eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
277 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. قلبم آتش گرفت از دوری دوریِ از کربلای تو سخت است رفته ام روی بام آقاجان بر روی سینه ام گرفتم دست السلامُ علیک یا ارباب نخریدی مرا و جا ماندم درد را داده ای حسین جانم بطلب کربلا ، که درماندم... ‏در جهان فاصله گذاری شد بین ما و تو فاصله افتاد... اربعین زائرِ تو جا ماند و از فراقِ حریمِ تو جان داد لعن و نفرین به آنکه باعث شد اربعین کربلا نباشم من ولی امسال خانه ام گشته- غرقِ روضه ، به کوریِ دشمن گله دارم من از امامِ رضا کربلایم به دستِ او بوده... هرکسی که شده خرابِ حسین اولِ کار ، مستِ او بوده... یا امامِ رضا ، ببخش آقا کربلا لازمم ، دلم تنگ است... دلِ من با تو میشود آرام گرچه جنسِ دلِ من از سنگ است... روضه میخوانم از فراقِ حرم روضه‌ی مشک و اشک و بی تابی زائرت بی غذا نمی خوابد... آه... اما تو تشنه‌ی آبی... شاعر:محمدحسین چاوشی ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ندارد ابرِ اشکی را که ما داریم باران هم ندارد شورِ اشکِ دیده‌ی ما را نمکدان هم به دنبال دوای درد خود جایی نمی گردیم که ای محبوب ما همواره درد از توست درمان هم تو چون پروردگاری و نه تنها امت اسلام که بر تو می کند تعظیم حتی نا مسلمان هم تو آن دست کریمی که گره وا می کنی از خلق گره هایی که حتی وا نخواهد کرد دندان هم من از آیات فجر و مریم و اسراء فهمیدم که نازل شد برای روضه خواندن از تو قرآن هم رسید از راه ایام وصال و پای من لنگ است اگر لب تر کنی سوی تو آیم لَنگ لَنگان هم نجف تا کربلا راهِ رسیدن تا خداوند است خدایی که نخواهم یافت در حجِ فراوان هم دلِ مجنون نه در گلزار، در صحرا شود آرام ولی این روز ها پس می زند ما را بیابان هم به انگور نجف محتاج تر از ما نخواهی یافت چه انگوری که مثلش را نمی یابند مستان هم عراقی ها به سمت بارگاهت راه افتادند دری بگشای ای بابِ کرامت سوی ایران هم مسیح از دور می آید کلیم از طور می آید شبیه مور می آید عصاکوبان سلیمان هم حرم محتاج زائر نیست وقتی مادرت باشد که زهرا میزبان کربلای توست، مهمان هم ضریحی در خراسان التیامِ زخمِ هجران است کمال عجز را بنگر که محرومیم از آن هم شکایت می کنم بر تو از این هجران طولانی از این دنیای تلخی که ندارد قصد پایان هم دلم سیر است از دنیا بگیر ای عشق جانم را مگر پایان بگیرد در زمان مرگ هجران هم شاعر: ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ای دل،چه بی طاقت شدی،طاقت بیاور شاید توهم دعوت شدی،طاقت بیاور شایدشبی درخواب شیرین ایدل ایدل مهمان آن حضرت شدی،طاقت بیاور شایدبه رٶیانیمه شب اوج مستی فارغ ازین حسرت شدی،طاقت بیاور باعاشقانش پابه پارفتی زیارت مشمول این رحمت شدی،طاقت بیاور افتاده ای دردام غم،شایدپگاهی آزادازاین محنت شدی،طاقت بیاور ناراحتی از هجر آن ماه جهانتاب شایدتوهم راحت شدی،طاقت بیاور یکباردیگرگویَمَت ای جان"ناعم" شاید توهم دعوت شدی،طاقت بیاور شاعر: (ناعم) ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. درخانه شدم ، کینه همسر دیدم مسجد رفتم ، طعنه به حیدر دیدم از خانه و مسجد چو رها گردیدم در کوچه شدم ، قاتل مادر دیدم ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
سلام‌الله‌علیها  نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اقتداری داشت زینب مگر چه اعتباری داشت زینب چهل منزل حسین منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد پس از آن که زمین را زیر و رو کرد سپاه کوفه را بی آبرو کرد به سمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای داد بی داد! حسین سر جدا، ای داد بی داد! همین جا شیرخواره گریه می‌کرد رباب بی ستاره گریه می‌کرد گهی بر گاهواره گریه می‌کرد گهی بر مشک پاره گریه می‌کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده، پیر کرده همین جا دور اکبر را گرفتند ز ما شبه پیغمبر ما را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند "به تو گفتم که ای افتاده از پا ز جا بر خیز ور نه معجرم را..." همین جا بود که سقای ما رفت به سمت علقمه دریای ما رفت پناه عصمت کبرای ما رفت پی او گوشواره‌های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت همین جا بود که دل‌ها گرفت و ... کسی روی تن تو جا گرفت و ... سرت را یک کمی بالا گرفت و... و از پشت سرت سر را گرفت و... همین که بر گلویت خنجر آمد صدای نالۀ زهرا در آمد همین جا بود الف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سم مرکب چال کردند اگر خواندم قلیلت علّت این بود که یک تصویری از تو بر زمین بود بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دست ساربان شد طلای من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردند میان مجلس اغیار بردند همین جا بود افتادند تن‌ها همین جا بود غارت شد بدن‌ها تمامیِّ کفن‌ها، پیرهن‌ها بدون تو کتک خوردند زن‌ها همین جا بود گیسو می‌کشیدند به هر سو دخترانت می دویدند ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
نوای کاروانت را شنیدم دوباره سوی تو با سر دویدم تمام عمر جا ماندم ولی کاش به تو امسال دیگر می‌رسیدم کبوتر می‌شوم تا آستانت پرستویم به شوق آسمانت سفر کردم من از دلبستگی‌ها که باشم خاک راه کاروانت دوباره اشک و روضه، شور و هیأت هوای پر زدن، شوق زیارت اگر تا کربلا رفتی دل من مشو راضی به کمتر از شهادت نگاهی کن به چشم بی‌قرارم که بارانی‌تر از ابر بهارم فقط یک آرزو در سینه مانده هوای دیدن شش‌گوشه دارم چه بارانی دو چشم آسمان است چه طوفانی دل این کاروان است کنار قبر سالار شهیدان همه جمعند و زینب روضه‌خوان است دلِ خون، ‌حالِ خسته، اشکِ جاری غریبی، بی‌پناهی، بی‌قراری اسارت، آهِ غربت، روی نیلی چهل روز و هزاران یادگاری شبیه آتش است این اشک خاموش که می‌بارد ز چشمان عزاپوش رباب است این که با لالایی خود کنار خیمه‌ها رفته‌ست از هوش نگاه ابری‌اش دارد زمینه شده دلتنگ مهتاب مدینه پس از یک اربعین، سر باز کرده کنار علقمه بغض سکینه نوای ناله و غم‌ها رقیه گرفته کاروان دم: یا رقیه رسیده اربعین بی‌قراری همه برگشته‌اند اما رقیه 📚 فلیرحل معنا ...___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. خرم دلی که منبع انهار کوثر است کوثر کجا ز دیده پر اشک بهتر است نام حسین و کرببلا هر دو دلرباست نام علی اکبر از آن دلرباتر است رفتم به کربلا به سر قبر هر شهید دیدم که تربت شهدا مشک و عنبر است هر یک شهید مرقدشان چهار گوشه داشت شش گوشه یک ضریح در آن هفت کشور است پرسیدم از کسی سببش را به گریه گفت پائین پای قبر حسین قبر اکبر است پائین پای قبر علی اکبر جوان هفتاد و یک شهید چو خورشید انور است برسمت راست مرقد یک پیر جلوه کرد در گوشه رواق که نزد یکی در است پرسیدم از مخادم آن کاین مزار کیست؟ گفتا حبیب نور دوچشم مظاهر است در جنب نهر علقمه دیدم یکي شهید گفتم چرا جدا ز شهیدان دیگر است؟ گفتا خموش دار که عباس نامدار منظور او ادب به جناب برادر است رفتم به خیمه گاه و شنیدم بگوش دل آنجا فغان زینب و کلثوم اطهر است رفتم به سوی خیمه بیمار کربلا دیدم که با دوصد غم و محنت برابر است وارد شدم به حجله داماد کربلا دیدم عروس قاسم دستش ز خون تر است رفتم ز کربلا به سر تربت علی (ع) دیدم که بارگاه علی عرش اکبر است وارد شدم به صحن و سرایش بصد امید دیدم که چلچراغ علی سرو کوثر است برگشتم از رواق شدم وارد حرم دیدم که چشم نوح نبی جای حیدر است پر نور چشم نوح نبی از علی بود این نکته هم ز کاتب از خاک کمتر است شاها تویی که (ناصردین) باد چاکرت منظور او به اذن جناب مطهر است (ناصر) چو بر نجف برسید و بگریه گفت هر صبح و شام چشم امیدش بدین در است. ...___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. حال ما در غم عظمای تو دیدن دارد در غمِ تشنگی‌ات اشک چکیدن دارد تو بخوان باز بخوان باز که از لب‌هایت صوت قرآن به روی نیزه شنیدن دارد چقدر بوی دل و موی پریشان آورد از سر نیزه نسیمی که وزیدن دارد خیزران بر لب تو می‌زند آتش بر دل می‌کشم آه که این آه کشیدن دارد گاه گاه از دل آشفتۀ خود می‌پرسم غنچه‌ای خشک که پرپر شده، چیدن دارد؟ عید قربان شده و نوبت تو شد اما خنجر این بار چرا قصد بریدن دارد؟ کاروان تو کجا و من خسته اما دل من هم به خدا شوق رسیدن دارد سید محمدرضا شرافت✍ ...___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. مرحوم سید عباس حسینی جوهری (ذاکر) . آه از آن ساعت که با صد شور و شین زینب آمد بر سر قبر حسین . بر سر قبر برادر چون رسید ناله و آه و فغان از دل کشید . با زبان حال، آن دور از وطن گفت با قبر برادر این سخن : . السّلام ای کشتۀ راه خدا السّلام ای نور چشم مصطفی . السّلام ای شاه بی غسل و کفن السّلام ای کشتۀ دور از وطن . السّلام ای تشنۀ آب فرات السّلام ای کشتی بحر نجات . السّلام ای سیّد و سالار ما السّلام ای مونس و غم خوار ما . بهر تو امروز مهمان آمده خواهرت از شام ویران آمده . سر بر آر از خاک و بنگر حال ما خیز از جا ، بهر استقبال ما . شرح حال خود حکایت می کنم وز فراق تو شکایت می کنم . تا تو بودی شأن و شوکت داشتم خیمه و خرگاه و عزت داشتم . آتش کین ، کوفیان افروختند خیمۀ ما را به آتش سوختند . الغرض ، از کوفه تا شام خراب گر چه ما دیدیم ظلم بی حساب . لیک دارم شِکوه ها از اهل شام کز سر دیوار و از بالای بام . آن قَدَر سنگ جفا بر ما زدند کز غم آتش بر دل زهرا زدند . از جفای شامیان ، خون شد دلم گشت در ویرانه آخر منزلم . بگذر ای «ذاکر» ز شرح این مقال تا توانی اندر این ماتم بنال ...___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. شعر روضه زبان حال سلام الله علیها از راه آمد خواهرت ای سر بریده اما بدون دخترت ای سر بریده دارد رباب از راه مي آید برادر اما بدون اصغرت ای سر بریده از گوشه ی مقتل هنوزم که هنوز است آید صدای مادرت ای سر بریده از شامیان پیراهنت را پس گرفتم از ساربان انگشترت ... ای سر بریده من که نفهمیدم، خودت می گفتی ای کاش خولی چه کرده با سرت ای سر بریده بالای نیزه ماه من بودی برادر در کوچه ها همراه من بودی برادر حتما خودت دیدی دو دستم را که بستند حتما خودت دیدی غرورم را شکستند حتما خودت دیدی که بر محمل نشستم حتما خودت دیدی چهل منزل شکستم حتما خودت دیدی بساط کوفیان را حتما خودت دیدی مرام شامیان را قرآن که می خواندی لبت را سنگ می زد عمدا کنیزی زینبت را سنگ می زد حالا دگر هم چیزی از آن لب نمانده هم جای سالم در تن زینب نمانده این آخر عمری مرا بازار بردند من را میان مجلس اغیار بردند رفتی میان طشت و زینب نیمه جان شد تو خیزران خوردی و قد من کمان شد وحید محمدی ۲۸ / ۶ / ۱۴۰۰ ...