💠 #حدیث_روز 💠
💎راهکاری برای رهایی از غم و اندوه
🔻امام صادق عليهالسلام:
ما يَمنَعُ اَحَدَكُم اِذا دَخَل عَلَيهِ غَمٌّ مِن غُمُومِ الدُّنيا اَن يَتَوَضَّاَ ثُمَّ يَدخُلَ مَسجِدَهُ وَ يَركَعَ رَكعَتَينِ فَيَدعُوَ اللّه فيهِما؟ اَما سَمِعتَ اللّه يَقُولُ: «و َاستَعينوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ»؟
💡چه چيز مانع میشود كه هرگاه بر يكى از شما غمواندوه دنيايى رسيد، وضو بگيرد و به سجدهگاه خود رود و دو ركعت نماز گزارد و در آن دعا كند؟ مگر نشنيدهاى كه خداوند مىفرمايد: «از #صبر و #نماز مدد بگيريد»؟
📚 وسائلالشیعه، ج ۸، ص ۱۳۸
اللهم عجل لولیک الفرج:
🚨کانال عاشقان ولایت خبری وتحلیلی
🆔http://eitaa.com/ashaganvalayat
🆔@ashaganvalayat
🚨گروه بصیرت افزایی
(بصیرت یعنی سید علی خامنه ای)
🆔https://eitaa.com/joinchat/605618394C0f22eeb63b
🚨کانال عاشقان ولایت 313
🆔eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
🆔@asheghanevelayat313
🚨بیت الشهدا عاشقان ولایت
🆔https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c
🚨گروه ختم قرآن
🆔https://eitaa.com/joinchat/3672375408Cd4be645e2c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فوری
⭕️ حساب توئیتری منتصب به سپاه پاسداران: خبری در راه است
🔺سپاه پاسداران با انتشار ویدیو فوق به نقل از رهبر انقلاب نوشت :
چطور میشود یک دولتی که بر یک ملّت مسلمان، بر یک کشور اسلامی حکومت میکند، بشود عامل دست دشمنان اسلام،
عامل دست آمریکا، گاو شیرده آمریکا؟
حضرت آیت الله خامنهای (مدظلهالعالی)
حساب توئیتری سپاه در توئیت خود از دو هشتگ معنادار
#خبری_در_راه_است
و #صبر
استفاده کرده است.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
کانال عاشقان ولایت در سروش 👇👇
🆔http://splus.ir/ashaganvalayat
کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇
🆔http://eitaa.com/ashaganvalayat
گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام و کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم
🆔https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 کلیپ اهمیت #صبر در آخرالزمان
🍃🌹🍃
♦️زنجانی و جزایری در زندان هستند/مهدی هاشمی به صورت مشروط آزاد شد
مرکز رسانه قوه قضاییه:
🔹«بابک زنجانی» و «شهرام جزایری» در زندان و در حال طی دوران محکومیت هستند.
🔹«مهدی هاشمی» پس از تحمل ۷ سال زندان و پرداخت جزای نقدی و اجرای حکم شلاق هم اکنون طبق قانون و به صورت آزادی مشروط در خارج از زندان است.
🔹«طبری» ضمن تحمل ۴۵ ماه حبس، با تودیع وثیقه سنگین ۳۰۰ میلیارد تومانی منتظر سرنوشت درخواست اعاده دادرسی است.
🔹«نجفی» با جلب رضایت اولیای دم و گذراندن بیش از ۳ سال حبس مشمول عفو معیاری شد.
🚨خدا وکیلی اگر یه فرد عادی هم بود با وثیقه آزاد می شد!!!
جنابان تا کجا صبر مردم را محک می زنید!!
🔥با این رویه دارید به مردم اثبات می کنید که در نظام جمهوری اسلامی ایران بعضی از مسئولین بر عکس رهبری مردمی و کوخ نشین از رانت و اقازادگی و کاخ نشینی و ایجاد طبقه ارباب و رعیتی بهره برده و خود را جدا از ملت می بینند.
💎هر جا نیاز به کمک و جهاد و جنگ و ساخت و ساز و ایثار است باید رهبری معظم و مردم کوچه و بازار وارد شوند
اما هرجا پول و ثروت و قدرت و تجمل عده ای خاص و اشراف نشین بی درد!
#صبر مردم
#اختلاف طبقاتی
#ارباب و رعیتی
#قوه قضاییه شجاع
#ایران عدالت محور
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️معرفی اسوه های عاشورا
▪️اسوه وفا
داستان دهم؛ حضرت زینب کبری سلام الله علیها
راز آرامش حضرت زینب(س ) پس از عاشورا / استاد حسین انصاریان
#محرم
#امام_حسین ع
#زینب_کبری س
#اشک
#صفای_دل
#اسوه
#صبر
🔹 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
1_1871578108.mp3
10.23M
#کارگاه_عزت_نفس ۲۸
🌟محبوبِ اهلِ آسمان خواهی شد اگر؛
در مشکلات و مصائب، از دو سلاح #شکر و #صبر جدا نشده، و به #ناشکری و #ناامیدی ، تن ندهی!
🆔 @ashaganvalayat
🍃
🌸🍃
اما زن است دیگر، دلش بند یک مرد تا ابد میماند، باید با این چه کند؟
رها چه گفته بود؟ قبل از آمدن معصومه چه گفت؟
راستی، اگر ارمیا هم
مثل سید مهدی شود و دیگر نیاید؟
نه... امکان ندارد!
ارمیا کجا و سید مهدی کجا؟ ارمیا کجا و شهادت کجا؟
ارمیا و این حرفها؟ اصلا چه کسی گفته حق دارند ارمیا را با سید مهدی
مقایسه کنند؟
سید مهدی تک بود... بهترین بود؛ اصلا سید مهدی نمونهی دومی نداشت! ارمیا هرگز مانند او نمیشد؛ اصلا تقصیر ارمیاست که سیدمهدی دیگر به خواب آیه #نمیآید. ارمیا مزاحم خلوتهای ذهنیاش با یاد سیدمهدی است!
چشمانش بسته شد ،
و همانجا روی مبل و وسط #خوددرگیریهای ذهنیاش به خواب رفت... خوابی که سیدمهدی مهمان آن بود و نه ارمیا؛ خوابی که سراسر پریشانی بود و هرج و مرج...
ساعت یک و نیم بعدازظهر بود ،
که آیه با آخرین مراجعش خداحافظی کرد،
ده دقیقهای مشغول نوشتن گزارش بود. زمانی که سررسیدهایش را مرتب در کشوی میزش گذاشت و در آن را قفل کرد، دو ضربه به در اتاقش خورد.
این مدل در زدن دکتر صدر بود.
آیه بلند شد و در را برای دکتر باز کرد.
آیه: _سلام استاد، چیزی شده؟
صدر روی صندلی مراجع نشست و با دست به صندلی بغل دستش اشاره کرد که بنشیند:
_مگه باید چیزی شده باشه؟
آیه همانطور که مینشست:
_تا چیزی نشه که شما از اون اتاق خوشگلتون بیرون نمیایید.
صدر خندهای کرد:
_حق داری، حاج علی نگرانته؛ گفت من باهات صحبت کنم.
آیه لبخندش پر درد شد:
_کارم به اینجا کشید؟
+به کجا؟
_که دست به دامن شما بشن؟
+خودت بهتر میدونی که همهی آدما نیاز به مشاوره و درددل کردن، تخلیه هیجانی و از همه مهمتر شنیده شدن دارن؛ با حرف نزدن و #گوشهگیری و #فرار از #واقعیت میخوای به کجا برسی؟ به فکر #زینبت هستی؟ امانتداری میکنی؟ رها گفت وضع #روحی زینب اصلا خوب نیست؛ وقتی رها میگه خوب نیست من مطمئن میشم یه جای کار داره میلنگه! ارمیا چرا تنها رفت؟چرا وقتی بیمارستان بودی رفت؟ ارمیایی که من سه ساله میشناسم اینجوری نبود!
