گفت معشوقه به من جانا بنامم میشوی؟! چلچراغ خانه ام گردیده خامم می شوی؟! گفتمش آری ولی با من بگو؛ یوسف شوم... چون زلیخا نازنین دلبر تو رامم میشوی؟! "عاصی" 😅❤️😄

خداهم لحظه ی خلقِ تَنَت فهمید روزی من اطاعت می‌کنم هرشب هوس هایِ زلیخا را! #میثم_بشیری

عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی بوی یک تَک بیت ناگَه مست و مدهوشت کند #فاضل_نظری

. 🍃🍃🌺🍃🍃 "کل دنیا گشتم و جز تو ندیدم یار خویش" ای طبیب جان بکن رحمی بر این بیمار خویش تو گلی در بوستان و من همان خارم بلی... ای گل زیبا نظر کن گاه بر این خار خویش آنقدر من گریه کردم از فراقت نازنین... بعد از این هم اشک ریزم من به حال زار خویش گر بگویی "دوستت دارم" شود آرام دل... همچو آبی که کند خاموش فوراً نار خویش! "عاصی" 🍃🍃💔🍃🍃

و قطعا دوست داشتنت بی توقف در من استمرار دارد . . . #ازاعترافات🌿

. دوستت دارم من از قبل از تولد تا به حشر... این بُود ماضی مضارع من نمی دانم ولی...! "عاصی" 🍃🌹🍃

یاصاحبالزمان(عج) قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدر ِ نیم نگاهی ببینمت تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راهِ جمکران،سرِ راهی ببینمت یا که مُحَرَمی شود و بین کوچه‌ای در حالِ کار ِ نصبِ سیاهی ببینمت آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من سرگرم میشوم به گناهی ببینمت دارم یقین که روز ِ وصالِ تو میرسد ذکر ِ لبم شده که الهی ببینمت شاعر... 😭😭😭

قلم عاشق شد و دل را به دلت یار نوشت نت به نت شعر و غزل بر دل گیتار نوشت مبتلایی که شده گوشه ی چشمانت اسیر پیچش زلف تو را بر من تب‌دار نوشت نشد آسوده خیالم ز خیالت شب و روز عشق زیبای تو را بر سرم آوار نوشت خسته جانی به برم مانده ز طوفان بلا نام تو گوشه ی قلبم چه وفا دار نوشت عاشقی بودم و بی‌عشق عذابم دادند پس شفا دست تو را بر من بیمار نوشت تو بخند خنده به آن صورت ماهت زیباست گل ِ لبخند تو را بر من دلدار نوشت تو به من شمع وجودی و منم سنگ صبور مثل پروانه مرا بر تو گرفتار نوشت 🍃🥀🍃 شاعر...

یک صبح، می‌رسد که در "آغوش گرم" من با "بوسه‌های سرزده" بیدار می‌شوی.... شاعر... صبحتون بخیر😍 دلتون شاد☺

کاش میشد لااقل یک بوسه مهمانم کنی... "عاصی" ❤️😔💔

‌شعر می‌خوانـم که دلتنگی فراموشم شود گر چه می‌دانم دوای دوری‌ات این کار نیست..! #رضاخسروی @mashaar🌱