کناری رفتند. بقیه آن قدر کف میزدند و همهمه میکردند که نرگس کاملاً گیج شده بود و اصلا
متوجه نشد کِی ایمان را به اتاق سودابه برده اند.
امین کنار آن ها آمد و گفت: سلام نرگس...سلام سمانه جان...خوبی؟
-سلام
-سلام...آره بابا خوبه خوبم...خیالت راحت!
نرگس از نگرانی امین و کلافگی سمانه خنده اش گرفته بود. عروس و داماد از اتاق بیرون آمدند و
صدای دست و همهمه شدیدتر شد.
سمانه در حالی که نرگس را هل میداد گفت: برو دیگه!...الان دیگه باید پیش عروس باشی!
نرگس سری به علامت موافقت تکان داد و خودش را به پشت سر سودابه رساند. کم کم همه در
حالی که مو به مو دستورات فیلمبردار را انجام میدادند، از آرایشگاه خارج شدند. به جز ماشین
عروس پنج ماشین دیگر هم بودند که یکی ماشین فیلمبردار بود. نرگس گیج شده بود و
نمیدانست که باید سوار کدام ماشین بشود. امین و سمانه به سمت ماشین خود میرفتند و نرگس
هم تصمیم گرفت با آن ها برود که سمانه جلویش را گرفت و گفت: کجا؟؟؟!!!...بابا تو مثلاً ساق
دوشیا!
بعد به ماشین عروس اشاره کرد و ادامه داد: با این ماشین باید بیای!
این را گفت و خودش رفت تا سوار ماشین امین بشود. نرگس که اصلاً فکر این جایش را نکرده
بود به ناچار به سمت ماشین عروس رفت تا سوار شود. سودابه نشسته بود و ایمان هم داشت
میرفت که پشت فرمان بنشیند. نرگس اصلاً متوجه ساق دوش ایمان نشده بود. یک لحظه بیشتر
طول نکشید تا مانند برق گرفته ها خشکش بزند و از خجالت و حرص گر بگیرد!
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نرگسی_دیگر
قسمت 24
ایمان و سودابه و
ساق دوش داماد نشسته بودند ولی هر چه ماندند نرگس سوار نشد.
ایمان-سوار شو دیگه!
نرگس در حالی که از حرص به سختی نفس میکشید گفت: دقیقاً چه جوری سوار شم پروفسور؟!
ایمان اول متوجه منظور او نشد اما کمی که دقت کرد فهمید یک جای کار میلنگد! نرگس
نمیتوانست از سمت راست وارد ماشین شود و سمت چپ هم که ساق دوش داماد نشسته بود!
همه ی همراهان آن ها که در ماشین ها سوار شده بودند و منتظر حرکت کردن ماشین عروس
بودند از این تعلل متعجب و گیج شده بودند. بالاخره ساق دوش ایمان که متوجه دلیل سوار نشدن
نرگس شده بود پیاده شد و کنار ایستاد و در حالی که سرش از خجالت پائین بود گفت: بفرمائید!
نرگس هم آن قدر خجالت زده بود که اصلاً سرش را بلند نکرد و آرام سوار ماشین شد و به زحمت
خود را به سمت راست و پشت سودابه کشید. نشستن در سمت راست برایش سخت بود. ساق
دوش داماد هم سوار شد و بالاخره پس از چند دقیقه التهاب ماشین حرکت کرد. نرگس با چند نفس عمیق دوباره آرامشش را به دست آورد و مثل همیشه لبخند را به لبش مهمان کرد. سرش را
چرخاند تا ببیند ساق دوش ایمان کیست...
