eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
4.1هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
37.1هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
📸زلزله ۵ ریشتری در جنوب استان ایلام 🔹این زلزله در عمق ۱۴ کیلومتری زمین شهرستان موسیان در استان ایلام را لرزاند. 🔹تیم‌های امدادی اورژانس و هلال احمر برای بررسی خسارت‌های احتمالی به سمت کانون زلزله اعزام شدند. 🔹مردم شهرستان‌های آبدانان، دهلران و دره‌شهر زمین‌لرزه را احساس کرده‌اند. هنوز از میزان شدت این زمین لرزه گزارشی اعلام نشده است. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔻آمریکا ‌دوباره به دنبال گفت‌وگو با ‌ایران است سخنگوی وزارت خارجه: 🔹دولت آمریکا اکنون از مذاکره حرف می‌ز‌ند و ‌از طریق واسطه‌ها دوباره به دنبال گفتگو با جمهوری اسلامی ایران است. 🔹آمریکا اگرچه می‌تواند در منطقه توطئه‌های مختلفی را طراحی و تجهیزات را بسیج کند، اما عاجز از ساماندهی برای تغییرات است 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🟥 تصاویری از اقامه نماز عید قربان در عربستان #عربستان 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰ویدیو | همخوانی اسماء الحسنی ایرانی‌ها که در فضای مجازی عرب ها معروف شد 🔹در ویدیوی منتشر شده «دکتر ابوالقاسمی» قاری بین المللی قرآن کریم به همراه حجاج ایرانی دیگر در حال همخوانی اسماء الحسنی هستند، این ویدیو در فضای مجازی عرب ها معروف شده و در حال ترند شدن است. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢سفری کوتاه در دل تاریخ و طبعیت غنی آذربایجان شرقی فیلم: خشایار لهراسبی 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
پاشینیان و اردوغان تلفنی گفتگو کردند در این گفتگو در مورد روند عادی سازی روابط بین دو کشور گفتگو کردند. در این زمینه موضوعات مربوط به اجرای توافقنامه باز کردن مرز زمینی برای افراد دارای گذرنامه دیپلماتیک و اتباع کشورهای ثالث مورد بررسی قرار گرفت. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔰 👇 💠در سال ۱۳۲۹ در شهرستان قزوین دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی و متوسطه را در قزوین گذراند.در سال ۱۳۴۸، در حالی که در رشته پزشکی پذیرفته شده بود، داوطلب تحصیل در دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد. پس از گذراندن دوره آموزشی مقدماتی خلبانی هواپیمای شکاری را با موفقیت به پایان رساند و پس از بازگشت به ایران، در سال ۱۳۵۱، با درجه ستوان دوم در پایگاه هوایی دزفول مشغول به خدمت شد. 🔹همزمان با ورود هواپیماهای پیشرفته (F-14) به نیروی هوایی ، شهید بابایی در دهم آبان ماه ۱۳۵۵، برای پرواز با این هواپیما انتخاب شد و به پایگاه هوایی اصفهان انتقال یافت.پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، وی گذشته از انجام وظایف روزانه، به عنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه هوایی اصفهان به پاسداری از دستاوردهای انقلاب پرداخت. 