eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
4.5هزار دنبال‌کننده
32.5هزار عکس
36.7هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بالستیک نقطه زن بومی؛ فناوری دفاعی که تنها چند کشور به آن دست پیدا کرده اند 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🚨 قیمت خودرو در بازار امروز 🔹برای هفته آینده باید منتظر نتایج بازار‌های دیگر نظیر دلار بود اما به طور کل معمولا بازار خودرو برای شروع کار خود از آخرین قیمت هفته قبل خود کمک می‌گیرد مگر آنکه خبر خاصی مثل نتایج مذاکرات یا اعلام طرح‌های فروش توسط کارخانه‌ها طی تعطیلات اعلام شود. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حتما هر روز به این سه تا امام سلام دهید...!!! 🔰 صلی‌الله علیک یا اباعبدالله صلی‌الله علیک یا علی ابن موسی الرضا صلی‌الله علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی عجل الله فرجه الشریف 🌺🌺🌺🧡https://eitaa.com/joinchat/3733389420C5d6b41295d🌸🌸🌸
🕊🌸روزِمان را با سَلام بَر چهارده مَعْصوم آغاز می‌کنیم 🌸اَلْسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللّه صل الله 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَاَلْمؤمِنین 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ اَلزَهْراءُ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُسَینَ بنَ عَلیٍ سَیدَ اَلشُهَداءِ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلیَّ بنَ‌اَلحُسَیْنِ زینَ اَلعابِدینَ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍ نِ اَلباقِرُ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَعْفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ نِ اَلصادِقُ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُوسَی بنَ جَعْفَرٍ نِ اَلکاظِمُ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاعَلیَّ بنَ‌مُوسَی‌اَلرِضَا اَلمُرتَضی 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدٍ بنَ عَلیٍ نِ اَلجَوادُ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلیَّ بنَ مُحَمَّد نِ اَلهادی 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بنَ عَلیٍ نِ اَلعَسْکَری 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمان وَ رَحْمَةَ اَللّهِ وَ بَرَکاتِهِ ☆🌸〰️🍃〰️🌸〰️🍃☆ 🕊🌸الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲
🕊🌸دعای امروز 💕پروردگارا 🌸✨در اولین روز هفته 🌸✨هر آنچه خوب و ناب است 🌸✨نصیب کسانی کن که در هر 🌸✨شرایط تو را میخوانند 🌸✨آنان که از سر صدق 🌸✨دل امید به رحمت تو دارند 🌸✨همراهشان باش 🌸✨و گره از مشکلاتشان بگشا آمیـــن یا رَبَّ الْعالَمین 🙏 ای پروردگار جهانیان🌸🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَالْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَتَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَافِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ 🍃مَن ذَاالَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّبِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَابَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ 🌸مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَاشَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَالْعَلِیُّ الْعَظِیمُ 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدتَّبَیَّنَ الرُّشْدُمِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ 🌸فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ 🌸أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ 🍃الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌸الهی به امید تو🌸 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸☆🌸☆🌸☆🌸☆🌸☆🌸 🌸 بسم الله النور ✨شروع هفته را 🌸با نام زیبایت آغاز میکنیم ✨ خـدایـا 🌸امـروز و این هفته ✨به زندگیمان بیش از پیش 🌸نور رحمت بی انتهایت را بتابان ✨الهی آمین 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو🌸🕊
. بسمه تعالی سلام خدا قوت ✍سالاری 💎مبارزه با فساد و ارتشا 💫اقایان در قوه قضائیه،هزاران کار عالی در کارنامه دارید ولی ، یه دونه از همین گندکاریا باعث میشه همش به باد بره. حالا هی بیائید بگید ما فلان کارو کردیم بهمان کارو کردیم، وقتی اکبر طبری فاسد که تو هزارتا پرونده دست داشته، راست راست میچرخه، عید هم کنارخانواده‌ش داره حال میکنه، مسافرت میره و به ریش من و شما میخنده، نه تنها خود قوه، بلکه کل حاکمیت رو زیر سوال میبره!!! اخه چرا!!؟؟ ⚡️شما می گوید ۳۰۰میلیارد وثیقه گذاشته😱 ۳۰۰میلیارد؟؟از کجا چنین پولی آورده مگه معاون دادستان چقدر حقوق می گیرد!!؟؟؟ وثیقه خودش نشون از باند فساد قدرت و ثروت میده. تازه پرونده رفته اعاده دادرسی و شاید بخشیده بشه. ✨ کسی که تو افکار مردم باید اعدام میشد، الان داره به راحتی جولان میده!! 💥از الان هرکی بخواد مطالبه حجاب یا هرموضوع دیگه بکنه، بخصوص تو فضایی مثل اینستاگرام، ملت حمله میکنن و میگن اول اکبر طبری رو جمع کنید، حجاب پیشکش و اینطوری مطالبات به حق هم به حاشیه میره. ☄این سوتی‌ها بخاطر همون نکته‌ای هست که رهبری معظم تو جلسه اخیرشون اشاره کردن که قوه قضائیه تو رسانه ضعیف و بلکه دست و پا بستس. ✨اگه رسانه و افکار عمومی میدونست و میفهمید فساد اقتصادی چقدر خون مردم رو به جوش میاره، هیچوقت یکی مثل اکبر طبری رو حتی اگه قانونی هم بود آزاد نمی‌کرد، چون خدشه‌ای که به چهره قوه و نظام وارد میکنه خیلی بدتره. 💫حضرات لطفا چهره نظام را با مماشات اشتباه و یا ترس از این افراد خراب نکنید. بادرود عاشقان ولایت در بله http://eitaa.com/ashaganvalayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش جالب عراقی‌ها به هتک حرمت قرآن ⚽️ قبل از آغاز بازی دو تیم فوتبال الشرطه و القاسم در لیگ فوتبال عراق، داوران با در دست گرفتن قرآن و بوسیدن آن بازی را شروع کردند. ⚽️ همچنین تمامی بازیکنان دو تیم نیز به نشانه احترام، قرآن در دستان خود داشتند.
🔻 نتانیاهو عقب‌نشینی کرد؛ بند جنجالی اصلاحات قضایی حذف می‌شود 🔹خبرگزاری صداوسیما نوشت: نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی گفته یک بند اصلی از اصلاحات جنجالی قضایی را حذف کرده است؛ موضوعی که ماه‌ها تظاهرات در سرزمین‌های اشغالی را درپی داشت‌. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴تیم‌ملی والیبال بدون سرمربی! 🔹به دلیل کارشکنی‌ آمریکایی‌ها در صدور روادید، تیم ایران درحال‌حاضر بدون سرمربی و تنها با ۱۲ بازیکن می‌تواند از فرانکفورت راهی آناهایم شود. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌞🌱 وقتی انسان آرامش را در خود نیابد ، جستجوی آن در جای دیگر کار بیهوده ای است.🌸🍃 # گوته 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ظهر تابستان است. سایه‌ها می‌دانند، که چه تابستانی است. سایه‌هایی بی‌لک، گوشه ای روشن و پاک، کودکان احساس! جای بازی این‌جاست. زندگی خالی نیست مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کنسرت‌گردی مکرون در هیاهوی اعتراضات فرانسه 🔹درست در شب‌هایی که خیابان‌های فرانسه در خشم قتل یک نوجوان توسط پلیس می‌سوزد، تصاویری از مکرون منتشر شده که در کنسرت یک خواننده انکلیسی حضور دارد. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رایزن فرهنگی ایران در عراق رسما شعار اربعین امسال را اعلام کرد 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴گروسی: از هر بحثی که منجر به تنش‌زدایی در مورد برنامه هسته‌ای ایران شود، استقبال می‌شود 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازداشت ۸۵۰ معترض فرانسوی در طول سه شب 🔹پس از کشته شدن یک نوجوان ۱۷ ساله در فرانسه موج اعتراضات آغاز شد که در پی آن بیش از ۸۵۰ نفر توسط پلیس این کشور بازداشت شده‌اند. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حاج آقا عالی :همه ما ازین وضعیت دلمان خون است. این لایحه فعلی حجاب باید به دیوار کوبیده شود و هیچ ارزشی ندارد..! 👤 آنتی صهیون: آنچه باید به دیوار کوبیده شود مسئولینی هستند که این لایحه را نوشته و تایید کرده اند و الان هم با لایحه بازی دارند ۹ ماه دست دست کردن و فرصت دادن‌شان به فواحش را تکمیل می‌کنند تا این تعفن بی‌حجابی کاملا در کشور جاگیر و فراگیر شود!! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نشست توافق صلح درامریکا بین ارمنستان و آذربایجان پایان یافت 💢درنشست توافق صلح بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان به گام های مثبتی دست یافتند این نشست که در شهر ویرجینیای آمریکا برگزارشد دو طرف درمود بندهای توافق صلح با هم گفتگو کرده و به نتایج مثبتی رسیدن . در این سفر به غیر از دیدار با وزیرخارجه آمریکا دوطرف با جک سالیوان نیز دیدارداشته اند در این نشست درمود توافق صلح دوطرف گفتگو کرده و به سازش های دست یافتند و برای بقیه موارد توافق قرار گذاشتند دوباره گفتگو کنند 🔻کارشناس سیاسی : دیدار دوطرف ارمنستان و آذربایجان در امریکا یک نوع حرکت قدم به جلو درتوافق صلح بود ولی آذربایجان برای وادارکردن ارمنستان به امضاء صلح باید به ایروان فشار نظامی وارد کند مانند ایجاد عملیات ضد ترور در منطقه... از بیانات امروز وزیر خارجه ارمنستان میتوان برداشت کرد که بین گروههای مسلح ارمنی قره باغ آذربایجان نخواهد توانست به توافق برسد بخصوص با ابزارهای بین المللی نخواهد توانست به توافق برسد از اول هم مشخص بود که در گفتگوهای آمریکا دوطرف به توافق کامل در صلح نخواهند رسید و ارمنستان امروزه درحال گفتگو با کشورهای دیگر درمورد شکل های دیگر صلح است .... 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان های مذهبی...🍃: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت1 ز_سعدی از پشت پرده اشک چشم در قبرستان چرخاندم. هیچ نشانی از قبر او نبود. نمی دانستم عزیز دلم کجای این قبرستان و زیر کدام خاک دفن شده است. فقط می دانستم او این جاست. این جا دفن شده است. اما هیچ نشانی از قبرش نبود. به صورت پسرکم که در آغوشم غرق خواب بود نگاه کردم. او تنها یادگار من از او بود. پسرکم را به آغوشم فشردم و روی خاک سرد قبرستان نشستم. هوا سرد بود و برخورد باد با صورت خیس اشکم صورتم را می سوزاند اما سوزش صورتم در برابر سوزش قلبم هیچ بود. کجای این خاک یار مرا در آغوش کشیده بود؟ درست نبود من روی خاک باشم و او به زیر خروارها خاک! اصلا غسلش داده بودند؟ کسی کفنش کرده بود؟ آقاجان می گفت انگار تعداد زیادی را ماه پیش آورده اند و شبانه این جا خاک کرده اند. بعد از کلی پرس و جو و دادن رشوه به این مامور و آن آژان فقط فهمیده بودند جنازه او را به این جا آورده اند ... دوباره در قبرستان نگاه چرخاندم. اشک چشمم از صورتم روان شده به روی روسری ام می ریخت. چشم های خیس اشکم را به هم فشردم. نباید او را، روزهای خوبم در کنار او را فراموش کنم. چشم به هم فشردم. باید به یاد بیاورم. همه این یک سال و نیم که با او گذشت را باید به یاد بیاورم. کوچکترین خاطره را هم نباید فراموش کنم. خوب یادم است. یک سال و نیم پیش بود. روز هجدهم خرداد سال 56. یک روز گرم بهاری. در حیاط خانه مان غلغله بود. آدم های مختلف که هر کدام مشغول کاری بودند. حیاط پر از آدم بود، پر از دود اسپند و دود آتش زیر دیگ های غذا. لب های همه پر از لبخند بود. گاه گاهی صلوات می فرستادند. حوض بزرگ وسط حیاط پر از میوه بود که زنان فامیل با سرعت آن ها را می شستند، خشک می کردند و با سلیقه در دیس ها می چیدند. من از پشت پنجره اتاق به این هیاهو خیره بودم. قرار بود شب در خانه مان جشن بله بران برگزار شود. بله بران و عقد من با مردی که تا به آن روز هرگز او را ندیدهذبودم. نمی دانستم کیست؟ چه شکلی است یا حتی اسمش چیست؟ گویا چند وقت پیش که همراه آقاجان به ضیافت یکی از دوستانش رفته بودیم او همان جا مرا دیده و مهر من بر دلش نشسته بود 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت2 ز سعدی او همان جا در همان ضیافت با پدرش مطرح کرده بود که این دختر کیست که این چنین مهرش به دلم افتاده است! پدر او هم خوشحال از این که بالاخره پسرش دختری را پسندیده همان شب مرا از پدرم خواستگاری می کند. از آن ضیافت یکی دو روز بیشتر نگذشته بود که مادر و خواهر بزرگترش زکیه برای خواستگاری به خانه ما آمدند. از آن ها خوشم نیامد. انگار از دماغ فیل افتاده بودند. به نظرم خیلی اشرافی می آمدند اما هر چه بود آن ها مرا پسندیدند. مادرش کلی از پسرش تعریف می کرد. از اخلاق خوبش، ایمانش، از نجابت و چشم پاکی اش. هنگامی که از او تعریف می کردند در دلم می گفتم اگر چشم پاک است پس چه طور مرا دیده است؟ انگار مادرش حرف دل مرا شنید که همان جا گفت ناخودآگاه یک لحظه چشمش به دختر شما افتاده و همان یک نظر دل او را برده است. مادرش مدام از کمالات پسرش می گفت و من سر به زیر در عالم خودم سیر می کردم. مادرش می گفت پسرش گفته باید همسرم دختری نجیب و پاک باشد و اخلاقش خوب باشد. خواهرش هم می خندید و می گفت: ماشاء الله دختر شما هم همه چیز تمام، خدا خودش مهرش رو به دل برادرم انداخت. پدرش در بازار رضا روبروی حجره آقاجان حجره ای داشت. از وقتی این خواستگاری انجام شده بود آقاجان مدام از او تعریف می کرد. می گفت پسر پاک، مومن و نجیبی است. می گفت دیپلم دارد و قرار بوده مثل برادرش معلم شود اما سر از بازار در آورده است. آقاجان می گفت آدم دست به خیری است. اهل مداراست ولی در کارش بسیار دقیق و حسابگر است . می گفت به مشتریان و همکارانش قرض و نسیه می دهد اما خودش اهل قرض و نسیه گرفتن نیست. آقاجان کاملا این خواستگار را پسندیده و به این وصلت راضی و راغب بود. مادر هم در این چند جلسه خواستگاری که با مادر و خواهرش معاشرت کرده بود می گفت خانواده خوبی هستند. فقط این میانه من نمی دانم چرا می ترسیدم..انگار گیج و منگ بودم. نمی دانستم چه چیز در انتظارم است و چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ از این که شب بشود هراس داشتم! همه خوشحال و راضی بودند جز من همه می خندیدند جز من متوجه شوخی ها و صحبت های اطرافیان نمی شدم. در عالم خودم غرق بودم و گاه گاهی لبخندی تلخ بر لب می آوردم. پدرم بازاری و سطح زندگی مان متوسط بود. غیر از من هفت فرزند دیگر هم داشت که من ششمین فرزند و آخرین دختر خانواده بودم 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت3