___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
➖➖➖ جز گنبدت هر آنچه که تابید را ببخش از پشت کوه آمده؛ خورشید را ببخش شرک است، فکرِ سجده به شش‌گوشه‌کعبه‌ات علاّمه‌های مکتب توحید را ببخش حفظِ حیات واجب و پابوس، مستحب دانایی مراجع تقلید را ببخش در راهِ استخاره؛ حرم سمت ما دوید آوارگانِ جاده‌ی تردید را ببخش یک امتحان گرفتی از آسان‌ترینِ‌شان شرمنده‌ایم، این همه تجدید را ببخش با یک نسیم، لرزه به ایمان‌مان نشست باغ پُرادعای پُر از بید را ببخش در این کویر، ثانیه‌ها پیر می‌شوند از عمرمان ادامه‌ی تبعید را ببخش باران عصاره‌ی عرقِ شرمِ آب‌هاست ابری که دیر کرد و نبارید را ببخش ...___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. با (عج) در باز هم اربعین رسیده بیا باز هم از تو بی خبر ماندم عاشقانت زیارتت کردند من ولی باز پشت در ماندم روز و شب غبطه می خورم آقا به کسانی که با تو مأنوسند عاشق و بی قرار و بی تابند دست و پای تو را که می بوسند دیدن تو به من نمی آید تو کجا و نگاه هر جایی من اگر آنچه خواستی باشم تو سراغم به خواب می آیی؟ نکند عاق کرده ای من را نکند صبرتان سر آمده است گر عتابم کنید حق دارید هر گناهی ز من بر آمده است خواستم تا ببینمت در خواب به نگاهم اجازه داده نشد خواستم تا به کربلا بروم با رفیقان خود پیاده، نشد! بین آن کاروان و جمعیت چه کسی با تو هم قدم شده است؟ خوش به حال کسی که با گریه با شما راهی حرم شده است در حرم روضه خوان خودت هستی روضه ی کاروان جان بر لب بین روضه بلند می گویی: به فدای تو عمه جان زینب… تا رسیدند در دو راهی عشق ساربان گفت که کجا برویم؟ پاسخی آمد از حریم حسین همه گفتند کربلا برویم تا رسیدند لحظه ای ماندند در سکوتی که چهره ها شد مات زد به سینه غریب بی کفنم باز شد بغض عمه سادات به زمین خورد از سر محمل تیر غمها به قلب بانو رفت با ادب نیت زیارت کرد سوی یارش به روی زانو رفت خواست تا درد دل کند اما مگر این گریه ها امان می داد یک نگاهی به دور خود انداخت سر خود را فقط تکان می داد السلام علیک یا مظلوم السلام علیک یا عطشان السلام علیک یابن علی السلام علیک یا عریان ای برادر نمی برم از یاد که چگونه به خاک افتادی زیر گرمای آفتاب آن روز با لب تشنه،خسته،جان دادی ای برادر نرقته از نظرم اکبرت را که ارباً اربا شد بعد عباس میر لشکر تو پای دشمن به خیمه ها وا شد به خدا ای عزیز لب تشنه داغ یک قطره آب کشته مرا بین این گریه های اهل حرم گریه های رباب کشته مرا غرق گریه رباب می گوید که دل پاره پاره را بردند با سه شعبه به روی دست پدر طفلک شیرخواره را بردند پسرم با خیال تو هر شب دست بر سینه می فشارم من گرچه ماندم خجالتت آنروز ولی امروز شیر دارم من گریه را کم کنید دخترها کمی آرام اصغرم خواب است گل نارم علی علی لا لا مادرت چهل شب است بی تاب است ✅مجتبی شکریان ...___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .