eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
4.4هزار دنبال‌کننده
32.5هزار عکس
36.7هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید آفریقاییه اسم بچه هاش رو چی گذاشته! هشدار : قبل از تماشای ویدئو جارو برقی کنارتون بذارید که کرک و پرتون رو بعدش جمع کنید! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اظهارات وقیحانه و ضد میهنی عوامل اینترنشنال: 🔷پرچم ایران را هم مثل کهنه بچه می‌توانید بسوزانید؛ اصلا می‌خواهم کلیات سعدی را هم آتش بزنم! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔷با این تیپ و چهره زیبا، اگر مخالف نظام بود سلبریتی ها براش سر و دست میشکوندن اما الان سکوت اخیتار کردن! چرا؟ چون حافظ آرامش و امنیت مردم بود و به دست ارازل و اوباش شهید شد! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پلیس امروز به خانه سیده شهلا هجوم برد،محاصره اش کرد و آنها را در صورت پایین نیاوردن پرچم‌های امام حسین(ع) تهدید به بازداشت کرد، اما سیده شهلا بدون توجه به اخطار پلیس به‌همراه فرزندانش،پرچم‌های قدیمی محرم ۲۰۲۲ را با پرچم‌های جدید محرم ۲۰۲۳ تعویض و بیعت خود را تجدید کرد.درود! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
1⃣پارت اول . بسمه تعالی سلام خدا قوت ✍م . سالاری 💡ما برای ستمگران آتشی بزرگ مهیاکرده ایم که آنها را از هر سوی احاطه می کند. . سوره کهف(آیه ۲۹) 🚨به زودی در منطقه شاهد زانو زدن محور شرارت در مقابل محور مقاومت به فضل الهی خواهیم بود. 《《شما شاهد بزرگترین تقابل تاریخ بین محور مقاومت و محور شیطانی به سرکردگی آمریکاخواهید بود!!》》 💫جمهوری اسلامی ایران در طی سالهای متمادی ،با سیاست حفظ اقتدار بدور از حاشیه و جنگ،توانسته است تمام تحریمها و اعمال فشار از سوی آمریکا و هم‌پیمانان ایشان را خنثی و چراغ خاموش مسیر رشد و خودکفائی و عزت مردم و حفظ تمامیت ارضی را به پیماید. 💫از دیر باز اقتصاد ایران بر پایه نفت و فروش آن تکیه داشته است. و کمتر به ترانزیت کالا و فروش محصولات کشاورزی و پتروشیمی و معدنی و حتی دانش بنیان و صادرات تکنولوژی استوار بوده است. اما در سیاست برنامه توسعه کشور و ذیل فرامین و دستورات رهبری معظم (دامه حفاظاته) ما پله به پله به سمت عبور از تک محصولی(فروش نفت و گاز)و ورود به توسعه کشور گام گذاشته ایم. 💫شاید اگر این سیاست نبود و پالایشگاه تولید بنزین ستاره خلیج فارس توسط سپاه و دستور معظم له ساخته نمی شد،در دوران تحریم بنزین شاهد فروپاشی کشور بودیم. ولی امروز نه تنها کشور ما تحریم بنزین را پشت سر گذاشته که حتی،در دوران تحریم بنزین لبنان.سوریه.ونزئلا ما به ایشان یاری رسانده و البته که مواهب خوبی همچون طلا و دلار از آنها کسب نموده ایم. و امروز صادرات بنزین به بیش از دهها کشور را در برنامه داشته و روز به روز هم آمار کشورهای درخواست کننده بیشتر می شود. 💫همچنین در کنار این موضوع،توسعه کارخانجات دانش بنیان و روابط قوی بین المللی(رویکرد دولت آقای رئیسی ) و بنیه نظامی در دستور کار می باشد. در این راستا جاده کهن و تاریخی ابریشم بازسازی شده و همچنین بندر چابهار به بوشهر و عراق و از انجا به سوریه و دریای مدیترانه با جاده شوسه و در نهایت خطوط ریلی متصل گردیده است. از طرفی از بنادر جنوبی به دریای خزر و کشورهای شمال و شمال غرب متصل گردیده است. که در صورت ترانزیت از این دو کریدور جدید ،ایران به چهار راه جهان مبدل و از طریق عوارض و حق ترانزیت کالا می توانیم درآمد سرشاری را کسب نموده و همچنین تعداد عظیمی شغل(راننده ماشین های سنگین و تریلر.رستوران.بوفه.کافه .و و و) ایجاد کنیم. قرار است چین و هند از طریق دریا کالاهای خود را به چابهار و از آنجا از طریق این دو کریدور به جهان صادر کنند. همچنین روسیه از طریق افغانستان وارد کریدور ایران و از آنجا با اروپا و جهان مبادله کند. و قطر که در دور نگار منطقه در ۲۰۳۰ جای امارات را در قطب تجاری منطقه می گیرد،از طریق تونل زیر دریا به ایران متصل و از کریدورها استفاده نماید. همچنین عربستان و امارات از طریق راه آهن به عراق متصل و در کریدور فی مابین ایران عراق سوریه ،تبادل کالا با جهان را در برنامه خود نهادینه نمایند. 