eitaa logo
اشعار "عاصی"
410 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
👌اشعار مذهبی سیاسی اجتماعی عاشقانه طنز و انتقادی... ❤همراهمان باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا،‌ قدیمی‌تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی‌تر زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی‌تر که قبل از قصۀ ‌«قالوا بلی» این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد زنی آن‌سان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌های تلمیحش جهان این شاه‌مقصودی که روشن شد ز تسبیحش ابد حیران فردایش، ازل مبهوت دیروزش ندانم‌های عالم ثبت شد در لوح محفوظش چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست غمی در جان زهرا می‌شود تکرار در تکرار صدای گریه می‌آید به گوشش از در و دیوار تمام آسمان‌ها می‌شود روی سرش آوار که دارد در وجودش روضه می‌خواند کسی انگار برایش روضه می‌خواند صدایی در دل باران که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان خدا را ناگهان در جلوه‌ای دیگر نشان دادند که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند صدای گریه آمد، مادرم می‌سوخت در باران برای کودک خود پیرُهن می‌دوخت در باران وصیت کرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید! تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید جهان تشنه‌ست، بالای سر او آب بگذارید زمان رفتنش فرمود: می‌بخشید مادر را کفن‌هایم یکی کم بود، می‌بخشید مادر را بمیرم بسته می‌شد آن نگاه آهسته آهسته به چشم ما جهان می‌شد سیاه آهسته آهسته صدای روضه می‌افتد به راه آهسته آهسته زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته بُنَّیَ تشنه‌ای مادر برایت آب آورده... 😭😭😭 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
یک سیلی به زهرا(س) زد ، میان کوچه آن وحشی بدان ‌که بی حجاب هر روز زهرا(س) را زند سیلی "عاصی" 😭😭😭 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
فاطمیه سوز را در دل فراوان می کند سنگ را هم این مصیبت زار و گریان می کند ناله مولا(ع) به وقت غسل دادن نیمه شب صد حکایت از غم و آغاز هجران می کند صورتی نیلی چو دریا ، سینه ای زخمی ز در عالمی را این شقاوت مات و حیران می کند با زنی که باردار است اینچنین رفتار ، وای...! آدمی شرم از خود و از نام انسان می کند بستن دست علی(ع) در پیش چشم فاطمه(س) آدمی نه ، این عمل را ذات شیطان می کند گوئیا دست علی(ع)بشکسته شد در پشت در پای لرزان علی(ع) این را نمایان می کند عده ای کافر زدند آتش به در از بغض و کین زین جماعت ذهن انسان یاد حیوان می کند گرچه "عاصی" را نباشد روز محشر آبرو... از کرم زهرا(س) بر او چون مادر احسان می کند "عاصی" 😭😭😭 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃 🖤هدیه نثار حضرت زهرا سلام الله علیها ۳صلوات
بقیع خاک پوک و تردی دارد. باران بزند، گل می شود. ورِ کشاورززاده ذهنم می گوید: "این همه برای کبوترها گندم می ریزند، چرا سبز نمی شوند؟ چرا بقیع گندمزار نمی شود؟" ورِ شاعر ذهنم می گوید:"سالهاست بر خاکش اشک شور ریخته. توقع داری چیزی سبز شود؟ تو می دانی چندتا دل اینجا جا مانده؟" 😭😭💔💔 📚 از خال سیاه عربی | نوشته‌ی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت مظلومانه‌ی حضرت صدیقه‌ی طاهره فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها 🏴 دوستان بزرگوار شاعر! یه خانمی از اعضای کانال دو بیت شعر می‌خواستند برای روی سنگ مزار فرزند نوزادشون. اگه لطف کنید در این مورد اگه شعر دارید یا می‌سرایید، بی‌زحمت بفرستید برای بنده تا بفرستم براشون 👇 @javadmd
اشعار "عاصی"
سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت مظلومانه‌ی حضرت صدیقه‌ی طاهره فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها 🏴 دوستا
. چشمِ من بی‌تو تار می‌ماند قلـبِ من بی‌قـرار می‌مـاند رفتنت زود بـود نو گلِ من دل مـن داغــــدار می‌مـاند 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 نمی‌گــردد دگــر آه دلـم سرد پر از دردم پر از دردم پر از درد به زیر خاک رفته غنچه‌ی من بمیرم‌ که گل سرخم‌ شده زرد دل مـادر برایـت تنگ گشته بمیرم بالشت از سنگ گشته بدون روی ماهـت نو گل من جهان بی‌معنی و بی‌رنگ گشته پس از این روز من چون شام تار است ز دوریت گلم ، دل بی قرار است شوم مادر فدایت ای عزیزم... بدون تو غم من بي شمار است 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا