eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
276 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. مقصود ماست دریا، هرچند مثل جوییم از خود گذشته یک‌ ماه، دنبال وصل اوییم یک‌ ماه‌ ما خماریم، ساقی بیار باده کار از قدح گذشته، ما تشنه سبوییم ماه صیام رفت و عید صیام‌ آمد هم خنده در دهانیم هم گریه در گلوییم زان بی نشان کجا ما یابیم یک‌ نشانه تا در مسیر دنیا دنبال رنگ و بوییم تا نشکنیم خود را، پرواز کی توانیم؟! بیچاره ما که عمری در قید آبروییم ✍ صبح عید فطر ۱۴۴۵ .
▪️▪️ 🗓امروز 23 فروردین 1403 ▪️ تا 💔 همه می روند و غمت ماندنی ست حسینیه ی ماتمت ماندنی ست در این روضه ها عشق باران شدیم از این اشک ها ما مسلمان شدیم صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله🌹 کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است . اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian1349 دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
هدایت شده از نوای مقتل
شب جمعه .mp3
2.2M
هر شب جمعه، صدای مادر آید از حرم من تمام عمر، دنبال صدای مادرم 🎤 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ کانال ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
. مثل گنجی که نهان در دل ویرانه شده هر که شیدای تو شد عاقل و فرزانه شده آشناها که به دیوانهء تو سنگ زدند... به تو دل بسته و با غیر تو بیگانه شده خانه ات بتکده و منزل اغیار که نیست مست، با اذن خودت وارد میخانه شده میوه ای را که سحر خواستم از مادر تو آن اناری است که با دست خودش دانه شده بغل اشک من عکس حرم ارباب است چه کنم کرببلایی شدن افسانه شده ✍ .
هدایت شده از نوای مقتل
اخبار حمله بهاسرائیل را دنبال کنید👇👇👇👇 هدف این کانال افزایش بصیرت سیاسی ذاکرین امام حسین ع در عصر غیبت است. ذاکر بصیر ایتا https://eitaa.com/joinchat/3437428762Caa41a35aac واتساپ https://chat.whatsapp.com/CgS1jwIQEdWDuhpC3q1eVJ
. نیمه شب لشکر حق کرد به دشمن غضبی "چه مبارک‌سحری بود و چه فرخنده شبی" دل ظالم به هراس و به تب و تاب افتاد دل مظلوم ولی غرق به شوق و طربی گوییا جز به زدن، حرف نمی فهمی تو چاره سیلی است تو را، ظالمی و بی ادبی داد پهباد به باد آبروی صهیون را گنبد آهنی اش هم شده تکه حلبی موشکِ خیبر و سجیل بیاید چه کنی؟! تو که از پاسخ پهباد کماکان عقبی گور خود را بکن ای مرده خور ای اسرائیل آخر کار تو نزدیک شده، جان به لبی ✍ بداهه .
. اقتدار جمهوری اسلامی ایران در انتقام سنگین از رژیم کودک کش اسرائیل ------------ می دهد بر باد اسرائیل را پهپادمان می کند نابود این ابلیس را فریادمان تا شود بیتُ الْمُقدَّس پاک از لوث یهود می کند دست خداوند رحیم امدادمان در کنار باغ زیتون فلسطین عزیز بوی پیروزی بگیرد عاقبت شمشادمان موشک سجّیل در پروازی از فتح و ظفر می کند از دام صهیونیست ها آزادمان ما همه نابود می خواهیم اسرائیل را غیر ازین چیزی نخواهد کرد هرگز شادمان باید اسرائیل گردد محو در کُلّ جهان هست از پیر جماران این سخن در یادمان جاودان گردد هر آن کس پیش دشمن ایستاد بیم از دشمن یقیناً می دهد بر بادمان فتح و پیروزی بود با ما درین زیبا نبرد گرچه هفتاد و دو تن باشد همه تعدادمان باید از پهپاد و موشک های ما ویران شود می کند ویرانی صهیون همه آبادمان رو به حق داریم و نام مهدی زهرا به لب ای عزیز فاطمه اکنون برس بر دادمان اقتدار و عزّت ایران ما از رهبر است شد ازو با اقتدار بی نظیر ایجادمان آنچه می بینیم پیش روی خود در این نبرد می فتد «یاسر» به دام ما یقین صیّادمان ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