🔹شهید بابایی در هفتم مرداد ماه ۱۳۶۰ از درجه سروانی به سرهنگ دومی ارتقا پیدا کرد و به فرماندهی پایگاه هشتم اصفهان برگزیده شد. وی در نهم آذر ماه ۱۳۶۲، ضمن ترفیع به درجه سرهنگ تمامی ، به سمت معاونت عملیات فرماندهی نیروی هوایی منصوب گردید و به ستاد فرماندهی در تهران عزیمت کرد.سرانجام در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه ۱۳۶۶ به درجه سرتیپی مفتخر شد و در پانزدهم مرداد ماه همان سال، در حالی که به درخواست ها و خواهش های پی در پی دوستان و نزدیکانش مبتنی به بر شرکت در مراسم حج آن سال پاسخ رد داده بود ، برابر با روز عید قربان در حین عملیات برون مرزی در منطقه سردشت ارتفاعات بلفت دوپازا به شهادت رسید... 🔹در این هوا هوس نمی‌گنجد 🔸شهید عباس بابایی 💫 همسرش را به مكه فرستاد و گفت؛ عيد قربان پيش شما خواهم بود.... به پدرش گفته بود، در عيد قربان براى اجراى تعزيه پيش شما خواهم بود.... و درست روز عید قربان درست نیمه ماه (پانزدهم ماه) و درست در نیمه روز (اذان ظهر) پرکشیدو اسمانی شدو درست همان لحظه همه همکارانش در مکه او را در حال طواف و زیارت دیده بودند🌺🍃 💫 به همسرش گفته بود ؛ مكه اين مرز و بوم است ، مكه آبهاى گرم خليج فارس و كشتي هايى است كه بايد سالم از آن عبور كنند ، تا امنيت برقرار نباشد من مشكل مى توانم خودم را راضى به آمدن به مكه كنم.... و هنگامی که کشتی ها و ارزاق مردم را به سلامت از تنگه عبور داد به کابین عقبش گفت این طواف من بود.🌺🍃 🌷شهید بابایی در زمان دفاع مقدس خدمت امام خمینی (ره) رسیدند و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی خورد، مرخصی خواستند. وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحه ی جنگ پرسیدند.... شهید بابایی فرمود: من در دهه اول محرم برای شستن استکان های چای عزاداران به هیئت های جنوب شهر که من را نمی شناسند می روم. مرخصی را برای آن می خواهم... امام خمینی (ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی می دهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی... عباس گفت: بریم طرف دسته عزادار... به خودم اومدم که دیدیم عباس کنارم نیست. پشت سر من نشسته بود روی زمین، داشت پوتین ها و جوراب هاشو در می آورد. بند پوتین هاشو بهم گره زد و آویزونشون کرد به گردنش!... شد حُر امام حسین (ع). رفت وسط جمعیت شروع کرد به نوحه خواندن. جمعیت هم سینه زنان و زنجیر زنان راه افتاد به طرف مسجد پایگاه. تا اون روز فرمانده پایگاهی رو ندیده بودم اینطوری عزاداری کنه. پای برهنه بین سربازان و پرسنل، بدون اینکه کسی بشناسدش....! کتاب شهدا و اهل بیت (س), ناصر کاوه خاطره ای از معاون عملیات نیروی هوائی ارتش, امیر سرلشگر خلبان, شهید عباس بابائی🌷🌷🌷🌷🌷http://eitaa.com/joinchat/3733389420C5d6b41295d🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
