eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
277 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
أین الطالب بدم المقتول بکربلاء روضه ی جناب حر ع بار دیگر آمدم پشت درت راهم بده در زدم گفتم رسیده نوکرت راهم بده دست خالی آمدم رو برنگردان از گدا آرزو دارم بمانم در برت راهم بده من شکستم زیر بار معصیت شرمنده ام سر به زیر آقا میایم محضرت راهم بده خاطرت آزرده شد از دست اعمال بدم گرچه بودم دائما درد سرت راهم بده مانده ام بی سرپناه و التماست میکنم امشب آقا جانِ زهرا مادرت راهم بده دوست دارم من هم آخر در رکابت جان دهم منجیِ عالم بیا در لشکرت راهم بده همسفر کن با خودت یک شب مرا تا کربلا گوشه ای در صحن جدّ اطهرت راهم بده ...
گریه دار است عجب نام اباعبدالله(ع) جان فدای عطش کام اباعبدالله(ع) هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله(ع) هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله(ع) خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله(ع) غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله(ع) کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله(ع)
حر پشیمان منم آمده ام به سویت به جان زهرا مکن دگر ردم ز کویت مر مران از درت-به حرمت مادرت سیدی مولاحسین(2) آمده ام تا شوم خاک درت یا حسین توبه ی من کن قبول به اصغرت یا حسین من عبد روسیاهم –ببین تو اشک و آهم سیدی مولاحسین(2) گرچه جفا کرده ام بر تو وبر لشکرت یا که شکستم دل زینب غم پرورت به عشق تو اسیرم- فقط تویی امیرم سیدی مولاحسین(2) اگر تو اذنم دهی روم به سوی میدان از دل و جان بجنگم در ره دین وقرآن ای شافع قیامت-از من بکن شفاعت سیدی مولاحسین(2) علی قاسمی(شمیم)
پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم یا جوانمرگ ، شهیدِ سر راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوز حسین مددی صاحب عزا ، تعزیه دارت بشوم کوچه کوچه بزنم حُبِّ تو را جار وُ سپس از روی بام پریشان فراقت بشوم کاش میشد گِل تقدیرم عوض گردد تا ظهر عاشور ، سیاهیِ سپاهت بشوم رخصت خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر متحول شده از فیض وصالت بشوم مثل توبه ی من را بپذیر آقاجان تا رها از قفس و بند اسارت بشوم گوشه چشمی که شبیه وهب نصرانی من مسلمان شده ی طرز نگاهت بشوم وسط معرکه مجنون بشوم چون عابس پیرُهن پاره کنم مست زِ جامت بشوم قاسم ابن الحسنی قد بکشم پای غمت زیر بار مِحَنَت خوش قد و قامت بشوم مثل شهزاده علی در صف میدان جهاد با لب تشنه اذان گوی نمازت بشوم یک سه شعبه ز کمان آید و چون طفل رباب عاقبت با گلوی پاره فدایت بشوم سر من باشد و دامان تو ، چون جون سیاه بین آغوش تو نائل به شهادت بشوم گوشه ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب من هم همسایه ی نزدیک مزارت بشوم حضرت عشق به آمال دلم خرده مگیر من بقربان سر نیزه سوارت بشوم بشکند گردنم اما نرسد روزی که لکه ی ننگ شما باشم وُ بارت بشوم یدالله شهریاری
