eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
3.8هزار دنبال‌کننده
35.5هزار عکس
41.6هزار ویدیو
36 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
🚘 ریزش چند ده میلیونی قیمت خودروهای مونتاژی 📆 10 شهریور 1402 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
خواهر صابخونه است و جز خود حاج خانم کسی جرات نداره بهش تو بگه نگاهی به کهنه هایی که شسته بودم انداخت و گفت: چرا تو تشت نشستی؟ با بغضی که گلویم را می فشرد و نمی گذاشت راحت صحبت کنم گفتم: به اون خانم هم گفتم تشت نداشتم ... و.... مجبور شدم این جوری بشورم ... ولی حواسم بود آبش این ور اون ور نپاشه _چطور تشت نداری مگه وسایلاتون رو نیاوردین؟ سر به زیر انداختم و گفتم: ما از روستا اومدیم هیچ وسیله ای با خودمون نیاوردیم ... شوهرم گفته کم کم کار می کنه ... می خره به رویم لبخند زد و گفت: خیلی خوب اشکالی نداره حالا هم مثل بچه ها بغض نکن من یه تشت اضافه دارم بعد برات میارم _دست شما درد نکنه _سرت درد نکنه .... منم مشهد غریبم هر کار داشتی به خودم بگو بالاخره باید هوای همو داشته باشیم به رویش لبخند زدم و گفتم: ممنون خدا خیرتون بده به سمت یکی از اتاق ها اشاره کرد و گفت: اتاق من اونجاست کار داشتی یا هر وقت خواستی بیا پیشم _چشم حتما مزاحم میشم _مراحمی قدمت به روی چشم من فعلا برم _بفرمایید راحت باشید با لبخند خداحافظی کرد و رفت. نیم نگاهی به آسمان کردم و از خدا کمک خواستم. دوباره شیر آب را باز کردم و با آب سرد شیر مشغول چنگ زدن کهنه ها شدم. دست هایم از سرما قرمز و کرخت شده بود. کهنه ها را فشردم تا آب اضافی شان خارج شود واز جا برخاستم. حالا نمی دانستم آن ها را کجا پهن کنم تا دوباره درد سر نشود. در هر طرف حیاط چشم چرخاندم و در آخر آن ها را روی نرده فلزی جلوی اتاق مان پهن کردم. جاروی سیخی بزرگ گوشه حیاط را برداشتم، شیر آب را باز کردم و حیاط را شستم. حیاط بزرگ بود و حسابی کمرم درد گرفت و زیر دلم تیر می کشید. سرما هم انگار مستقیم در استخوان هایم نفوذ می کرد. دست هایم هم از بس یخ کرده بودند دیگر حس نداشتند 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید سید یحیی بلادی صلوات🇮🇷 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭324‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی کارم که تمام شد از پله ها بالا رفتم که حاج خانم از اتاقش بیرون آمد و گفت: معلوم هست کجایی؟ دو ساعته بچه ات داره گریه می کنه به سمت اتاق پا تند کردم که گفت: کهنه هاتو چرا این جا پهن کردی؟ مگه بند رخت نداری ببندی؟ با شرمندگی سر به زیر انداختم و گفتم: نداشتم ... ببخشید نمی دونستم نباید این جا پهن کنم _خیلی خوب حالا که انداختی دفعه بعد نبینم این جا بندازی زیر لب چشم گفتم و خواستم در اتاق را باز کنم که گفت: راستی ... قدمی جلو آمد و آهسته گفت: با این انسی خانومم خیلی قاطی نشو با تعجب پرسیدم: انسی خانوم؟! اخم کرد و آهسته گفت: هیس عه ... آهسته گفتم: ببخشید من هنوز کسیو به اسم نمی،شناسم _همین که وایستاده بود باهات حرف می زد _آها ... پس ایشون رو میگین _بله اوشون رو میگم ... نیم نگاهی به سمت اتاق انسی خانم کرد و من در حالی که از صدای گریه علیرضا دلم می جوشید به احترامش منتظر ماندم حرفش را بزند: آهسته گفت: شوهر نداره ... مطلقه است ... چند باری خواستم بیرونش کنم دلم به حال دو تا بچه اش سوخته خیلی باهاش صمیمی نگیر که یه وقت مثل بختک نیفته توی