستادم. محمد که صدام کرد از اتاق اومدم بیرون روی مبل تو اتاق مهمون نشسته بود. با لبخند رفتم کنارش نشستم. با تعجب نگاهم کرد - چی شد؟ من فکر کردم با اومدن مادرت کارم برای دلداریت سخت تر شده ولی مثل اینکه اشتباه فکر میکردم. انگاری دلت مادرت رو میخواست. - بازم داری اشتباه فکر میکنی. دلم خدا رو میخواست. زینب دوباره دستم رو گذاشت تو دست خدا و آروم شدم. محمد یه اخم مصنوعی کرد و گفت - بازم زینب؟... من نخوام شما رو با کسی شریک باشم باید کی رو ببینم. بعد دست کرد لای موهاش و تکیه داد به مبل. مثلا ادای دلخوری درآورد. بخاطر ژستش بلند خندیدم. از حالتش خارج شد و تکیه اش رو از روی مبل برداشت. متعجب نگام کرد - تو واقعا بخاطر حرفهای زینب اینهمه خوشحالی؟ خودم هم تعجب کردم که اینهمه آرومم و راحت میخندم. - آره وقتی زینب باهام حرف زد خیلی آروم شدم ولی حرفای مادرم هم حالم رو بهتر کرد از جام بلند شدم و گفتم - الا بذکر الله تطمئن القلوب - کجا میری؟ - یه نگاه به خونه بندازم اگه کاری نمونده بریم. - این خونه رو دوست داری؟ با این سوال محمد سرجام ایستادم و نگاهش کردم - آره. با دست به کنارش اشاره کرد. رفتم و کنارش نشستم. - میخوای باهاش چکار کنی؟ - بفروشمش؟ - نه درباره فروشش حرف نمیزنم. میخوام بدونم چی تو فکر خودته. - خودم که دوست دارم نگهش دارم. شاید بعدا اجاره بدمش. محمد لبخندی زد و گفت که فکر خوبیه. احساس کردم چیزی پشت حرف هاش بود - چرا خوشحال شدی نمیفروشمش؟ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بزم محبت پارت117 - نه به فروشش کاری ندارم. از اینکه نمیخوای تو این خونه زندگی کنی خوشحال شدم. ابروهام رو دادم بالا و نگاهش کردم. دودل گفت - خاطره خوبی از تنها موندنت تو این خونه ندارم. از طرفی هم تک فرزندم و فکر کنم به پدر و مادرم نزدیکتر باشم بهتره. تا بحال به این موضوع فکر نکرده بودم ولی مخالفتی هم نداشتم. لبخندی زدم و گفتم - هرجا تو باشی خوبه. چشم هاش از شوق برق زد. دست انداخت دور کمرم و منو به آغوش کشید. روی شقیقه ام رو عمیق بوسید - باید برای داشتنت نماز شکر بخونم. ازم که جدا شد به صورت سرخم بلند خندید. دست انداخت دور شونه ام - دیگه بریم. خوب نیست دو تا عاشق تو یه خونه تنها بمونن. با مشت کوبیدم به بازوش. سریع دستش رو گذاشت جای دستم و آخ گفت توجه نکردم و اسمش رو کشیده صدا کردم - محمد ... - جانم ... نخیر ول کن نیست. بهتره بریم. از جام بلند شدم. - مثل اینکه خیلی خوش بحالته؟ - چرا نباشه تا یه ساعت پیش دلتنگ خنده هات بودم. الان که می خندی دلم میخواد از خوشی فریاد بزنم. یه لحظه ایستادم و با محبت بهش نگاه کردم. چقدر خوبه یکی اینهمه به فکر خوشحال کردنت باشه و از ناراحتیت ناراحت بشه. - چی شده؟ چرا اینجور نگاه میکنی؟ فکرم رو به زبون آوردم. - خیلی حس خوبیه که یه نفر به فکر خوشحال کردنت باشه. منم باید نماز شکر بخونم. - آره حس خوبیه. مخصوصا اگه دوطرفه باشه. احساس کردم داره گله میکنه. سرم رو پایین انداختم - میدونم تو خیلی به فکر منی و من اونقدری که باید جواب محبت هات رو نمیدم. از جاش بلند شد و روبروم ایستاد بازو هام رو گرفت. - منظورم این نبود. سرم رو بلند کردم و نگاهم رو دادم به چشم هاش - قرار نیست زن و مرد شکل محبتشون شبیه هم باشه من مرد هستم و باید ازت حمایت کنم. کمی مکث کرد و با لبخند شیطونی زد رو نوک بینیم - تو هم که باید ناز کنی تا من نازتو بخرم - اِ ... محمد بلند خندید - چیه؟ وظیفه سختی به عهده ات گذاشتم. - الان داری سربه سرم میذاری یا مسخرم میکنی؟ دوباره بلند خندید. گفت که بریم. منم لبخندم عمیق شد و همراهیش کردم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بزم_محبت پارت118 دست انداختم دستگیره رو گرفتم که محمد دست گذاشت روی دست چپم. دستگیره در رو بیخیال شدم و به محمد نگاه کردم. دست دیگه اش روی فرمون بود و منو نگاه میکرد - عجله نکن. هنوز زوده. بشین یکم با هم صحبت کنیم. - خب بیا بریم بالا. هنوز وقت نشده بیای خونه پدربزرگ. - آخه تو اون وضعیت کی تعارف میکرد بیام بالا؟ - راست میگی تو این یک هفته اصلا حالم خوب نبود. حالا بیا بریم. - نه مزاحم نمیشم. خاله ات اومده اینجا راحت استراحت کنه. درست نیست من بیام. - نگران نباش خاله خونه عمه شیرینه. ما میریم بالا پیش پدربزرگ. ** محمد رو مبل وسط پذیرایی نشست http://eitaa.com/ashaganvalayat