ای کریم بی همتا کن قبولم ای، آقا گره از کارم وا کرد مهر زهرا ای که در کویت عابس داری حر تو گشتم، بهر یاری چون وهب پاییز عمرم را کن بهاری ای حسین جان کن حلالم آقا آمدی در پیش ما اِرفَع رَاسَک عِندَنا دیده ام نامت را در لوح زهرا تو گنه کردی،من بخشیدم چون پشیمانی در تو دیدم دانه دانه اشک چشمت را من خریدم توبه کردی من حلالت کردم
من تشنه محبت تو چشمه حیاتی من غرق در گناه وُ تو کشتی نجاتی ای که دستت همه دنیاست (گرفتی دستم)2 نظر حضرت زهراست (گرفتی دستم)2 یا حسین یا اباعبدالله کی جز حسین زهرا با دشمنش چنین کرد جرم و خطای من را به روی من نیاورد ایهاالناس ببینید (چه آقاست حسین)2 داد امید به نومید (چه آقاست حسین)2 یا حسین یا اباعبدالله (حضرت حبیب) غلام حلقه گوش آل پیمبرم من حبیبم و حبیب عزیز حیدرم من همه فخر من این است (حسینی هستم )2 دین و دنیام همین است (حسینی هستم )2 یا حسین یا اباعبدالله
به جای جای دلم جای پای تو است حسین خوشم که حنجره ام نینوای تو است حسین هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم خدا گواهست که وقف عزای تو است حسین صفا و مروه و رکن و مقام و کعبه ی من به کربلات قسم کربلای تو دست حسین به هر زمان که بخوانند نسل ها قرآن درون حنجره هاشان صدای تو است حسین به عالمی در دل بسته ام ز روز ازل مگر به روی تو، این خانه جان تو است حسین معمای خون تو را جز خدا نداند کس به خون تو، که خدا خونبهای تو است حسین اگر چه کعبه بود قبله ام به وقت نماز دلم به جانب صحن و سرای تو است حسین بهشت باد به اهل بهشت ارزانی بهشت من حرم با صفای تو است حسین زیارت همه پیغمبران زیارت حق زیارت سر از تن جدای تو است حسین تو آن صحیفه ی صد پاری ورق ورقی که زخم های تنت آیه های تو است حسین به وصف غیر تو «میثم» سخن نخواهد گفت هر آنچه گفته و گوید ثنای تو است حسین... نوكر نوشت : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم الحمدالله...... صلي الله علي سيدنا الغريب يا اباعبدالله الحسين....
🌺شفای جان و جانانم حسین است 🍃طبیب و درد و درمانم حسین است 🌺از آن رو انس با قرآن گرفتم 🍃که دیدم روح قرآنم حسین است 🌺نماز و روزه و حج و زکاتم 🍃نه، بلکه کل ایمانم حسین است 🌺به خلد و حور و غلمانم چه حاجت؟ 🍃که خلد و حور و غلمانم حسین است 🌺از آن خندم که در تاریکی قبر 🍃چراغ چشم گریانم حسین است 🌺قیامت سایه ای از قامت او 🍃صراط و حشر و میزانم حسین است 🌺اگر هیچم تمام هستی ام اوست 🍃اگر مورم، سلیمانم حسین است 🌺بهشتم کربلا، کوثر فراتم 🍃گلم، باغم، گلستانم حسین است 🌺ز هر زخمش مرا داغی است بر دل 🍃شرار قلب سوزانم حسین است 🌺ز اشک دیده بر صورت نوشتم 🍃که نقش اشک من "جانم حسین" است 🌺اَلم اَعهد الیکم» را شنیدم 🍃تمام عهد و پیمانم حسین است 🌺اگر پرسند از راه تو "میثم" 🍃بگو آغاز و پایانم حسین است 🍃🌺السلام علیک یا ابا عبدالله🌺🍃