زندگیت لب گزیدم و گفتم: این حرفا چیه حاج خانم ... ایشون خانم خوبیه چهره در هم کشید و گفت: نمیخواد ازش طرفداری کنی من این موهامو تو آسیاب سفید نکردم شوهرت جوونه بر و روش هم بد نیست حواست بهش باشه الانم زود برو اون بچه ات رو ساکت کن سرم رفت از صداش _چشم ... با اجازه تون ... سریع وارد اتاق شدم چادرم را از سرم کندم و کنار علیرضا زیر پتو خزیدم. اتاق هم به شدت سرد بود و با همان یک لایه پتو گرم نمی شدم دست هایم را مدام به هم می کشیدم و ها می کردم تا گرم شود. علیرضا شیرش را که خورد خوابش برد. با صدای اذان مغرب از جا برخاستم کلید برق را پیدا و چراغ را روشن کردم. خیلی وقت بود که زیر نور چراغ نبودم و نورش چشمم را اذیت می کرد. انگار به نور چراغ گردسوز و چراغ نفتی عادت کرده بودم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید اسد الله اثنی عشری صلوات🇮🇷 /‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭9407‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭325‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی
احمد پرسید: از کیه عوضش نکردی؟ با بغض گفتم: _از عصر ... احمد به ساعت مچی اش نگاه کرد و گفت: الان دم صبحه بقچه لباس های علیرضا را برداشت و گفت: زود عوضش کن بچه بیشتر از این سرما نخوره. قنداقش را باز کردم. تمام هیکل بچه کثیف شده بود. باید او را می شستم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید احمد معلمی صلوات🇮🇷 /‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭9407‬‬‬ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هنوز سردم بود و دلم درد می کرد. آن قدر سردم بود که با این که اذان گفته بودند دلم نمی خواست از اتاق بیرون بروم. دوباره زیر پتو خزیدم تا مگر کمی گرمم شود. روی علیرضا را خوب پوشاندم ولی خودم انگار گرم شدنی نبودم. حتی احساس می کردم لحظه به لحظه بیشتر احساس سرما می کنم احمد چرا بر نمی گشت؟ اصلا کجا رفته بود؟ آن قدر زیر پتو ماندم که کم کم خوابم برد. با صدای نق نق علیرضا چشم باز کردم و با این که حس می کردم بدنم سنگین و کرخت و بی حس شده هر طور بود او را در بغلم گرفتم و شیرش دادم. بعد از گرفتن آروغ علیرضا از جا برخاستم و از پشت شیشه به حیاط چشم دوختم. تقریبا چراغ همه اتاق ها خاموش بود. نمی دانستم ساعت چند و چه قدر خوابیده ام. بقچه لباسم را باز کردم و چند تا از لباس هایم را روی هم پوشیدم تا مگر کمی گرم شوم. لباس گرم و یا بافتنی نداشتم و می خواستم هر طور شده کمی خودم را گرم کنم. در اتاق را باز کردم و به حیاط رفتم. نمی دانستم دستشویی کجاست و دلم نمی خواست بیخودی در حیاط پرسه بزنم. چراغ اتاق حاج خانم هم خاموش بود. چرا احمد بر نگشته بود؟ از این که نمی دانستم ساعت چند است، از این که نمی دانستم دستشویی کجاست و به کدام سمت حیاط باید بروم، از این که احمد برنگشته بود و بی خبر مرا تنها گذاشته بود، از اینکه سردم بود و زیر دلم تیر می کشید و درد می کرد گریه ام گرفت. کاش به این خانه نیامده بودم لب پله نشستم و اشک هایم را که بی اختیار می ریخت پاک کردم. در حال و هوای خودم بودم که در یکی از اتاق ها باز شد و دو بچه با هم بیرون آمدند و به سمتی دویدند. با چشم دنبال شان کردم انگار به سمت دستشویی می رفتند. بعد از این که رفتند از جا برخاستم و به همان سمت رفتم. به هر سختی بود با آبی که به شدت سرد بود سریع وضو گرفتم و به اتاق برگشتم. نماز مغربم را خواندم و