▫️ایران رتبه ششم اعتیاد به گوشی هوشمند کشورهای چین، عربستان و مالزی در رتبه اول تا سوم قرار دارند. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بُرشی کوتاه از فعالیت شبانه روزی حافظان امنیت کشور در پاسداری از مرزهای فرهنگی و سیاسی کشور ♨️ شناسایی کامل مرتکبین کشف حجاب و ثبت فعالیت مجرمانه آنها توسط نهادهای مربوطه؛ مجازات قطعی در انتظار مجرمین و هنجارشکنان است. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آیا از "تلویزیون" صدای مردم شنیده میشود؟ برخی ادعا می کنند صدا و سیما نسبت به دولت سیزدهم بی تفاوت است! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چه کسانی از هیاهو بر سر نظارت بر شبکه نمایش خانگی سود میبرند؟ وقتی همه آثار بازیگران شبکه نمایش خانگی و منتقدان امروز صدا و سیما با مجوز ساترا پخش شده است، پس مسئله چیست؟! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
31.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یک تحصن رئیس جمهور را به موضع ‌وا داشت ⏪شش روز پیش تحصن شروع شد و امروز رئیس جمهور موضع گرفت/ یک دست نوشته تاثیر دارد با افزایش قیمت محصولات پتروشیمی برخورد شود ♦️رئیس‌جمهور در جلسه امروز هیئت دولت پس از ارائه گزارشی از افزایش قیمت محصولات پتروشیمی بدون اخذ مجوزهای لازم، به وزیر دادگستری ماموریت داد، با بررسی دقیق اسناد و دلایل این افزایش قیمت، با متخلفان برخورد قاطع و مقتضی صورت گیرد. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 یک خانم رو جریان اصلاحات به عنوان رهبر انتخاب کرده به عنوان رئیسه جبهه خودش انتخاب کرده برای اینکه نشان بدهد پیام زن زندگی آزادی را فهمیده! داداش انتخاباتت یدونه کاندیدا داشته ها؟؟!! فقط خودش کاندیدا بوده؟؟!! فقط خودش کاندیدا بوده؟!! چجوری میشد که مثلا ما به یکی دیگه رای بدیم و پیام زن زندگی آزادی رو نفهمیم وقتی فقط یه خانم کاندیدا بوده؟؟!! اذیت نکنید انقدر نه ظاهر عده ای ترجیح دادن که مسائل رو طوری دیگری بفهمند و به مخاطب بفهماند. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❤️ : ، یک نماد است برای مؤمنانی که میخواهند راه حقیقت را، راه تعالی را، راه عروج به مدارج عالیه را طی کنند. بدون گذشت، امکان ندارد. 🌹 📚 🔹http://eitaa.com/joinchat/3733389420C5d6b41295d🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان های مذهبی...🍃: 🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت چهل ودو دوسه روزی گذشتوعلی مرخص شد.سمیه به خانشان آمده،الان دراتاق علی دوتایی هستند.علی روی تخت نشسته وبه شیطونی های سمیه نگاه میکند. سمیه دفتر علی را ازکتابخانه برداشت وبه طرفش گرفت:این دفترت بودخوندمش. _بله. +بخونم بقیشو؟ _نه.تومگه الان میذاری من وسائل شخصیتوببینم؟ +بله که میڋارم.آره اصن دحترساده میشه.احمق میشه،من همه چیمو میدم به تو ولی نو اینجوری میکنی.اصن من احمقِ سادم.اصن قهرم. _عه...من چی گفتم اینجوری میکنی؟؟باور کن شوخی کردمـ. +نمیخوام قهرم. _بازش کن شوخی کردم. +نمیخوام. _سمیه... +باشه. صفحه سوم دفتر راباز کرد.سمت راست نوشته:پابه پام داره میادخدا...اگه دوسم داره پس چطوری داره خودشوبه آبواتیش میزنه تابرم؟ (سمیه بلند میخواند) +قربون بزرگیت برم خدا...چه بنده هایی داری....وپایین ترنوشته:۱۳۹۵/۳/۱۲ خواست صفحه بعدرابخواندکه درزده شد. _بفرمایید. دربازشدوعالیه سینی به دست وارد شد:بفرماییدنهار.زنداداش ناهارشمارم آوردم. +دستت درد نکنه.صدام میکردی میومدم خودم. =نه بابا. علی لبخندی زد:دستت دردنکنه آجی جونم. =خواهش میکنم داداشم.من میرم.. +عالیه توام بیاپیشمون.. =نه،شماراحت باشید. +راحتیم ما.