شمس حجاب گنبد دوار زینب است  بدر سپهر عصمت و ایثار زینب است  محبوبه ی حبیه ی دادار زینب است  مسطوره ی سلاله ی اطهار زینب است  اذن دخول در حرم یار زینب است  منصوره ی نرفته سر دار زینب است  ---  نون و قلم نبی است و مایسطرون حسین  طاق فلک علی است به عالم ستون حسین  خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین  هستی تمام ظاهر و مافی البطون حسین  با یک قیامت است هم الغالبون حسین  در این قیام نقطه ی پرگار زینب است  ---  ققنوس وهم از پی او در توهم است  فانوس وصف در صفت وصف او گم است  قاموس اقتدار و وقار و تلاطم است  پابوس او تمامی افلاک و انجم است  کابوس شام و دولت نامرد مردم است  بر فرق ظلم تیغ شرر بار زینب است  ---  پیداترین ستاره ی دیبای خلقت است  زیباترین سروده ی لبهای خلقت است  زهراترین زهره ی زهرای خلقت است  لیلاترین لیلی لیلای خلقت است  شیواترین سوال معمای خلقت است  گنجینه ی جزیره ی اسرار زینب است  ---  این کیست این که سجده کند عشق در برش  این کیست این که سینه درند در برابرش  این کیست این که از جلوات مطهرش  عالم نیود غیر غباری ز محضرش  فرموده است از برکاتش برادرش  آئینه دار حیدر کرار زینب است  ---  تا کوچه اش قبیله ی لیلا ادامه داشت  تا خانه اش گدایی عیسی ادامه داشت  در چشم او تلاطم دریا ادامه داشت  بر قامتش قیامت مولا ادامه داشت  زینب نبود حضرت زهرا(س) ادامه داشت  خاتون خانه دار دو دلدار زینب است  ---  سرچشمه های پرطپش کوهسار از اوست  دریا از اوست جذبه ی هر آبشار از اوست  تیغ کلام فاطمی اش آب دار از اوست  تفسیر آیه های غم و انتظار از اوست  آری تمام هیمنه ی ذوالفقار از اوست  از کربلا بپرس علمدار زینب است  ---  آن شانه ی صبور صبوری ز ما ربود  آن قامت غیور قیامت بپا نمود  آن شیرزن حماسه ی عباس را سرود  با دست خویش بیرق کرببلا گشود  بر بالهای زخمی اش ای وای جا نبود  غم را بگو بیا که خریدار زینب است  ---  ذرات و کائنات همه مرده یا خموش  در احتجاج بود زنی یک علم به دوش  قلب جهان به عمق زمین غرق جنب و جوش  آتشفشان قهر خداوند در خروش  هوهوی ذوالفقار علی می رسد به گوش  در هیبتی ز حیدر کرار زینب است  ---  خورشید روی قله ی نی آشکار شد  کوچکترین ستاره سر شیرخوار شد  ناموس حق به ناقه ی عریان سوار شد  هشتاد و چهار خسته به هم هم قطار شد  زیباترین ستاره ی دنباله دار شد  در این مسیر نور جلودار زینب است  ---  چشم ستاره در به در جستجوی ماه  بر روی نیزه دیده ی زینب گرفت راه  مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه  آتش کشید شعله ز دل تا کشید آه  کای جان پناه زینب و اطفال بی پناه  راحت بخواب چونکه پرستار زینب است  ---  از نای من به ناله چو افتاد نای نی  عالم شنید از پس آن های های نی  تو بر فراز نیزه و من در قفای نی  آنقدر سنگ خورده ام از لابه لای نی  تا اینکه یافتم سرت از رد پای نی  هجران توست آتش و نیزار زینب است  ---  قرآن بخوان که حفظ شود آبروی تو  رنگین شده است ساقه ی نی از گلوی تو  در حسرتم که نیزه کند شانه موی تو  ای منتهای آرزویم گفتگوی تو  ای نازنین بناز خریدار زینب است  ---  پشتش شکست بس که بر او آسمان گریست  حتی به حال و روز دلش کاروان گریست  از خنده های حرمله و ساربان گریست  بر گیسوان شعله ور کودکان گریست  از ضربه های دم به دم