نرگس عادت کرده بود به هر مردی فقط یک نگاه چند ثانیه ای بیندازد. ساق دوش ایمان، مردی
هم هیکل نیما بود که البته کمی چاقتر از نیما می نمود. چشمان قهوه ای روشن، موهای صاف و
کوتاه که آن ها را به سمت راست مایل کرده بود و ته ریش هم داشت؛ و البته نرگس او را
میشناخت! او را در دانشگاه دیده بود و یکی از دوستان ایمان بود. با لبخندی عمیقتر و تقریباً زیر
لب سلامی به او کرد و جوابی مانند خودش شنید. فاصله ی بین آن دو آن قدری بود که یک نفر
دیگر هم می توانست وسطشان بنشیند! هر دو خودشان را به در ماشین چسبانده بودند و معلوم
بود که هر دو معذب هستند. نرگس تمام تلاشش این بود که لبخند روی لبش را حفظ کند اما با
شرایطی که داشت این کار خیلی سخت بود. کمر و گردنش درد گرفته بودند! اگر در سمت چپ
مینشست میتوانست پای راستش را بین دو صندلی جلویی بگذارد و راحت بنشیند. حالا اما پای
راستش را به زور در فاصله ی کم بین بدنه ی ماشین و صندلی جلو جا کرده بود و خدا خدا میکرد
که پایش آن جا گیر نکرده باشد! با همه ی این ها هنوز هم لبخند را به زور روی لبش حفظ کرده
بود. هر چهار سرنشین ماشین ساکت بودند. سودابه و ایمان هر از گاهی نگاهی بهت زده و منتظر
به یکدیگر میکردند! و ساق دوش ها هم به بیرون خیره شده بودند!
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نرگسی_دیگر
قسمت 25
بالاخره ایمان سکوت را شکست:ساکتی دختر عمو؟!
قبل از اینکه نرگس جوابی بدهد دوست ایمان گفت: معذبن!
-آره دختر عمو؟!
نرگس با لحن کلافه ای گفت: پام اذیتم میکنه
البته معذب هم بود ولی دوست نداشت با گفتن این موضوع باعث رنجش و ناراحتی شود.
ایمان زیر لب گفت: فکر اینجاشو اصلاً نکرده بودم
و بلند گفت: میخواین شما دو تا جاتونو عوض کنین با هم؟!
دوست ایمان به زور خنده اش را در یک لبخند خلاصه کرد و نرگس کلافه گفت: این نبوغ پنهانتو
بذار پنهان بمونن پسر عمو!
با بیرون آمدن این حرف از دهان نرگس، دوست ایمان سرش را بیشتر به سمت پنجره ی ماشین
برگرداند و دستش را جلوی دهانش گرفت تا معلوم نشود که خنده اش گرفته است.
نرگس اما نای خندیدن نداشت. باید حواسش را مثل همیشه پرت میکرد تا بتواند این شرایط را
تحمل کند. هندزفری اش را درون گوشش گذاشت و یکی از آهنگ های مورد علاقه اش را
گذاشت.
آهنگ تمام شد و نرگس داشت درون محتویات حافظه ی گوشی اش دنبال آهنگ دیگری میگشت
که صدای کلافه ی سودابه نظرش را جلب کرد.
-بابا ماشین عروس اینقدر سوت و کور ندیده بودم به عمرم!
ایمان-از بس که این ساق دوشامون بی بخارن!
نرگس-ساق دوش با بخار چه جوریه پسر عمو؟!
ایمان با لحنی که انگار مچ نرگس را گرفته است گفت: آی آی! تو مگه آهنگ گوش نمیکردی
نرگس خانوم؟!
نرگس کلافه گفت: سؤالمو جواب ندادی!
سودابه-ساق دوش با بخار مثلا سوتی، کفی، جیغی میزنه!
نرگس کیفش را زیر و رو کرد و فلشی درآورد. خواست تا آن را به سودابه بدهد اما همین که خم
شد، درد در کمر و گردنش پیچید و آخی زیر لب گفت. فلش را به سمت دوست ایمان گرفت و
گفت: لطفاً اینو بدین بهش تا بذاره!
او فلش را گرفت و به ایمان داد.
ایمان-این چیه؟!
-بخار!
این حرف باعث شد تا دوست ایمان دوباره به خنده بیوفتد! صدای آهنگ در ماشین بلند شد.
نرگس سرش را به تکیه گاه صندلی چسباند و سعی کرد همه افکار مزاحم را از مغزش بیرون کند!
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🖼خانه های رنگی بندر انزلی گیلان
#ایران_زیبا
#گیلان
https://ble.ir/ashaganvalayat
https://eitaa.com/ashaganvalayat
3.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢۴۵ ساله جمهوری اسلامی به مردم التماس میکنه برن تو انتخابات شرکت کنن
زمان شاه مردم خودشون میرفتن رأی میدادن😏
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
#انتخاب_مردم
https://ble.ir/ashaganvalayat
https://eitaa.com/ashaganvalayat
سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی با رای اولی ها
رهبر انقلاب: شرکت در انتخابات، کاری آسان اما با نتایج بزرگ است
🔹رهبر انقلاب در دیدار جمعی از رأی اولیها و خانوادههای شهدا: انداختن رأی بهح صندوق یک کاری است آسان با نتایج بزرگ، یک کار آسان شرکت در انتخابات کار سختی که نیست، یک کار آسانی است هیچ مایهای هم ندارد. اما نتایجش، نتایج بزرگی است.