بیاتوام. =باشه.پس برم نهارمو بیارم بیام.... به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت چهل وسه چندروزی ازمرخص شدن علی میگذرد.امروز صبح قرار بود خانواده سمیه برای فوت یکی از بستگان به شهرستان بروند.سمیه باآنها نرفت وگقت که این چندوقتی که علی هست رامیخواهدکنارش باشد.قرار شدموقع رفتن سمیه رابه خانه علینا بیاورندواین چندروز راسمیه خانه آنهابماند،اما هنوزنیامده.علی دوباره شماره اش راگرفت.چندبوق خوردوبعدقطع شد.به سختی ازپله هاپایین وبه آشپزخانه رفت.روی صندلی نشست:مامان؟ =جانم؟کاری داشتی صدام میکردی من میومدم بالا. _نه بابا.خوبم....مامان خانواده سمیه کِی میخواستن برن؟ =گفتن صبح زود.ساعت۷،۸. _پس چراسمیه نمیاد؟نگرانشم.... =میادان شاالله.نگران نباش. درهمین لحظه صدای آیفون بلندشد. عالیه:من باز میکنم. به طرف آیفون رفت وجواب داد:بله؟....بیاتو....سمیه اومدداداش. علی ازروی صندلی بلندشدوازآشپزخانه خارج شد.چنددقیقه بعدسمیه آمد:سلام. =سلام سمیه جان....خوبی عزیزم؟ +ممنون. =چقددیر کردی!مامانت گف صبح زود میرن. +راستش مامایناصبح زود رفتن.خواستن منوبیارن قرار شدبرم ازدوستم کتاب بگیرم دیگه اونام دیرشون شده بود،رفتن.باباگف زنگ بزنم به علی....ولی.... علی عصبی گفت:پس چرازنگ نزدی؟؟تنها راه افتادی تو خیابون. +خب....خب میخواستی بااین حالت بیای؟ درحالی که سعی داشت آرام باشد گفت:حال من مهمه یاتنهارفتن تو؟ سمیه خجول سرش راپایین انداخت. عاطفه خانم لبخندمعناداری به علی زدوگفت:ولش کن علی.عهـ.بیاسمیه جان....بیابشین. +چشم... به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت چهل وچهار تقریبایکماه وچندروز میگذرد.امروز علی به همراه سمیه وعالیه بیرون آمدند.روی صندلی روبروی هم نشستند. چندلحظه بعدکافی مَن به طرفشان آمد:چی میل دارید؟ _لطف کنید سه تا بستنی مخصوص.. ±چشم. ورفت. امروز تولد سمیه بود.علی هم چیزی به رویش نیاورده بود.سمیه کمی ناراحت شدولی چیزی نگفت. کمی که گذشت،کافی مَن بستنی هاراآوردوکیکی شکلاتی به شکل قلب هم همراهشان روی میزگڋاشت. سمیه متعجب به علی خیره بودکه علی لبخندی زد:تولدت مبارک زندگیم. عالیه:اوووووووو. سمیه متعحب تر شد. _چیه؟خوشت نیومد؟ +چ...چرا...شوکه شدم. علی جعبه کوچکی رااز جیبش بیرون کشیدوبه دست سمیه داد:ببخشیدعزیزم.بیشترپولم نرسید. سمیه انرابازکرد.انگشتر طلاباتوپ های سفیدوطلایی خودنمایی میکرد.:دستت دردنکنه.چقدخوشگله. _مبارکت باشه عزیزم. عالیه هم پاکتی که همراهش آورده بودراروی میزگذاشت:بفرما.نولدت مبارک زنداداشم.. +مرسی عالیه جون. پاکت راباز کردوروسری زیبایی ازآن بیرون آورد:مرسی...خیلی خوشگله. _خواهش میکنم.مبارکت باشه. سمیه لبخندی زدودردل خداراشکرکرد. _نمیخوای کیکتوببری؟ =بنظرم اول بستنی روبخوریم.آب میشه. _باشه بخوریم...بسم الله.. به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی جلوی پاساژی نگه داشت. سمیه:اینجا چرا نگه داشتی؟ _دوتاتون امروز یه روسری و مانتو مهمون منید عالیه:اوووووو. علی ریخت و پاش کردی _دیگه چه کنیم؟ یه سمیه خانم که بیشتر نداریم. =بعلههههه. برمنکرش لعنت. پیاده شدند و به پاساژ رفتند.