خیزران گریست  بر خیل اشک قافله سالار زینب است  ---  زینب اگر نبود اثر کربلا نبود  شیرازه ای برای کتاب خدا نبود  زینب اگر نبود علم حق بپا نبود  این خیمه ها و پرچم و رخت عزا نبود  یک یا حسین بر لب ما و شما نبود  در کار عشق گرمی بازار زینب است  ---  با این که قد خمیده ام و داغ دیده ام  فتح الفتوح کرده ام هرجا رسیده ام  گر نیش کعب نی به وجودم خریده ام  گر طعم تازیانه چو مادر چشیده ام  چون کوه ایستاده ام ای سر بریده ام  در اوج اقتدار جهاندار زینب است  ---  زینب کجا و خنده ی اشرار یا حسین  زینب کجا و کوچه و بازار یا حسین  زینب کجا و مجلس اغیار یا حسین  زینب کجا و این همه آزار یا حسین  زینب کجا و طشت و سر یار یا حسین  در پنجه های بغض گرفتار زینب است
اشعار حسینی و آموزش مداحی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #شب_چهارم_محرم #روضه #حاج_حسن_خلج
صلی الله علیک یامولای یا اباعبدالله اگرخواهرت اذن میدان ندارد... *حالاکه نمیذاری منم برم دورت بگردم در ارتباطات عاشقانه ابی عبدالله و این خانم واقعاچیزی نمیشه گفت چون حقیقتا ازدرک مادوره؛به درک مانمیاداین نوع عاشقی یعنی چی! روایت دیدم ازاون اولین نمازی که زینب خونده تاآخرین نمازی که زینب خونده حتما بایدقبل از هرنماز مدتی مینشست به صورت حسین نگاه میکرد،توشه میگرفت؛البته عرض کرده باشم که روایت اینه که تاوقتی امام حسین زنده بود؛بنده گمانم اینه بعدازشهادت امام حسین حتماقبل ازهرنمازی حسینشو میدید؛دقایقی مینشست صورت به صورت حسین" دیشب عرض کردم عزیزانی که میخوان امضاء اربعین کربلا روبگیرن دست بندازن دامن امام چهارم ؛امشب میخوام پیشنهادکنم به پیشگاه شما عزاداران ابی عبدالله اگه میخوای مزه ی عاشقی حسین روبچشی؛اگه میخوای مزه دربه دری حسین روبچشی؛ اگه میخوای دلداده حسین بشی؛امشب گوشه چادرعمه جان سادات زینب رابگیر،عرضه بدار بی بی جان یه گوشه ازعاشقیتو بین ماتقسیم کن؛ یه ذره ازدلدادگیت روبین ماتقسیم کن؛ماهم یه کمی بفهمیم عشق ابی عبدالله یعنی چی،حالااین زینب بااین شکل بااین دل بااین دلدادگی عرصه ی کربلاست یکی یکی رفتن حالادیده داداشش تنهامانده این لشکربی ادب بی حیا جسور دیدن که همون چهارتا که شهیدشده دیگه کسی نمونده حسینم دیگه تنهاست جسارتشون دیگه بیشترشدزینب مگه قرارمیگره اومدجلو* اگرخواهرت اذن میدان ندارد نمیخواهیَش پای تو جان سپارد دراینجا که واغربتایت بلند است *فکر دل زینب روبکن دیگه تواینجوری وایسی هل من ناصرن بگی من میتونم آروم بشینم حسین جان* دراینجا که واغربتایت بلند است دو گل دسته دارم برایت بیارم *یه دوتاگل دسته کوچولو گذاشتم کنارذخیره کردم داداش اجازه میدی اینها روبیارم پابوست، دست بوست؟!* غم بی کسی تو ای مرد تنها گرفته گلوی مرا میفشارد *دیگه طاقت ندارم داداش* الهی نبینم تورا درغریبی الهی نبینم که چشمت ببارد *برای چی داری گریه میکنی حسین جان؟! صدازد زینب جان به این مردم میگم برای چی میخواید من رابکشید؟