دوباره به دستشویی رفتم و بعد از طهارت و وضو دوباره به اتاق برگشتم و نماز عشایم را خواندم. بعد از نماز دوباره زیر پتو خزیدم. دلم از گرسنگی ضعف می رفت ولی دیگر نان خشک هم برای خوردن نداشتم. تنها یک مشت قند داشتم و از گرسنگی همان ها را دانه دانه در دهانم می گذاشتم و می جویدم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید محمد رضا گنج آبادی صلوات🇮🇷 /‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو پارت‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭326‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ز_سعدی در حال جویدن یکی از قند ها بودم که در اتاق باز شد و احمد وارد اتاق شد. به احترامش از جا برخاستم و سلام کردم. زیر لب جواب سلامم را داد و علاء الدینی که همراه خود آورده بود را وسط اتاق گذاشت و روشنش کرد. از چهره اش غم می بارید و دلم نمی خواست با این حال بدش از او سوال و جواب کنم کجا بوده است و چرا این قدر دیر برگشته است. احمد چراغ را خاموش کرد و پرسید: چرا بیداری تا الان؟ کنار علیرضا نشستم و گفتم: خواب بودم تازه بیدار شدم. احمد به پشت سرم آمد یکی از بقچه ها را زیر سرش گذاشت و بغل دیوار دراز کشید. کتش را روی خودش انداخت تا بخوابد. پرسیدم: چیزی خوردی؟ ساعد دستش را روی چشم گذاشت و گفت: گرسنم نیست. اما من گرسنه بودم. به ناچار کنار احمد دراز کشیدم و دوباره روی خودم پتو کشیدم. صدای نفس های احمد که منظم شد قند دیگری برداشتم و در دهانم گذاشتم و جویدم اما انگار با این قند ها ضعف دلم بر طرف شدنی نبود. دلم نیامد احمد را بیدار کنم و بگویم گرسنه ام. بر فرض بیدارش هم می کردم این موقع شب از کجا می خواست برای من نان و یا غذا تهیه کند. به ناچار کنارش دراز کشیدم و چشم بستم. با صدای نق نق علیرضا بیدار شدم و او را در بغلم گرفتم و ناخودآگاه هین بلندی کشیدم. تمام لباس هایش خیس بود. از بعد از ظهر دیگر او را عوض نکرده بودم. از صدایم احمد از خواب پرید و با نگرانی پرسید: چی شده؟ _هیچ چی .... باید عوضش کنم. احمد از جا برخاست و چراغ را روشن کرد. با روشن شدن چراغ تازه معلوم شد چه فاجعه ای اتفاق افتاده تمام قنداق علیرضا خیس بود. پتو و تشکش و حتی موکت زیرش هم خیس شده بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معلومه درباره چیزه مهمی داره حرف میزنه😍😄 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💎بسته تحلیلی خبری روز یمن الاسلام و حاشیه خلیج فارس 🔰بیانیه زندانیان متحصن بحرین: به تحصن خود ادامه میدهیم 🔹 کمیته هماهنگی تحصن زندانیان با انتشار بیانیه اعلام کرد : ما وعده های مطرح شده توسط وزارت کشور را خواسته اولیه و ناکافی میدانیم،راه‌حل های پیشنهادی جزء نیازهای ضروری زندانیان نیست و نیازی را برآورده نمی‌کند و چیزی تغییر نکرده است . با اینکه وارد هفته چهارم اعتصاب شدیم اما برای تغییر فضا به تحصن خود ادامه می‌دهیم. 🥷🥷 💠 تاکید عربستان سعودی بر تمایل خود به همکاری و یکپارچگی تجاری 🔺شورای وزیران عربستان طی نشستی به ریاست ملک سلمان بن عبدالعزیز در کاخ «السلام» جده، راه‌های همکاری های بین المللی با کشورهای مختلف جهان را بررسی کردند. عربستان در این چارچوب به دنبال طی روندی است تا بتواند از طریق گسترش همکاری های تجاری، خود را از یکجانبه گرایی در نظام اقتصادی موجود در جهان دور نگه دارد. 🥷🥷 🔰حضور فعالین سیاسی بحرین در پیاده روی اربعین 🔹«علی مهنا» فعال سیاسی بحرین و پدر حسین مهنا زندانی سیاسی بحرین با انتشار تصویری خود در پیاده روی اربعین نوشت: بعد از سه ساعت پیاده روی به عمود ۱ مشایه رسیده ام و ثواب این پیاده روی را تقدیم به زندانیان خواهم کرد و به حق سید الشهدا سلامتی و آزادی تمامی زندانیان را آرزومندم. 🥷🥷 🔰فعال مدنی بحرین: دولت نمیتواند عزت و شکوه زندانیان متحصن را بشکند 🔹«دکتر سعید شهابی» روزنامه نگار و عضو جنبش آزادی بخش بحرین با حضور در مقابل سفارت بحرین در لندن به تحصن پرداخت و اعلام کرد:دولت آل خلیفه نمیتواند عزت و شکوه زندانیان متحصن را بشکند . 🔹گروه‌ها و فعالین دیگر بحرینی نیز با حضور در مقابل سفارت بحرین به تصحن در مقابل این سفارت پرداختند. بعد از اعلام تحصن زندانیان در بحرین گروه های مدنی و حقوق بشری این تحصن را در حمایت از زندانیان بحرینی آغاز کرده اند. 🥷🥷 💠 شهر الحامي: شهری بندری در شرق یمن است. این شهر در اداره الشحر ، وابسته به استان حضرموت واقع شده است و بر اساس سرشماری انجام شده در سال 2004 ، جمعیت آن به 9844 نفر رسیده است . 💠 شهر الحامي از جنوب به دریای عرب و اقیانوس هند و از شمال به رشته کوه ها احاطه شده است. 💠 از نظر آب و هوا، با توجه به آب و هوای عمومی سواحل یمن و موقعیت گرمسیری جمهوری، تابستان های گرم با افزایش عمومی رطوبت تقریباً در طول سال و تعدیل نسبی دما در فصل زمستان مشخص می شود. 💠 بیشتر مردم شهر الحامي در صید دریایی و تعداد کمی از آنها در مشاغل دولتی و کشاورزی کار می کنند و برخی از آنها در کشورهای عربی خلیج فارس به ویژه کویت مهاجر هستند 🥷🥷 🔰شیخ عیسی قاسم: مردم قضیه زندانیان را رها نخواهند کرد 🔹شیخ عیسی قاسم در بیانیه خود در خصوص زندانیان گفت:مردم نمی توانند مسئله زندانیان را در بین فرزندان خود رها کنند، زیرا دین، انسانیت و غیرت آنها ایجاب می کند که با ظلم مبارزه کنند و مظلوم را یاری کنند. باید فریاد هایی که رنج زندانیان شکنجه شده به دست نظامیان، استمرار یابد حتی ابقایشان حتی یک روز هم در آن قبرستان های محبوس محکوم شود. 🥷🥷 اقتدار موشکی یمن در دریای سرخ 🔷"مهدی المشّاط"، رئیس شورای عالی سیاسی یمن، در سخنرانی خود در استان عمران گفت: "نیروی موشکی ما بهترین فناوری هایی را که به دست آورده بود ، در دریای سرخ آزمایش کرد" 🔷وی همچنین تاکید کرد این رزمایش نشان داد که نیروهای خارجی در منطقه، تا چه حد از این رزمایش، نگران و دستپاچه شده اند. 🥷🥷 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهگیر های میگ ۲۹ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 🚀 💢🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تسلطِ پلیسِ بزرگراه در موتورسیکلت سواری 🚀 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💎بسته تحلیلی خبری روز قفقاز و آناتولی 🔴جمعیت هلال احمر آذربایجان ادعای سمی بودن ۴۰ تن آرد توسط برخی ارامنه را مضحک خواند. 🔹جیحون میرزایف، دبیر کل جمعیت هلال احمر آذربایجان گفت: "همه می توانند به این کالاها نگاه کنند. هدف ما ارائه کمک‌های بشردوستانه است، البته هدف ما مسموم کردن مردم نیست. هرکسی می تواند به آن کالاها نگاه کند." 🧑‍🎨🧑‍🎨 🔻 نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان با امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه تلفنی گفتگو کردند. 🔹 طرفین در این گفتگو به بررسی وضعیت کنونی منطقه پرداختند. نیکول پاشینیان بر این واقعیت تاکید کرد که بحران انسانی در قره باغ کوهستانی در نتیجه مسدود کردن غیرقانونی کریدور لاچین توسط آذربایجان و همچنین نیاز به برداشتن گام هایی برای غلبه بر و حل این بحران، روز به روز عمیق تر می شود. 