eitaa logo
اشعار مداحی اهل بیت(علیهم السلام)
109 دنبال‌کننده
22 عکس
15 ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین @ashareahlebeyt
مشاهده در ایتا
دانلود
این آخرین سه شنبه پایان سال ماست گویی دوبار‌ه درد فراق تو مال ماست یک لحظه هم نبوده برایت غمین شویم با این حساب غصه و غم سهم حال ماست از شیعیان محض و مطیعت که هیچ وقت اینکه شدیم شیعه یتان از خیال ماست فال فرج زدیم و جوابش چنین رسید ترک گناه راه میان وصال ماست حق با شماست اینکه بگویی برایتان این ادعای منتظرانت وبال ماست آقا ببخش نوکر خوبی نبوده ایم مشغول نفس بودنمان اشتغال ماست آقا تو را به جان ابلفضل حلال کن ما را غلام و جزو محبان خیال کن... محمد حبیب زاده @asharemaddahieahlebeyt
پایان سال و وقت حساب و کتاب شد پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد هر روز با گناه دلت را شکسته ام بین من و تو این همه عصیان حجاب شد گفتند پای نامۀ ما گریه می کنی حال شما ز دیدن نامه خراب شد با این وجود تا که گره خورد کار من یا صاحب الزمانِ دلم مستجاب شد این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای آوای اَلرحیل به جانم عذاب شد امسال هم گدای شب جمعۀ حرم با یک دعای مادرتان بی حساب شد ما را بخر عزیز دل شاه کربلا جان کسی که صورتش از خون خضاب شد نازم به بانویی که به معراج قتلگاه در پاسخش نوای الیّ خطاب شد گودال فوق عرش و تجلی رب آن در پاره حنجر پسر بوتراب شد عمری ست روضه خواندم و باور نمی کنم زینب چگونه وارد بزم شراب شد @asharemaddahieahlebeyt
سفره‌ی افطار خود را پهن کردی در کجا؟! سامرا یا طوس یا کنج بقیع یا کربلا؟! لقمه‌ی نانی بگیر و عاشقت را سیر کن جان من آقا فدای لقمه‌ای نان شما نان تو از جنس نان نیمه شبهای علی‌ست نیمه شب شاه عرب نان و رطب سهم گدا مثل حیدر نیمه ی شب خانه‌ها را در بزن منتظر داری میان تک تک این خانه‌ها کوچه و پس کوچه‌های سینه‌ام بی‌تاب توست مادرت چشم انتظار لحظه‌ی دیدار توست @asharemaddahieahlebeyt
السلام ای بانوی ام الوقار بهترین مادر بزرگ روزگار تا نبی ازعشق پاکت جان گرفت دین حق از ثروتت سامان گرفت همسر نیکوی احمد (ع)کیست ؟تو بانی دین محمد (ع) کیست ؟تو گرنبودی وقف و اکرامی نبود درنبوت حرف اسلامی نبود عصمت اللهی عظیم الاعظمی دست و بازوی رسول اکرمی درطریقت اعظم و عظما تویی مادرمظلومه ی زهرا تویی رفتی و دیگر ندیدی دخترت میشود سنگ صبور همسرت خوب شد رفتی ندیدی مادرا دخترت را درمیان کوچه ها یا ندیدی ان همه ازار را سیلی و ضرب در و دیوار را میخ تا با سینه اش شد اشنا بی محابا ناله زد مهدی بیا گفته بودی لحظه های اخری جان اسما کن برایش مادری بازهم شکرخدا باهر محن باعبای شوهرت گشتی کفن از کنار ذکر جانسوز شما می زنم پر تا حریم نینوا می زنم اینجا گریزِ کربلا شدکفن جسم حسین با بوریا @asharemaddahieahlebeyt
. روزه یعنی عشقبازی بر سر خوانِ حسین می شود هر روزه داری چون پریشانِ حسین من برای بخشش خود ، واسطه آورده ام یا رب از جرم و خطایم درگذر ، جانِ حسین روزه یعنی تشنگی ، یعنی تب و سوز جگر روزه یعنی روضه ی لب های عطشانِ حسین خواب از چشمم بگیرد، غربتش در قتلگاه اشک نوکر در سحر باشد ز احسانِ حسین روز محشر لایق دیدار زهرا می شود دیده ای که شد میان روضه، گریانِ حسین آرزو دارم شبی بعد از نماز مغربم روزه ام را وا کنم در زیر ایوانِ حسین یک گریز.....آن بی حیا در پیش چشم خواهرش چوب میزد بر لب خونین و دندانِ حسین مرتضی_عابدینی . @asharemaddahieahlebeyt