🌺🌺
رهبر انقلاب: اگر انتخابات ضعیف باشد همه ضرر میکنند، هیچ کس سود نمیبرد/ باید به انتخابات از زاویهی منافع ملی نگاه کنیم، نه از زاویههای جناحی و گروهی
🔹رهبر انقلاب در دیدار جمعی از رأی اولیها و خانوادههای شهدا: در داخل هم بعضی نسبت به انتخابات بیالتفاطی میکنند. ما باید به انتخابات از زاویهی منافع ملی نگاه کنیم، نه از زاویههای جناحی و گروهی منافع ملی را ملاحظه کنید. اگر انتخابات ضعیف باشد همه ضرر میکنند، نه اینکه یک عدهای ضرر کند، یک عدهای از ضعیف بودن انتخابات سود ببرند.
🔹هر کس ایران را دوست دارد، هر کس کشور خودش و ملت خودش و امنیت خودش را دوست دارد بداند که اگر انتخابات ضعیف برگزار بشود هیچ کس سود نمیبرد همه ضرر میکنند، همه ضربه میخورند.
🌺🌺
توصیه رهبر انقلاب به جوانان: در روزهای باقی مانده ماه شعبان از دعا و استغفار و صلوات غفلت نکنید
🔹رهبر انقلاب در دیدار جمعی از رأی اولیها و خانوادههای شهدا: از ماه شعبان روزهای کوتاهی باقی مانده است. ماه دعا، ماه مناجات، ماه استغفار، شعبان یک چنین ماهی است. در همین چند روزی که باقی مانده است، توصیهی جدی من به شما جوانان عزیز، چه پسرها و چه دخترها این است که از دعا و استغفار و صلوات غفلت نکنید.
🔹دعا انس شما را با خالق هستی افزایش میدهد.
🔹استغفار به معنای انتخاب راه برگشت از این خطاها و این گناهان است که در ماه شعبان بر استغفار تکیه شده. شما میگویید استغفراللّه وأتوب الیه. اتوب الیه یعنی برمیگردم به سمت خدا.
🔹در درود فرستادن و صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد در واقع بهترین الگوهای انسانی را در ذهن خودمان زنده میکنیم، یاد آنها را، خاطرهی آنها را.
🌺🌺
رهبر انقلاب: حضور مردم پشتوانه امنیت ملی و نشانه قدرت ملی است/ ناظران سیاسی دنیا از همه بیشتر از حضور مردم میترسند چون قدرت آن را دیدهاند
🔹رهبر انقلاب در دیدار جمعی از رأی اولیها و خانوادههای شهدا:بعضیها بودند شاید حالا هم باشند، میگویند آقا یک عدهای در انتخاباتی برگزار بشود یک جمعی از مردم شرکت کنند بعد هم یک حکومتی سر کار بیاید یا یک دولتی یا یک مجلسی کارهای خودش را انجام بدهد. ما معتقدیم نه؛ باید انتخابات انتخابات پرشور باشد. باید پرجمعیت باشد.
🔹برای اینکه حضور مردم پای صحنه، پای صندوق رأی نشانهی حضور ملّت در صحنههای مهم ادارهی کشور است. این برای کشور ثروت بزرگی است. ما اگر بتوانیم به دنیا نشان بدهیم که ملت در صحنههای مهم و تعیین کنندهی کشور حضور دارند، کشور را نجات دادهایم، کشور را پیش بردهایم.
🔹معجزه حضور ملت ایران در صحنه را دشمنان ملت ایران دیدند. لذا از حضور مردم ملاحظه میکنند. حالا میخواهند ببینند آیا مردم حضور دارند یا نه.
این پشتوانهی امنیت ملی ماست. قدرت ملی پشتوانهی امنیت ملی است. اگر دشمن احساس کند شما توانایی ندارید، ملت ایران قدرتی ندارد، همه نوع امنیت شما را تهدید خواهد کرد.