درس دارم و قصد ازدواج ندارم.یهودیدی اینوردش کردیوبعدم کسی که میخوای نیومد.اونوقت باید تاآخر عمرت بدون همدم بمونی.نه اینکه بگم اون حتما خوشبختت میکنه.میگم که تحقیق کنی.درموردش تحقیق کن،باهاش حرف بزن،ببین باهم تفاهم دارین؟معیار هاتوداره؟بعداگه مورد خوبی بود،جواب مثبت بده.منم دورادور حواسم هست.... به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
از جلوی مغازه های روسری فروشی می‌گذشتند. عالیه روسری ای با رنگ فیروزه ای را نشان داد:وای سمیه اینوو.. چه نازه.. +آره خیلی خوشگله... فکر کنم بهت بیاد =علی بریم تو ببینیمش... به علی نگاه کرد که دید نگاه عصبی اش را به داخل مغازه دوخته. رد نگاهش را که گرفت به فروشنده مغازه رسید که خیره به سمیه نگاه می‌کند و می‌خندد. =بریم حالا بگردیم باز... اگه از چیزی خوشم نیومد میایم می‌خریمش...علی.. علی به طرفش برگشت:بله؟ =بریم. راه افتادند و به بقیه مغازه ها نگاهی انداختند که سمیه از یک روسری خوشش آمد و به داخل مغازه رفتند. روسری را روی سرش انداخت و به طرف علی برگشت:چطوره؟ _خیلی بهت میاد +خوبه عالیه؟ =آره واقعا خیلی خوشگله.. +خب پس همینو میخوام.. _باشه... آقا همین رو لطف کنید *چشم... مبارکتون باشه.. این کار از کارهای خوبمونه علی به طرف سمیه و عالیه برگشت:شما میخواین برین نگا کنین ببینین از چیزی خوشتون میاد.. منم الان حساب میکنم میام. باشه ای گفتند و رفتند _چقدر شد؟ *قابل نداره. _خواهش میکنم ... بفرمایید *80تومن. حساب کرد.. خواست از مغازه خارج شود که باصحنه روبرو سر جایش میخکوب شد.. همان فروشنده جوان جلوی سمیه و عالیه ایستاده و میگوید:بفرمایید داخل... حتما خوشتون میاد از کارامون.. =خیلی ممنون.. نمیخوایم... اجازه بدید میخوایم رد شیم. -بابا چرا آخه.. بیاید تو دیگه.. حتما خوشتون میاد... به سمیه نگاه کرد:خانمی شما یچیزی بگو.. علی از مغازه خارج شد وبه طرفشان رفت. چند قدم مانده بود به آنها برسد که فروشنده گفت:راستی به دوتا خانم فروشنده هم احتیاج داریم از دور که دیدمتون فهمیدم این کاره این. بیاین باهم کنار میایم. حقوقشم خوبه ها. +آقا نمیخوایم. بفرمایید کنار دیگه. عه. -نازنکنید دیگع. علی عصبی به طرفش رفت و یقه فروشنده را گرفت و به دیوار چسپاندش:میبندی دهنتو یا خودم برات ببندمش؟ -شما؟ ولم کن... به تو ربطی نداره. _شیطونه میگه یه بلایی به سرت بیارم که یادت بمونه از این به بعد ناموس مردمو که دیدی باهاش چطوری رفتار کنی. فروشنده پوزخندی زد و یقه اش را از دست علی بیرون کشید:برو خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه. این دوتا اُمُلَم مال خودت. ازخیرشون گذشتم. علی سیلی ای به پسر زد و گفت :این واسه اینکه یادت بمونه از این به بعد چطوری بایه خانم رفتار کنی... بی هوا سیلی دیگری به او زد و ادامه داد:اینم برا شیرین زبونیت.. بعد به طرف سمیه و عالیه برگشت:بریم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت چهل وپنج امروز۱۸ذلقعده است.علی سه روز پیش به سوریه برگشت.عالیه از پله ها پایین آمدوبه آشپزخانه رفت.مادرش باتلفن صحبت میکرد.آرام سلام کردوبدون اینکه به صحبت های مادرش توجه کند،به طرف ظرف شویی رفت و دستش راشست.عاطفه خانم خداحافظی وبعد تلفن راقطع کرد. عالیه روبروی مادرش روی صندلی نشست:سلام.صبح بخیر ±سلام عزیزم.صبح توام بخیر. عالیه مشغول خوردن صبحانه شد. ±نمیخوای بپرسی کی زنگ زده بود؟ =آهاراسی کی بود؟ ±معصومه خانم(همسایه شان)بود.پسرخواهرش برای یکی دوهفته از قم اومده تهران.دنبال یه دختر خوب میگردن براش.معصومه خانمم تورو معرفی کرده.گفت اگه اجازه بدین امشب یافردابیان خواستگاری.راسی طلبه ام هس... عالیه اخم کرد:مامان خواهش میکنم بگو نیان. ±چرامثلا؟ =چون من فعلا قصد ازدواج ندارم.درضمن اگرم داشتم الان که علی نیست،نمیشه. ±علی باشه مثلا چیکارت میکنه؟ =مامان...نه نمیخوام. ±نخوا.فعلا رصایت تولازم نیست.منوبابات باید تاییدش کنیم. =ممنون.. ±خواهش میکنم.صبونتوبخور فعلا. =چشم.ولی بگم اگه شمام تاییدش کنین،جواب من منفیه. ±خوشبختی یبار درخونه آدمومیزنه. =ینی این...اسمش چیه؟ ±طاها. =همین...ینی طاها خوشبختی منه؟ ±معلوم نمیشه.باید تحقیق کنیمو باعقل جلو بریم.... به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت چهل وشش چندروز ازآمدن خواستگار هامیگڋرد.آقامحمدوعاطفه خانم طاهارا تایید کرده اند اما عالیه راضی نمیشود. تلفن خانه زنگ خورد.عالیه آنرا برداشت:بله؟ _سلام آجی خوشگلم. عالیه باڋوق گفت:سلام داداش.خوبی؟ _شکرخدابدنیستم توچطوری؟ =منم خوبم!ملالی نیست،بجز دوری شما. _چقد خوب شدخودت برداشتی گوشیو.میخواستم باهات صحبت کنم. =جانم؟ _جانت بی بلا.میخواستم باهات درمورد طاها حرف بزنم. =توازکجامیدونی؟مامان آمار داد؟ _نخیر.سمیه بهم گفت.گفت ماماینا راضی ان،خودت ناراضی ای. =آره. _ببین عالیه...من مث بقیه داداشا نیسم که تا برای آجیم خواستگار اومد،غیرتی بشمو یقه پاره کنم و بابای بدبخت خواستگارم درآرم.الانم زیاد وقت ندارم،پس حرفامو خلاصه میکنم.من طاهارو دورادور میشناسمش.پسر بدی به نظر نمیاد.سمیه ام که میگه باباینا تاییدش کردن.این حرفاروکه مابهت میزنیم،صرفا بخاطر این نیست که توفشار قرار بگیریو جواب مثبت بدی!اینا رو میگیم که باعقلت تصمیم بگیری.نه اینکه بگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 | ۸ تیرماه ۱۴۰۲ 💫 : ، یعنی حکومتی که همراه با محبت، همراه با پیوستگی با مردم وهمراه با عاطفه‌ی نسبت به آحاد مردم است. 🗓 ۱۳۷۷/۰۱/۲۷ | 🔇🔊🔉 لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید. 🦋 در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj کانال اربعین عاشقان ولایت 🏴 👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3733389420C5d6b41295d 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