آیه: _سه سال؟ شما که تازه...
صدر میان کلامش آمد:
_چند ماه بعد از شهادت سیدمهدی بود که یه روز پدرت اومد، ارمیا رو آورده بود. من سه ساله با زیر و بم این بچه آشنام.
+چرا میومد؟
_اینا دیگه جزء اسرار مراجع منه؛ فقط گفتم که بدونی ارمیا آشنای یکی دو روزه نیست که بخوای من رو از سرت باز کنی!
+اونروز تو بیمارستان حرفای خوبی بهش نزدم.
_بعد از اونروز باهاش حرف زدی؟
+نه.
_میدونی کجاست و کی میاد؟
+بابا گفت رفته همون روستایی که قرار بود ما بریم.
_برنامه آیندهت چیه؟ وقتی اومد؟
+نمیدونم استاد! من هنوز با رفتن مهدی کنار نیومدم!
_مهدی برمیگرده؟
+نه!
_اما ارمیا میتونه بره؛ میتونه خسته بشه!
صدای ارمیا از لای در نیمه باز اتاق آمد:
_من خسته نمیشم دکتر؛ اینقدر آیه رو اذیت نکنید!
صدر به سمت صدا برگشت و با دیدن ارمیا با آن ریشهای چند روزه، از روی صندلی بلند شد و به سمتش رفت:
_سلام؛ رسیدن به خیر!
ارمیا شرمنده سرش را پایین انداخت: _ببخشید، سلام. ممنون؛ شما هم خسته نباشید.
+تو خسته نباشی مرد خدا!
_مرد خدا رو زمین چی کار داره دکتر؟ مرد خدا بالش برای پریدن باز بازه!
صدر: _لطفا تو قصد #پرواز نکن. داغ مهدی برای همهمون بس بود!
ارمیا: _بعضی داغها هیچوقت سرد نمیشن، شما که اینو میدونید نباید به آیه خانوم فشار بیارید؛ دست ما امانتن!
صدر: _خودتون میدونید؛ من برم که خانومم منتظره.
ارمیا: _اون خانوم چی شد؟
صدر منظور ارمیا را فورا فهمید:
_بستری شد، تو بیمارستان رازی.
ارمیا: _کجا هست؟
صدر: _به امینآباد مشهوره.
ارمیا: _خطری برای ما نداره دیگه؟
صدر: _خیالتون راحت.سابقهی خرابش اینجا باعث شده اونجا حسابی تحت نظر باشه که داروهاش مصرف بشه.
ارمیا: _ممنون دکتر!
صدر: _به امید دیدار
صدر که رفت ارمیا نگاه با لبخند مهربانانهاش را به آیه دوخت:
_سلام خانوم، خسته نباشی؛ بریم خونه!هنوز زینب سادات رو ندیدم، دلم براش تنگه!
آیه سلامی زیر لبی گفت. همیشه شرمندهی #اخلاق_خوب و #آرامش و #صبر ارمیا بود.
کلید ماشین را که به سمت ارمیا گرفت گفت:
_چطور با اینهمه بد رفتاریای من هنوز خوبی؟ گفته بودی تا من نگم دیگه نمیای؟
ارمیا کلید را از دست آیه گرفت:
_اومدم دکتر صدر رو ببینم که حرفاتونو شنیدم؛ من نبودم خیلی اذیتت کردن؟باور کن به خاطر خودت رفتم، نمیدونستم اذیت میشی.
آیه دوباره پرسید:
_چرا همهش #خوبی؟
ارمیا همانطور که کنار آیه قدم میزد گفت:
_من امروز رو نبین. اتفاقا....
🥀ادامه دارد....
❤️🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