🧑‍🎨🧑‍🎨 🔻 تظاهرکنندگان در ارمنستان برای حمایت از قره باغ کوهستانی در حال برگزاری راهپیمایی با پرچم سه رنگ قره باغ کوهستانی در مرکز ایروان هستند. آنها به سمت میدان جمهوری حرکت می کنند. 🧑‍🎨🧑‍🎨 قدیروف به پیشگویی "تحلیلگران سیاسی " درباره مرگ قریب الوقوع او پاسخ داد. رمضان قدیروف، رئیس جمهوری چچن، در کانال تلگرامی خود" به بازتاب تحلیل سیاسی مرگ قریب الوقوع او که در نشریات خارجی پخش شده، واکنش نشان داد و خود را از سربازان وفادار به رئیس جمهورروسیه دانست. وی خاطر نشان کرد : که بنده همیشه با انتشار اطلاعات کذب و واهی که برای ایجاد اختلاف در داخل کشور ما طراحی شده اند، مقابله می کنم ، تعلق من به دین، وطن و منافع آن همیشگی خواهد بود ، و من حاضرم دستورات ولادیمیر پوتین را اجرا کنم، حتی اگر نتیجه آن مرگ باشد. 🧑‍🎨🧑‍🎨 تصاویری از مراسم سالگرد پیروزی بزرگ در ۱۰۱ مین سالگرد پیروزی در شهر استانبول را تلویزیون خزر پخش نمود(کودتای بزرگ اردغان) 🧑‍🎨🧑‍🎨 🎞سفر وزیر خارجه ترکیه به مسکو امروز انجام میگیرد ▪️برای حل مشکل صادرات دوباره غلات اوکراین به کشورهای فقیر جهان وزیرخارجه ترکیه با وزیرخارجه روسیه دیدار خواهد کرد این دیدار در مسکو عملی خواهد شد . 🔺وزارت خارجه روسیه تائید کرد که امروز وزیرخارجه ترکیه از مسکو دیدار خواهد کرد. ▪️حضور فیدان در مسکو اولین سفر وی برای حل مشکل صادرات غلات اوکراین می باشد . 📎در دیدار فیدان با لاوروف در مورد سفر اردوغان به مسکو و دیدار با پوتین نیز مذاکره خواهد شد. ▪️دنیا از این دیدار انتظار دارند مسئله صادرات غلات حل و باعث کاهش نرخ غلات درجهان 🧑‍🎨🧑‍🎨 🎞گزارش از شهر عفرین در شمال سوریه که یک میلیون سوری از ترکیه به این منطقه برگشته اند 🔹در چند سال پیش این منطقه در دست گروههای مختلف تروریست مانند «پی ک ک» یا «یی پ که» بود که با اجرای عملیات مختلف از طرف ترکیه مانند شاخه زیتون و دیگر عملیات امروزه این مناطق امنیت کافی برای زندگی را دارند . ⬅️استاد دانشگاه سوریه : این منطقه بعد از اجرای عملیات های مختلف از طرف ترکیه امنیت در این مناطق ایجاد شده است . مرز سوریه و ترکیه با امنیت گشایش یافته و رفت آمد در آن جریان دارد . دراین شهر مدارس جدید و کلاسهای جدید افتتاح شده است و آموزش شروع شده و حتی دانشگاه هم بازگشایی گردیده است . مردم با این امنیتی که در این منطقه ایجاد شده گروه به گروه از ترکیه به این مناطق باز میگردند. 🧑‍🎨🧑‍🎨 🎞افزایش بهره بانکی در ترکیه باعث بازگشت سرمایه گذاران به بورس شد ⬅️بعداز انتخابات با ایجاد انسجام سیاسی و اجرای سیاست های اقتصادی توسط تیم جدید دولت باعث افزایش سرمایه گذاری در بورس و گشایش اقتصادی در ترکیه شده. 🔸کارشناس: دولت ایجاد شد و کابینه جدید معرفی گردید در اقتصاد تیم اقتصادی تصمیم های سریع و خوبی گرفته شد و شفاف با مسایل اقتصادی برخورد گردید در کل باعث گشایش در اقتصاد ترکیه شد . ◀️تصمیم های خوب اقتصادی باعث افزایش شاخص بورس ترکیه شده است و توانسته از مرز ۸۰۰۰ واحد گذراند 🧑‍🎨🧑‍🎨 🔴دیدار سرگئی لاوروف و هاکان فیدان وزرای خارجه روسیه و ترکیه در مسکو آغاز شد. 🧑‍🎨🧑‍🎨 🔺حمله به سفارت باکو در بیروت 🔺صبح امروز گروهی متشکل از حدود ۵۰ ارمنی تبار با تخریب موانع امنیتی ساختمان اداری سفارت آذربایجان در بیروت، به سمت ساختمان سفارت مواد محترقه و سنگ پرتاب کردند و شعارهایی علیه دولت این کشور دادند. 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