🥀و لذا این کریدورها برای ایران ،جایگاه بسیار ویژه ای به وجود خواهد آورد. ■دسترسی در کمترین زمان برای جابجایی کالا در سطح وسیع در بین کشورهای آسیای اروپائی ■با ترانزیت کالا از ایران،کشورها در سطح وسیع می بایست امنیت ایران را تامین نمایند،تا کالاها و تجارت ایشان ضربه نخورد. و این یعنی امنیت مرزها و داخل ایران ■روابط ایران با جهان شرق و غرب گره می خورد ،و جایگاه بین المللی و حتی در سطح شورای امنیت و سازمان ملل مستحکم و پایدار می گردد. ■نفوذ منطقه ای ما در غرب آسیا(خاور میانه )گسترده تر و نقش آمریکا و هم‌پیمانان ایشان کم و کم تر و به حاشیه می رود. ■با تردد کالا و محصولات در این کریدورها،شاهدرونق اقتصاد و پائینی آمدن قیمت کالا و محصولات در کشور و رنگین شدن سفره عامه مردم عزیزمان خواهیم بود. و موارد بسیار دیگر از موهبات این مهم 🚨البته که در این بزرگ اتفاق تاریخ کشور،ان چیزی که تعین کننده و تاثیر گذار در جلب نظرطرف‌های شرق و غرب برای تمایل به گذر و استفاده از کریدورها می‌شود امنیت و اقتدار ایران🇮🇷 و هم پیمانان ما در محور مقاومت می باشد. 💫به لطف و عنایت رب جلیل،نیروهای مسلح ما در سپاه و ارتش و حتی نیروی انتظامی،در این سالها توان رزم قابل قبولی پیدا نموده اند. با اتکا به دانش بومی و دانشمندان با غیرت ایران عزیزمان،توانسته ایم در صنایع دفاعی کشور و در ضمینه سلاحهای متعارف(سلاحهای غیرمتعارف مانند هسته ای و شیمیائی که به فتوای علمای دینی حرام و ما هم اصلا به فکر ایجاد و تولید و توسعه آن نیستیم.)گامهای اساسی برداشته و به گفته دوست و دشمن در جمع اول تا سوم تولید و تجهیزات رزم متعارف باشیم. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇
2⃣پارت دوم ☆موشکی ☆پهپادی ☆جنگال ☆پدافند ☆افند ☆تانک و نفر بر ☆سلاحهای تک نفره ☆سلاح و موشک های دریائی ☆زیر سطحی ☆ناو و ناوچه ☆زیر دریائی ☆قایقهای تندرو ☆شهباد ☆خهباد و بسیاری موارد دیگر... 🟥که در اینجا به شرح اقتدار نظامی کشور عزیزمان و محور مقاومت به اختصار می پردازیم: ▪️در زمینه دفاع هوایی و رادارهای ساخت وطن به ابزار توانمندی دست یافته ایم . سرنگونی پهپاد گلوبال هاک و تسخیر و سالم نشاندن پهپاد معروف به جانور قندهار نمونه ای از توان رزم بالا در این ضمینه است. ▪️نانو تکنولوژی . بیوتکنولوژی و نانو ذرات و شناخت هوش مصنوعی و تبدیل آن به ابزاری برای دفاع از کشور. ▪️ بحث سلاحهای لیزری نیز کشور بصورت خزنده و چراغ خاموش اقداماتی داشته که جهان را وادار به تعظیم خواهد کرد. ساخت پدافند لیزری از جمله این اقدامات است. ▪️ در صنایع پهبادی همین مقدار کافی است که یک پهپاد ما ( شاهد ۱۳۶ که ابتدایی ترین پهپاد ما می باشد) سرنوشت جنگی که بین قدرتهای شرق و غرب می باشد را تغییر داده است. و در این صنعت با افتخار علیرغم تحریمها در لبه تکنولوژی قرار داریم. ▪️ در صنعت موشکی توان دفاعی و تهاجمی کشور فقط با چند کشور صاحب نام در این زمینه قابل قیاس بوده و دیگر کشورها در این زمینه هم آوردی برای ما نخواهند بود . در موشکهای فوق سرعت هایپر سونیک جز ۳ کشور اول و در سرعت این نوع موشک اول هستیم. ▪️اما در صنعت دریایی با افتخار میتوان گفت ساخت عظیم ترین ناوها در دست تحقیق و بررسی قرار دارد. ناو پهپادی ما در فرامنطقه عملیاتی شده است. ناو هواپیمابر ما به گفته وزیر دفاع در دو سال آینده رو نمائی و به بهترین جنگنده ها مجهز خواهد شد. و ساخت چندین پروژه چون جماران و شهید سلیمانی و ابوالمهدی المهندس و ... با موفقیت به سرانجام رسانده . ▪️در صنعت زیر دریایی و ساخت اژدرها و... گامهای بلند و موفقیت آمیزی را داشته ایم. در تعدد زیر دریائی جز ۷ کشور اول هستیم. ⚡️و تمام این اقدامات موفق نبود مگر با پایمردی ملت شریف ایران و حرف شنوی از ولی امر مسلمین . ⚡️ما مفتخریم که بگویم در طول تاریخ ایران چنین قدرت و بازدارندگی را بخود ندیده که بتواند در مقابل تمام محور استکبار چنین استقامت کند. 《《البته که تمام محور مقاومت،از این تکنولوژی و تجهیزات بنا به نیاز برخوردار می باشند. و حتی بعضا در بسیاری از موارد آنها رونمایی نموده اند و ایران سالها بعد از ایشان رو نمائی می کند.》》 💫در کنار این توسعه عظیم در تجهیزات و ادوات رزمی،با اتکا به دانش ۸ سال جنگ تحمیلی و دانشگاههای امام حسین ع و امام علی ع و ودیگر دانشگاههای پرورش و آموزش کادر مجرب رزمی امروز به عنوان اولین و برترین نیروهای مسلح در غرب آسیا و به جرات جز اولین قدرتهای نظامی جهان می باشیم. ناگفته پیداست که محور مقاومت از حزب اله لبنان وانصارالله یمن وحشدالشعبی عراق و بسیج مردمی سوریه،نیروهای قدس و غزه و لشکر فاطمیون و زینبیون افغانستان و پاکستان و حسینیون اذربایجان و دیگر گروهها و گردانها و لشکرهای تابعه در فرا منطقه بازوی مقاومت و انقلاب اسلامی می باشند. و صد البته که در آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی و آفریقا و در جاهای که آمریکا و غرب و اسرائیل و جیره خوارهای ایشان از آن مطلع نیستند ،هم پیمانان و شبه نظامیانی داریم که برای انقلاب اسلامی و رهبری معظم جان می دهند. 💫و حالا بعد از دیکته کردن قدرت نظامی برتر خود در منطقه و فرا منطقه،و تکمیل کریدور های ترانزیتی و اقتصادی تعریف شده، نوبت بر خودداری از اقتصاد پویای منطقه و تبدیل شدن ایران بعد از ابرقدرتی نظامی به قدرت اول اقتصادی منطقه می باشد. 🍄نکته؛آمریکا و اسرائیل می خواستند با ایجاد داعش و نفوذ منطقه ای،ایران را به آشوب کشیده و کشور ما را وارد جنگی فرسایشی کرده و متلاشی نمایند(تجزیه به بیش از ۱۰ کشورک کوچک که دیگر قدرت اول منطقه نباشیم) اما به لطف پروردگار و درایت پیر فرزانه《رهبری عزیزمان》 و همت حاج قاسم سلیمانی و هم رزمان وی و در یک کلام محور مقاومت، امروز مرزهای انقلاب اسلامی تا مدیترانه گسترده شده و ضمینه ترانزیت کالا مهیا... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 💫آمریکا برای جلوگیری از نفوذ کامل ایران بر دریای عمان و خلیج تا ابد فارس و همچنین جمع کردن بساط شرارت آنها از عراق و سوریه و به برکت این مهم،تحمیل شکست و فرار اسرائیلیها از منطقه، تصمیم گرفته است تا آخرین تلاشهای خود را انجام دهد. 🔥البته که آنها می دانند که لشکر اسلام و شیعه و محور مقاومت ثابت قدم است. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
3⃣پارت سوم؛ زمانی با دست خالی و تحریم از همه چیز حتی سیم خاردار ،جلوی عراق به پشتیبانی ابرقدرتهای شرق و غرب از آمریکا و روسیه و آلمان و انگلیس و فرانسه تا همه آنها که در سر تسخیر ایران را می پروراندن ایستادیم. حالا با توان رزم عالی و موهبت محور مقاومت و ایمان و اقتدار ارتش و سپاه هرگز تن به شکست نخواهیم داد. 💫آمریکا و اسرائیل و تمام هم رزمان آنها و متحدان و نیروهای نیابتی تحت امر انها،در سوریه در آماده باش ۱۰۰ در ۱۰۰ قرار گرفته اند تا ؛ ●جلوی اتصال کریدور ایران مدیترانه را گرفته ●چاههای نفت سوریه در العمر و دیگر نقاط سوریه را غارت کنند. ●نفوذ محور مقاومت را در منطقه کنترل و از سقوط اسرائیل جلوگیری کرده باشند‌. ●پایگاهها و جای پای خود در سوریه و عراق را از دست ندهند. ●قدرت سوریه به صورت کلی در اختیار دولت مرکزی و دکتر اسد قرار نگیرد. 💫اما به حمد الهی و به برکت محور مقاومت و نیروهای نظامی کشور عزیزمان در این برهه از تاریخ ،بیرق کفر را به زیر خواهیم کشید. ⚡️عزیزان ؛این قبیل کارها برای محور شرارت و هم پیاله های انها،مانند دست و پا زدن شخصی است که در باتلاق گیر افتاده. هرچه بیشتر تلاش کند،مطمئنا بیشتر فرو خواهد رفت و تا آنجا پیش می رود که نه نفس بکشد و نه آثاری از او باقی بماند. پس بدانید آمریکا و اسرائیل با این کار به پایان رژیم اسرائیل و اتمام دوره ابرقدرتی آمریکا خود را نزدیک و نزدیک تر می کنند. 