خانه مان خیلی بزرگ نبود. حدود 800 متر، خشتی و با معماری حیاط مرکزی. کلفت و نوکر نداشتیم فقط یک خانباجی داشتیم که سال های سال بود با ما زندگی می کرد و در کارهای منزل و بچه داری به مادرم کمک می کرد. مادرم 12 ساله بود که با پدرم که 25 سال داشت ازدواج کرد..مادرم بسیار ریز نقش و لاغر بود و موقع ازدواج حتی قد هم نکشیده بود. به قول خانباجی قدش تا کمر پدرم می رسید. چون مادرم ضعیف و کوچک بود پدر بزرگم خانباجی را که همسر باغبان شان بود و به تازگی بیوه شده بود را صیغه پدرم کرد تا همراه پدر و مادرم زندگی کند. هم در کارها به مادرم کمک کند و هم خودش و دو فرزند یتیمش سرپناهی داشته باشند. خانباجی از همان موقع با آقاجان و مادرم زندگی می کرد. خانباجی از آقاجان بزرگتر بود و مادرم هم هیچ وقت به او بی احترامی نکرد و همیشه احترامی چون مادر برای خانباجی قائل بود. خانباجی همیشه سر یک سفره و با ما غذا می خورد. نه خودش نه فرزندانش هیچ وقت از ما جدا نبودند. کارهای سخت منزل با خانباجی بود و اجازه نمی داد مادرم کار زیادی انجام دهد. وقتی فرزندان خانباجی _اسماعیل و هاجر_ به سن ازدواج رسیدند آقاجان مثل فرزندان خودش برای آن ها سنگ تمام گذاشت و آن ها را سر و سامان داد و به خانه بخت فرستاد. خانباجی خیلی مهربان و با حوصله بود و به گردن همه ما حق مادری داشت. خود من آن قدر که با خانباجی راحت بودم با مادرم راحت نبودم. خواهر و برادرانم به ترتیب محمد امین، ریحانه، ربابه، محمد علی و راضیه بودند که از من بزرگتر بودند. بعد از راضیه من بودم که تازه 13 سالم پر شده بود و دو برادر کوچکتر از خودم به نام محمد حسن و محمد حسین هم داشتم. به جز محمد علی و محمد حسن و محمد حسین بقیه ازدواج کرده بودند و بچه هم داشتند. راضیه باردار بود و من هم امشب قرار بود به عقد کسی در بیایم که جز تعریف های دیگران از او شناختی نداشتم. از صبح هیچ کس مرا به نام خودم صدا نزده بود. همه مرا عروس خانم خطاب می کردند. صبح زود مرا به حمام برده بودند و از ظهر در اتاق تنها نشسته بودم تا آرایشگر بیاید و مرا برای شب بیاراید. 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت4 ز سعدی شب عقدم بود ولی اصلا خوشحال نبودم. دخترهای دیگر را دیده بودم که وقتی برای شان خواستگار می آمد چه قدر خوشحال بودند و گل از رخ شان می شکفت ولی من نه تنها خوشحال نبودم حتی غمی بزرگ را در دلم حس می کردم. چرا باید ازدواج کنم؟ من هنوز 13 سال بیشتر ندارم! هرچند می دانم مرسوم همین است که دختر زود ازدواج کند اما من احساس می کردم خیلی برایم زود است. از جا برخاستم. قرآن را از سر طاقچه برداشتم و از خدا خواستم آرامم کند. زیر لب سوره حمد خواندم و قرآن را گشودم. اول صفحه این آیه به چشمم خورد: «و عَسی أن تَکرهوا شیئًا وَ هُوَ خیرٌ لکم وَ عسی أن تُحِبّوا شیئًا وَ هُوَ شَرٌّ لکم» معنای این آیه چه بود؟ چه بسا چیزی را بد بدانید و از آن کراهت دارید در حالی که برای تان خوب است و چه بسا چیزی را دوست دارید در حالی که برای تان شر و بد است. خدایا یعنی چه؟ یعنی این ازدواج، آن هم با مردی که تا قبل از این که سر سفره عقد بنشین، خطبه خوانده شود و محرم شویم هرگز او را ندیدم به صلاح من و حتی برای من خیر است؟ خدایا می دانم تو در قرآن گفته ای که بین زن و شوهر مودت و رحمت قرار داده ای اما کاش قبل از این حداقل یک بار او را می دیدم یا حتی اسمش را می دانستم. در حال و هوای خودم بودم که در اتاق باز شد و راضیه از حیاط به داخل اتاق آمد. با این که حامله و ماه آخرش بود، بسیار نحیف و لاغر بود. شکمش آن قدر کوچک بود که انگار کاسه ای را زیر پیراهنش مخفی کرده بود. چادر سفیدش را از سرش در آورد و بر روی طاقچه کنار در گذاشت نفس زنان در حالی که به سمت من می آمد گفت: آبجی رقیه ام چه طوره؟ او امروز اولین کسی بود که اسمم را بر زبان آورد. من و راضیه بسیار با هم صمیمی بودیم. کمتر از دو سال تفاوت سنی داشتیم و همه کودکی مان با هم سپری شده بود. با دو خواهر دیگرم هم رابطه ام خوب بود اما رابطه ام با راضیه جور دیگری بود. بهتر هم را درک می کردیم و حرف مگویی بین مان نبود. راضیه روبرویم نشست. دستم را در دست گرفت و گفت: یکم دیگه آرایشگرت میاد اومدم کمکت کنم لباست رو بپوشی. به چشمانم خیره شد. انگار غم درون چشمانم را دید. آهسته پرسید: خوبی؟ نگاهم را دزدیدم. _خوشحال نیستی؟ ... امشب قراره عقدت کنن ... ناراحتی؟ 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت5 ز_سعدی
سرم را پایین انداخته بودم. آهسته گفتم: راستش ... اصلا خوشحال نیستم ... آخه چرامن باید زن کسی بشم که نمی دونم کیه چه شکلیه یا حتی اسمش چیه؟ راضیه با تعجب گفت: واقعا اسمش رو نمی دونی؟ این همه این چند روز همه احمد احمد کردن نفهمیدی اسم خواستگارت احمده؟ خوب حالا حداقل الان می دونی اسمش چیه. پرسیدم: تو قبل از ازدواجت آقا حسنعلی رو دیده بودی؟ راضیه به پشتی کنار دیوار تکیه زد و گفت: خوب آره ... چند باری دیده بودم ... از اون جایی که حسنعلی پسر عموی جواد آقاس (شوهر خواهر بزرگم) چند بار تو مهمونیا تو خونه ریحانه و مادرشوهرش دیده بودمش یه چند باری هم با جواد آقا اومده بودن این جا.... خود جواد آقا هم توی یکی از همین مهمونیا منو از آقاجان خواستگاری کرد براش لبخندی زد و بعد در حالی که نگاهش به گوشه ای از اتاق خیره مانده بود گفت: آقاجان یه بار تو مهمونی خونه آبجی ریحانه به حسنعلی گفته بود این قدر که تو همه جا با مایی هر کی ندونه فکر می کنه یا پسرمونی یا داماد مونی. جواد آقا هم سریع گفته بود خوب این بنده خدا هم خیلی دوست داره داماد شما بشه آقاجان جا خورد ولی بعد اجازه داد بیان خواستگاری راضیه انگار خاطرات شیرینی در ذهنش زنده شد و لبخند تمام صورتش را پوشانده بود. آهسته گفتم: آخه مگه من چند سالمه. هنوز تازه 13 ساله شدم ... زوده عروس شم _عه ... یعنی چی زوده همه دخترا همین سن عروس میشن دختر خاله فرشته رو نیگا ... طفلک خواستگار داشت هی شوهر خاله رد کرد گفت زوده حالا طفلک 20 سالش شده هر کی میاد میگه سنش زیاده. الان یا براش خواستگار نمیاد یا هم اگه بیاد زن مرده و زن طلاق داده یا بچه دار میاد سراغش میخوای بمونی پیر دختر بشی؟ لبخند تلخی زدم و دوباره سر به زیر انداختم. راضیه خودش را جلو کشید. نوازش وار به صورتم دست کشید. چانه ام را گرفت و سرم را بالا آورد. در چشم هایم خیره شد و گفت: رقیه ... منم روز قبل عقدم گیج و منگ بودم. نمی دونستم داره چی میشه و چه اتفاقی داره میفته به تو هم حق میدم گیج و منگ باشی یا حتی بترسی ولی بهت قول میدم مطمئن باش امشب بهترین شب زندگیت میشه! کمی جلوتر آمد و صورتش را به صورتم نزدیک کرد و با صدایی آهسته تر گفت: تو امشب برای اولین بار تو زندگیت عشق رو تجربه می کنی تو امشب برای اولین بار تو زندگیت با مردی میخوای باشی که رابطه اش با تو با رابطه بقیه مردهایی که تا حالا دور و برت دیدی مثل آقا جان مثل داداشا فرق می کنه تو با اون عمیق ترین و صمیمی ترین روابط رو تجربه می کنی صورت راضیه گل انداخت و گفت: من قرار نیست همه چیزو برات توضیح بدم. خانباجی میاد برات میگه فقط بدون امشب قشنگ ترین شب زندگیته از امشب عشق تو زندگیت شروع میشه 🌸🌸🌸🌸🌸