حلالی راحرام کردم یاحرامی راحلال کردم چشم توچشم به من میندازن نگاه به چشمام میکنن بانهایت جسارت و بی ادبی میگن حسین می کشیمت چون باباتو دوست نداریم، میگن حسین می کشیمت "بغضا لابیک"برای اینکه نمیتونیم بابات روببینیم؛نشستن خواهروبرادری زار زار گریه کردن انقدربرای غربت باباگریه کردن علی.... حالابیا یه جوری این دوتا خواهراین خواهربرادر ازتنهای درآرید دیگه یه کاری بکنیددیگه گرچه بعدازهزارچهارصدسال رسیدید دیررسیدیدامااین که ازما برمیاد:علی علی علی علی... خانم به بابای شما بی ادبی کردن حالا ماجبران میکنیم علی علی علی... لعنت به دشمن علی، علی علی علی... ای قربون توعلی گو برم زینب نگهدارت باشه....علی علی علی علی لعنت به دشمن علی.... * الهی نبینم تورادرغریبی الهی نبینم که چشمت ببارد (دوقربانی آورده ام تانگویند مگراین بلاپیشه خواهرندارد)۳ *دوتاپسراش توخیمه صدازدگفت عزیزان من شما همه ذخیره منید برای امروز؛ میبینید داییتون تنهاست، لباس آراسته و نو تن این دوتا آقازاده کرد ؛موهاشون شانه زد بی بی ؛عطروگلاب بهشون زد؛ چشماشون سرمه کشید؛ درنهایت زیبایی و آراستگی دستاشون گرفت اومدپشت خیمه حسین فرمودمیرید توخیمه دایی خودتونو میندازیدروپاهاش اینقدر التماسش میکنید تااجازه میدون بگیرید اجازه نگرفته نیاییدبیرون مادرا....
سر دواندن نیست رسم دلبری گریه ام را از چه در می آوری بگذر اصلا از برادر خواهری حق این پنجاه سال مادری دست رد بر سینه ی من میزنی نه دلت آمد دلم را بشکنی التماست می کنم رو می زنم می شوی راضی زانو می زنم نه بگویی چنگ در مو می زنم باز حرف از زخم پهلو میزنم واقفم این تحفه ها ناقابل است آب تا باشد تیمم باطل است پیش مرگ اصغرت هستند که نه،سیاهی لشکرت هستند که ذوالفقار خواهرت هستند که لایق دور و برت هستند که گشته از داغ پسر مویت سپید حق زینب نیست سهمی از شهید آه می خوای نمیرم نه نگو در حضورت سر بزیرم نه نگو حضرت نعم الامیرم نه نگو منتت را میپذیرم نه نگو آبرویم بسته بر این خواهشم رد کنی خیلی خجالت می کشم التفاتی کن که خواهر زاده اند از شهیدانت عقب افتاده اند جان به کف بهر مصاف آماده اند لب کنی تر سر برایت داده اند این دو اسماعیل من قربان تو هستی زینب بلا گردان تو امتحان کن تا ببینی کاری اند شیرهای بیشه ی کراری اند غیرت زهرا به وقت یاری اند آشنا با رزم و میدان داری اند درس عشق و جنگ از بر کرده اند خوب شاگردی اکبر کرده اند رخصتی تا ترک جان و سر کنند در یم خون چهره زیبا تر کنند رو سپیدی قسمت مادر کنند از شمار زخم تو کمتر کنند من شریکت نیستم دل دل نکن جان زینب کار را مشکل نکن می کنی در حقم آگاهی حسین باز در صبر و شکیبایی حسین بین خون گفتند تا دایی حسین باز گرداندست تنهایی حسین زینبت اسباب زحمت شد ببخش باز زخمی روی زخمت شد ببخش بمونن رو نیزه ها سر ببینن؟ یا کتک خوردن مادر ببینن ؟ من پیش اینا خجالت می کشم بمونن من و بی معجر ببینن ؟ کبودی های تنم دیدن داره ؟ یا طناب گردنم دیدن داره؟ وسط یه عده نامحرم حسین تازیانه خوردنم دیدن داره ؟ بمیرم بال و پرت درد می گیره داری میری باز سرت درد می گیره بدن هاشون می خوام چیکار کنم ؟ بذار باشن کمرت درد می گیره