نا امیدی نبود نزد گدایان حسن دست ما را برسانید به دامان حسن نشنیده است کسی خواهش روزی از ما می رسد روزی ما صبح و شب از خوان حسن حاجتم نیست در این شهر به احسان کسی عادتم داده خداوند به احسان حسن نشکند گوشه ای از نان کسی را همه عمر آنکه یک روز نمک گیر شد از نان حسن بنویسید جذامی زمین خورده نشست سر یک سفره کنار لب خندان حسن حُسن رفتار چنان داشت که از رحمت او مرد شامی شده یکباره غزل خوان حسن حرف او را نخریدند سپاهش غم نیست آمده خیل ملک گوش به فرمان حسن سُفرایش همه رفتند و یکی بازنگشت در عوض این همه نوکر همه قربان حسن و بدانند همه کوفه صفت های زمان که فروشی نبود عشق محبان حسن می رسد صبح ظهوری که بنا خواهد شد مثل ایوان نجف گنبد و ایوان حسن حسن کردی @asharemaddahieahlebeyt
این حرف ها حرف دل یک یا کریم است غصه نخور ای دل خدای ما کریم است ‌ از مشکلات اقتصادی بیم مان نیست تا ذکر لب ها لا اله الّا کریم است هرکس پی رزقش به هر در میزند لیک روزی ما از روز اول با کریم است آن که خدا ما را گدای او نوشته یک چشمه یک دریا نه یک دنیا کریم است امشب شب تغییر در ضرب المثل هاست هر چه گدا کاهل بود آقا کریم است آن کس که رزق عشق من را مینویسد بر سینه ام نام حسن را مینویسد چشم انتظار این سحر چشم سحر ها در جستجوی این قمر چشم قمرها کوه نمک آمد بگو هرجا که رفتی شیرین تر از قند است اینگونه خبرها مولا پدر شد مصطفی صاحب پسر شد پس خوش به حال این پسر با این پدر ها کوری چشم شور آن بیوه زنی که میترسد از فردای سبز این پسرها باید عقیقه کرد باید حرز انداخت باید بپوشانی رخش را از نظرها مولای ما اسپند میسوزاند امشب زهرا برایش چار قل میخواند امشب آن حضرتی که عالمی در محضرش بود از کودکی عیسا مرید منبرش بود زهرا از او نوبر نمود آیات حق را پیغمبری کوچک برای مادرش بود العزةُ لله این ذکر شریف نقش نگین حلقه ی انگشترش بود پیش جذامی ها به رحمت می نشست و هم سفره با هر مستمند کشورش بود هر روز میلرزید اگر بین وضویش از ترس قبر و خوف روز محشرش بود با اینکه رفته حج پیاده بیست باری گوید چه گویم پیش حق از شرمساری فرمایشاتت چون چراغ بین راه است در پای درست هرکه ننشیند تباه است فرموده ای که دستگیری ار فقیران محبوب تر از اعتکاف چند ماه است فرموده ای که غفلت از یاد خداوند از ریشه های اصلی نخل گناه است فرموده ای هرکس که حسن خلق دارد چون روزه دار دائم الذکر و صلاح است هرکس که با نامحرمی خلوت نماید مثل کسی باشد که پیش پرتگاه است امشب به نام یاکریم العفو گوئیم با یاعلی و یاعظیم العفو گوئیم محسن عرب خالقی @asharemaddahieahlebeyt
منم نوکر تویی آقا منم قطره تویی دریا فدایت اِی گل طاها بگویم با دلی شیدا حسن مولا حسن مولا... به قربانت سر و جانم به عشق تو مسلمانم به اوصافت ثنا خوانم شده نامت به لب آوا حسن مولا حسن مولا... در این عالم وَ آن عالم خدا را شکر تو را دارم به عشق تو گرفتارم تویی سرور تویی آقا حسن مولا حسن مولا... 🔴 این شعر طوری تنظیم شده که برای امیرالمؤمنین هم قابل استفاده است با ذکر علی مولا علی مولا.... @asharemaddahieahlebeyt
