eitaa logo
اشعار "عاصی"
414 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
👌اشعار مذهبی سیاسی اجتماعی عاشقانه طنز و انتقادی... ❤همراهمان باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شعری که آغاز هر بیت به ترتیب حروف الفبا نوشته شده... ❤️❤️❤️ "ا" الا يا ايها الساقي نظر كن بر من شيدا كه در چشم خمار تو بود نور خدا پيدا "ب" بزن پيمانه را بر لب كه عيش جاودان يابي براي روح عطشانم تو همچون جرعه آبي "پ" پريشانم ز هجرانت از اين دوري ز دامانت نمي دانم شود روزي كه بوسم پا و دستانت! "ت" تو را هر لحظه در رويا ببينم در كنار خويش شدم ديوانه از عشقت شدم ديوانه بيش از پيش "ث" ثريا پيش چشمانت ندارد نور و زيبايي تو خورشيد جهان افروز دشت آسمان هايي "ج" جزاي عشق من يارب چرا گرديده هجرانش دلم تنگ است تا بينم دوباره روي خندانش "چ" چرا من را رها كردي ستم اي بي وفا كردي به قلب پاره ام بنگر! جفا كردي جفا كردي "ح" حقيرم پيش چشمان سياه و نافذت چون مور مرا يا وصل تو بايد و يا رفتن بسوي گور "خ" خزانم را نگه كن اي گل زيباي صحرايي منم ماهي در ساحل و تو آبي دريايي "د" دمي شايد و يا كمتر بيا با ما مدارا كن كمي هم نازنين دلبر بيا و فكر عقبي كن... "ذ" ذليلم كرده اي آخر به عشق بي سرانجامت فتادم بي هوا ناگه درون حلقه دامت "ر" رميدي آهوي وحشي ز تير عشق اين صياد مرا ويرانه ام كردي، شود ويرانه ات آباد! "ز" زبانم قاصر از وصفت شده چون كودكان الكن قبولم كن و يا بنما سرم را ريشه كن از تن "ژ" ژبانم قاشر اژ وشفت ، ز دوريت شدم معتاد منم معتاد عشق تو دگر هرچه كه بادا باد "س" سرابي مانده از رويت به يادم لحظه آخر به مي سجاده رنگين كن بزن از باده ساغر "ش" شراب ارغواني را دگر هرگز نمي خواهم شراب جام چشمانت، شراب عشق مي خواهم "ص" صبا باد سحر بويت برايم ارمغان آورد تو گويي بر تن مرده يكي روح و روان آورد "ض" ضرر بسيار بنموده دلي كه دشمن عشق است به قربان كسي بايد كه شد از عاشقي سرمست "ط" طواف عاشقان باشد به دور يار چرخيدن سحر، صبح و غروب و شام رخ زيباي او ديدن "ظ" ظلمت اگر آيد برون از كينه هاي بي حساب از تو ندارم من گله ، بر من فقط گاهي بتاب "ع" عجب باشد كه در پايت بيافتم تا تو را بينم ولي هرگز نبيني تو مرا اي يار شيرينم "غ" غمت آخر كشد ما را به دست خون چكان خود چو دامي كه شود او ذبح، با دست شبان خود "ف" فقط گاهي نگاهم كن و يا گاهي صدايم كن ثوابي ميبري جانا ، بيا از غم جدايم كن "ق" قيامت چون شود بر پا نيايم من برون از گور مگر آن كه تو اي دلبر بيايي پيش من چون حور "ك" كجا رفتي كجا دلبر؟ نگه كن بر دو چشم تر ببين از دوريت گشتم مثال لاله پرپر "گ" گمانم رفته از يادت ، دل من را تو خون كردي نگه كن تا كه در يابي كه چون بودم، تو چون كردي! "ل" لبم را ميگزم هر دم چرا با خود چنين كردم خدا داند ز هجرانت سراسر ناله و دردم "م" مرا عاشق چرا كردي؟ پس از آنم رها كردي؟ از آن صد عهد خود آيا به يكي هم وفا كردي! "ن" نمي دانم نمي داني شدم در عشق زنداني هواي چشم من بعد از فراقت گشته باراني "ه" همان عاشق همان شيدا همان بيچاره ام بازم فقط باتو سخن گويم تويی محرم به هر رازم "و" و ديگر ميروم تنها مسير زندگاني را تو خود ديدي كه طي كردم به پاي تو جواني را "ي" يكي از عشق مي نالد يكي از عشق مي سوزد ببين"عاصی" براي تو چه از اين قصه ميگويد.... 🍃🌹🍃❤️
بندگی حق نمودن معرفت خواهد فقط... این متاع در قلب هر بیچاره بیمار نیست پول و ثروت ، شهرت و قدرت نیارد معرفت بندگی کردن خدا داند که هرگز عار نیست عبد شیطان گشتن و نان از خدا خوردن چه سود معرفت هر کس ندارد جز شغالی هار نیست "عاصی" 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
آقا! به جان خستهٔ من هم نگاه کن! رحمی به‌ حال این دل بی‌سرپناه کن! گم کرده‌ام مسیر رسیدن به دوست را ای راه مستقیم! مرا سربه‌راه کن! تاریک شد دلی که ندیده‌است رویِ تو خورشید من! بیا و شبم را پگاه کن! از نور توست روشنیِ ماه و آفتاب بر جان من بتاب و مرا نیز ماه کن! عمری تو را صدا زده‌ام بعد هر نماز لطفی بر این صدای پر از سوز و‌ آه کن! آقا! گناه من شد اگر مانع ظهور؛ لطفا عزیز! عفو بر این روسیاه کن! شنبه، ۲۶ آذر ۱۴۰۱ کانال عاشقانه‌ها @asheghaneha14
یک بار بی خبر به شبستان من درآ چون بوی گل، نهفته به این انجمن درآ از دوریت چو شام غریبان گرفته ایم از در گشاده روی چو صبح وطن درآ تا چند در لباس توان کرد عرض حال؟ یک ره به خلوتم به ته پیرهن درآ مانند شمع، جامه فانوس شرم را بیرون در گذار و به این انجمن درآ خونین دلان ز شوق لقای تو سوختند خندان تر از سهیل به خاک یمن درآ دست و دلم ز دیدنت از کار رفته است بند قبا گشوده به آغوش من درآ آیینه را ز صحبت طوطی گزیر نیست ای سنگدل به صائب شیرین سخن درآ
پیری و جوانی پی‌ِ هم چون شب و روزند     ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم 🍃🌹🍃😔
با یاری چنـــد نوکـــر بـــی فـــرهنگ گیـــریـــم شود پاک شعـــاری با رنگ ای صــاحب نیـــرنگ! بگو امـــا کِی... از ذهن جهان پاک شود این همه ننگ ✍
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
"یا علی" گفتن شده زیباترین آوای من با علی زیباست هم امروز، هم فردای من یک دقیقه بیشتر مدحِ امیرالمؤمنین کاش گردد رزق و روزیِ شبِ یلدای من
🌹 امروز ۲۷ آذر سالگرد شهادت آیت الله دکتر محمد مفتح به دست گروهک منافقین است میلاد 👈 ۲۸ خرداد ۱۳۰۷ شهادت 👈 ۲۷ آذر ۱۳۵۸ 🌹امروز ۲۷ آذر سالگرد رحلت دانشمند و واعظ برجسته مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین محمد تقي فلسفی است رحلت 👈 ۲۷ آذر ۱۳۷۷ 🌹نثار روح بزرگ و ملکوتی این دو عالم وارسته و انقلابی ۳صلوات 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
ارزش خود را بدان ای آنکه هستی بی حجاب تو فقط بازیچه ای در چشم هیز دیگران شُو رها از بند شیطان بنده الله باش تا به کی بر لب زنی از جام تلخ شوکران؟! چند زن را کرده ای خوار و خفیف ای بی حیا با خودآرایی خود در چشم های شوهران؟! "عاصی" 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
در کشور عشق، درس و مکتب داری! بـا ایـن دل بی‌قــرار، مـطـلـب داری! بُــرد از دل من تـمــام غــم‌هـایـم را لـبـخـنـد متینی که تـو بر لـب داری! ☺️
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت می سوخت هیئت، میان "وای مادر" داشت می سوخت دیوار دم می داد؛ در بر سینه می زد محراب می نالید؛منبر داشت می سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه تر: آیات کوثر داشت می سوخت آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می خواست ناصر که آب آورد سنگر داشت می سوخت آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود اصغر داشت می سوخت سربند یازهرای محسن غرق خون بود سجاد، از سجده که سر برداشت، می سوخت باید به یاران شهیدم می رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می داد و خنجر داشت می سوخت شب بود ... بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن ها در داشت می سوخت :: ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت @joolideh