🔹امنیت ملی همه چیز است. اگر امنیت نباشد، هیچ چیز نیست. دشمن با قدرت ملی ما مخالف است. پس هر چیزی که نشانهی قدرت ملی است، با آن مخالفت میکنند از جمله با انتخابات.
https://ble.ir/ashaganvalayat
https://eitaa.com/ashaganvalayat
1.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تنگه دار نوشهر مازندران | معروف به آمازون ایران
#تنگه
#مازندران
🆔ایران زیبا را در کانال عاشقان ولایت به نظاره بنشینید
⭕️جواد خیابانی گفته: شرکت در #انتخابات نشانه وطن پرستی است♥️🇮🇷
بعد یه مشت اسکل براندازِ مدعی آزادی بیان بهش حمله کردن که چرا می خواد رای بده!
https://ble.ir/ashaganvalayat
https://eitaa.com/ashaganvalayat
بررسی متفاوت بخشی از عملکرد #مجلس_یازدهم
1⃣ مگه سری قبل که رای دادم، چیزی عوض شد؟
+ آره، مادرِشاغل، اگه باردار باشه یا فرزند شیرخوار داشته باشه، #امنیت شغلی داره👩👧👧
✅ چون دیگه نمیتونن تعدیلش کنن👏
#مجلس_یازدهم_و_خانواده
2⃣ مگه سری قبل که رای دادم، چیزی عوض شد؟
+ آره، وام ازدواج از تورم جلو افتاد 🏃
#مجلس_یازدهم_و_معیشت
3⃣ مگه سری قبل که رای دادم، چیزی عوض شد؟
+ آره، نرخ بیکاری از ۱۱.۵ درصد به ۷.۵ درصد رسید و رکورد کاهش نرخ بیکاری پس از انقلاب شکسته شد.
#مجلس_یازدهم_و_اشتغال
4⃣ مگه سری قبل که رای دادم، چیزی عوض شد؟
+ آره، مفسد رو معرفی کن، هم حمایت شو و هم جایزه بگیر 😎
#مجلس_یازدهم_و_مبارزه_با_فساد
5⃣ مگه سری قبل که رای دادم، چیزی عوض شد؟
+ آره، تولید دانش بنیان مهم شد📚، اونقدر که تعهدات مالی معوق دستگاه ها به شرکت های دانش بنیان رو قراره سازمان برنامه و بودجه پرداخت کنه💳
✅ اینه جهـــــش تولید و حمایت از اشتغال💪
6⃣ مگه سری قبل که رای دادم، چیزی عوض شد؟
+ آره، بعد فرزند سوم، ۱۵٪ تخفیف ِ مالیات بر حقوق داده میشه 👶👦🧒
#مجلس_یازدهم_و_خانواده
7⃣ مگه سری قبل که رای دادم، چیزی عوض شد؟
+ آره، دیگه بازنشسته ها میتونن سوابق بیمهشون رو انتقال بدن 🔄
#عملکرد_مجلس_یازدهم
8⃣ مگه سری قبل که رای دادم، چیزی عوض شد؟
+ آره، ۹۰ درصد هزینه های ناباروری تحت پوشش بیمه قرار گرفت 🤝
#مجلس_یازدهم_و_خانواده
9⃣ مگه سری قبل که رای دادم، چیزی عوض شد؟
+ آره، با مصوبهی مجلس سه دهک اول، کامل، بیمه شدن
و درمان بیماریهای صعبالعلاج رایگان شد.
#انتخاب_مردم
#امامت_امت
#حضور_یاران
#امامت_امت
#تنها_نرو
#یا_زینب
#دعوت
http://eitaa.com/ashaganvalayat
3.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا تصور اینکه کسی رای نمی دهد، امکان پذیر است؟
http://eitaa.com/ashaganvalayat
252.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ نوع نگاه جریان قدرت به جریان پابرهنگان
🔹 اظهار نظر آقای حداد عادل به عنوان رئیس ائتلاف شانا نسبت به سایر لیست های مردمی و انقلابی
✍ شایان ذکر است ایشون رئیس فرهنگستان ادب هم هستن
http://eitaa.com/ashaganvalayat
.
♨️آتشسوزی در تگزاس آمریکا/ احتمال سرایت آتش به تاسیسات مونتاژ بمب اتمی آمریکا
🔹فرماندار تگزاس در بحبوحه آتش سوزی های گسترده در 60 شهرستان این ایالت وضعیت فوق العاده اعلام کرد.
🔹همچنین گزارش شده که در منطقه آتش سوزی یک کارخانه تسلیحات هسته ای وجود دارد.
http://eitaa.com/ashaganvalayat