eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
3.9هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
38.4هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴وزیر خارجه آلمان در حمایت از جنگ افروزی کشورهای اروپایی در اوکراین؛ حتی اگر زمستان سختی داشته باشیم حامی اوکراین خواهیم ماند! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مردم ایران ما بودیم تحریکتون میکردیم... اعتراف عجیب و غریب و مهم عضو گروهک منافقین که پس از حمله به فرقه فرصت افشاگری پیدا کرده... 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴اوکراین از فرصت استفاده کرد 🔺در پی درگیری های داخلی روسیه، ارتش اوکراین یک موج جدید ضدحمله را به طور همزمان در چند جهت شرق و جنوب آغاز کرده است. 🔺ضدحمله در محور های اوریخیف، واسیلیوکا، باخموت، بوهدانیوکا، یاگیدن، کلیشچییوکا و کوردیومیوکا فعال شده شده است، با این حساب تقریبا در کل خط مقدم بین نیروهای روسی و اوکراینی، درگیری ها آغاز شده است. آیا جهنمی برای اوکراینی ها آماده شده است؟ آیا پوتین براحتی عقب خواهد نشست؟ آیا غرب با کشتار جوانان اکراینی بدست روس‌ها از جنگ افروزی کوتاه خواهند امد؟ منتظر در روزهای آینده برای یافتن پاسخ. 🆔http://eitaa.com/ashaganvalayat .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1977778906.mp3
6.47M
۴۲ 💢بالاخره چِـــکاره ای؟ می خوای یه بی نهایت، در آرامش باشی؟ یا نـَــه؟ اگه می خوای؛ که باید قصد کنی، و براش برنامه های دقیق بچینی 🆔 @ashaganvalayat 🍃 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺یکی از سرانِ منفور و‌ خبیث ضد انقلاب توسط نهاد های امنیتی دستگیر شده و هم اکنون این شخص در حال انتقال به کشور هست. ⚠️هویت این فرد بزودی اعلام خواهد شد... 🆔@ashaganvalayat
🚨 در فضای غیر فارسی زبان برخی اکانت ها از بازداشت مریم منافق و چند سرکرده فرقه در یک عملیات اطلاعاتی مشترک سخن میگویند. این اکانت ها مدعی هستند مریم منافق به زودی به ایران تحویل خواهد شد... تایید یا رد نمیکنم این صرفا شنیده است. 🆔@ashaganvalayat .
رمان های مذهبی...🍃: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت بیست و یک سینا از پله ها پایین آمد‌،علی ازروی مبل برخاست وسلام کرد. سینا جواب سلامش داد وبه طرفش رفت. دستش رابه طرفش گرفت.علی،گرم دستش رافشرد واحوالش را پرسید. +شکرخدا.خوبم. _خداروشکر. روی مبل نشستند.چندلحظه بعد صدای زنگ تلفن علی دراتاق پیچید،تصویر حسین روی صفحه گوشی نقش بست. ببخشیدی گفت وپاسخ داد:بله؟ صدای پرانرژی حسین در گوشش پیچید:سلام شهید زنده.وپشت بندش میخندد. علی لبخندی زد:سلام،چیشده کبکت خروس میخونه! +بگم چیشده؟ _بگو. +مژده بده که پس فرداعازمیم ان شاالله. علی متعجب به سمیه خیره شد وچیزی نگفت. +چیشد؟سوریه نرفته شهید شدی؟ _حسین کارام درست شده؟ +بعله.حالابگو بهم چی میدی بهت خبر خوش دادم؟ _توهرچی بخوای برای این خبرت بهت میدم. +نه بابا.هیچی نمیخام.توام فوری وسایلاتو جمع کن. _فعلا که خونه نیستم +کجایی؟ _بعدا. +باشه.فعلا یاحق. _ممنون ازخبر خوشت.حق نگهدارت. گوشی رااز گوشش جدا کرد وروی عسلی گڋاشت و ببخشیدی گفت. سینا:رفیقت بود؟ _بله.ان شاالله اگه خدابخواد پس فردا عازمیم. همه بهت زده نگاهش میکردند. به سمیه نگاه کرد.سمیه اشک هایش را که بی اجازه روی گونه ریخته بودند،ماک کردولبخندی محزون زد:مبارک باشه. علی هم لبخندی زد:مچکر... به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت بیست و دو نمازشان راخواندند وبعدافطار کردند.علی بسم اللهی گفت و خرمایی دردهانش گڋاشت:قبول همگی باشه. آقامهدی:ممنون.قبول حق...پس فردامیرید؟ _بله ان شاالله +ان شاالله. بعدجمع کردن میز،همه به هال رفتند وکنارهم نشستند.علی گوشی اش را برداشت و برای سمیه تایپ کرد:داری سخت میکنی رفتنو برام سمیه.. صدای گوشی سمیه بلند شد.بعدازچنددقیقه پاسخ داد:سخت هست برای من رفتنت...دوست داشتم حداقل شبای قدروباهم بریم هیئت... _توابنجا عزاداری کن من اونجا.انگار کنارهمیم. +بعداباهم حرفمیزنیم،الان زشته. _باشه... 🌷🌷🌷 کلید راچرخاند ووارد خانه شد.کسی درهال نبود وچراغهاخاموش بودند.ازپله هابالاوبه اتاقش رفت.لباسهایش راعوض کردوروی صندلی نشست.دفترش راباز کردوپایین(امشب بالاخره مامان رضایت داد)نوشت:امشب ۱۶ماه رمضون سال۱۳۹۵بعدازتلاشهای فراوان ودعاونذر ونیاز وچله حضرت زینب (س)طلبید.کارام درست شده و ان شاالله پس فرداعازمم.خدایاشکرت،شکرت،شکرت،شکرت. نفس عمیقی کشیدوسرش رابه صندلی تکیه داد:امام حسین(ع)ممنونم که اجازه دادی تورکابت خدمت کنم.کمکم کن بتونم به دوری از سمیه عادت کنم..زیادی بهش وابسته شدم..کمکم کن همونطوری که خودت از عزیزات گڋشتی،منم بگڋرم وکم نیارم تواین راه.... به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت بیست وسه ازپله هاپایین آمدوبه آشپزخانع رفت.خانواده روی صندلی پشت میزنشستندوصبحانه میخورند.علی سلام کردورویصندلی خالی کنار عالیه نشست. آقامحمد:خوش گذشت دیشب؟ _خداروشکر،بدنبود.اونجابودم حسینم زنگ زد...گفت فرداعازمیم ان شاالله. همه بهت زده نگاهش میکردند. عالیه:فردا؟چراانقدزود؟ عاطفه خانم بدون حرفی ازپشت میزبلندشدوازآشپزخانه بیرون رفت. _مامان... بلندشدوبه اتاق مادر وپدرش رفت.عاطفه خانم روی تخت نشسته واشک میریزد.علی بااجازه ای گفت ووارد اتاق شد. کنارمادرش نشست واورا درآغوش گرفت:گریه نکن زندگیم.سخت میکنی برام رفتنو. گریه عاطفه خانم شدت گرفت.بین گریه هایش بوسه ای روی شانه علی کاشت وباگریه گفت:علی اگه بری وبرنگردی چیکارکنم؟ _ان شاالله هرچی خیره پیش میادواگرم شهیدشم،خداصبرشومیده قربونت بشم.مگه خودت نگفتی منوسپردی به حضرت زینب وراضی ای برضای خدا؟ +ولی برای یه مادرخیلی سخته. _میدونم فداتشم.برای منم خیلی سختع ازخانوادموعزیزام بگذرم..ولی بیغیرتیه بذاریم دست اون حروم لقمه هابه حرم بی بی برسه. +میدونم مادر.براهمین رضایت دادم به رفتنت. _مامان... +جان مامان؟وگریه اش ازسر گرفته میشود. علی بغضش راقورت دادوگفت:خیلی ممنونم ازت که حسینی تربیتم کردی. وبوسه ای روی دستان مادرش کاشت... به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشفی پارت بیست و چهار ساکش راجمع کرد.چهارده ساعت به رفتنش مانده بود.سمیه وعطیه به خانه شان آمدند تاساعات آخرراددکنارعلی باشند. پاکت رابرداشت وازاتاق خارج شد. ازپله ها پایین رفت.خانمهادرآشپزخانه مشغول بودند.به اشپزخانه رفت:سمیه میشه یه چنددقیقه بیای؟ سمیه آرام چشمی گفت وازآشپزخانه خارج شد.علی روسری سمیه رااز روی جالباسی برداشت وبه طرفش گرفت:لطفا بپوشش بریم حیاط صحبت کنیم.دید داره حیاط.