به نام خدا بوده همیشه یار ما ارتش قهرمان ما ارتش جان نثار ما ارتش قهرمان ما این که همه دلاورند آینه های باورند دلاورند و یار ما ارتش قهرمان ما لطف خداست بهر ما که گشته اند از وفا باعث افتخار ما ارتش قهرمان ما دست خدای ذُوالْمِنَن حامی رهبر و وطن عزّت و اقتدار ما ارتش قهرمان ما پیش تمام دشمنان مقتدر است و جاودان نور امیدوار ما ارتش قهرمان ما یار و برادر سپاه آینه دار هر پگاه جلوه ی روزگار ما ارتش قهرمان ما با همه ی یقین خود حافظ سرزمین خود شوکت بی شمار ما ارتش قهرمان ما ** محمود تاری «یاسر»
. بقیع و افق های گلگونش در سالروز تخریب بقیع به دست وهابیت -------- بقیع ای وادی خورشید و مهتاب دل یاران ز داغت گشت بیتاب بقیع ای کهکشان هرچه کوکب بقیع ای ماه روشن در دل شب بقیع ای صبح زیبای دل ما چراغ پر فروغ محفل ما بقیع ای روضه ی رضوان جانها نمانده جز خزان از تو نشانها بقیع ای آسمانی وادی نور ز تو پیدا بود آبادی نور بقیع ای سرزمین عشق و رحمت زمین از خاک تو دارد شرافت بقیع ای بیکران دریای هستی ازین غربت دل ما را شکستی شیاطین شعله در پیمانه کردند بهشت عشق را ویرانه کردند گروهی از شیاطین ارث برده شراب از جام صد ابلیس خورده به پیش حق عدو ظلم و شرر داشت به کف وهابی ملعون تبر داشت تبر آورد و بر نخل ولا زد قساوت را دراین عالم صلا زد همان که هجمه بر تهذیب کردند بقیع نور را تخریب کردند تباری کز شقاوت کم ندارند بجز تخریب در عالم ندارند گروهی دور از هر عقل و بینش ز جان کردند ظلمت را گزینش سیه رویان وهابی ز ظلمت نیاوردند با خود غیر وحشت خزان کردند گلزار حرم را ببین در دستشان تیغ ستم را نسیم عشق را از سینه بردند ز قبر چار امام آیینه بردند بقیع آن بیکران نور خدایی ندارد در برش صحن و سرایی اگر چه دل رود زآنجا به افلاک رواقی نیست بر آن تربت پاک بهارم روی غمناک بقیع است خزان آباد غم خاک بقیع است ooo "یاسر"✍ .
. هوایی مدینه و دلم دوباره هوای مدینه را دارد هوای صحن و سرای مدینه را دارد گمان من نشود جز مدینه جای دگر شبیه عشق و صفای مدینه را دارد کریم آل عبا آنقدر کریم است که خودش هوایِ گدای مدینه را دارد فدای قبر بدون ضریح و گنبد او چو خاکی است و بَنای مدینه را دارد به گوش دل رِسَد از هر کجا نوای حسن مدینه شورِ آقای مدینه را دارد نوا نوای حسن باشد و دَم زهرا که یادِ درد و بلای مدینه را دارد همان بلای عظیمی که بر سرش آمد به کوچه ای که نِمای مدینه را دارد صدای سیلی و درد و کبودی و صورت نشانیِ دَمِ، وایِ مدینه را دارد چنان بلای عظیم عاقبت شدش کابوس که حُکم کرب و بلای مدینه را دارد زِ راه می رسد آنکه امام منتقم است ..وَ روی شانه لوای مدینه را دارد .
. . . مسیحای من اینجا تشنه می‌میرند مریم‌ها چه خواهد کرد باغِ تشنه‌ات با قحطِ شبنم‌ها به هم می‌زد ورق‌هایِ کبودِ باغ را دستی که گُل‌ها را برآشوبد از آن اعجازِ با هم‌ها شبیه مالک دیناری اما در زر اندوزی مزن بر سینه زاهد سنگِ ابراهیم اَدهَم‌ها فریبت می‌دهد نقّال با این خیمه‌شب‌بازی که بنشاند مگر گرسیوزان را جای رستم‌ها بخوان تا گورِ خود را گُم کند ابن‌زیاد از شام به صبحِ کوفه وقتی نیست جای ابن ملجم‌ها مگر بادی برانگیزد غبار از چشمِ نخلستان مگر از نخل‌های تشنه برخیزند میثم‌ها به رنگ یا لثارت‌الحسین این قوم خونخواهند که برق تیغ مختارست این ظهرِ محرّم‌ها به رویِ دیگرِ این سکه با نقشِ سلیمانی مسجل می‌شود اعجازِ تهرانی مقدم‌ها . . ✍ .