💎حرف پایانی؛ عزیزان در هر طیف و حزب و با هر نوع نگاهی که هستید؛ اگر ایران🇮🇷 و ایرانی برای شما مهم است،فارق از هر گونه دعوای سیاسی و جناحی و فرا جناحی، می بایست در این زمان که جمهوری اسلامی ایران به برکت رهبری آگاه و مدبر خود و تلاش جهادگران و انقلابیون و عزیزان مرزبان و نیروهای نظامی و انتظامی و دانش دانشمندان عزیزمان،به جایگاه مناسب در تولید قدرت رسیده،با هم یک صدا و یک دل حمایت کنیم و این کشتی که از اصل طوفان بدخواهان گذر کرده است را به ساحل امن اقتدار و جایگاه رفیع واقعی خود،به سلامت برسانیم. و بدانید که در این راه امداد ِغیبی پروردگار و دست از آستین بیرون آمده او یاری رسان ما مظلومان مدعی عدالت در جهان می باشد. ان شاءالله که پرچم را به دست صاحب اصلی آن برسانیم. با درود بر محمد ص و آل او و شهدای ایران از صدر تا امروز یا حق .🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همراه با مناجات با خدا و اهل بیت علیهم السلام ۱۴۸ مناجات با امام حسین علیه السلام 🎙کربلایی محمدحسین پویانفر
🔴افسوس که قدر اين نعمت را نشناختيد ┄┄┅═✧❁🔸💎🔸❁✧═┅┄ ▫️وَ قَدْ بَلَغْتُمْ مِنْ كَرَامَةِ اللَّهِ تَعَالَى لَكُمْ مَنْزِلَةً تُكْرَمُ بِهَا إِمَاؤُكُمْ وَ تُوصَلُ بِهَا جِيرَانُكُمْ وَ يُعَظِّمُكُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ وَ لَا يَدَ لَكُمْ عِنْدَهُ وَ يَهَابُكُمْ مَنْ لَا يَخَافُ لَكُمْ سَطْوَةً وَ لَا لَكُمْ عَلَيْهِ إِمْرَةٌ. 🟤مردم از سر نعمت بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و لطف خداوند بزرگ به مقامى رسيده ايد كه حتّى كنيزان شما را گرامى مى دارند، و به همسايگان شما محبّت مى كنند، كسانى براى شما احترام قائلند كه شما از آنها برترى نداشته و بر آنها حقّى نداريد كسانى از شما مى ترسند كه نه ترس از حكومت شما دارند و نه شما بر آنها حكومتى داريد. ✍در واقع امام عليه السلام با اين تعبيرات زيبا و گويا، مقام و منزلت مسلمين را در سايه اسلام بيان مى کند. نه تنها خودشان در نظر دوست و دشمن احترام داشتند، بلکه کنيزان آنها را هم احترام مى گذاشتند; همسايگانشان را به خاطر آنها مورد لطف و عنايت قرار مى دادند و اقوامى که از نظر قدرت و مکنت چيزى از آنان کم نداشتند و شرمنده احسانى نبودند، مسلمانان را بزرگ مى داشتند و حتّى آنها که از قلمرو حکومت اسلام بيرون بودند، ابهّت و هيبت براى آنان قايل بودند.مسلمانانى که به حقيقت اسلام عمل کنند و دستورات خداوند را به درستى اجرا نمايند و تقواى الهى را پيشه سازند، نزد ديگران نيز محترم و پرهيبتند. اين يک واقعيّت است و هرگز مبالغه اى در آن نيست. اينها به خاطر آن بود که مسلمين در پرتو ايمان، افرادى شجاع و فداکار و از جان گذشته و شکست ناپذير شده بودند. اضافه بر اين، امدادهاى غيبى و عنايات الهى نيز شامل حال آنها بود بخشی از 📘 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ▫️وَحِفْظُ مَا فِي يَدَيْکَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ طَلَبِ مَا فِي يَدَيْ غَيْرِکَ 🟠و حفظ آنچه در دست دارى، نزد من محبوب تر از درخواست چيزى است که در دست ديگرى است ✍اشاره به اينکه بسيارند کسانى که بر اثر اسراف و تبذير اموال خود را از دست مى دهند و نيازمند به ديگران مى شوند و عزت و حيثيت خود را بر سر آن مى نهند. هر گاه انسان، اعتدال و اقتصاد را در زندگى از دست ندهد نيازمند به ديگران نخواهد شد، بنابراين توصيه مزبور هرگز به معناى دعوت به بخل نيست بلکه به معناى دعوت به ميانه روى و اعتدال و ترک اسراف و تبذير است. 📘 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🪐دنياى فريبنده 🌎ساکنان دنيا همچون سرنشينان يک کشتى هستند که در دل اقيانوسى عميق گرفتار امواج کوبنده و سنگينى شده که پيوسته طوفان ها و امواج آنها را مضطرب مى سازد. (و سرانجام آن کشتى در هم مى شکند)، گروهى از سرنشينانش غرق شده و هلاک مى گردند. و بعضى که نجات مى يابند (و به قطعاتى از چوبهاى درهم شکسته کشتى مى چسبند) بادها آنها را به اين سو و آن سو مى برند و بر فراز امواج هولناک به هر طرف مى کشانند (و چندين بار مى ميرند و زنده مى شوند تا به ساحل برسند) آنها که غرق شده اند باز يافتنشان ممکن نيست و آنها که نجات يافته اند نيز در شرف هلاکتند ✍امیر المومنین علیه السلام در اين تشبيه گويا و زيبا بيان فرموده حال مردم دنيا را ترسيم مى کند که چگونه در لابه لاى انواع مصائب و ناراحتيها و بلاها قرار دارند، پيوسته امنيت به ناامنى، سلامت به بيمارى; غنى به فقر; و جمعيّت به پراکندگى تبديل مى شود و هر زمان در حوادث گوناگون گروهى را در کام امواج خود مى بلعد. با اين حال تعجب است از کسانى که بر آن دل مى نهند و به وفادارى آن اميدوارند. 📘 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ❄️بينديشيد و عبرت بگيريد! 📿فَاعْتَبِرُوا بِنُزُولِکُمْ مَنَازِلَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ، وَانْقِطَاعِکُمْ عَنْ أَوْصَلِ إخْوَانِکُمْ 🟤«از قرار گرفتن در منازل پيشينيان، عبرت گيريد و نيز از جدا شدن از نزديک ترين برادرانتان، پند بياموزيد» ✍اين خود دليل ديگرى است بر اين که، اموال و جانها همه عاريتى است. آفريدگار همه آنها خداست و هر چند روزى اموال و مساکن و قدرتها و منصبها را به دست گروهى مى سپارد و تاريخ گواه زنده اين امر است.نه ما نخستين کسانى هستيم، که بر صفحه اين جهان گام نهاده ايم و نه آخرين کسان هستيم، حلقه کوچکى هستيم، از اين زنجير طولانى، که از آغاز خلقت تا پايان جهان کشيده شده است، زهى بى خبرى و غفلت که حلقه هاى قبل و بعد را نبينيم ! و جايگاه خودرا در اين جهان، تشخيص ندهيم و اين دنيا را براى خود جاودانى پنداريم. کوتاه سخن اين که : امام (عليه السلام) در اين سخن کوتاه، گفتنى ها را گفته و خفتگان را بيدار و مستان مال و مقام و جاه و جلال هوشيار ساخته است. بخشی از 📘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قافله سالار داره میاد... 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مخملکوه رویایی،در چند کیلومتری خرم‌آباد 😍 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اثبات نژادپرستی فرانسوی‌ها با این آزمایش اجتماعی ☫🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹از چه بترسیم .... 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 بعد از اینکه دیروز پلیس به خانه سیده شهلا، بانوی آذربایجانی هجوم برد و آن را به محاصره خود درآورد و آنها را در صورت عدم پایین آوردن پرچم‌های «اباعبدالله الحسین (ع)» تهدید به بازداشت کرد، سیده شهلا در اقدامی زینبی بدون توجه به اخطار پلیس به‌همراه فرزندان خود پرچم‌های قدیمی بر بام خانه را که متعلق به محرم ۲۰۲۲ بود، با پرچم‌های جدید محرم ۲۰۲۳ تعویض و بیعت خود را با امام حسین -علیه‌السلام- تجدید کرد. ☑️ برای اون قشر مذهبی که اعتقادی به حکومت ولی فقیه ندارن و میگن نباید مجالس عزای اباعبدالله رو سیاسی کرد، عرض کنم که موقعیت خودتون رو زیر پرچم نظام اسلامی ایران، با وضعیت شیعیان بحرین و عربستان و کشمیر و آذربایجان مقایسه کنید؛ بعد دعا کنید به حفظ و بقای این نظام و رهبرش، که در امنیت کامل میتونید مراسم عزاداری برگزار کنید! ✍م.الف 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان های مذهبی...