تمام جان و تنم را بكش در آغوشت
مرا كه طاقت يك پيرهن جدايي نيست
#علی_شكری
💟 @asheghaaneh
عاقبت
هجومِ
ناگهان
عشق
فتح می کند "پایتخت درد" را…
#قيصر_امین_پور
💟 @asheghaaneh
ای دوست، گناه ما همین است
کز دیده و جانت دوست داریم
#عراقی
💟 @asheghaaneh
کاش می دیدم، چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست!
آه وقتی که تو،لبخند نگاهت را می تابانی
بال مژگان بلندت را می خوابانی
آه وقتی که تو چشمانت،آن جام لبالب از جان دارو را
سوی این تشنه جان سوخته،می گردانی
موج موسیقی عشق
از دلم میگذرد
#فریدون_مشیری
💟 @asheghaaneh
هدایت شده از دلنوشتـه🇵🇸
حق او با گریهی تنها نمیگردد ادا
پیر کن ما را خدایا در عزای فاطمه...
#حضرت_مادر💔
✍ ️@delneveshtehrj
نوشتن از صبح بخیر هایت حسی
عاشقانه است ، صبح بخیرهایت کهنه
شراب من است ، تو تکرار کن
#لیلا_صابری_منش
#صبح_بخیر
💟 @asheghaaneh
هدایت شده از دلنوشتـه🇵🇸
بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام
مشغول کارِ خانه شدی خوش سلیقه ام؟
زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی؟
داری برای دل خوشی ام کار می کنی
در این سه ماه آب شدم،امتحان شدم
با هر صدای سرفه ی تو نصفِ جان شدم
با دیدنت، نگاه مرا سیلِ غم گرفت
با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت
این بوی نان داغ به من جانِ تازه داد
حتی به پلکهای حسن جانِ تازه داد
زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند
باید کمک کنم، کمرت درد می کند
آیینه ی پُر از ترکم احتیاط کن
با بالِ خسته شاپرکم احتیاط کن
تا کهنه زخمِ بازویتان تیر می کشد
دستاس خانه آهِ نفس گیر می کشد
با اینکه اهلِ صحبت بی پرده نیستم
راضی به رنجِ دستِ ورم کرده نیستم
از دستِ تو به آه شکایت بیاورم
نگذاشتی طبیب برایت بیاورم
جارو نکش! که فاطمه جان درد می کشم
دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم
جارو نکش! که عطر بهشت ست می بری!
رویِ مرا زمین نزن این روزِ آخری
باغِ بدون غنچه و گل دلنواز نیست
ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست
گیرم که گرد گیریِ امروز هم گذشت
فصل بهار آمد و این سوز هم گذشت
آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی!؟
خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی؟
زهرا به جایِ نان، غم ما را درست کن
حلوایِ ختمِ شیرخدا را درست کن
مبهوت و مات ماندم ازاین مِهر مادری!؟
دستِ شکسته جانب دستاس می بری؟
جانِ علی! بگو که تو با این همه تبت
شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت؟
شُستی تنِ حسین و حسن با کدام دست؟
آماده کرده ای تو کفن با کدام دست؟
حرف از کفن شد و..جگرت سوخت فاطمه
از تشنگی لب پسرت سوخت فاطمه
حرف از کفن شد و..کفنت ناله زد:حسین
خونابه های پیرهنت ناله زد: حسین
#وحید_قاسمی
✍ ️@delneveshtehrj