♦️ اتفاقی عجیب که حتی خودمان هم متوجهش نشدیم 🔸 از معرفی شیعه با قمه زنی در گوگل رسیدیم تا حماسه ی اربعین 🔸 این حرکت بلاشک جزو شعائرالله است... ۱۴۰۲/۶/۹ 🔺 بعضی اتفاق ها حیرت آور و غیر قابل تحلیل است. سال‌هاست که انجام برخی کارها به اسم مذهب باعث شده که سرچ کلمات مذهبی در موتورهای جستجو گر به زبان انگلیسی، مخاطب غربی را به روایتی خونین ، خشن و غیر صحیح از ما برسد. مسئله اصلی تر اینجاست که در سالهای گذشته همواره یک جریان به اسم مذهب در حال تولید شعائری بوده که انتشار عمومی اش به خشن تر کردن این چهره کمک کرده است. از عزاداری های عجیب و غریب و خونین (که پیش از این در تاریخ سابقه نداشته) تا نشر گسترده تصاویری از برخی مراسمات مذهبی که کاوری از خون بر چهره ی مذهب می پوشاند. 🔺 همه اینها در تمام طول این سالها به اسم شعائر مذهبی در حال ایجاد تردید در مخاطب غربی و غیر ایرانی که به دنبال آمدن به سمتِ مذهبِ تشیع بوده، میگردیده است. مسئله اینجاست که ما در این سال‌ها به چیزی نیاز داشتیم که بر خلاف این روایت خونین و خشن، در کمال عقل و منطق و اخلاق و توام با انسانیت و شرافت، روایتی صحیح و همدلانه از هرکسی که زیر پرچم است به نمایش بگذارد. 🔺 بر خلاف جریان انحرافیِ مذهبی که به مانند یک سرمایه برای استعمار عمل کرده، یک تفکر دیگر کوشیده تا یک حرکت جمعی با اهدافی متفاوت شکل بگیرد. حرکتی که بر خلاف آن روایت خشن، چهره ای صحیح از تفکر ما را به ملت ها نشان دهد. به صحبت های آیت الله خامنه ای درباره پیاده روی اربعین دقت کنید او درباره ی گام هایی که مردم در مسیر کربلا بر میدارند و از حضور میلیونی انسان ها در این مراسم به عنوان شعائر الله یاد میکند. واقعیت هم همین است و ما اگر یک حرکت جمعی دقیق و درست را شکل داده باشیم که بر خلاف تمام موارد جریان های انحرافی گذشته به مخاطب غربی کمک کرده باشد تا با داستان ما همراه شود ، آن حرکت همین اربعین بوده است. 🔺 به این جمله ی آیت الله خامنه ای در همین خصوص دقت کنید: "این حرکت عظیمِ مردم از ایران، از کشورهای دیگر اسلامی، از هند، از اروپا، حتّی از آمریکا و کشورهای دیگر، از راه‌های دور، افرادی می‌آیند در این راه‌پیمایی شرکت میکنند؛ دو روز، سه روز بیشتر یا کمتر - در این راه، پای پیاده حرکت میکنند؛ مردم عراق هم انصافاً با کمال بزرگواری و محبّت پذیرایی میکنند از اینها؛ خیلی حرکت عظیم و پرمعنا و پرمغزی است و کسانی که موفّق میشوند باید مغتنم بشمارند." 🔺 به این مهم دقت کنید: ما یک بار در تمام طول تاریخمان فرصت پیدا کرده ایم با ادبیاتی چند ملیتی حرف بزنیم. آن یک بار همینجا و به بهانه ی یک پیاده روی چند ملیتی و چند میلیونی بوده است. نباید ذره ای از این مهم غافل شد. این فرصت به برکت اراده ی جمعی ، ایرانی ها ، عراقی ها ، افغانستانی ها ، پاکستانی ها و هرکسی که به این میدان آمده شکل گرفته است. از شیعه تا سنی ، از مسلمان تا مسیحی و ... همه در این حرکت نقش دارند. این شاهکار فرا ملی و فرا مذهبی و این فرصتی که برای ارائه روایتی صحیح از خود به دست آورده ایم را به هر شکل ممکن بازتاب دهید.... 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🚘 ریزش چند ده میلیونی قیمت خودروهای مونتاژی 📆 10 شهریور 1402 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