دست سائل در این خانه اگر پر نشود سنگِ درخواست او جای دگر دُر نشود سالها هست که دستم به در خانه توست روزی ام مرحمت سفره ی شاهانه توست من گدایت که شدم قدر و بهایم دادی سنگِ دل آینه کردی و جلایم دادی من فقط اشک بصر خون جگر می‌خواهم حال روضه دم افطار و سحر می‌خواهم دوست دارم که گرفتار تر از قبل شوم اشک ماتم شده سرشار تر از قبل شوم از همین رنگ سیاهی که به دیوار زدند در حسینیه ی دل خیمه ی بسیار زدند من به جز روضه نرفتم به سرای دگری گوش من نیست بدهکار صدای دگری همه زندگی ام روضه ، حسینم دین است گوشه روضه اگر جان بدهم شیرین است دستم از مرثیه ها جام بلا می‌گیرد روضه ی یازدهم جان مرا می‌گیرد . جای دارد که برون آید از پیکر جان محملی نیست که زینب بنشیند بر آن دختران را که خودش برد روی ناقه گذاشت چاره ساز همه آفاق خودش چاره نداشت هر طرف را که نظر کرد یکی یار ندید قاسم و اکبر و عباس علمدار ندید اشک چشمش به روی پوشیه اش راه کشید زیر لب گفت اباالفضل و فقط آه کشید دمی از علقمه ای شیر دلاور برگرد محض آسودگی خاطر خواهر برگرد با کسی غیر تو هم گام نبودم برگرد قبل از این در ملا عام نبودم برگرد ای خدا دست حرامی به نقابی نرسد وای اگر راه بیفتند و رکابی نرسد 🔸شاعر: محمد علی بقایی @asharemaddahieahlebeyt
تو نور کبریایی یاور مصطفایی نور دو چشم زهرا علی مرتضایی مولا علی یا حیدر(۴) تو مظهر سخایی معنی هل اتایی مولای من به محشر همه امید مایی مولا علی یا حیدر هستم گدای کویت دستم بود بسویت امشب دعا کن آقا بگیرم عطر و بویت مولا علی یا حیدر داده خدا سعادت از لحظه ی ولادت مولای با کرامت دارم به تو ارادت مولا علی یا حیدر در گلشن تو خارم بنگر به حال زارم بعد از خدای منان کس غیر تو ندارم مولا علی یا حیدر اگرچه روسیاهم امشب به تو پناهم به حق زینبینت آقا نما نگاهم مولا علی یا حیدر همیشه بیقرارم مولا در انتظارم آقا بیای کنارم لحظه ی احتضارم مولا علی یا حیدر تودیده ای به چشمت آتش زدند به خانه دشمن زده به زهرا با ضرب تازیانه مولا علی یا حیدر بودی همیشه یادِ کوچه و ضرب سیلی به یاد اشک زینب رخ کبود و نیلی مولا علی یا حیدر علی در انتظاره مسجد چه بی قراره اما ز روی حیدر دشمن حیانداره مولا علی یا حیدر بر کشتن عدالت دشمن شده مصمم در کوفه بین محراب با تیغ ابن ملجم مولا علی یا حیدر دشمن ز تو گسسته کمینِ تو نشسته با تیغ ابن ملجم فرق علی شکسته مولا علی یا حیدر از بس که بی قراری مهمان کردگاری با ضرب کینه گشته خون از سر توجاری مولا علی یا حیدر آمد ندا به گریه از آسمان بالا ای مردمان دنیا کشتند مرتضی را مولا علی یا حیدر حسن، حسین و عباس سوی پدر دویدند رخسار مرتضی را غرق به خون بدیدند مولا علی یا حیدر بهر پدر به گریه می سوخت نور عینش همراه مجتبایش بر سر زنان حسینش مولا علی یا حیدر از دیده ی عزیزان زد اشک غم جوانه بر سر زنان علی را بردند تا به خانه مولا علی یا حیدر زینب دل شکسته کنار تو نشسته همراه با حسینت دخیل گریه بسته مولا علی یا حیدر @asharemaddahieahlebeyt