🍃: 🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭102‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی احمد تشکر کرد و گفت: ممنونم مادر جان ولی طلا برای مرد حرامه. مادر گفت: بله مادر می دونم حرامه. ولی رسمه. شما بخر نپوش. یادگاری نگهش دار یا بعدا ببر عوضش کن برای خانومت بخر یا بفروشش. احمد لبخند زد و گفت: ممنون مادر جان نیازی نیست واقعا. احمد انگشتر نقره ای که آقاجان شب میلاد امیرالمومنین به او هدیه داده بود را نشان داد و گفت: همین برام کافیه و به دنیا طلا می ارزه. با این حرف احمد مادر دیگر اصرار نکرد و از طلافروشی خارج شدیم. به هر مغازه ای می رفتیم احمد دست روی زیباترین جنس می گذاشت و خوش سلیقه گی اش را به رخ همه مان می کشید. آن قدر خوش سلیقه بود که کسی با نظرش نمی توانست مخالفت کند. نزدیک اذان مغرب بود که برای رفع خستگی کنار بازار نشستیم. احمد برای مان بستنی خرید و بعد از خوردن بستنی ها به مسجد بازار رفتیم و نماز خواندیم. بعد از نماز برای خرید لباس عروس رفتیم. لباس های سفید و پرچین و مروارید دوزی شده پشت ویترین مغازه ها خود نمایی می کرد. بعضی از لباس ها کمی باز بودند و به سلیقه من نبود. به سه یا چهار مغازه رفتیم تا این که احمد لباسی را نشانم داد که هم به نظر خودم زیبا آمد و هم احمد گفت: اینو که بپوشی عین فرشته ها توش می درخشی. لباس را پوشیدم و جلوی آیینه ایستادم. مادر مسحورم شده بود و قربان صدقه ام می رفت. مادر احمد با رضایت نگاهم می کرد و احمد آن چنان غرق تماشایم بود که حتی ذره ای به خانم صاحب مغازه که با او صحبت می کرد توجهی نداشت. صاحب مغازه اندازه هایم را گرفت و قرار شد لباس را کمی تنگ کند و بعدا احمد برای تحویل گرفتنش بیاید. لباس عروس آخرین بخش خرید مان بود و به مقصد خانه سوار ماشین احمد شدیم. ربابه شام پخته بود و چای دم کرده بود. خرید ها را در ماشین احمد گذاشتیم و همه برای چای نوشیدن و استراحت به داخل خانه رفتیم. هر چه مادر تعارف کرد برای شام بمانند مادر احمد قبول نکرد و گفت در فرصتی دیگر حتما برای شام مهمان مان خواهند شد. چون بعد از ظهر با هم به خرید رفته بودیم دیگر احمد شب در خانه مان نماند و با حسرتی در دل از هم خداحافظی کردیم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭103‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی با صدای در با تمام وجودم به سمت در پرواز کردم. در را باز کردم و با لبخند دندان نمایی سلام کردم. او هم با لبخند شیرینی جواب سلامم را داد و پرسید: خوبی عروسک خانم؟ چادرم را جلو کشیدم و گفتم: بله خدا رو شکر. بفرمایید تو. احمد تشکر کرد و گفت: نه دیگه مزاحم نمیشم. بی زحمت مادر رو صدا بزن زود بریم. _باشه چشم. الان میاییم. در را باز گذاشتم و به حیاط رفتم و مادر را صدا زدم. مادر چادر پوشیده بیرون آمد و گفت: برو چادرت رو عوض کن بریم چادر مشکی ام را از روی بند رخت برداشتم و از خانباجی که یکی دو روزی بود برگشته بود خداحافظی کردم و همراه مادر به کوچه رفتم. قرار بود به خانه ای که احمد خریداری کرده بود برویم تا مادر در و پنجره ها را اندازه بگیرد و پرده بدوزد. خانه در محله ای پایین تر بود. کوچه ها خاکی بود و نسبت به محله خودمان مشخص بود فقیر نشین است. خانه در ته کوچه بن بست بود و تنها یک خانه بین این خانه و مسجد فاصله بود. در خانه چوبی و قدیمی بود. احمد کلید انداخت و در را باز کرد. روبروی در دالان کوچکی قرار داشت و در انتهای دالان چند پله بود. از پله ها که پایین رفتیم به حیاط رسیدیم. حیاط بسیار کوچکی بود. یک حوض کوچک در آن قرار داشت و یک باغچه مربعی بسیار کوچک که تک درخت انگوری در آن کاشته شده بود که با شاخ و برگش بالای حوض را مسقف و سر سبز کرده بود. حیاط آجر فرش بود. در سمت راست مان اتاق ها قرار داشته بود و روبروی در حیاط مطبخ، مستراح و یک انباری کوچک بود. احمد به سمت اتاق ها راهنمایی مان کرد. یک اتاق بزرگ حدودا دوازده متری و یک اتاق بزرگتر که احمد می گفت حدود سه فرش در آن پهن می شود و قرار بود مهمانخانه مان باشد. زیر اتاق ها هم زیر زمین قرار داشت که احمد در آن حمام ساخته بود و آبگرمکن نفتی گذاشته بود. از زیر زمین به مطبخ هم لوله کشی آب کرده بود و مطبخ هم شیر آب داشت و می شد راحت در خود مطبخ ظرف شست و دیگر کنار حوض نرفت. مطبخ تقریبا بزرگ اما تاریک بود. مطبخش تنها یک پنجره کوچک داشت و به سختی نور وارد آن می شد. مادر گفت: کاش پنجره این جا رو می شد عوض کنید خیلی تاریکه.
برقم که ندارین همه اش باید چراغ نفتی روشن باشه احمد گفت: با بنا صحبت کردم قراره پس فردا بیاد درستش کنه. مادر گفت: بی زحمت زودتر بگید بیاد قراره جمعه اثاث بیاریم. احمد دست روی چشمش گذاشت و گفت: چشم مادر جان. از مطبخ بیرون رفتیم. مادر گفت: خونه خوبیه. دستت درد نکنه پسرم. الهی با دل خوش و حال خوب همیشه توش کنار هم زندگی کنید ‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭3‬‬🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭104‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز سعدی روز های باقیمانده تا جهیزیه چینی با جنب و جوش بیشتری همراه بود. مادر و خانباجی می دوختند، ربابه و ریحانه گلدوزی می کردند و من و حمیده وسایل تزئینی و گل درست می کردیم. دهم شعبان که از راه رسید وسایل جهیزیه بار وانت شد و با حضور خانواده ها و فامیل به خانه احمد برده شد. خانم ها با شور و شوق جهیزیه را چیدند، وسایل اتاق و مطبخ تزیین شد و خانه مهیای زندگی کردن شد. چون خانه احمد برق نداشت برای صرف شام به خانه پدر احمد رفتیم و همه فامیل مان مثل دفعه اولی که خودمان به این خانه پا گذاشته بودیم شگفت زده شدند. بعد از صرف شام مادر احمد از مادرم تشکر کرد و مادر هم خلعتی ها را تقدیم شان کرد و کم کم خانه شان را ترک کردیم. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ روز نیمه شعبان از راه رسید. از شب قبل همه مشغول فعالیت بودند. صندوق های میوه، طبق های شیرینی، کاسه های قند همه آماده شده بود. دیگ های غذا بار گذاشته شده بود و ظرف و ظروف همه آماده شده بود. تا ظهر من هم پا به پای خواهرانم مشغول کار بودم. بعد از ظهر همراه خانباجی به حمام رفتم و دوباره مثل زمان بله برانم در اتاق باید تنها می ماندم اما این بار از ترس و دلهره و نگرانی خبری نبود. دلم می خواست زود شب شود، جشن تمام شود و من و احمد زود به هم برسیم. دو هفته بود که فقط در حد چند دقیقه با هم بودیم و بیش از حد دلتنگش بودم. دم عصر بود که آرایشگر آمد. اصلاحم کرد و سر و صورتم را آراست. لباس پوشیدم و در اتاق نشستم. کم کم مهمان ها از راه رسیدند و صدای دست و مولودی خوانی فضای مهمانخانه را پر کرد. در حال خودم بودم که در اتاق باز شد و مادر وارد اتاقم شد. به احترامش از جا برخاستم. جلو آمد و مرا بغل گرفت و بوسید. مرا محکم به خود فشرد و صدای هق هق گریه اش در اتاق پیچید. خودم را از آغوشش جدا کردم و با نگرانی پرسیدم: چی شده مادر جان؟ چرا گریه می کنی؟ اتفاقی افتاده؟ مادر اشکش را پاک کرد و گفت: نه عزیزکم، نه دخترکم، چیزی نشده هنوز نرفته دلم برات تنگ شده تو بری خونه خالی میشه. صفای خونه مون تو بودی. دختر چشم و چراغ خونه است. تو بری دیگه خونه مون نور نداره، صفا نداره. به مادر گفتم: مادرجان این حرفا چیه؟ نور خونه چراغ خونه شمایین صفای خونه به خنده های شماست. من که جز اذیت براتون کاری نکردم تا الان ‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭4‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭105‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی به روی مادر لبخند زدم و ادامه دادم: من که جایی دوری نمیرم همین محله پایینم. اصلا اگه دوست ندارید نمیرم همین جا پیش تون می مونم. کجا برم از این جا بهتر و با صفاتر؟ من باید ناراحت بشم که دیگه هر روز صبح صدای شما و آقاجون تو گوشم نمی پیچه من باید ناراحت باشم که دیگه هر روز صبح چشمم به دیدن روی قشنگ شما روشن نمیشه. اشک در چشمم حلقه زد که مادر در چشم هایم خیره شد و گفت: گریه نکن دخترکم. من مادرم ، دست خودم نیست دلبسته اتم. تو ثمره عمر منی. تو اتاق اون ور بعضیا می گفتن دختر آخریت هم رفت راحت شدی با این حرف شون غصه ام شد. تو بری من راحت نمیشم دلتنگ میشم! همون جور که دلتنگ خواهرات میشم. باورم نمیشه تو دیگه خانم شدی و داری میری پی زندگیت. انگار همین دیروز بود که تازه دنیا اومده بودی منو ببخش فرصت نکردم درست برات وقت بذارم و برات مادری کنم. گفتم: این حرفا چیه مادر جان؟ شما بهترین مادر دنیایید. خم شدم دستش را ببوسم که نگذاشت. دستم را گرفت و مرا روی زمین نشاند و خودش هم نشست. کمی به صورتم خیره ماند و بعد با کلی مقدمه چینی و نصیحت مسائل زناشویی را برایم توضیح داد. انگار آب جوش رویم ریخت. داغ شدم و گُر گرفتم. ترس همه وجودم را برداشت. قبلا هم که ریحانه برایم سر بسته توضیح داد ترسیدم اما فکر نمی کردم این مساله، مساله مهمی در زندگی باشد و زیاد بخواهم درگیرش بشوم یا زیاد اتفاق بیفتد.
اما مادر گفت اصل وظیفه من این است که در همه حال از مرد در این زمینه تمکین کنم. خواهش دل او را بر همه چیز مقدم بدارم و در هر حالی بودم کارم را رها کنم و به اطاعت از مرد گردن نهم و نه نیاورم. یک لحظه از احمد بدم آمد. نه فقط او، از همه مردها بدم آمد. در نظرم هیولای افسار گسیخته آمدند. مادر از جا برخاست و با این جمله صحبتش را خاتمه داد: این مساله و این که تو توش گوش به فرمان و به اختیارشون باشی برای مردا خیلی مهمه. همکاری و اطاعت تو توی این مساله می تونه شوهرت رو غلام حلقه به گوشت بکنه ولی اگه رو ترش کنی، نه بیاری، یا حرفی بزنی و رفتاری بکنی که خاطره بدی براشون تو این موضوع بسازه تلافیش رو تا آخر عمر سرت در میارن. پس تو این زمینه ترس و خجالت رو بذار کنار. پیش تو و شوهرت حیا معنی نداره. تو خلوت دو تایی تون هر جور خواست همون جور باش اگه به دلش باشی یا حتی بتونی فراتر از دلش اونو به وجد بیاری نشاط همه زندگیت رو پر می کنه و زندگیت شیرین میشه. تو زندگی زناشویی هم داشتن اخلاق خوب مهمه هم خلوت زناشویی خوب مهمه. هیچ کدومش به تنهایی کافی نیست. این خلوت تون مهم ترین رکن زندگی تونه خواسته دل مردت رو به همه دلخوریات مقدم کن نکنه با این بخوای گرو کشی کنی و یا بخوای تلافی اخم و تخم و ناراحتی ها رو موقع این مساله در بیاری. هر چه قدر هم که دلخور و ناراحتی موقع این خلوت همه شو فراموش کن و به دل مردت باش‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭5‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭106‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی مادر چادرش را از دور کمرش باز کرد و بر سرش کشید و از اتاق بیرون رفت. ترس و غصه به سراغم آمد. ترس از آن چه امشب در خانه احمد انتظارم را می کشید و غصه برای جدایی از آقاجان و مادر و دور شدن از این خانه. دلم گریه می خواست اما به خاطر آرایشم نمی توانستم گریه کنم. کمی بعد راضیه و ربابه به دنبالم آمدند. کفش هایم را به پایم کردند و کمک کردند تا همراه آن ها به مهمان خانه بروم. با ورودم به مهمان خانه صدای کل و کف اتاق را پر کرد. با مهمان ها سلام و احوال پرسی و بعضا روبوسی کردم. کم کم خانم ها حجاب کردند چون احمد همراه مادر و خواهرانش آمدند تا هم هدیه های عروسی را بدهند و هم عکاس عکس بیندازد. احمد و مادرش وارد مهمان خانه شدند. احمد در کت و شلوار سفیدش می درخشید. با لبخند نگاهم کرد و سلام کرد. ترس از آن چه آخر شب رخ می داد باعث شد نتوانم به احمد لبخند بزنم و با ترس سر به زیر انداختم. احمد کنارم ایستاد و دستم را گرفت. با قرار گرفتن دستم در دستش تمام بدنم برای یک لحظه به رعشه افتاد. مهمان ها کادو های شان را می دادند و عکاس عکس می انداخت. بر خلاف تمام امروز که با شادی منتظر بودم شب شود و به خانه احمد پا بگذارم و با او تنها شوم حالا دلم می خواست این اتفاق نیفتد. احمد به همراه مادرش رفت و ساعتی بعد سفره شام پهن شد. بعد از شام خانواده و فامیل احمد به خانه مان آمدند. آقاجان و برادرانم، عمو ها و دایی هایم همراه احمد و پدرش به مهمان خانه آمدند. آقا جان چادر سفیدم را بر سرم انداخت، پیشانی ام را بوسید و برایم آرزوی خوشبختی کرد. دوباره دستم را در دست احمد گذاشت و با شال سفیدی نانی را به کمرم بست. نانی که نماد و سمبلی از آخرین رزق من در خانه پدری بود. مادر هم جلو آمد و با گریه مرا بوسید و سفارشم را به احمد کرد. مادر چادرم را جلو کشید و مرتب کرد و این به معنی رفتن بود. با غصه فراوان و بغضی که به گلویم چنگ انداخته بود دست در دست احمد از مهمان خانه و خانه پدری خارج شدم. همه پشت سرم دست می زدند، کل می کشیدند و شعر می خواندند و کسی از حال دلم خبر نداشت. با کمک احمد سوار ماشین شدم و در را برایم بست. خودش هم سوار شد و پرسید: عروسکم ناراحته؟ جوابی ندادم. کمی در خیابان ها و دور حرم چرخیدیم. ماشین ها پشت سرمان بوق می زدند و بالاخره بعد از طی مدت زمانی که احمد حرف می زد و شوخی می کرد و از حال دل من در زیر چادر خبر نداشت به خانه رسیدیم. احمد پیاده شد و در را برایم باز کرد. دستم را گرفت و کمکم کرد تا پیاده شوم. جلوی پایم گوسفند قربانی کردند. فامیل دست می زدند و از حاج علی تقاضای پا انداز می کردند. حاج علی هم دو النگوی پهن به دستم کرد. خواهران احمد که در خانه مان بودند تمام خانه را چراغ گرد سوز و فانوس و شمع چیده بودند تا روشن شود. خواهرانش تشت آبی آوردند و قبل از ورودم به خانه احمد پاهایم را در آن آب شست تا بعدا آبش را در چهار گوشه خانه بپاشد. مطابق با روایت مستحب بود پیش از ورود عروس به خانه داماد پاهای عروس را در آب بشوید و آبش را دور خانه بپاشد که در آن خانه بلا به عروس نرسد و سبب برکت خانه و عروس می شود. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